eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
9.6هزار ویدیو
224 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #پوستر 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #عکس 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #عکس_نوشته #وصیت_نامه 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #عکس_نوشته #وصیت_نامه 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #عکس_نوشته 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد #11_19 تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚موضوع مرتبط: #شهید_سجاد_زبرجدی #شهید_مدافع_حرم #کلیپ 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت #07_07 #jihad #martyr
نگاهی به من انداخت و با حرص گفت بنشینم و وصیتش را بخوانم که کم و کسری نداشته باشد . نفس کلافه ای کشیدم و صندلی را جلو کشیدم. _ تو شهید بشو ، من خودم هرچی گفتی و نگفتی رو اجرا می کنم . چشم غره ای رفت و اشاره کرد بخوانم . سرم را عصبی تکان دادم و شروع به خواندن کردم . خودم می دانستم چرا عصبانی هستم . دلم نمی خواست حتی به شوخی هم به شهادتش فکر کنم چه برسد به اینکه با ابروهای گره کرده نشان می داد کاملا جدی است . _ نماز های واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید . دائم الوضو باشید . به صندلی تکیه دادم و چشمانم را بستم و سنگین باز کردم . _ سوره ی واقعه را هر شب بخوانید . هر روز زیارت عاشورا بخوانید . نماز شب را فراموش نکنید ، انسان با نماز شب به جایی می رسد . جامعه ی کبیره ... نگاه از برگه گرفت و با اخم نگاهش کردم . _ مفاتیح الجنان نوشتی یا وصیت نامه ؟ این را گفتم تا ناراحت شود و بگوید نمی خواهد دیگر ادامه دهم چون هر سطرش داد می زد که دلش زیادی کنده شده اما لبخند زد و با سر اشاره کرد ادامه دهم . آب دهانم را به سختی قورت دادم . _ جامعه ی کبیره را هر روز بخونید . و اگه درد دل داشتید یا خواستید مشاوره بگیرید ... با تمسخر نیشخندی زدم و خواستم بگویم مرکز مشاوره زده ای و می خواهی در وصیت نامه تبلیغ کنی اما با دیدن خط بعدی خشکم زدم . (( بیائید سرمزارم )) . سرم به دوران افتاد . مزار ؟ کدام مزار ؟ چرا چرت نوشته بود ؟ مگر آدم‌ زنده مزار داشت ؟ (( خواندن فاتحه برای شادی من بسیار موثر است . )) دیوانه شده بود ؟ کدام آدمی با فاتحه شاد می شد ؟ برگه را در مشتم مچاله کردم و با عصبانیت سر بلند کردم تا سرش داد بزنم و بگویم این مسخره بازی ها را تمام کند که عکس نقش بسته بر سنگ سیاه مزار دنیا را برایم سیاه کرد . بر روی سنگ دست کشیدم تا بلکه بفهمد و بیدار شود اما چیزی که زیر دستم آمد اسمش با یک پیشوند شهید بود . شهید سجاد زبَرجدی . زار زدم و خندیدم . چقدر سر فامیلی اش سر به سرش می گذاشتم و می گفتم تو جد اندر جد ، زِبْر بوده ای و آدم های زِبْر هیچوقت شهید نمی شوند . سرم را روی سنگ گذاشتم و هق زدم . * خدایا ، سجاد مثل فامیلش یاقوت بود و به دردبخور . من بدبخت چه کار کنم که زِبَرجد که نیستم هیچ ، زِبْر هم نیستم ؟ * 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
هر که را گوشه چشمی کند ،حضرت دوست میشود بی قرار و حیران و در پی اوست تا نباشد نگاه لطفِ اباصالح المهدی ندهند دُرِّ شهادت ،در این زمان بد‌عهدی چند صباحی گشایند ،در شهادت را خوشا آنانکه نوشیدند ،جام شهادت را سجاد بود و چون زمرد، سبز و بی همتا درونش گوهری چون ماه ، دلربا ، زیبا وصیت نامه ای دارد ، همانند چراغ راه عمل کردن کُند بر ما، مسیر وصل را کوتاه شهیدی که نظر دارد ،بر آنکس که رود سویش چه زیبا وعده داده او ، گره بگشاید از رویش شهیدان از برای ما ، چو دستگیر و مدد هستند نگردد دست ما خالی ، که آنان وصل حق هستند 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت