eitaa logo
شهداء گمنام چهکند
126 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 🔸 حال و هوایی که آن روز داشتند را تا به آن موقع از ایشان ندیده بودم ... بی قرار و گریان، طور خاصی ناراحت بود، به من گفته بود که از رفقای جهادی اش دوستانی دارد که از برادر به او نزدیکترند ... حاج از آنها بود. 🔹 بعد ها این عبارت (نزدیکتر از برادر) را در مورد چند نفر دیگر به طور خاص به من گفت... انگار یکی از عزیزترین برادرانش را از دست داده بود، چند باری با اشک می‌گفت «اُف بر دنیا»... 🔸 در این مدت یک بار دیگر هم او را در این حالت دیدیم و آن هم بعد از شهادت حاج قاسم بود... 🎥 برشی از فیلم تشییع پیکر مطهر شهید کاظمی و حضور و شهید و شهید یاد همه عزیزان شهیدی که هیچ گاه نام ویادانان ازخاطرتمان رفتنی نیستند هدیه محضر همه شهدا صلوات
روایت 📸 از دیدار رهبر انقلاب با 🔻 تعریف می‌کردند که در جایی خارج از منطقه تحت فرماندهی ایشان، گروهی از گروه های مقاومت، پایگاه آمریکایی‌ها رو زده بودند. 🔸گفتند خبر که اومد ما خوشحال شدیم و بعد از مدت کمی خبر دیگری اومد که حضرت آقا نظرشون نبوده که اونجا و در اون زمان خاص این عملیات انجام بشه ... 🔹بابام می‌گفتند تا این خبر (نارضایتی حضرت آقا از این موضوع) به گوش رسید، ایشان دو دستی سرشان رو گرفته و از شدت ناراحتی سرشان را انداختند پایین ... مدام استغفار می‌کردند که چرا از چیزی خوشحال شده بودند که مقام ولایت از اون خوشحال نیست ... ✍🏻 در تصویر اول شهید زاهدی در حال گفتگو با رهبر انقلاب و شهید سیدحسن نصرالله در کنار ایشان قرار دارند. ✍🏻در تصویر دوم شهید در آغوش رهبر انقلاب هستند و دبیرکل جدید حزب الله و و نیز در تصویر دیده می شوند. 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات..
📝 | چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! 🌷 تقریبا یک سال قبل از شهادت شهید زاهدی، وقتی بیروت منزل ایشان بودم، سحر که برای نماز بیدار شدند فرمودند: دیشب خواب عجیبی دیدم. احمد و حاج قاسم رو توی خواب دیدم. از من پرسیدن: « نمیای این طرف؟! » جواب دادم: «من که خیلی دوست دارم بیام، شما مقدماتش رو فراهم کنید!» 💔 دلم لرزید. 🌹چند روزی از این جریان گذشت. یکی از روزها وقتی شهید زاهدی به منزل آمدند، فرمودند: «امروز جلسه‌ای با داشتم. برایشان خوابم را تعریف کردم. ایشان به هم ریخت و گفت: « چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! ...» 🎙 راوی: داماد شهید ✍🏻 پی‌نوشت۱: رفاقت دیرینه و و به سال‌های اول دفاع مقدس برمی‌گردد. این رفاقت و رفت و آمد خانوادگی تا زمان شهادت ادامه داشت ... ✍🏻 پی‌نوشت۲: شهید زاهدی واقعا چشم انتظار شهادت بود. در همه اعمال و رفتارش این مطلب نمایان بود. مراقب بود کاری نکند که رزقش عوض شود. اگر مطلبی خلاف این موضوع رخ داد سریع جبران کند. اینقدر عاشق دیدار پروردگارش بود که حتی خوابهایش (که گاهی یکی اش را تعریف می کرد) هم همین رنگ و بو را داشت. 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 انتشار برای اولین بار ما سلام‌الله‌علیها را دوست داریم... ما به شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها امیدواریم... ✍️ آخرین جملات و آخرین لبخند های در جمع خانواده، چند روز قبل از شهادت... 🥀اونجا بود که دلم ریخت... انگار خیلی نورانی و آماده شده بود، تو دلم صدایی گفت این بار بابا شهید میشه... نخواستم باور کنم و با یه «نه، حالا حالا ها زوده» خودم را آروم کردم. انگار بهش بشارت داده بودند، حال عجیبی داشت.