eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ای بی قرارِ کوچه ها بیا... 💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (٧۶) وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا
✨﷽✨ (٧٨)  وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ  و بعضى از آنان (يهوديان)، افراد درس ناخوانده اى هستند كه كتاب خدا را جز خيالات و آرزوهاى خود نمى دانند، آنها تنها پايبند گمان خويشند. ✅ نکته ها: برخلاف گروه پيشين، كه دانشمند بوده و به اوصاف و نشانه هاى پيامبر اسلام در تورات آشنايى داشتند، ولى كتمان حقيقت مى كردند، مردم عوام كه از محتواى كتاب آسمانى خبرى نداشتند، با آرزو و خيال زندگى مى كردند. آنها فكر مى كردند كه يهود، نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا هستند و به جهنّم نمى روند و اگر مجازاتى هم براى آنان باشد، چند روزى بيشتر نيست.  🔊پیام ها: - بايد جامعه ى خود را شناخت و با افكار و عقائد حاكم بر مردم زمان خود، آشنا بود. «و منهم اُميّون» - بى سوادى وناآگاهى، زمينه ى رشد خيالات وآرزوهاى نابجاست. «اميّون... امانى» - توقّعات و انتظارات، بايد بر مبناى علم باشد نه خيال. «الاّ يظنّون» - در عقايد، پيروى از گمان و خيال ممنوع است. «ان هم الاّ يظنّون» (تفسیر نور) ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 " يَا أَكْبَرَ مِنْ كُلِّ كَبِيرٍ" اگهـ به الله اکبر های نمازم معتقد باشم خیلی از مشکلاتم حل میشه... اے ڪـسی ڪـه از غـم های دلم خیلــے بزرگتری... و من یادم میره..!😔 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 عمراً اگه شما خبر داشتید تو دوران دفاع مقدس علاوه بر اینکه پدافند هواپیمای شهید بابایی رو زده و باعث شهادتش شده، خیلی اتفاقی و سهوی هواپیمای حامل امام خامنه‌ای رو هم هدف گرفته تا ساقط کنه ! فکر می کنید اون موقع فرمانده پدافند هوایی چه کسی بوده ؟ 👈 همین آدم وقیح، جناب حسن فریدون ! ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #شهید_احمد_کاظمی ما سربازان امام زمان اگر از واقعیت خودمان دور شدیم دنیا برایمان سخت و تاریڪ خو
💔 ۱۹ دی ماه سالروز شهادت و شهدای عرفه سپاه در سال ۱۳۸۴ گرامی باد.⚘ 🍃💐 هدیه به ارواح طیبه این شهدای سرافراز ، فاتحة مع الصلوات. خرّم آن لحظه ڪہ مشتاق به یارے برسد آرزومند نگاری... به نگـاری برسد ... 💞 @aah3noghte💞
💔 چند جمله‌ی برجسته در سخنرانی امروز رهبر انقلاب: 💥 مساله‌ی ما در برجام، برگشتن یا برنگشتن آمریکا نیست، بلکه تنها مساله، رفع تمام .☝️ 💥 ساخت واکسن ضد کرونا در ایران، کار بسیار بزرگی بود.👌 ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور است!❌ به فرانسه هم خوشبین نیستیم.💪 ❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 یوسفم،گر نزند بر سر بالینم سر همچو یعقوب دل آشفته ی بویش باشم... - امام خمینی (ره) | اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج♥️ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 امام على(ع): اعتماد كردن به دشمن عامل فريب خوردن از اوست چشم هات و باز كن هم وطن اگه میخوای ازدواج کنی حتما ببین!   ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ادم وقتی شهید میشه یعنی خیلی شبیه خدا شده... فنا شدن در ذات حق یعنی یکی شدن با خدا... پس میتونم بگم "تعلم ما فی نفسی..." همه چیو میدونی... خب دیگه.....😔 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 💞 قشنگتــــرین فـــراز دعــای جوشن..😔 يَا حَبِيبَ مَنْ لا حَبِيبَ لَهُ ای دوست دارنده ی کسی که دوست دارنده ای ندارد... يَا طَبِيبَ مَنْ لا طَبِيبَ لَهُ ای پزشک کسی که پزشکی ندارد يَا مُجِيبَ مَنْ لا مُجِيبَ لَهُ ای جواب دهنده ی کسی که جواب دهنده ندارد... يَا شَفِيقَ مَنْ لا شَفِيقَ لَهُ ای دلسوز کسی که دلسوزی ندارد يَا رَفِيقَ مَنْ لا رَفِيقَ لَهُ ای همراه کسی که همراهی ندارد يَا مُغِيثَ مَنْ لا مُغِيثَ لَهُ ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد يَا دَلِيلَ مَنْ لا دَلِيلَ لَهُ ای راهنمای کسی که راهنمایی ندارد يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَهُ ای مونس کسی که مونسی ندارد يَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ ای رحم کننده به کسی که رحم کننده ای ندارد يَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ ای همنشین کسی که همنشین ندارد...😭😭😭 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 او را که جهان گمشده در حلقه ى میمش جبریل کند فخر که بودست ندیمش ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏و گفت: چون صبح شود، همه چیز بیدار گردد؛ سعی کن تو هم! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سلام...روزتون به نیکی به شنبه خوش اومدین🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 استاد رائفی پور : بر مبنای سنت‌های الهی افول آمریکا نزدیک است همان بلاهایی که سر کشور ما آوردند، سر خودشان می‌آید ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #خطبه_فدکیه #قسمت_سیزدهم فقالت: سُبْحانَ‏اللَّهِ، ما کانَ اَبی رَسُولُ‏اللَّهِ عَنْ کِتابِ الل
💔 ثم عطفت على قبر النبیّ صلى اللَّه علیه و آله، و قالت: سپس آن حضرت رو به سوى قبر پیامبر کرد و فرمود: قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباءٌ وَهَنْبَثَةٌ - لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثِرِ الْخُطَبُ بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، که اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى‌‏کرد. اِنَّا فَقَدْ ناکَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها - وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى که از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر که چگونه از راه منحرف گردیدند. وَ کُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَةٌ - عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الْاَدْنَیْنِ مُقْتَرِبُ هر خاندانى که نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ - لمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ التُّرَبُ مردانى چند از امت تو همین که رفتى، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏‌ها را آشکار کردند. تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا - لَمَّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد. وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ- عَلَیْکَ تُنْزِلُ مِنْ ذِى‏الْعِزَّةِ الْکُتُبُ تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، که از جانب خداوند بر تو کتابها نازل میگردید. وَ کانَ جِبْریلُ بِالْایاتِ یُؤْنِسُنا- فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ جبرئیل با آیات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. فَلَیْتَ قَبْلَکَ کانَ الْمَوْتُ صادِفُنا- لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ الْکُتُبُ اى کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتى و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد. ثم انکفأت علیهاالسلام و امیرالمؤمنین علیه‏السلام یتوقّع رجوعها الیه و یتطلّع طلوعها علیه، فلمّا استقرّت بها الدار، قالت لامیرالمؤمنین علیهماالسلام: آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على علیه‏‌السلام در انتظار او به سر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على علیه‏السلام فرمود: یَابْنَ اَبی‏طالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَکَ ریشُ الْاَعْزَلِ. اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر پرده‏‌نشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد. هذا اِبْنُ اَبی‏قُحافَةَ یَبْتَزُّنی نِحْلَةَ اَبی وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ اَلَدَّ فی کَلامی حَتَّى حَبَسَتْنی قیلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ کاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً. این پسر ابى‌‏قحافه است که هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته است، با کمال وضوح با من دشمنى کرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و کینه‏‌توز دیدم، تا آنکه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم چشم‏‌پوشى کردند، نه مدافعى دارم و نه کسى که مانع از کردار آنان گردد، در حالى که خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم. اَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ اَضَعْتَ حَدَّکَ، اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشت التُّرابَ، ما کَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَیْتَ باطلاً وَ لا خِیارَ لی، لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هَنیئَتی وَ دُونَ ذَلَّتی، عَذیرِىَ اللَّهُ مِنْکَ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً. آنروز که شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانه‌‏نشین نمودى، تو شیرمردى بودى که گرگان را مى‏‌کشتى، و امروز بر روى زمین آرمیده‏‌اى، گوینده‏‌ا‌ى را از من دفع نکرده، و باطلى را از من دور نمى‌‏گردانى، و من از خود اختیارى ندارم، اى کاش قبل از این کار و قبل از اینکه این چنین خوار شوم مرده بودم، از اینکه اینگونه سخن مى‏‌گویم خداوندا عذر مى‌‏خواهم، و یارى و کمک از جانب توست. وَیْلاىَ فی کُلِّ شارِقٍ، وَیْلاىَ فی کُلِّ غارِبٍ، ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ، شَکْواىَ اِلى اَبی وَ عَدْواىَ اِلى رَبّی، اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً، وَ اَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْکیلاً. وای بر من در هر صبح و شام، پناهم از دنیا رفت، و بازویم سست شد، شکایتم بسوى پدرم بوده و از خدا یارى مى‌‏خواهم، پروردگارا نیرو و توانت از آنان بیشتر، و عذاب و عقابت دردناکتر است. فقال امیرالمؤمنین علیه‏السلام: لا وَیْلَ لَکِ، بَلِ الْوَیْلُ لِشانِئِکِ، نَهْنِهْنی عَنْ وُجْدِکِ، یا اِبْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِیَّةَ النُّبُوَّةِ، فَما وَنَیْتُ
شهید شو 🌷
💔 #خطبه_فدکیه #قسمت_سیزدهم فقالت: سُبْحانَ‏اللَّهِ، ما کانَ اَبی رَسُولُ‏اللَّهِ عَنْ کِتابِ الل
عَنْ دینی، وَ لا اَخْطَأْتُ مَقْدُورى، فَاِنْ کُنْتِ تُریدینَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُکِ مَضْمُونٌ، وَ کَفیلُکِ مَأْمُونٌ، وَ ما اُعِدَّ لَکِ اَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْکِ، فَاحْتَسِبِی اللَّهَ. حضرت على علیه‏‌السلام فرمود: شایسته تو نیست که واى بر من بگوئى، بلکه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزیده خدا و اى باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمى‌‏کنم، اگر تو براى گذران روزیت ناراحتى، بدانکه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و کفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر کن. فقالت: حَسْبِیَ اللَّهُ، و أمسکت. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا کافى است، آنگاه سکوت کرد . . . پایان خطبه...! ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 یوسف گمگشته باز آید اگر ثابت شود در فرافش مثل یعقوبیم و حسرت میخوریم...💔 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 حرفی بزن،‌ چیزی بگو، کاین بغض در من بشکند ... در ایوان به نماز ایستاده بودم. سلام که می دادم میان ابرها را نگریستم و با خود گفتم " خدایا، می بینی ام آیا ؟ .." ثانیه ای بعد، درست همان نقطه ای که میان ابرها می نگریستم رعد و برقی نشست. و یسبّح الرّعد بحمده .. و الملائکه من خیفته .. و یرسل الصواعق فیصیب بها من یشاء .. و هم یجادلون فی الله .. و هو شدید المحال ..  شدید المحال ..  ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی دوستانی اینجا پیده کرده ام که به راحتی چادر سرشان می کنند ، در مراسم ها
💔 -سلام خانم نامدار ! احوال شما ؟ خوش اومدین ! بفرمایین . زن عمو در حین رو بوسی با زن میانسال خوش و بش می کند ، خانم میانسال با دیدن من لبخند می زند و می گوید : - سلام دخترم ! خوش اومدی ! طوری بر خورد می کند که انگار سال هاست مرا می شناسـد ... نگاهش چقدر برایم آشناست ، گویاهمین نگاه را قبلا هم چندیدن باری دیده ام ، جنس نگاهش حس خوشایندی بهم تزریق می کند ... در حالی که دستم را می فشارد از زن عمو می پرسد: - نگفته بودید دختر دارید حاج خانوم ! زن عمو می خندد : برادر زاده ی اقای نامداره...حوراء... زن عمو به من می گوید : ایشون هانیه خانمن ..ازدوستای خیلی قدیمی ... - خوشبختم هانیه خانم تعارف می کند که داخل مهمان خانه بنشینیم ، زیر طاقچه ، صمیمیت در مجلس موج می زند وهمه مهربانند... خانه کوچک و نسبتا قدیمی است که با پرچم ها ، شکل هیئت به خود گرفته است... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی_و_یک -سلام خانم نامدار ! احوال شما ؟ خوش اومدین ! بفرمایین . زن عمو در
💔 سخنران درباره جایگاه و اهمیت ولایت در اسلام می گوید ، دختری ده دوازده ساله و چادری ، چای تعارفمان می کند ... و پشت سرش دختری کوچک تر از او- شاید چهار یا پنج ساله- درحالی که چادر عربی لبه دوزی شده و زیبایی سرش کرده است ، قند میگیرد جلویمان . سخنرانی تمام می شود و با آمدن مداح دل می سپارم به زیارت عاشورا .... تابحال روضه ای انقدر به دلم ننشسته بود ، مداح با سوز می خواند ، سوزی غریب ، از عمق جانش (بابی انت و امی ) می گوید و فراز ها را طوری می خواند که گویا خواسته ای جز این ندارد... بین هر چند فراز ، چند خط روضه می خواند و صدای ناله و مویه مردم را بلند می کند ... جالبتر انکه بین روضه هایش مبالغه و دروغ نامعتبر هم جایی ندارد... دلم می خواهد مداحشان را ببینم ولی پشتم به پنجره رو به حیاط است ... موقع سینه زنی ، کمی بر می گردم مداح در تاریک روشن چندان پیدا نیست صورتش ، دم گرفته اند و غیر از مداح ، نیمرخ میاندار سینه زن ها که پشتش به ماست آشنا به نظر می رسد ... صدایش ، سوز صدایش آشناست. آخر مراسم ، مداح با صدای گرفته ، صلواتی برای همسر و برادر شهید هانیه خانم و سایر رفتگان طلب می کند و می گوید چقدر جای برادر هانیه خانم در مجلس امسال خالی است .... ادامه دارد... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی_و_دو سخنران درباره جایگاه و اهمیت ولایت در اسلام می گوید ، دختری ده دواز
💔 امروز در خانه هانیه خانم نذری پزان است.... به خانه ای می رسیم که بوی اسفند و نذری از حیاطش به اسمان رفته و سر در همه جای خانه پر از پرچم است ... در خانه باز است می آیند و می روند . تابه حال در روز اینجا را ندیده بودم ، گرچه هرشب محرم اینجا آمده ایم ... زن عمو جلوتر از من وارد می شود ، دیگ بزرگی روی چهار پایه در حال جوشیدن است و چند نفر بالای دیگ به نوبت با ملاقه بسیاری بزرگی آن راهم می زنند و صلوات می فرستند .. هنوز در حیاط ایستاده ایم که هانیه خانم جلو می آید و پس از احوال پرسی ، راهنمایی می کند که داخل شویم ..... -تشریف بیارید تو...ختم قرآن داریم و بعد هم یه روضه مختصر . کنار پنجره نشسته ام ور حل قران جلویم باز است ، هانیه خانم با دیدن کسی عذر خواهی می کند و به حیاط می رود ، صدایش را می شنوم : *آقا حامد*، بچه هارو جمع کن باهم بریم این نذریا رو ببرین پخش کنین .... صدای جوانی چشم می گوید . چقدر این صدا آشناست ! بر می گردم و بیرون را نگاه میکنم، از تعجب دلم می خواهد فریاد بزنم ، حامد است که مشغول جمع کردن پس بچه ها و سپردن ، سینی نذری به آنهاست ! او اینجا چی کار می کند؟ هیچ جوابی برای انبوه مجهولات ذهنم پیدا نمیکنم ، ساکت می مانم ، پیراهن مشکی اش خاکی و صورت خسته اش نشان می دهد حسابی گرم کار بوده. ختم قرآن تمام می شود و با آمدن مداح ، همه چیز از یادم می رود و دل می سپارم به زیارت آل یاسین که خانمی آن را می خواند ، از همان اهل مجلس ، بدون میکروفون می خواند و خواهش می کند در ها را ببندند که صدایش بیرون نرود ....... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞