eitaa logo
شهید حسین ولایتی فر
936 دنبال‌کننده
588 عکس
234 ویدیو
9 فایل
↶شهید مدافع وطن ©خادم هیات محبان اباالفضل العباس(ع) ●ولادت : ٦ تیر ١٣٧۵ - دزفول ●شهادت : ٣١ شهریور ١٣٩٧ - اهواز خادم کانال @aliyane رفاقت تا بهشت . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حسین ولایتی فر در شش تیر ماه 1375 در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. 🔸 در خانه‌ای که رنگ و بوی معنویت می‌داد و در خانواده‌ای که از متدینین شهرستان بودند. در همان سنین کودکی به همراه برادر بزرگتر به مسجد می‌رفت؛ در هشت نه سالگی عضو جلسات قران مسجد حضرت مهدی(عج) شد. 🔹 حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت. 🔻در همین جلسات بود که روحیه مسئولیت‌پذیری را تمرین می کرد و در حلقه‌ها و گروه‌های مطالعاتی بر معرفت خود می‌افزود. 🔹روحیات طنز و شوخ طبعی حسین در کنار این ویژگی‌ها شخصیت جذابی به او داده بود و محبوبیت بالایی در بین دوستان به خصوص کوچکترها داشت. 🔸از همان نوجوانی روحیه جهادی را با خود همراه داشت. بارها دیده شده بود که چندین ساعت در مسجد وقت می‌گذاشت و کار می‌کرد. به نوعی حسین در بین رفقا به آچار فرانسه معروف بود. هر کاری از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد. حسین از همان سن کم در جلسات یاد گرفته بود که باید مزد بودن در این فضای معنوی را به نحوی پرداخت کرد. از این رو همیشه حسین در جلسه و مسجد مسئول یک کار بود و وقتی کاری را می‌پذیرفت با علاقه و جدیت آن را انجام می‌داد. برای کسانی که شوخ طبعی حسین را در بین رفقا دیده بودند، جدیت در کار تا این حد باور کردنی نبود. @shahidvelayati
💠 برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد 🔻حسین در نوجوانی گروه تئاتری را در مسجد راه‌اندازی کرد که نمایش‌های طنز آن روزها هنوز هم در ذهن دوستان است. در همان سن کارهای پشتیبانی و تدارکات جلسات را هم انجام می‌داد. 🔹حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، رشته معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری مشغول به تحصیل شد. چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت و به قول خودش باید زکات حضور در این فضای فرهنگی را می‌داد این رو برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد. 🔸یک‌بار یکی از هم جلسه‌ای‌ها حسین را می‌بیند که خیلی ناراحت است به او می‌گوید که: «چه شده؟ چه چیزی آنقدر ناراحتت کرده؟» حسین با بغض جواب می‌دهد که: «یکی از آشناهای جوان ما از دنیا رفته است. این شخص نماز هم نمی‌خواند. قصد داشتم با او صحبت کنم تا نماز بخواند ولی فرصتش پیش نیامد، همیشه می‌خواستم با او صحبت کنم ولی هر بار نمی‌شد و نمی‌توانستم، تا اینکه آن شخص از دنیا رفت.» حسین خیلی ناراحت بود که تکلیف آن جوان در آن دنیا چه می‌شود. @shahidvelayati
💠 هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود/ می‌گفت: خمس و زکات بدن باید پرداخت شود 🔻 17 ساله بود که در مسجد به عنوان مسئول جلسات قرآن فعالیت می‌کرد. مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که می‌خواست بچه‌های جلسات را برای اردوی زیارتی مشهد و قم ببرد که به علت مشکل مالی دوستان بزرگتر پیشنهاد می‌دهند که به صلاح نیست اردو برگزار شود. حسین هم می‌گوید: «من شخصاً پیگیر کمک مالی و خیر می‌شوم.» از آن ماجرا می‌گذرد و اردو برگزار می‌شود. بعدها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای برگذاری اردو وام گرفته بود و تا سال‌ها هنوز درگیر پرداخت قسط وام بود. 🔸حسین که می‌دانست فعالیت فرهنگی نیازمند پشتوانه مالی است، در همان 18 سالگی فعالیت اقتصادی خود را آغاز کرد.ابتدا با اجاره مکانی برای پرورش مرغ محلی شروع به کار کرد.مدتی گذشت و حسین تصمیم به گسترش کار گرفت. در کنار پرورش مرغ، پرواربندی گوسفند را هم آغاز کرد و بعدتر در کنار این‌ها کشاورزی هم می‌کرد. 🔹در کنار فعالیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای خود و دوستان حسین به تحصیل در دانشگاه هم می‌پرداخت. صبح‌ها تا ظهر مشغول تحصیل در دانشگاه بود و بعد بلافاصله به محل کار می‌رفت بعد از آن هم به مسجد می‌رفت و برگزاری جلسه. 🔻رفقا می‌گفتند حسین خستگی را هم خسته کرده. 🔸صبح‌ها از خانه بیرون می‌رفت تا آخر شب مشغول بود. برادر شهید نقل می‌کرد: روزی به حسین گفتم «چقدر خودت را خسته می‌کنی، کمی استراحت کن». حسین در جواب به او می‌گوید که این بدن خمس و زکاتی دارد که باید پرداخت شود.قوّ عَلی خدمتک جوارحی. 🔹هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود، وقتی می‌دید کسی از دوستان از فضای مسجد دور شده بسیار ناراحت می‌شد و برای بازگشتشان به فضای مذهبی تلاش می‌کرد. 🔸می‌گفت: «وقتی می‌بینم کسی از رفقا از فضای مذهبی دور می‌نشود جگرم می‌سوزد». @shahidvelayati