eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی سال 65 ازدواج کردیم . مهریه ام 80 هزارتومان به همراه 5 سکه بود حلقه ازدواجمان ه
💔 ‍ شام عروسی‌مان نان و پنیر بود طی مراسم عقد، حمید مرتب قرآن می‌خواند و گریه می‌کرد. همه تعجّب کرده بودند و برایشان سوال بود که مگر کسی شب عروسی گریه می‌کند؟ گریه‌ او به مجلس حال و هوایی روحانی بخشیده بود. شب عروسی استاندار و همکاران خودش را در سپاه و همین طور تعدادی از خانواده‌های پول‌دار کرمان را دعوت کرده بود. فکر می کنید شام چه دادیم؟ نان و پنیر! همین. البته سبزی هم بود. راوی: همسر 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی شهیدی که دخترش را نبوسید در 13 اسفند 1364 با من خداحافظی كرد. سوال كردم: چرا بچ
💔 بازآۍ دلبرا که دلم بۍقرار توست خواستگارها آمده و نیامده ، پرس و جو می کردم که اهل نماز و روزه هستند یا نه ؛ باقی مسائل برایم مهم نبود . حمید هم مثل بقیه ؛ اصلا برایم مهم نبود که خانه دارد یا نه ؛ وضع زندگیش چطور است ؛ اینها معیار اصلی‌ام نبود . شکر خدا حمید از نظر دین و ایمان کم نداشت و این خصوصیتش مرا به ازدواج با او دلگرم می کرد . حمید هم به گفته خودش حجاب و عفت من را دیده بود و به اعتقادم درباره امام و ولایت فقیه و انقلاب اطمینان پیدا کرده بود، در تصمیمش برای ازدواج مصمم تر شده بود . راوی : همسر ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞