eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 تصویر در کنار قدس خیلی معنا داره👌 ورزشگاه احمد بن علی در روز برد تیم ملی 💞 @shahiidsho💞
ایول اینو خوب پوشش بدین👆 جهت سوختگی بیشتر براندازا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 یادمون می مونه برای این امنیت برای این خوشی کردنامون برای شادی های بی گناهمون چند تا شهید دادیم شعار ایرانی با غیرت 💞 @shahiidsho💞
💔 حال و روز اینترنشنال و بی‌بی‌سی و منوتو اگه در ورزشگاه بودند! 💞 @shahiidsho💞
💔 ان شالله دوشنبه زانو زدن امریکا و شادی پس از بُرد بچه هامون را بازم ببینیم💪🏻 💞 @shahiidsho💞
💔 پست اینستاگرامی نمی‌دانستم بخندم یا اشک بریزم... چشمان گریان، لبهای خندان😁 برید زیر پستش اونقدر پرچم ایران بذارید منفجر بشه 🇮🇷😁 کسی هم خواست منافق بازی دربیاره ریپورت و بلاکش کنید تا بدونن تیم ملی تنها نیستند💪✌️ 💞 @shahiidsho💞
💔 حیران و آشفته یعنی...👆👆👆 💞 @shahiidsho 💞
💔 ✍دو برادر از شهر خوی در سال 1343برای کار به تهران رفتند. با جسم نحیف، توانِ انجام کارگری نداشتند و بعد از دو روز کارگری در میدان تره‌بار تهران که برای یک هفته پول غذایشان درآوردند مجبور شدند به دنبال کار آسان‌تری بگردند. آنان در منزل خواهر خود به عنوان میهمان آمده بودند که برای یک هفته آنجا ساکن شدند. 👨‍🦳مشهدی قنبر که یکی از آن‌ دو برادر است و اکنون پیرمردی 75 ساله در شمال تهران و از سرمایه‌داران بنام است خودش نقل می‌کند، که حتی به خواهرشان نگفته بودند برای کار به تهران آمده‌اند که آنان را هم دل نگران بابت اقامت طولانی‌شان در منزل‌شان نکنند، چون شوهر خواهرش، بلیط اتوبوس شهری در دکّه‌ای کوچک می‌فروخت و درآمد چندانی نداشت و خانه کوچک اجاره‌ای‌اش در خیابان جی برای خودش و همسرش تنگ بود، چه رسد برای دو نفر میهمان آن هم برای اقامتی طولانی مدت!!! 🎻مشهدی قنبر نقل می‌کند، روزی به ناگاه به مغازه سمساری گذرمان می‌افتد. در مغازه یک تار کهنه را دیدیم و بعد از کلی چانه‌زنی آن را به قیمت دوازده ریال خریدیم. خوشبختانه سمسار، اندکی زدنِ تار می‌دانست و به برادرم رجب در چند دقیقه گرفتن کوک در دست و سیم‌ها را یاد داد. ‼آن دو برادر در خیابان لاله‌زار که محلی پرتردد به خاطر وجود سینماهای زیاد بود می‌ایستادند و یکی تار می‌زد و دیگری کاسه‌ای می‌گرفت تا سکه‌های اهدایی رهگذران را جمع کند. گاهی هم در خیابان راه می‌افتادند و به خیابان‌های اطراف می‌رفتند. 🌏مشهدی قنبر می‌گوید: دو سه روز گذشت و ما شکر خدا درآمدمان خوب بود، طوری که می‌توانستیم با چنین کسبی تا یک ماه خانه‌ای کوچک اجاره کنیم. بعد از یک هفته که فقط شب‌ها به خانه می‌رفتیم، از خواهر و دامادمان خداحافظی کردیم و تصمیم گرفتیم شب‌ها در ترمینال استراحت کنیم. 👈مدت یک ماه که گذشت من ناراحت بودم که نمی‌توانستم تار بزنم و فقط کاسه دستم بود و برادرم دستان و انگشتانش خسته می‌شد. مشهدی قنبر می‌گوید: روزی عصر بود که چهارده تومان کاسب شده بودیم. در لاله‌زار دیدم جوانی که از ما کم سن‌تر بود، در درگیری و شلوغی باجه سینما، بساط دست‌فروشی‌اش که فروختن تخمه بود، بهم زده بودند و کل سرمایه‌اش بر زمین ریخته و لگد شده بود و بسیار گریه می‌کرد، با برادرم تصمیم گرفتم کاسبی آن روز را به او بدهم، ولی برادرم با اظهارِ فقر مخالفت کرد و من نصف آن که سهم خودم بود به آن کودک دادم تا اشک چشمی پاک کرده باشم. 🚌همان شب در ترمینال خواب بودم که در خواب دیدم یک تکه چوب را دو سیم مسی نازک بسته‌ام و من هم مطرب شده‌ام و مردم مرا استقبال می‌کنند. مشهدی قنبر می‌گوید: اعتقادمان خیلی بود با این که خیلی خسته می‌شدیم ولی نمازمان ترک نمی‌شد. او می‌گوید گفتم: خدایا! آن چوب و سیم برسان. در نزدیکی لاله‌زار، در کنار سطل زباله کُمدی را دیدم که بیرون انداخته بودند. رفتم و تخته لایِ کُمد را درآوردم و به مغازه الکتریکی رفتم و قدری سیم تلفن گرفتم، و با چهار میخ سیم‌ها را روی تخته بستم و چوبی کوچک به عنوان مضراب ساختم. 🔥برادرم که از من بزرگ‌تر بود عصبانی شد و به من گفت: این مسخره بازی‌ات را جمع کن، اگر هم قصد جمع کردن آن نداشتی کنار من نباید ساز بزنی.... گفتم: برادر عصبانی نشو، یک روز کنار هم بزنیم در فاصله‌ای کوتاه، اگر ضرر کردی از فردا کاری را می‌کنیم که تو می‌خواهی... 🥀برادرم پذیرفت، و واقعا خداوند بر من غوغایی کرد و رؤیای من صادقانه شد. وقتی من در کنار برادرم تار می‌زدم مبلغی که مردم به من می دادند سه برابر مبلغ کاسبی برادرم بود. چون آنان فقر مرا می‌دیدند و بر من بیشتر کمک و ترحّم می‌کردند و در کنار برادرم که تار واقعی داشت بیشتر به من می‌دادند چون گمان می‌کردند من دلم می‌شکند..... 🌓سر شب چون پول‌ها را روی هم می‌گذاشتیم برادرم خوشحال بود. روزی زنی که تار قلابی مرا دیده بود برای من تاری نو خرید. گفتم: نمی‌خواهم! تعجب کرد. گفتم: «ثروت من در فقر من است و این خواستِ خدا بر من است و من اگر آن تار به دست گیرم کسب‌ام از رونق می‌افتد...» 📝مشهدی قنبر در خاتمه می‌گوید: این خاطره از زندگی خود به شما گفتم به این دلیل که نخست بدانیم که وقتی به درگاه خدا برای طلبِ روزی و طلبِ خیر پناه می‌بریم خود را دست خالی و ورشکسته چون حضرت موسی نبی ببینیم که گفت خدایا! من فقیرم و هر چه بر من فرستی محتاج‌ام! ✅دوم این‌که بدانیم هرگاه خود را نزد ثروتمندی فقیر یافتیم، هرگز بر این خواسته خدا شک نکنیم و به او یقین داشته باشیم که خدا ما را بیشتر از او دوست دارد و روزی‌مان را از جایی که هرگز گمان نمی‌کنیم می‌دهد. 💞 @shahiidsho💞
💔 ⛔️⚠️شدیدترین جنگ روانی برا بازی ایران_آمریکا کلید زده شد!!! 📍بک گراند تصویر AFC و جنگ روانیِ سعودی_انگلیسی از برد اژدهای ولز در مقابل یوز ایرانی خبر می داد.! 👏اما..................................... 💞 @shahiidsho💞
سلام همسنگری ها این پست رو حمایت کنین لابلای شادی امشبمون، کمرنگ شد
💔 یک جا نشین نیست مومن چون آب است اگر راکد بماند، فاسد می شود... مومن با تحرکت، عجین است با تکاپو... مومن باشیم... تا برای مفید باشیم 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 ولی زمانه ، مردم را به این نتیجه خواهد رساند که مردم باید همدل و یکدل شوند تا منجی، تحقق یابد و آن روز ، دیر نیست و مردمِ شادمان از ظهور، با تعجب از خود خواهند پرسید این همان علیه السلام است؟!!!! ما که او را قبلا بارها دیده ولی نشناخته بودیم.... 💞 @shahiidsho💞
نشستیم بازی امریکا ـ انگلیس رو ببینیم نمیدونم برا گل زدن کدومشون دعا کنم 😅 خدایا! قرار نبود امتحاناتت این قدر سخت باشه😢
💔 ( ع) گوشه چشمی که حرف ها دارم گرفته فقط شوق دارم تو سرپناه منی یک کن اقا مگر به غیر من کجادارم؟ ❤️ ! آه از دوری ... 💔 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | پیام امید به ملت ایران 🔻 رهبر انقلاب: دستگاه‌های زیادی مشغول برنامه‌ریزی‌اند، در کارند برای اینکه جوان ایرانی را از امید و نشاط دور کنند، دچار افسردگی کنند، دچار ناامیدی کنند. شما در یک چنین فضائی این پیام را تزریق میکنید به کل جامعه؛ این بسیار ارزشمند است. ۱۴۰۰/۶/۲۷ 💕 🇮🇷 💞 @shahiidsho💞
💔 سایت معروف گل در واکنش به برد ایران نوشت: این اتفاقی که افتاد اصلا شبیه جام جهانی نبود! (معجزه بود) مونده تا بفهمید معجزه یعنی چی؟؟؟ معجزه یعنی 2 ماهه دشمنانت با تمام قوا به میدان آمده باشند و تو حتی خم به ابرو نیاورده باشی که این قطعا نشان از ایمان والای و فرزندانش در این سرزمین هست. ✌️ 🇮🇷 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎙 پیروزی به روایت بنی‌صهیون معلوم نیست نعره هاش از خوشحالیه یا سوزش😂😂😂 گزارش پیروزی بچه‌های ایران به روایت گزارشگر شبکه اسرائیلی "کان" 💞 @shahiidsho💞
💔 بازیکنان انگلیس در شروع بازی با آمریکا هم زانو زدند به گمونم به اوضاع داخلی امریکا هم معترضند...😏 پ.ن برسونید به دست وطن فروشایی که چند روز بخاطر همین حرکت انگلیسیا موج‌سواری کردند و آب به آسیاب دشمن ریختند!!! 💞 @shahiidsho💞
💔 سخنرانی فرمانده رو گوش بدیم حتما💪🏻 و بعد کنیم چه بسا بودن کسانی که صحبتای امیرالمومنین رو می‌شنیدند اما... نباشیم از اونایی که خون به دل ولیّ امرشون کردند... 📺 پخش زنده از https://farsi.khamenei.ir/live/ 💞 @shahiidsho💞
💔   امام با آن عظمت که دنیا را تکان داد، تاریخ را تکان داد، میگوید: «من افتخارم این است که بسیجی‌ام... من دست یکایک شما را میبوسم.» واقعا اینها فراموش شدنی نیست. خب، شما مخاطب این بیانید، شما بسیجیان امروز، امام نفرمودند بسیجی دهه ۶۰؛ شما، بسیجیان بعد از شما، تا دوره‌های آینده، همه مخاطب این امام میگوید من دست شماها را می بوسم. ۱۴۰۱/۹/۵ 💞 @shahiidsho💞