eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 #آواره_بیابان اَلَّذینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍ آن مؤمنانی که به ناحق از خانه هاشان آواره شده ... #سوره_حج_۴۰ به گواه تاریخ ، در دومین روز از محرم بود که کاروانِ اهل بیت پیامبـر (ص) همان ها که به #دعوت مردم کوفه قصد آمدن به کوفه کرده بودند، در سرزمینی به نامِ کربلا آواره و بی پناه ماندند #اللهم_اعوذ_بک_من_کرب_و_البلاء #هرشب_یک_دل_نوا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #فرواردکن_مومن😉
💔 🍃اين را يادگارى از من داشته باشيد اقامه كه ميگوييد قبل از گفتن "الله اكبر" يك سلام به امام حسين عليه السلام بدهيد، اين نمازتان عالى ميشود. #امام_حسین❤️ #نماز_شب #هم_فقط_با #امام_حسین_عالی_میشه #شب_نشینی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 دارد حسین می وزد از سوی کربلا... #علی_محمد_مودب #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 ‌ ... 🔸دخترﮎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﻌﺰﯾﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﺩﺭﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻭﻗﻤﻘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ; ﺁﻧﻄﺮف تر ﺷﻤﺮ ﺑﺎ ﻫﯿﺒﺘﯽ ﺧﺸﻦ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ‏(علیه السلام ) ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﻧﻌﺮﻩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻛﻪ ﻗﻄره ﺍی ﺁﺏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻧﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﻴﺪ ، ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ... دخترک ﺑﺎ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﺶ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻌﺰﯾﻪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ. ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻤﺮ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ... ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ‏(علیه السلام ‏) ﻣﯽ ﺍﻳﺴﺘﺪ ﻗﻤﻘﻤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﺑﻴﺎ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭ !! ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺮ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ... ﻭ ﺭﺟﺰ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺍﺵ ﻗﻄﻊ ﻣﯿﺸﻮﺩ! ﺩﺧﺘﺮﮎ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : " ﺑﺨﻮﺭ،ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺁﻭﺭﺩﻡ " ﻭ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﻤﺮ ، ‏( ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺍﻧﻮ ﺯﺩﻩ‏) ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﺪ... ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺍﺷﮏ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ. در ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: " ﺑﺎﺑﺎ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ "... و ﺻﺪﺍﯼ ﻫﻖ ﻫﻖ ﻣﺮﺩﻡ که ﻓﻀﺎ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ......... ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 " #دولت‌جوان و #حزب‌اللهی به دست #جوانان‌"💪... خوشا چشمى ؛ كه خوانَد حرفِ #دل را...
💔 علوی هیبت و... باغیرت و ... یوسف، سیما چقدر شال به این سید ما مےآید❤️ #فداےسیدعلےجانم❤️ #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء #پروفایل 💕 @aah3noghte💕
💔 مےبینی رفیق؟ وقتی بهم مےگن ما تو را به #جواد مےشناسیم وقتی منو به تو میشناسن یعنی حواسمو جمع کنم رفتارام حرفام نگاهام همه چی همه چی... نوشته میشه پای #تو نمےخوام نارفیقی کنم اونم در حق تو که اِند رفاقتی.... خیلی مَردی جواد❤️ #شھیدجوادمحمدی #استوری #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #رفیق_شھید_داری؟ #نارفیق_نباشیم! #قیامت #حسرت #رفاقت #شھدادستگیرند #شھادت #حسرت #شفاعت #جامانده #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء #پروفایل 💕 @aah3noghte💕 #انتشارحتماباذکرلینک
12.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 کی از دنیا دلش اینقدر خونه که حتی صبرشم از صبر خسته ست؟! کی اینقدر بار تنهایی کشیده؟ 👌 ❤️ ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهــایـــے_از_شبــــ ☄ #قسمت_هفتاد_و_ششم _الهام بیچاره بهم اعتماد کرد و سوار ماشین شد.چن
💔 فاطمه یک قطره اشک😢 از چشمانش به ارامی سرخورد. پرسیدم: _گفتی حاج مهدوی خیلی عاشق الهام بود.ایشونم تورو مقصر میدونست؟ _آآآه حاج مهدوی..او وقتی فهمید من به چه روزی افتادم یک روز اومد خونمون و کلی حرف زد..گفت که قسمت این بوده هیچکس مقصر نبوده..گفت مطمئنه الهام نگران حال منه و خلاصه خیلی سعی کرد منو به زندگی عادیم برگردونه.ولی واقعا زمان برد تا تونستم خودمو ببخشم.. راستیتش خودم  هم تا پارسال بعد از دیدن خواب الهام دلم کمی آروم گرفت. خواب دیدم داره از باغچه شون گل میچینه.ازش پرسیدم داری چیکار میکنی؟ گفت دارم برا عروسیت دسته گل درست میکنم. جمله به اینجا که رسید فاطمه لبخند زیبایی به لبش نشست و نگاهم کرد. _خب؟؟ حالا خیالت راحت شد؟ دیدی بهت اعتماد دارم؟ 🍃🌹🍃 همه چیز مثل یک خواب بود. سرگذشت فاطمه سوای تلخ بودنش، خیالم رو راحت کرده بود که رابطه ای بین او وحاج مهدوی وجود نداره  ولی از یک جهت دیگه هنوز نگران بودم. باید از یک چیز مطمئن میشدم!! با من من گفتم: _از حامد بگو..دوسش داری؟ او چشمهاش رو بست و آه کشید. _الان پشیمون نیستی که نامزدیت رو به هم زدی؟ فاطمه با ناراحتی مکثی کرد و گفت: _چاره ای نداشتم.من توکلم به خداست.. هرچی خدا بخواد.تنها کاری که از دست من برمیاد دعاست. با اصرارگفتم: _الان پنج شیش سال از اون موقع گذشته..یعنی هنوز عمو و زن عموت، آتیششون نخوابیده؟! فاطمه سکوت غمگینانه ای کرد.دوباره گفتم: _حامد چی؟؟ یعنی حامد هم هیچ تلاشی نکرده برای به دست آوردنت؟؟! فاطمه به نقطه ای خیره شد و با لبخندی در گوشه لبش گفت: _وقتی چندماه پیش تصادف کرده بودم خبر به گوش عموم اینا رسید.عموم زنگ زده بود به پدرم وحالم رو پرسید. همین خیلی دلگرمم کرد. _حامد چی؟! حامد چی کار کرد؟! فاطمه خنده ی عاشقونه ای کرد و گفت:_حامد؟ ! حامد از همون روز اول فهمیده بود.حتی به عیادتم هم اومد.. 🍃🌹🍃 فاطمه از روی مبل بلند شد و درحالیکه فنجانهای چای رو توی سینی میذاشت لحنش رو تغییر داد و گفت: _چایی میخوری برات بریزم؟ دهن من که کف کرد از بس حرف زدم! خواستم سینی رو ازش بگیرم تا خودم اینکار رو کنم که فاطمه اخم دلنشینی کرد وگفت: _خودم میرم. تو خودتو آماده کن که وقتی اومدم بهم توضیح بدی این چندروز دقیقا چت بود. 🍃🌹🍃 سرجام نشستم و در فکر فرو رفتم.من نمیتونستم به فاطمه درمورد اتفاق چندروز پیش حرفی بزنم.نه روی گفتنش رو داشتم نه دلم میخواست که این راز رو فاش کنم.دوباره یک سوالی ذهنم رو درگیر کرد برای اینکه فاطمه صدام رو بشنوه با صدای بلند پرسیدم: _قرار بود هیئت امنا برای حاج مهدوی زن پیدا کنند ..موفق شدند؟ فاطمه با سینی چای نزدیکم شد و گفت: _نه!! حاج مهدوی به هیچ صراطی مستقیم نیست! پدرو مادرش هم نتونستند تا به الان راضیش کنند.. کنارم نشست و با ناراحتی گفت: _اون بنده ی خدا هم هنوز نتونسته با مرگ الهام کنار بیاد..نمیدونی وقتی فک میکنم بخاطر حماقت من اینهمه اتفاق بد افتاده و آرامش بنده های خوب ازشون گرفته شده چه حال و روزی پیدا میکنم! 🍃🌹🍃 بیجاره فاطمه.!!دلداریش دادم: _تو مقصر نبودی.این یک اتفاق بوده. قسمت بوده .. فاطمه تایید کرد:_آره. .میدونم! میدونم که اینها همه امتحانه.برای هممون.تو ساداتی .حرمتت پیش خدا زیاده.دعا کن تا بتونم رضایت دل عمو و زن عموم رو به دست بیارم. چشمم باریدن گرفت.😢کاش واقعا پیش خدا حرمت داشته باشم.اون هم با این بار سنگین گناه.از ته دل دعا کردم الهی آمین..  مکثی کرد و سوالی که از شنیدنش وحشت داشتم رو تکرار کرد: -چت بود؟ 🍁🌻ادامه دارد… نویسنده: ... 💕 @aah3noghte💕
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 کولاک حاج مهدی رسولی که با نوحه کوبنده پاسخ وزیر بهداشت را داد👌 میگن روضه دل مردگیه میگن گریه افسردگیه نمیدونن خبر ندارن 💔 ... 💕 @aah3noghte💕 😉
💔 همه‌ی سه‌سالگی‌ِ دخترانه، همه‌‌ی آن لطافت غریب، توی رنجِ آن سفرِ درد، ....ذره ذره تمام شد. عمّه توی کوفه راست گفته بود. قلبِ کوچکش آب شد عاقبت؛ توی شام ... #السلام_علیک_یا_سیدتنا_رقیه #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 حالا که بحث مبادله جاسوس و بی کفایتی دولت روحانی مطرح شده یادی کنیم از دکتر مسعود سلیمانی، #دان
💔 آغشته شدن دست آمریکایی‌ها به خون یک مادر اصفهانی🤔 مادر دانشمند ایرانی که پس از شنیدن خبر زندانی شدن فرزندش در آمریکا به کما رفته بود پس از گذراندن ۷ماه در شرایط کما جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. «مسعود سلیمانی» استاد تمام دانشگاه تربیت مدرس و یکی از محققین برجسته در حوزه سلول‌های بنیادی است که در سال ۲۰۱۷ جزو ۱۰۰ دانشمند برتر معرفی شده‌ و در تاریخ ۳۰ مهر ۹۷ در بدو ورود به خاک آمریکا دستگیر شده است. fna.ir/dbxysq @Farsna ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھید_حجت_الاسلام_دکتر_قاسم_صادقی:  در
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا حجت‌الاسلام #شھیدحاج_سیدنورالله_طباطبائی‌نژاد:  در سال 1319  در ظفرقند اردستان متولد شد. پدرش از علمای حوزه بود و او معارف و علوم اولیه را نزد ایشان آموخت. سپس به قم رفت و در آن‌جا بیش از بیست سال به تحصیل و تدریس پرداخت، حاصل این ایام هشت جلد تفسیر نمونه بود که به اتفاق جمعی از طلاب فاضل به چاپ رساند. در سال 1349 ممنوع‌المنبر شد و یک سال قبل از انقلاب دستگیر و به زندان افتاد. آزادی او همزمان با اوج تظاهرات و قیام مردم بود. وی به شهرهای مختلفی سفر و سخنرانی‌های پرشوری ایراد کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی مردم #اردستان به نمایندگی مجلس شورای اسلامی برگزیده شد و سرانجام در هفتم تیر 1360 به فیض شهادت نائل شد. #خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت❣ #شھیدترور #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #اختصاصے_ڪانال_آھ...