eitaa logo
شهید حسین ولایتی فر
936 دنبال‌کننده
588 عکس
234 ویدیو
9 فایل
↶شهید مدافع وطن ©خادم هیات محبان اباالفضل العباس(ع) ●ولادت : ٦ تیر ١٣٧۵ - دزفول ●شهادت : ٣١ شهریور ١٣٩٧ - اهواز خادم کانال @aliyane رفاقت تا بهشت . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
طراحی زیبای تصویر شهید ولایتی فر @shahidvelayati
💠 برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد 🔻حسین در نوجوانی گروه تئاتری را در مسجد راه‌اندازی کرد که نمایش‌های طنز آن روزها هنوز هم در ذهن دوستان است. در همان سن کارهای پشتیبانی و تدارکات جلسات را هم انجام می‌داد. 🔹حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، رشته معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری مشغول به تحصیل شد. چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت و به قول خودش باید زکات حضور در این فضای فرهنگی را می‌داد این رو برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد. 🔸یک‌بار یکی از هم جلسه‌ای‌ها حسین را می‌بیند که خیلی ناراحت است به او می‌گوید که: «چه شده؟ چه چیزی آنقدر ناراحتت کرده؟» حسین با بغض جواب می‌دهد که: «یکی از آشناهای جوان ما از دنیا رفته است. این شخص نماز هم نمی‌خواند. قصد داشتم با او صحبت کنم تا نماز بخواند ولی فرصتش پیش نیامد، همیشه می‌خواستم با او صحبت کنم ولی هر بار نمی‌شد و نمی‌توانستم، تا اینکه آن شخص از دنیا رفت.» حسین خیلی ناراحت بود که تکلیف آن جوان در آن دنیا چه می‌شود. @shahidvelayati
نازم به آن شهیـد ڪہ در روضــه ها گرفت از دست‌ های فاطمه (س) حُسن ختـــام را ... @shahidvelayati
گفتم به کجا گفت صدایم کردند گل بودم ازشاخه جدایم کردند روزی خور سفره حسینم کردند @shahidvelayati
آرامش را در نگاه معجزه آسای تو یافتم که آرام کرد دریای متلاطم قلب و روحم را #شهید_حسین_ولایتی •متن از فاطمه کیارسی• @shahidvelayati
💠 هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود/ می‌گفت: خمس و زکات بدن باید پرداخت شود 🔻 17 ساله بود که در مسجد به عنوان مسئول جلسات قرآن فعالیت می‌کرد. مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که می‌خواست بچه‌های جلسات را برای اردوی زیارتی مشهد و قم ببرد که به علت مشکل مالی دوستان بزرگتر پیشنهاد می‌دهند که به صلاح نیست اردو برگزار شود. حسین هم می‌گوید: «من شخصاً پیگیر کمک مالی و خیر می‌شوم.» از آن ماجرا می‌گذرد و اردو برگزار می‌شود. بعدها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای برگذاری اردو وام گرفته بود و تا سال‌ها هنوز درگیر پرداخت قسط وام بود. 🔸حسین که می‌دانست فعالیت فرهنگی نیازمند پشتوانه مالی است، در همان 18 سالگی فعالیت اقتصادی خود را آغاز کرد.ابتدا با اجاره مکانی برای پرورش مرغ محلی شروع به کار کرد.مدتی گذشت و حسین تصمیم به گسترش کار گرفت. در کنار پرورش مرغ، پرواربندی گوسفند را هم آغاز کرد و بعدتر در کنار این‌ها کشاورزی هم می‌کرد. 🔹در کنار فعالیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای خود و دوستان حسین به تحصیل در دانشگاه هم می‌پرداخت. صبح‌ها تا ظهر مشغول تحصیل در دانشگاه بود و بعد بلافاصله به محل کار می‌رفت بعد از آن هم به مسجد می‌رفت و برگزاری جلسه. 🔻رفقا می‌گفتند حسین خستگی را هم خسته کرده. 🔸صبح‌ها از خانه بیرون می‌رفت تا آخر شب مشغول بود. برادر شهید نقل می‌کرد: روزی به حسین گفتم «چقدر خودت را خسته می‌کنی، کمی استراحت کن». حسین در جواب به او می‌گوید که این بدن خمس و زکاتی دارد که باید پرداخت شود.قوّ عَلی خدمتک جوارحی. 🔹هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود، وقتی می‌دید کسی از دوستان از فضای مسجد دور شده بسیار ناراحت می‌شد و برای بازگشتشان به فضای مذهبی تلاش می‌کرد. 🔸می‌گفت: «وقتی می‌بینم کسی از رفقا از فضای مذهبی دور می‌نشود جگرم می‌سوزد». @shahidvelayati
مزار شهید @shahidvelayati در دفتر خاطرات ما بنویسید هرچه داریم از داریم
در حاشیه دیدار با خانواده شهید علیرضا اصغر پور- دیماه ۱۳۹۶ #شهید_ولایتی #رفیق_شهیدم @shahidvelayati
مگه ما رفیق نبودیم حسین😢 تو بری و ما بمونیم حسین... ؛ ؛ عکس دست جمعی بعد دیدار با خانواده شهید علیرضا اصغر پور- دیماه ۱۳۹۶ - "حسین در گوشه سمت چپ تصویر" #شهید_ولایتی #رفیق_شهیدم @shahidvelayati
💠 در 20 سالگی جذب سپاه شد/همه حقوق یک ماهش را برای اردوی بچه‌ها بخشید. 🔻با وجود اینکه حسین در پرورش دام و طیور درآمد خوبی کسب می‌کرد اما همیشه آرزوی پوشیدن لباس پاسداری که به قول خودش لباس شهدا بود را داشت. 🔹دو سالی گذشت، حسین در 20 سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های تکاوری را پشت سر گذاشته بود. حالا دیگر حسین لباس پاسداری به تن داشت، همان لباسی که از نوجوانی و جوانی آرزوی پوشیدن آن را داشت. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی اهواز بود. دیگر حسین از زادگاهش دور شده بود دیگر فضای کار در جلسات قرآن وجود نداشت. حسین فقط سه روز آخر هفته را در دزفول بود و همین فرصت کافی بود برای پوشیدن لباس خادمی هیئت محبان اباالفضل العباس علیه السلام، همراه همان رفقای قدیمی جلسه قرآن. 🔸بارها شده بود که با همان کوله وسایل از اهواز مستقیم به حسینیه حبیب بن مظاهر می‌آمد و مشغول کار می‌شد.دوستان حسین شاهد کار کردن مخلصانه او در هیئت بودند. 🔹حسین اصلا اهل ریا نبود، تلاش او فقط برای انجام گرفتن کارها بود و کاری به تمجید و تعریف دیگران نداشت. خود اهل هیئت و جلسات قرآن بود و با سختی‌ها و مشکلات این کارها آشنا بود. از جوانان و نوجوانی که در فضای مذهبی کار می‌کردند، حمایت می‌کرد. 🔸یکی از مسئولان جلسات قرآن نقل می‌کرد که تابستان امسال برای اردوی مشهد از کودکان و نوجوانان مسجد ثبت نام کردیم. مشغول جمع کردن هزینه‌ها بودیم که بلیط قطار گران شد، دلمان نمی‌آمد به بچه‌هایی که با عشق آماده زیارت امام رضا(ع) شده بودند، بگوییم که همه چیز منتفی است. از طرفی خانواده بچه‌ها از نظر مالی در سطحی نبودند که بتوانند هزینه‌های جدید را متقبل شوند. از این رو شروع به جمع‌آوری کمک مالی از خیرین کردیم. یکی از کسانی که کمک مالی کرد حسین ولایتی فر بود که همه حقوق آن ماهش را بخشید تا بچه‌ها را به اردو ببریم. @shahidvelayati