💔
#دم_اذانی
" طَمِّني يا الله ، فَأنا مَملوءٌ بِالخَوف "
خدایا آرومم کن که من پر از ترسم...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم ...ادامه قسمت قبل ابو احمد هم ی دختر داشت که بار شیشه داشت !! وقتی
💔
#دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم
یک سال گذشت از شهادت یه شیر حیدرکرار، یه مدافع حرم عقیله بنی هاشم زینب کبری..
آدم وقتی برمیگرده و به عقب نگاه میکنه تازه میفهمه با چه آدمایی دمخور بوده و افتخار آشنایی با چه گوهرهایی رو داشته و غافل بوده ازشون!
همیشه وقتی میدیدمش جلوش احساس کوچکی میکردم انقدر که این بشر پخته و سنگین بود! با ی لبخند همیشگی روی لباش!وقتی کنارش بودی انگار تکیه به کوه داشتی! انقدر که قابل اعتماد و کاردرست بود!
چندین بار مجروح شده بود دوسه بار کنار جاده ایی خورده بود و حسابی مجروح شده بود ولی بسرعت و باهمون اوضاع داغونش برگشته بود منطقه! اهل حرف و خودستایی نبود حاج مسلم! اهل کار بود و عمل!نه شب داشت نه روز! یادمه چند تا از کله گنده های نظامی اومده بودند و حاج مسلم داشت به منطقه توجیهشون میکرد، شور و شعف رو میشد از توی چشماشون به وضوح دید. خیلی حال کرده بودند که ی جوون میتونه توی این سطح به کار آشنا باشه و روی زمین با این کیفیت کار بکنه!
برا همین ی درجه تشویقش کردند و توی این سنش سرهنگ شد و با شهادتش سرداریش رو چسبوند! خدایی وقتی اسمش میاد باید جلو اسمش هزاران علامت سوال و تعجب گذاشت که و ما ادراک حاج مسلم!
💔
#قرار_عاشقی
دلم برای اون موقعی که با چشم اشکی داری میری سمت ضریح و باید مواظب پله باشی تنگ شده سلطان...
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_شصت_و_یک جراحت گلو و تار های صوتی
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_شصت_و_دو جراحت گلو و تار های صوتی راوی: مادرشهید گویا وجعلنا... عراقی ها را حسابی کر و کور کرده بود. با آن انفجار مهیب و آن شعله ی شدیدی که از یک کیلومتری مشخص بود، با آن سر و صدایی که محمدحسین و تخریب چی راه انداخته بودند و با آن موقعیتی که ما در دل دشمن و زیر گوش عراقی ها داشتیم، باید دیگر کارمان ساخته شده باشد، اما هنوز از عراقی ها خبری نبود. پای تخریب چی مجروح شده بود و نمی توانست خیلی تند حرکت کند. یک دستش زیر شانه ی محمدحسین بود و دست دیگرش دور گردن حمید. با همه ی این حرف ها سعی می کردیم تا جایی که امکان دارد سریع تر راه برویم. من همچنان مراقب اطراف، به خصوص پشت سرمان بودم. هر لحظه انتظار می کشیدم که عراقی ها گشتی هایشان را دنبالمان بفرستند. آخرین کمین را هم پشت سر گذاشتیم و بعد از عبور از کفی وارد شیار یک رودخانه ی بزرگ شدیم. هنوز خیلی راه مانده بود. حداقل باید دو ساعت دیگر را برویم. در این فاصله صدای محمدحسین هم قطع شده بود و اصلا نمی توانست حرف بزند. در همین اوضاع و احوال یادمان افتاد که یک مصیبت دیگر هم در پیش داریم. خط مقدم خودمان دست ارتش بود و با توجه به هماهنگی های انجام شده ما خیلی زودتر از موعد مقرر برمی گشتیم، چون اتفاقی که افتاد، مانع از آن شد که کارمان را انجام دهیم و حالا اگر می خواستیم به توجه به این مسئله برگردیم، حتما نیروهای خودی ما را با عراقی ها اشتباه می گرفتند و به رگبار می بستند، البته حق داشتند، چون نمی دانستند چه اتفاقی برای ما افتاده است. در بد مخمصه ای گیر کرده بودیم. ترکش خورده بود توی گلویش و حرف نمی توانست بزند. اگر می رفتیم نیروهای خودی ما را می زدند و اگر می ماندیم، گشتی های دشمن از راه می رسیدند. دیگر حسابی کلافه شده بودیم. تصمیم گرفتیم تا جایی که امکان دارد خودمان را به خطر خودی نزدیک کنیم. بچه ها همه خسته بودند. در فاصله ای نه چندان دور از خط مقدم، کنار تخته سنگی توقف کردیم. ساعت حدود یک نیمه شب بود. می بایست تا ساعت سه که زمان بازگشت بود، همان جا صبر می کردیم. دیگر از منطقه ی خطر دور شده بودیم که عراقی ها تازه شروع کردند به منور زدن روی محور. احتمالا می خواستند منطقه را برای گشتی هایشان روشن کنند. با این حال نباید احتیاط را از دست می دادیم، در حالی که روی تخته سنگ استراحت می کردیم، مراقب اطراف و سمت عراقی ها نیز بودیم. حمید رو کرد به من و گفت :«شما ها همین جا بنشینید. من می روم طرف خط خودی، شاید بتوانم نزدیک بشوم و ارتشی ها را با خبر کنم.» محمدحسین تا این جمله را شنید، خیلی تند با دست اشاره کرد و نگذاشت حمید برود. دوباره نشستیم. حمید آهسته خودش را کنار من کشید و به ارامی گفت :«عباس تو سر محمدحسین را گرم کن و مواظب باش نقهمد تا من بروم!»... #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 #فقطفرواردکنید #کپےپیگردالهےدارد
شهید شو 🌷
💔 روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است ر
💔
#غدیر یعنی اینکه آنها که از ولیّ جلوتر رفته اند، بازگردند
و آنها که عقب مانده اند، به ولیّ برسند...
شهدا
نه جلوتر رفتند و نه عقب تر
آنها گوش به فرمان ولیّ بودند.
رمز شهادت، همین #اطاعت و #ولایتپذیری است...
#شهید_جواد_محمدی
#عید_غدیر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 به دارالاماره یلی تنها لبش خشک و خونین، نوایش آه بمیرم برای دلت مسلم ! حسین تو اینک بُود در راه😭
💔
حسین گفتم و گفتی
حسین عشق من است
مرا به عشق عزیزِ ابوتراب ببخش ...
#الهی_العفو
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#ڪربلالازممدلمتنگاست
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#ما_ملت_امام_حسینیم
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بسم_الله
وَ قالوا لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فِی اَصحابِ السَعیرِ (ملک/10)
عاقل باش❗️
ارزش یک مداد به مغز آن است. مدادی که مغز ندارد چوبی بیش نیست و فقط به درد سوختن می خورد.
ارزش آدمی نیز به مغز اوست و گر نه هیچ بهایی ندارد.
دوزخ جای کسانی است که بی مغز بوده یعنی از مغز خود هیچ بهره ای نبرده اند. این سخن اهل جهنم است که می گویند:
لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فِی اَصحابِ السَعیرِ؛ اگر می شنیدیم و از عقل خود بهره می بردیم در اینجا نبودیم.
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ⏪👌 #چله_دورزدن_شیطون 🗓 روز بیست و هشتم سلام همسفر دنیا😊 ⚠️غصه های دنیا رو جدی نگیریا .. اینجا
💔
⏪👌 #چله_دورزدن_شیطون
🗓 روز بیست و نهم
🎀ســــــلام همســـفــرا☺️
حالِ دلتون ، خوبِ خوبِ خوب... ان شاءالله
💢یه وقتا هست که میخوای یکی دیگه بشی
ولی نمیتونی..
نه که نمیتونی، میتونی ولی دور و بریات نمیخوان، توام واسه اونا کوتاه میای..
تو دلت میگی من عوض بشم اونا چی فکر میکنن❓ ؛ اونا چی میگن❓ ؛ میشم نقل مجلسشون که مسخره م کنن ....‼️.
به همین راحتی میکشی کنار ❌
داری فکر اونا رو به آینده خودت ترجیح میدی. حاضری بعدها ضربه انتخاباتو بخوری ولی الان ضربه حرفاشونو نخوری..
بیشتر خودت رو بشناس😊
نقطعه ضعفاتو برطرف کن😉
قوی شو و از نو خودتو بساز👌
متفاوت باش!!
امروز یکم روی خودمون فکر کنیم
روی ایرادامون تمرکز کنیم ..
استغفار کنیم آلودگیا رو بشوره ببره!
غرغر نکنیم ❌
منفی بافی نکنیم ❌
به کسی بی احترامی نکنیم ❌
غیبت ممنوعه ها ❌
موفق باشی🌹
#حدیث_کسا فراموش نشه👌
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکسها