18.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 نماهنگ زیبای #سلام_فرمانده
👌 کار مشترک ۳۱۳ نفره دهه نودی های قم و گیلان
سلام فرمانده🌺
سلام از این نسلِ
غیور جامانده...
#امام_زمان ❤
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕@aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت178 وقتی مقابل
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت179 خون از زیر تن حامد روی آسفالت شارعالنهر پخش میشود. دقیقاً در تیررس افتاده...😔😥 دارد تکان میخورد، آرام و نرم. دارد بدنش را با تکیه به دستانش از روی زمین بلند میکند. نور امیدی در دلم روشن میشود که هنوز زنده است، فقط زخمی شده... اگر به موقع به دادش برسم زنده میماند... حامد دارد جان میکَند؛ روی زمین. وقت تردید و مکث نیست. به کمینگاه تروریستها مشرف هستم و دقیقاً میتوانم هیکل نحسشان را ببینم. یک نفرشان از پشت دیوار بیرون میخزد؛ متوجه تکان خوردن حامد شده و حتما میخواهد کارش را تمام کند؛ اما قبل از این که نشانه بگیرد و دست نجسش ماشه را لمس کند، تیری در سرش مینشانم و نقش زمینش میکنم. رفیقش که متوجه شده تیر غیب خوردهاند، هراسان این سو و آن سو را نگاه میکند؛ اما قبل از این که متوجه شود کجا هستم، تیری به سمتش شلیک میکنم که به هدف نمیخورد؛ اما جهت شلیک را میفهمد. لوله اسلحهاش را میچرخاند به سمتم و... -تتق... تق... سه تیری که از کنار گوشم میگذرند و تنه درختی که به آن تکیه دادهام را میخراشند. سرم را خم میکنم و چشم میبندم تا برادههای چوب به چشمانم نخورند. میخواهم هدفش بگیرم؛ اما او از جانپناهش بیرون آمده تا بهتر من را بزند و همین فرصتی ست برای رستم که کارش را تمام کند. تیر رستم، در گردنش مینشیند و بر زمین میغلتد. با خلاص شدن شرشان، دیگر چیزی جز حامد را نمیبینم که افتاده روی زمین و پاشنه پوتینش را روی زمین میکشد. نمیفهمم چطور از جا کنده میشوم تا خودم را به حامد برسانم... چندبار سکندری میخورم و چند قدمیاش که میرسم، رمق از پاهایم میرود و میافتم روی زمین؛ زمینی که از خون حامد سرخ شده. خودم را میکشانم تا پیکر حامد که حالا کمتر تکان میخورد. دستانم روی آسفالت کشیده میشوند و میسوزند. با صدایی که به زور از حلقم خارج میشود و سرفههای پشت سر هم، آن را منقطع میکند، صدایش میزنم: - حا... حامد... د... دا...داداش... سینهام از تحرک و نفس زدن زیاد میسوزد و تیر میکشد. سوراخ سرخی روی قلب حامد، به من و تمام امیدی که برایم مانده بود دهنکجی میکند که: ببین! این یکی هم از دستت رفت! گرما و رطوبت خونش را زیر دستم حس میکنم. چشمانش را باز میکند و با دیدن من، لبخند میزند: - خو...ب... شد... اومدی... ن فسم بالا نمیآید؛ شاید چو حامد نمیتواند نفس بکشد. از دهانش خون میریزد و آرام سرفه میکند؛ من هم. با دستان لرزان، سرش را میگذارم روی زانویم و ناامیدانه، دست میگذارم روی زخم قلبش. خون گرم از زیر دستم میجوشد و آتشم میزند. میدانم اگر دستم را فشار بدهم هم فایده ندارد. لبهای حامد آرام تکان میخورند؛ سرم را که نزدیکتر میبرم، میشنوم که آرام و منقطع میگوید: - حـ...سیـ...ن... فقط همین یک کلمه. انگار بیش از این نمیتواند. تنها چیزی ست که میخواهد آخرین بار، با تمام اعضا و جوارحش، با بازمانده رمقش فریاد بزند. از دهانش «حسین» میجوشد و خون میریزد. حسین... همه هستیاش. دست خونینش را میگیرم و دستم را فشار میدهم. هنوز گرم است؛ انقدر که انگار من درحال جان دادنم نه او. درمانده و ناامید، مانند غریقی دست و پا میزنم برای نجاتش: - آمبولانس! این را خطاب به رستم داد میزنم؛ اما انقدر ناامیدانه که بجای هر اقدامی، به گریه میافتد. در دل به حامد التماس میکنم: - تو دیگه نه! و بلند صدایش میزنم؛ با تمام توان. انگار کمیل است که مقابلم جان میکَنَد. همیشه حسرت میخوردم که چرا موقع شهادت کمیل، کنارش نبودم و حالا فهمیدهام همان بهتر که نبودم و ندیدم. پیشانیام را روی پیشانی عرق کرده حامد میگذارم و صدایش میزنم. حامد میخندد؛ عمیق و شیرین. همیشه قشنگ میخندید، زیاد میخندید، برعکس من. و باز هم از میان لبان خندان و خشک و خونینش، فقط یک کلمه بیرون میآید: - حـ... سیـ... ـن...🥀 #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞قسمت اول را اینجا بخوانید
شهید شو 🌷
💔 سه شنبه شده یک نگاه کن فکری به حال و روز من بےپناه کن یوسف ندیده ها همه جمع اند دور هم... فکری
💔
دگر ماندهایم تنها با بار گناه..؛
نظری کن به ما یا صاحبنا؛))
-أینصاحبنا-
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجبِحَقّحضرتزینب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#بسم_الله
وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
و #خدا از درون سینہها آگاه است..!🥀
سوره آلعمران، آیه ۱۵۴
#با_من_بخوان
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگری ها #روز_بیست_و_هفتم_چله_زیارت_عاشورا و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت #شهید_ابر
💔
سلام همسنگری ها
#روز_بیست_و_هشتم_چله_زیارت_عاشورا
و هر روز به نیت یک شهید🥀
امروز به نیت #شهید_محمدحسین_حدادیان
این طریق خواندن زیارت عاشورا بسیار مجرب هست برای رسیدن به حاجت
و گفته شده تا یک سال مداومت شود
ان شالله بعد از چله هم ادامه بدیم تا یک سال
طریقه خواندن:
ابتدا دعای امین الله را می خوانیم (چون به خاطر گناهانی که از ما سر زده نعوذ بالله دچار ظلم در حق معصومین شده باشیم، شامل لعن زیارت عاشورا نشویم)
زیارت عاشورا را با ۱۰ لعن و ۱۰ سلام میخوانیم
نماز زیارت
دعای علقمه
#بسم_الله
میتونید نام #دوست_شهیدتونو ارسال کنید تا به نیت ایشون هم خوانده شود
@Emadodin123
💕 @aah3noghte💕
💔
شهیدی که بدون دوستش به بهشت نرفت
در عملیات کربلای 5 شهید حاج یدالله کلهر که جانشین لشکر 10 سیدالشهدا بود و در عملیات والفجر8 مجروح شده بود،
بطوریکه ما احتمال اینکه ایشان دیگر توان حضور در جنگ را نداشته باشد میدادیم،
بی خبر در منطقه عملیات حاضر شد.
بچه ها همه سریع دنبال یک سنگر محکم مےگشتند تا حاج یدالله را ببرند آنجا که مورد اصابت ترکش قرار نگیرد.
حاج یدالله ناراحت شد و به افرادی که قصد اینکار را داشتند تشر زد و گفت :
من و شما فرقی نمےکنیم!
حاج یدالله رفقای زیادی را در جنگ از دست داده بود.
یکی از دوستان نزدیک حاج یدالله،شهید حاج"سیدحسین میررضی"، معاون طرح و عملیات لشکر بود که در روز 23 دیماه یعنی روز چهارم عملیات بشهادت رسید.
حاج یدالله داخل قرارگاه لشکر بود که پیکر شهید میررضی را آوردند.
فیلم این صحنه موجود است که حاج یدالله وقتی بالای سر جنازه شهید حاج حسین میررضی میرود شروع میکند به اشک ریختن،حاج یداللهی که آن هیبت نظامی و جدی را داشت میزند زیر گریه و میرود یک گوشه می نشیند.
بیسیم چی حاج یدالله که برادر حاج احمدشجاعی است تعریف میکند که ؛
یک هفته بعد از شهادت شهید میررضی شب تا صبح با حاج یدالله کنار کانال پرورش ماهی توی خط بودیم.صبح که شد نمازصبح را خواندیم.
هوا که داشت روشن میشد توی خط با حاج یدالله داشتیم حرکت میکردیم که یکی از بسیجی ها بلندبلند گفت :برادر کلهر،برادر کلهر
حاج یدالله که متوجه شد و ایستاد گفت:
چه شده و بسیجی هم تعریف کرد که دیشب خواب حاج حسین میررضی را دیده و از او پرسیده که اینجا چه مےکند؟ مگر شهید نشده؟
و او پاسخ مےدهد...
ادامه در پست بعد👇
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که بدون دوستش به بهشت نرفت در عملیات کربلای 5 شهید حاج یدالله کلهر که جانشین لشکر 10 سیدا
ادامه پست قبل
🌷بیسیم چی حاج یدالله که برادر حاج احمدشجاعی است تعریف میکند
که ؛یک هفته بعد از شهادت شهید میررضی شب تا صبح با حاج یدالله کنار کانال پرورش ماهی توی خط بودیم.صبح که شد نمازصبح را خواندیم.
هوا که داشت روشن میشد توی خط با حاج یدالله داشتیم حرکت میکردیم که یکی از بسیجی ها بلندبلند گفت :برادر کلهر،برادر کلهر
حاج یدالله که متوجه شد و ایستاد گفت:
چه شده و بسیجی هم تعریف کرد که دیشب خواب حاج حسین میررضی را دیده و از او پرسیده که اینجا چه مےکند؟ مگر شهید نشده؟
و او پاسخ مےدهد اینجا ایستادم و #منتظر حاج یدالله هستم.
برادر شجاعی تعریف مےکند در این یک هفته از شهادت حاج حسین تا زمانیکه حاج یدالله این بسیجی را دید،ندیدم که حاج یدالله مغموم و ناراحت نباشد.
آن لحظه حاج یدالله خندید و بسیجی رابغل کرد و پیشانیش را بوسید.
خنده شیرینی بر لبان حاج یدالله افتاد.
آنروز به ظهر نکشید که حاج یدالله به آرزوی لحظه ای که منتظرش بود رسید و با شهید حاج حسین میررضی رفت به رضوان برین و ما ماندیم و این خاطرات.
♻️هفته نامه صبح صادق.شماره 518
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
❗️🔴❗️🔴❗️🔴 #توجــــــہ #توجــــــھ سال جـــــدید و جشـنــــــ🎊ــ
💔
🌸🌸🌸جشنواره #سال_نو_با_شهدا 🌸🌸🌸
ارسالی از کاربر #دینا و متین
🔅شما مےتوانید عکس های خود را
در موضوعات زیر
برای ما ارسال نمایید
1⃣ #مزار دوست شهیدتان به همراه سفره هفت سین
2⃣ #عکسی از دوست شهیدتان در کنار سفره هفت سین
3⃣عکسی از #خانواده_شهید در کنار سفره هفت سین
بعد از قرار دادن عکس ها در کانال
به #پربازدیدترین عکس
هدیــ🎁ــــه ای
تعلق خواهد گرفت....
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
تعداد سین را در کانال زیر ببینید👇
@AX_chalesh
حتما باید عکس ها را فروارد کنید تا تعداد بازدید بالا برود👌
اسم برنده در کانال #آھ... منتشر می شود
💔
#دم_اذانی
مثل خدا باش
بدون توقع
نیکی کن و
بدی دیگران را با خوبی
و محبت تلافی کن
مثل خدا باش
اشتباهات و بدی دیگران
رانادیده بگیر و ببخش
مثل خدا باش مهربان تر از همه😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕