💔
شهیدی که بدنش دو نیم شد
به همرزمش گفته بود: حیفه که دشمن یک گلوله خرج آدم کند و با آن شهید شود لااقل باید یک خمپاره خرج شهادتمان شود.
عملیات شناسایی که شروع شد، همان خمپاره ای که مهدی از آن سخن گفته بود،
ماموریتش آغاز می شود و خود را به مهدی می رساند
و بدن او را از کمر، نصف می کند
و با این حال باز مهدی به صحبت با دوستانش ادامه می دهد.
یکی از آنها از مهدی می خواهد که اشهدش را بگوید که او لبخندی می زند و می گوید "گفته ام".
او از مهدی خواهش می کند که باز هم بگوید
و حاج مهدی با نوای دوستش اشهدش را تکرار می کند
بچه ها پتو می آورند و مهدی را روی آن می خوابانند و بی آنکه ناله ای از او بلند شود روی پتو می خوابانندش که در این حالت دل و روده مهدی بیرون می ریزد.
او را داخل آمبولانس می گذارند در حالی که مدام ذکر می گفته تا اینکه می پرسد من تا کی باید بمانم؟
سپس خنده ای می کند و شهید می شود🥀
#شهید_مهدی_کازرونی
سالروز شهادت
رزمنده دفاع مقدس
💞 @shahiidsho💞
💔
دو عکس از یک خانواده...
تابستان بود و آب حوض و برادران دوقلو و چند ماهه و فرصتی که به پدر دست داده بود تا چند روزی را کنار خانواده مهمان آنها باشد...
آن روزها بشیر و نذیر، دو قلوهای شهید کازرونی،
بسیار کوچک بودند که بانو و مهدی (شهید کازرونی) برای سر زدن به خواهر بانو راهی خانه آنها شدند.
تابستان بود و هوای کرمان هم مانند همیشه گرم گرم و حوضی در میانه حیاط که صفای خانه ساده آنها را چندین برابر کرده بود.
به ذهنشان رسید که دوقلوها را به داخل حوض برده و آنها را آب تنی بدهند. این کار هم بچه ها را بسیار سرگرم و خوشحال کرد و هم بزرگترهایشان را و خاله خانم هم بیکار نماند و سریع دوربین را آورد و از شادمانی بشیر و نذیر عکسی انداخت که حالا هم یادگار مانده و هم معروف شده است.
چند وقت بعد، دوباره خانواده دور هم جمع شد، اما این بار برای وداع آخر با پیکر بی جان پدر...
#شهید_مهدی_کازرونی/ مسئول طرح عملیات لشکر 41 ثارالله که در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.
سالروز شهادت
#خانواده_شهید
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"