شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی چند بار گفت: «الو... الو...» بالاخره گفتم: «الو...» گفت: «سلام حاجخانم.» ـ سل
💔
#عاشقانه_شهدایی
آخرین بار که به مرخصی آمده بود گفت که
خواب دیده ام شهید میشوم؛ میگفت من
حضرت آقا را در خواب دیدم که به من
وعده شهادت دادند؛ ولی من گیر خانواده ام،
تو را به خدا بیا و از من دل بکن.🥀
من هم هر بار که میرفت و میآمد کلی
نذر و نیاز میکردم که سالم برگردد...
دیدار آخر ما در معراج الشهدا بود، در وداع
آخر مادرشان گفت که تو خیلی مهمان نواز
بودی و قسمش داد که به حرمت مهمانها
یک بار دیگر چشمانت را باز کن که من
چشمانت را ببینم و در آنجا در تابوت
چشمانش را باز کرد.
راوی: همسر #شهید_حسین_رضایی
#عشق_آسمونی
سالروزشهادت🥀
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
میگفت :
ڪاری کنید که
وقتی کسی میبیندتون
احساس کنه شهید میبینه..
✍🏻همون ڪسی که اینقدر شهیدانه
زندگے کرد که عاقبت شهدایی شد.🥀
#شهید_احمد_کاظمی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
نیمه شعبان سال ۱۳۶۹ بود. گفتیم: امروز
به یاد امام زمان(عج) به دنبال پیکرهای
شهدا میگردیم. اما فایده نداشت. خیلی
جستوجو ڪردیم. پیش خود گفتم: یا
امام زمان(عج) یعنی میشود بینتیجه
برگـــردیم؟ در همـین حین چـهار پنج
شقایق 🥀را دیدم که برخلاف شقایقها
که تک تک میرویند، دستهای در یک جا
روئیدهاند. گفتم: حالا که دستمان خالی
اســت، شقایقها را میچـینـــم و بـراے
بچهها میبرم. شقایقها را که کندم،دیدم
روی پـیشـانی یڪ شهـید روئـیدهانـد. او
نخستین شهیدی بود که پیدا کردیم.
#شهید_مهدی_منتظر_القائم
#جمعه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
1_1977789776.mp3
6.98M
💔
#سفر_پرماجرا 58
✅هرقدر بیشتر به تولدت فکر کنی،
و براش برنامه های زیبا بچینی؛☺️
☑نظامِ فکری و رفتاری تو، آروم آروم
به سمتِ یه تولد زیبا و باشکوه تغییر میکنه.
👌از لحظه ی تولدت غافل نشو رفیق
#صوت 🎼
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
شهادت یک بسیجی بر اثر یخزدگی
داوود جاودانیان از گردان امام حسین (ع)
تیپ ۴۸ فتح استان کهگیلویه و بویراحمد
صبح امروز در حین انجام وظیفه بر اثر
برودت هوا و سرمای شدید دچار یخ زدگی
شد و به شهادت رسید.
#شهید_داود_جاودانیان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت صد و ده مدنی هم لحظه آخ
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
قسمت صد و یازده
گفت: داشت گریه میکرد ... تشنش بود بچه ام ... چرا ... چرا ساکته الان؟
400 که دو قدم جلوتر از اونا داشت حرکت میکرد و راهو باز میکرد که اونا بتونن رد بشن، یه لحظه دلش هوس دیدن صورت ماهِ بچه رو کرد ...
همین طوری که آروم آروم داشت میرفت گفت: نگران نباش خانم ... بغلِ خودمه ... ایناش ... اینجاست ... بیا ...
اولش دید پتوی روی صورت بچه خونیه ...
اما توجه نکرد ...
همین طور که حواسش به جلو بود ...
یه لحظه پتوی دورِ صورت طفل معصوم رو برداشت ...
یا امام حسین ...
یا امام حسین ...
برقش گرفت 400 ...
با دیدن اون صحنه...
لبخند از رو صورتش خشک شد و رفت ...
دید گوشه پیشانی و شقیقه کوچیک و نرمِ طفل شیرخوار ...
شکسته ...
و مملو از خونِ گرمِ تازه است ...
و بچه ضربه مغزی شده ...
و خونریزی زیادی کرده و ...
و در دم جان داده ...
و چشمانِ معصومی که نیمه باز بود ...
و لبِ کوچیکش ...
که خشکِ خشکِ خشک بود ...
در انتظار قطره ای آب ...
و مادر مجروحی که پشت سرش ...
میگفت: یک لحظه صبر کنین یه چیکه آب از این مغازه بگیرم و بریزم تو حلقِ بچه ام...
🔶
سه روز بعد ...
محمد و معاون وزیر در اتاق کارِ معاون گفتگو میکردند.
محمد گفت: شبنم بازداشت هست و در طول این چند روز، اعترافات مهمی کرده. از داخل، حتی پدرش هم پیگیری آزادی دخترش نیست و تا این ساعت، جایی ثبت نشده که طالعی بخاطر دخترش به جایی مراجعه کرده باشه!
معاون وزیر قند را به محمد تعارف کرد و محمد هم برداشت. معاون گفت: اطلاع دارم که حتی ویژه برنامه ای درباره شبنم ساخته بودند که به محض انتشار خبر فوتِش توسط نیروهایی در لباس شخصی و لباس نیروی انتظامی، به طور هم زمان در شبکه های معاند پخش کنند.
محمد گفت: جالبه که حتی باباش برای آخر هفته دیگه، بلیط رفتن به انگلستان را هماهنگ کرده بوده و همین یکی دو ساعت قبل کنسل کرده! لابد میخواسته برای مصاحبه علیه جمهوری اسلامی و انداختن مردن دخترش به گردن نظام، بره اونجا.
-برنامه ات برای شبنم چیه؟
سربازان گمنام #امام_زمان
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
شهید شو 🌷
💔 "پنج شنبه" است می شود محضِ رضایِ خدا "نگاهت" را خیراتِ دلم کنی؟🌱 کجایی؟ در ملکوت اعلی یا در عرش
💔
دلنوشته دخترانه شهدا
پدرجان!
سخت می شود قلم به دست گرفت و از تو نوشت🌷
وقتی نه قراری هست و نه مرهمی
خسته ام از نبودن و ندیدنت 💔
خسته ام از نشنیدن صدایت 💔
خسته ام از حرف زدن با عکسی که جوابم را نمی دهد💔
خسته ام به اندازه ی تمام لحظات نبودنت💔
چگونه از همه دنیایت گذشتی و پای عهد و پیمانت ایستادی؟ چگونه از کودک پنج ساله ات گذشتی و راهی دیار غریبی شدی که تو را فرا می خواند؟
مگر نگفته اند که اهل بهشت بخشنده اند
پس نگاهت را به من ببخش🌷
پدر جان!
در کجای آسمان نظاره گَرَم هستی
بیا و بنگر این گلهای آرمیده بر مزارت را
چه عطر خوشی دارند برایت یاس آورده ام 🌷
تمام کودکی ام در انتظار پدری میگذرد که روزی تفنگ بر دوشِ عقیده اش گرفت و با همسنگرانش رفت و به مهمانی خدا رسید 🕊
و من در تمام این اوقاتم بارها و بارها کوچه های
غربت و تنهایی ام را به دنبال پدر میگردم🌷
چشم به دَر و گوش به زنگ خانه دوختم
دفتر نقاشی ام پر است از تفنگ ، پوتین،
ساک، پلاک و مردی با دو بال در آسمان🌷
بماند که چقدر معلم سر کلاس تکرار میکند
بابا آب داد. بابا نان داد ولی...
نمی داند که بابا جان 🥀داد!
و من مینویسم همه ی آن جملات سنگین را
باور داشتم که هر سفر کرده ای روزی بر می گردد
آری برگشتی و به قولت وفا کردی🌷
با همه وجودم دوستت دارم
و از اینکه فرزند توام به خودم می بالم
و مطمئن هستم که مرا می بینی و
میگویی دخترِ بابا چقدر شبیه خودم شده ای❤️
و این همه ی دلخوشی من است❤️
برای تسلای دل همه فرزندان شهدا
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
#روز_پدر
💞 @shahiidsho💞
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
دیدار فرزندان شهدا با پدر معنوی
آقاجانمون، چه خوب این خصلت رو از جد مطهرشون به ارث بردن👌
ای جانم به این پدر مهربون❤️
#روز_پدر
#میلاد_امام_علی
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 همه روزم، به شدت گرفته بود. لحظهای آرامش نداشتم. لحظهای نتوانستم بنشینم یا حتى روزنامهای بخو
💔
گاهگاهى همه نظام و سازمان، تمامى دوستان
و رزمندگان و هـمه آینده و سرنوشـت به یڪ
ڪلمه من وابستـه بــود، آن منى ڪه نه امـید
داشت و نه قدرت، نه رؤیای روشن و نه انتظارِ
كمك...
فقط بر اســاس توڪل به خدا، رضـــا به
تقدیر و قبــول شــهادت، باز هم بر پاے خود
ایستادم و همچون صخره موجهاى خطر و
خوف، ناامیدى و یأس را برگرداندم، باز هم
مسیر تاریخ را تغییر دادم...
و همهاش بر مبنای احتمال بود و با خود
مےگفتم، اگر یك در هزارباقى بمانم و
سازمان ادامه یابد بازهم خواهم
ایستاد. باز هم مقاومت خواهم كرد...
📚خدایا به سوی تو می آیم
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 جمعه خود را معطر مےڪنیم با یاد شهید بی سر فاطمیون #شهید_سیدمهدی_موسوی که هنگام شهادتش، دختر دردان
💔
لبخندش را مےبینید؟... لبخندی که در اسارت بر
لب دارد، جنس همان لبخند در زمان آزادی است....
چهارده ماه و پانزده روز اسیر داعشی ها بود و
سرانجام در پانزدهم بهمن ماه به شهادت رسید🥀
می گفت اگر می خواهید کاری را انجام بدهید
فقط برای رضای خدا باشد ، می گفت هر قدمی
که برمی دارید برای رضای خدا باشد" خودش
هم برای رضـــای خدا رفت و این ســرنوشـــت
نصیبش شد، شهادت هم که نصیب هر بنده ای
نمی شود.
شیعه علی بن ابی طالب این چنین است... در
راه حق، صلابت دارد و عقب نمےنشیند حتی
اگر در چنگال اهرمن اسیر باشد.
در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات
به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم💐
#شهید_فریدون_احمدی
#امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞