#خاطرات_شهدا
روایتی از همسرِ شهید مهدی مهری:
آخرین باری که میخواست بره، وقتی با بچهها خداحافظی میکرد، بچه کوچکترم که سه سال و نیمش بود، نمیتونست از پدرش دل بکنه..
گریه میکرد که بابا نرو 😭
محسن میگفت: بابا برام پفک بخر.
مهدی هم میگفت: چشم؛ بابا برات خوراکی میخره.
چند بار خداحافظی کرد و باز محسن صداش کرد و برگشت؛ اما بالاخره رفت..
روزی که خبر شهادتش رو دادن، شبش خواب دیدم که مهدی اومده و محسن رو بغل کرده و به شیرینی فروشی سر کوچهمون برده.
خیلی هم خوشحال است و دائم بچه رو ناز میکنه ❤️
براش قاقالی خریده بود؛ یک خوراکی دست محسن داده بود و بقیهاش رو به من داد و گفت: اینا راگو بعدا به او بده.
بعد محسن رو به بغل من داد و گفت: دارم میرم.
محسن زد زیر گریه و گفت: بابا نرو..
و من از گریه محسن از خواب بیدار شدم.
همان روزِ تشییع، این خواب رو دیدم..
او به قولی که به محسن داده بود، عمل کرد.
+ شادی روح همه شهدا صلوات🪴✨
#شهیدانه
#خاطرات_شهدا
🌷 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرف هایم گوش کرد، گفت: تو چقدر قرآن میخونی؟
گفتم: اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.
گفت: نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟ باز همان جواب را دادم.
چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه! گفتم: چطور آقا مهدی؟
گفت: تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی!
من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو ببند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.
#شهید_مهدی_باکری
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹یک بار حاج قاسم و دخترش زینب همراه هم رفته بودند حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) برای زیارت. درگیریها زیاد شد و به اوج رسید. حاجی گفت: «همه محافظ هایی که همراه من هستن، وایسن از حرم دفاع کنن.» هر چه به ایشان گفتند که خطرناک است، گوش نداد و ایستاد به نماز.
🔹هر بار که میآمدند و درخواست میکردند: «حاجی بیا بریم…!» او با آرامش میگفت: «دارم نماز می خونم، نمیام. هیچ اتفاقی نمی افته لوسترهای حرم به شدت تکان میخوردند؛ اما حاجی با صلابت و آرامش خاصی ایستاده بود به نماز.
🔹تنها چیزی که حاجی از آن میترسید و خیلی مراقب بود، اعمالش در مقابل خدا بود. او تنها از خدا میترسید.
#خاطرات_شهدا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷هدیهبهارواحطیبهشهداصلوات..
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشنگرافی بسیار زیبا از زندگی نوجوان شهید مهرداد عزیزاللهی
🌹 قهرمان کاراتهای که در جنگ معروف شد به مهندسِ مین
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎#مهرداد_عزیزاللهی
📎 #خاطرات_شهدا
📚 مبادا خاطرات خانواده شهدا از دست برود
خاطرات والدین و همسران شهدای دفاع مقدّس، مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که اگر غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه بسیاری از والدین شهدا از دنیا رفتهاند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شدهاند.
۱۳۹۸/۰۷/۰۸
#خاطرات_شهدا
#خانواده_شهدا