eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ‏بر هر که حضور یافت بسیار درود سربازِ ولایت شده از عمق وجود این جوهرِ رأی و انتخابِ أصلح دنبالۂ خونِ شهدا خواهد بود! ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله النور قسمت 7⃣2⃣ پرونده سازی وارد اتاق بازجويي شديم ... از چهره اش مشخص بود از اينکه بين تمام گزينه هاي مکاني ... براي صحبت به اونجا اومده بوديم ... اصلا خوشش نيومده ... - واقعا جاي عجيبي براي يه صحبت دوستانه است ... با اين همه ميکروفن و دوربين ... به يکي از افسرها سپرده بودم توي اين فاصله دوربين پشت اتاق شيشه اي رو روشن کنه ... نمي خواستم چيزي رو از دست بدم ... شايد به دروغ بهش گفتم تمام وسائل صوتي خاموشه ... اما قصد داشتم اگر واقعا توي قتل يا فروش مواد دخالتي نداشت ... مطمئن بشم هيچ وقت کسي اون حرف ها رو نمي شنوه ... هر چند سوالش و حس ناخوشايندش، من رو به فکر فرو برد ... چرا قرار گرفتن در حس بازجويي براش نگران کننده بود؟ ... حرف هاش حول محور رفتار و برخورد مدير بود ... اينکه چطور با استفاده از ارتباطاتش ... کل منطقه رو زير و رو کرده ... و پاي گنگ ها رو از اونجا کوتاه کرده ... اگر چه از کوتاه شدن دست مواد فروش ها از دبيرستان خوشحال بود ... اما رفتار مدير و تحت فشار گذاشتن دانش آموزها رو کار درستي نمي دونست ... - اونها نوجوانن ... با کلي انرژي و هيجان ... اما همون طور که ديديد حتي جرات حرف زدن با شما رو هم نداشتن ... شک نکنيد اگه مي خواستيد به طور رسمي حتي با لوسي اندرسون حرف بزنيد ... همون دانش آموزي که توي حياط باهاش حرف زديد ... فکر مي کنيد اجازه مي داد بدون حضور وکيل دبيرستان باشه؟ ... اصلا من نمي فهمم مگه يه دبيرستان چه کار حقوقي و قانوني اي بايد داشته باشه ... که وکيل لازم داره؟ ... سوال جالبي بود ... - شما معاون دبيرستان هستيد ... و مشخصه خيلي وقته آقاي پروياس رو زير نظر گرفتيد ... توي اين مدت متوجه نشديد با افراد مشکوکي در ارتباط باشه؟ ... کمي خودش رو روي صندلي جا به جا کرد ... - فرد مشکوک؟ ... در ارتباط با قتل؟ ... فکر مي کنيد ممکنه مدير توي مرگ کريس دست داشته باشه؟ ... نه ... امکان نداره ... من اينطور فکر نمي کنم ... اون هر کي باشه بهش نمي خوره بتونه کسي رو بکشه ... بدون اينکه فرصت بدم حرفش رو ادامه بده ... - گفتيد گنگ ها رو بيرون کرده ... حتي با پرونده سازي و بهانه هاي الکي ... دانش آموزهايي رو که توي گنگ بودن يا حتي حس مي کرده مدرسه رو دچار مشکل مي کنن، اخراج کرده ... يعني به تنهايي براي دانش آموزها پرونده سازي مي کرده؟ ... قطعا براي اين کار به کمک احتياج داشته ... اما از افراد مشکوک، منظورم فقط چنين افرادي نبود ... تمام کارهايي که جان پروياس انجام داده ... مي تونسته فقط براي خالي کردن عرصه از ساير مواد فروش ها و گنگ ها باشه ... هر چند پاسخ اين سوال و اون نيروهاي کمکي ... مي تونستن من رو به سرنخ اصلي پرونده برسونن ... ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
✨ بسم الله النور قسمت 8⃣2⃣ شجاعت یا حماقت؟! چند لحظه رفت توي فکر ... - نه ... آدم مشکوکي به نظرم نمياد ... هر چند من توي محيط مدرسه بيشتر مجبورم حواسم رو به دانش آموزها و مديريت دبيرستان بدم ... مديريت اون همه نوجوان که مثل کوه آتشفشان، هيجانات جواني شون غيرقابل کنترله ... کار راحتي نيست ... اما هر چي فکر مي کنم هيچ دليلي نمي بينم که آقاي مدير بخواد با کريس درگير بشه ... کريس بيشتر از يه سال بود که ديگه اون بچه قبل نبود ... و هيچ خطري براي اعتبار و امتياز دبيرستان محسوب نمي شد ... هيچ خطري ... يعني بايد دنبال نقاط خطر مي گشتم ... به نظر مي اومد جان پروياس ... به راحتي مي تونست افرادي رو که سد راهش قرار بگيرن رو حذف کنه ... اما چطور؟ ... اگه جان پرویاس سرکرده فروش مواد باشه ... و کریس به نوعی واسش ایجاد مشکل کرده باشه ... انگیزه بزرگی برای قتل داشته ... ولی چرا باید زنده بودن مقتول برای اونها یه تهدید به حساب بیاد؟ ... یعنی ممکن بود کریس واقعا باهاشون همدست نبوده باشه؟ ... و من آخرين سوال و ضربتي ترين شون رو براي دقايق آخر گذاشته بودم ... زماني که اون در اوج حس آرامش بود و خيالش راحت، که همه چيز تموم شده ... اون وقت ديگه نمي تونست محاسبه شده و کنترل شده رفتار کنه ... حداقل يک واکنش کوچيک ولي مهم... توي در ايستاده بود ... با من دست و ازم جدا شد ... که يهو صداش کردم ... - آقاي بولتر ... چرا توي ليستي که من داديد اسم دنيل ساندرز ... استاد رياضي دبيرستان تون رو ننوشته بوديد؟ ... جا خورد و براي چند لحظه افکارش آشفته شد ... هر چند براي لحظات بسيار کوتاهي بود ... اما چه چيزي در مورد دنيل ساندرز، اون رو آزار مي داد؟ ... - آقاي ساندرز تقريبا با بيشتر دانش آموزهاش رابطه خيلي خوبي داره ... اگر بخوام دايره روابط عموميش رو مشخص کنم ... شايد بيشتر از دو سوم دانش آموزها رو در بربگيره ... مشخص بود داره ذهنش رو با طولاني کردن جملات متمرکز مي کنه ... - اما من نخواسته بودم ليست دانش آموزهاي اطراف دنيل ساندرز رو بهم بديد ... لبخند غير منتظره اي صورتش رو پر کرد ... - آقاي ساندرز يکي از نقاط قوت و اعتبار دبيرستان ماست ... براي همين خيلي مورد توجه و حمايت آقاي پروياس قرار گرفته ... ارتباط خوبي هم با همه بچه ها داره ... نمي دونستم ميشه به عنوان يه دوست مطرحش کرد يا نه ... چون به هر حال نفوذش روي بچه ها عموميه ... و اين کلمات تير آخر رو شليک کرد ... چه برنامه زيرکانه اي... مديري که منطقه رو از دست ساير گنگ ها آزاد مي کنه ... با يه وجهه اجتماعي موجه و عالي ... با کمک معلم با اعتباري که رابط بين مدير و بچه هاست ... نفوذ کلام و شخصيتش اونها رو به خودش جذب مي کنه ... و افرادي مثل کريس که با تغيير ظاهر، چهره و رفتار مي تونن گزينه هاي خوبي براي پخش خورده یا وسيع باشن ... تمام اين نقشه حساب شده بود ... تنها نقطه ضعفش استفاده از دانش آموزي بود که قبلا به عضويت توي گنگ شناخته شده بوده ... براي چنين نقشه و برنامه استادانه اي يه نقطه ضعف حساب مي شد ... اما چرا کشته بودنش؟ ... از روي پول مواد، کش مي رفته؟ ... بازپرداختش به تاخير افتاده؟ ... با کسي درگير شده؟ ... يه معتاد اون رو کشته بوده؟ ... و دنيايي از سوال هاي ديگه ... سوال هایی که تا به جواب نمی رسید ... ممکن بود دست ما از قاتل کوتاه بشه ... در هر صورت، مشخص بود چرا آقاي بولتر نمي خواست حرف هاش ضبط بشه ... و يه سري از حقايق رو مخفي مي کرد... در افتادن با چنين گنگ فروش موادي ... شجاعتي در حد حماقت مي خواست ... افرادي که بدون به جا گذاشتن سر نخ ... مي تونن توي روز روشن از شرت خلاص بشن ... ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
💔 احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس!😏 همان اصلاح طلبی که در فاجعه سلفی حقارت، در برابر موگرینیِ ملعون گردن کج کرده بود همان آخوندکی که از فیلتر شورای نگهبان هم گذشته بود، توسط مردم حذف شد و نتوانست وارد مجلس شود.💪 الحمدلله رب العالمین *حاج حیدر* ... 💞 @aah3noghte💞
AUD-20200203-WA0060.mp3
7M
خجسته باد این پیروزی.... خواننده:گلریز 💐 پیروزی انقلابیون و نه به غربگرایان در سراسر کشور مبارک باد. 🌹
💔 خدایا... من بنده ی کوچکی هستم با ظرفیتی کم بیم آن دارم که با دیدن بهشت و نعمات بهشتیت خودت را فراموش کنم... میترسم بهشت زیبایت آنقدر مرا به خود مشغول کند که از آفریننده و طراح چیره دست آن که خودت هستی غافل شوم...😔 خدای عزیزم...من بهشتی که مرا از تو دور کند نمیخواهم. مالک من😍 من از اعمال نیکم میترسم. ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 صحبت های همسر شهید مدافع حرم حمید رضا باب الخانی پیرامون ویژگی های شخصیتی شهید و پیام ایشان به دشمنان اسلام ... 💞 @aah3noghte💞
💔 بعضی اتفاقای خوب، گاهی، تنها به یه تصمیم قلبی و یه همّت قشنگ بستگی داره ... 💚 امام رضا (ع) 🌙 به خواندن نماز شب، توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «هر بندۀ مؤمنی در آخر شب بلند شود و هشت رکعت نماز، و دو رکعت ، و یک رکعت وتر بخواند و هفتاد بار در دعای دست خود استغفار کند، خدا او را از عذاب پناه می‌دهد، عمرش را طولانی می‌کند و روزی‌اش را افزایش می‌دهد» 🌸🌸 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بحول و قوه الهی جمعیت غالب مجلسی که در پیش رو داریم با نیروهای انقلابی و اصولگراست اما عزیزانی که رای دادید وظیفه انقلابی شما تمام نشده و کاری در پیش روی دارید که اگر مهمتر از رای دادن نباشد، کم اهمیت تر نیست... و آن بر عملکرد ها و از آنهاست... محقق نخوهد شد مگر با ایجاد حس انقلابی در مردم که الحمدلله به برکت خون در انتخابات، خود را نشان داد. ✍ادمین کانال ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 💞 بارالــــہا ! بر این نفـــس نا شڪیبـــا رحم فرمـــــا ! این نفسے که تاب حـــرارت آفتـــاب را ندارد ؛ چگـــونہ طاقـــت آتش دوزخـــت را ، خواهـــد داشت ؟ 🍃 دعـای پنجاهم ... 💕 @aah3noghte💕
💔 کاش بودی و از ما می پرسیدی حالمان را... می پرسیدی که خوبیم؟ چکار میکنیم؟ حاجتی نداریم؟ آن وقت می پرسیدیمت تا یادمان بدهی چطور با حضرت زهرا س نجوا کـنیم، چطور مجاهدت کنیـم تا دل حضرت مادر را به دست بیاوریم برات شهادت ما را هم امضا کنند... رفیق! میبینی که حالم چه بد حالیه...😔 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 اوایل سال شصت بود که یک ویروس خطرناک توی ایران شایع شد و طی چند ماه، جان بیش از ۱۶هزار ایرانی رو گرفت... کودک سه ساله و زن و پیر و جوان هم برایش فرقی نمیکرد. بعد از مدتی وارد عراق شد و میخواست 48 ساعته به تهران برگردد اما نتوانست. ✍ استیون هاونکوب ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎬 نه می‌توان اندازه گرفت ! نه‌ می‌شود وزن کرد ! حجم اینهمه "مهربانی" را ❣.. آمده‌ام از نو شــروع کنم! دَر وا میکنی ؛ ؟ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 شهادت داری؟ بدان! ٺا خُدا را براٻت ننـویسد آرزوٻـَش نـمیکنے...😇 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله النور قسمت 9⃣2⃣ گاهی هرگز رفتم اتاق پشت شيشه ... قبل از اينکه فيلم رو پاک کنم تصميم گرفتم حداقل يه بار اون رو از خارج ماجرا ببينم... فيلم رو پخش کردم ... اين بار با دقت بيشتر روي حالت و حرف هاش ... بعد از پاک شدنش ديگه چنين فرصتي پيش نمي اومد ... محو فيلم بودم که اوبران از در وارد شد ... - چي مي بيني؟ ... - فيلم ضبط شده حرف هاي آقاي بولتر ... صندلي رو از گوشه اتاق برداشت و نشست کنارم ... - راستي گوشي مقتول ... شارژ شده و پسوردش رو هم برداشتن ... چيز خاصي توش نبود ... يه سري فايل صوتي ... چند تا عکس با رفقاش ... همون هايي که دیروز باهاشون حرف زده بودیم * ... بازم آوردم خودتم اگه خواستي يه نگاه بهش بندازي ... گوشي رو گرفتم و دکمه ادامه پخش فیلم رو زدم ... اوبران تمام مدت ساکت بود و دقيق نگاه مي کرد ... تا زماني که فيلم به آخرش رسيد ... - اين چرا اينقدر جا خورد؟ ... هر چند چهره اش تقريبا توي نقطه کور دوربين قرار گرفته و واضح نيست اما کامل معلومه از شنيدن اسم ساندرز بهم ريخت ... - تصور کن معاون يه دبيرستاني و با گروه مواد فروش حرفه اي طرف ... جاي اون باشي نمي ترسي؟ ... از جا بلند شد و صندلي رو برگردوند سر جاي اولش ... - چرا مي ترسم ... اما زماني که نفهمن من لو شون دادم و مدرکي در کار نباشه ... براي چي بايد بترسه؟ ... اینجا که دایره مواد نیست ... تو هم که ازش نخواسته بودي بياد توي دادگاه بايسته و عليه شون شهادت بده ... سوال خوبي بود ... سوالي که اساس تنها نظرياتم رو براي رسيدن به جواب و پيدا کردن قاتل زير سوال برد ... هيچ مدرک و سرنخي نبود ... اگر اين افکار و استدلال ها هم، پوچ و اشتباه از آب در مي اومد ... پس چطور مي تونستم راهی برای نزدیک شدن و پیدا کردن قاتل، پيدا کنم؟ ... اون گنگ ها و اون دختر رو از کجا پيدا مي کردم؟ ... اگر اون هم هيچ چيزي نديده بود و هيچ شاهدي پيدا نمي شد چي؟ ... دوربين هاي امنيتي بيمارستان ثابت کرده بود دنيل ساندرز در زمان وقوع قتل توي بيمارستان بوده ... و هيچ جور نمي تونسته خودش رو توي اون فاصله زماني به صحنه جرم برسونه و برگرده ... و هیچ فردی هم غیر از کارکنان بیمارستان، بعد از قتل با اون در تماس نبوده ... شب قبل هم، دوربين ها رفتن کريس رو به بيمارستان ضبط کرده بودن ... ساندرز حتي اگر در فروش مواد دخالت داشت يا حتي دستور مرگ کريس رو صادر کرده بوده ... هيچ ارتباط يا فرد مشکوکي توي اون فيلم ها نبود ... و جا موندن موبایل هم بی شک اشتباه خود کریس ... فقط مي موند جان پروياس، مدير دبيرستان ... و اگر اونجا هم بي نتيجه مي موند اون وقت دیگه ... به صفحه مانيتور نگاه مي کردم و تمام اين افکار بي وقفه از بين سلول هاي مغزم عبور مي کرد ... دستم براي پاک کردن فايل ... سمت دکمه تاييد مي رفت و برمي گشت ... و همه چيز بي جواب بود ... حالا ديگه کم کم ... احساس خستگي، آشفتگي و سرگرداني ... با کوهي از عجز و ناتواني به سراغم اومده بود ... حس تلخي که هميشه در پس قتل هاي بي جواب بهم حمله مي کرد ... پرونده هايي که در نهايت ... قاتل پيدا نمي شد ... گاهي ماه ها ... سال ها ... و گاهي هرگز ... * صحبت با این افراد به علت طولانی شدن و بی فایده بودن در روند داستان، مطرح نشد. ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
✨ بسم الله النور قسمت 0⃣3⃣ فایل شماره 1 فايل رو پاک کردم ... و گوشي کريس رو برداشتم ... حق با اوبران بود ... هيچ چيزي يا سرنخي توش نبود ... و اون شماره هاي اعتباري هم که چند بار باهاش تماس گرفته بودن ... عين قبل، همه شون خاموش بود ... تماس هاي پشت سر هم ... هرچند، مشخص بود به هيچ کدوم شون جواب نداده ... نه حداقل با تلفن خودش ... گوشي رو گذاشتم روي ميز ... و چند لحظه بهش خيره شدم ... اما حسي آرامم نمي گذاشت ... دوباره برش داشتم و براي بار دوم، دقيق تر همه اش رو زير و رو کردم ... باز هم هيچي نبود ... قبل از اينکه قطعا گوشي رو براي بايگاني پرونده بفرستم ... تصميم گرفتم فايل هاي صوتي رو باز کنم ... هدست رو از سيستم جدا کردم و وصل کردم بهش ... و اولين فايل رو اجرا کردم ... صداي عجيبي ... فضاي بين گوشي هاي هدست رو پر کرد ... انگار زمان متوقف شده بود ... همه چيز از حرکت ايستاد ... همه چيز ... حتي شماره نفس هاي من ... ضربان قلبم هر لحظه تندتر مي شد ... با سرعتي که انگار ... داشت با فشار سختي دنده هام رو می شکست و از ميان سينه ام خارج مي شد ... حس مي کردم از اون زمان و مکان کنده شدم ... اون اداره ... اتاق ... ديوارها ... و هيچ چيز وجود نداشت ... اوبران که به اتاق برگشت ... صورتم خيس از اشک بود و به سختي نفس مي کشيدم ... و من ... مفهوم هيچ يک از اون کلمات رو نمي فهميدم ... با وحشت به سمتم دويد و گوشي رو از روي گوشم برداشت ... دکمه هاي بالاي پيراهنم رو باز کرد و چند ضربه به شونه ام ... پشت سر هم مي گفت... - نفس بکش ... نفس بکش ... اما قدرتي براي اين کار نداشتم ... سريع زير بغلم رو گرفت و برد توي دستشويي ... چند بار پشت سر هم آب سرد به صورتم پاشيد ... بالاخره نفس عميقي از ميان سينه ام بلند شد ... مثل آدمي که در حال خفه شدن ... بار سنگيني از روي وجودش برداشته باشن ... نفس هاي عميق و سرفه هاي پي در پي ... لويد با وحشت بهم نگاه مي کرد ... - حالت خوبه توماس؟ ... خوبي؟ ... دستم رو خيس کردم و کشيدم دور گلوم ... نفس هام آرام تر شده بود ... با سر جواب سوالش رو تاييد کردم ... نفس مي کشيدم ... اما حالتي که در درونم بود ... عجيب تر از چيزي بود که قابل تصور باشه ... ⏪ ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞 نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
💔 🔺بزرگترین دروغی که درباره "کرونا" به مردم ایران، چین و جهان گفته‌اند! ✍ زینب بهرامی- دانشجوی بخش اپیدمیولوژی مهندسی محیط زیست و سلامت دانشگاه کیوتوی ژاپن: "من پزشک نیستم؛ رشته‌ام اپیدمیولوژی، علم آمار و تحلیل داده‌های وضعیت سلامت و بیماری در یک جامعه و جهان، به‌خصوص بیماری‌های همه‌گیر و شایع است؛ پس من اطلاعات پزشکی در مورد ماهیت و عملکرد کرونا ندارم اما می‌خواهم از دریچه رشته خودم در موردش صحبت کنم. البته برای این یادداشت، مشورت کاملی با یک پزشک متخصص کردم که این روزها بیمارستانش میزبان افراد مشکوک به کرونا و بیماری‌های ویروسی است همچنین گزارش‌های دکتر تاکایاما را خواندم که به‌عنوان پزشک داوطلب به کشتی تفریحی پر از افراد آلوده به کرونا رفته است. دانشگاه ما همکاری نزدیکی با سازمان CDC آمریکا (مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها) دارد؛ این سازمان تقریباً مادر علم اپیدمیولوژی و تهیه‌کننده مفاد درسی و تحقیقاتی رشته سلامت عمومی است و من اطلاعات یادداشت را از وب‌سایت این سازمان می‌گذارم. طی حدود ۲ ماهی که ویروس کرونا مطرح شده، شهر بزرگ ووهان قرنطینه شده و طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، چند ده‌هزار نفر به این ویروس آلوده شده‌‌اند اما تعداد کشته‌ها در کشور یک میلیارد و نیمی چین، کمتر از ۲۵۰۰ نفر و در سراسر جهان، بسیار بسیار پایین است. (دکتر توموکی گفت تعداد زیادی از فوتی‌های چینی به‌خاطر ضعف نبوده است بلکه استرس و وحشت بسیار بالا سیستم ایمنی بدن افراد را از کار انداخته بود!) البته بسیاری از کشورها از جمله ژاپن، سعی می‌کنند به‌خاطر حفظ منافع اقتصادی، آمار و اطلاعات دقیق به افکار عمومی ندهند. پس طبق گزارش CDC و WHO چنین ویروس کشنده و پرسروصدایی در بالاترین آمار، در کل چین و جهان، کمتر از ۲ هزار کشته داشته است، تا اینجا را قبول دارید؟ حالا برویم سراغ آنفلوآنزا؛ به‌نظر شما ویروس آنفلوآنزا فقط در سه ماه اخیر، در کشور آمریکا چند کشته داشته؟ صد نفر؟ هزار نفر؟ پنج‌هزار نفر؟ خیر! طبق گزارش CDC آمریکا در چند ماه اخیر، فقط و فقط در کشور ۳۳۰ میلیونی آمریکا، چند ده‌ میلیون مبتلا و بین ۱۲ تا ۱۶ هزار مرگ به‌دلیل ابتلا به آنفلوآنزا ثبت شده است! می‌دانستید کشته‌های آنفلوآنزا از هر طیف سنی هستند اما کشته‌های کرونا، طبق گزارش دکتر تاکایاما، فقط یک‌ درصد از افراد مسن و دارای بیماری‌های زمینه‌ای را شامل می‌شود؟ می‌دانستید احتمال ابتلای شما به آنفلوآنزا و خدای‌نکرده مرگ، با تماس با یک آمریکایی، در مقایسه با ابتلا به کرونا و تماس با یک چینی یا هر فرد آلوده، چند ده‌ برابر است؟ اما با وجود این، آیا پروازهای آمریکا محدود شدند؟ آیا آمریکا قرنطینه شده است؟ آیا کسی جرأت اعتراض به این وضعیت را دارد؟! به‌گفته دکتر توموکی(همکارم)، رسانه‌های دنیا حواس مردم را به کرونا منعطف کردند و مردم خطر بزرگتر و جدی‌تر آنفلوآنزا را به‌کلی فراموش کردند! آیا می‌دانستید اقتصاد چین آن‌قدر بزرگ و قوی است که اگر زمین بخورد، علاوه بر باز شدن راه برای غرب، بسیاری از اقتصادهای آسیا، از جمله همین ژاپن را به ورشکستگی و نابودی می‌کشاند؟ مردم و دولت ژاپن تازه متوجه خطر شده‌اند و سعی می‌کنند هیجان کاذب کرونا را کنترل کنند، گرچه خیلی دیر است؛ آمار توریست‌های چینی در تمام دنیا و ژاپن، سقوط کرده است و این یعنی زنگ خطر جدی؛ بازی‌های المپیک برای ژاپن، به‌دلیل نبود چین، پر از خسارت و ضرر خواهد بود. اما علت مرگ‌و‌میر آنفلوآنزا در آمریکا چیست؟ مگر این بیماری دارو ندارد؟ دارد! اما چون آمریکا یکی از بدترین سیستم‌های خدمات پزشکی و بیمه‌ای در جهان را دارد و هزینه‌هایی مثل استفاده از آمبولانس آن‌قدر قیمت وحشتناکی دارد که گاهی برای خانواده‌ها، مرگ عزیزان، راحت‌تر از استفاده از آمبولانس و خدمات بیمارستانی است! آمار CDC آمریکا را دوباره نگاه کنید! و وعده‌های کاندیداهای آمریکایی برای ارائه خدمات پزشکی و «بیمه برای همه»(!) در صورتی که در چین کمونیستی، تمام مردم بدون استثنا تحت پوشش بیمه هستند! قویاً اعتقاد دارم کشور چین و کلاً مردم دنیا در بحث بیماری کرونا، دچار یک بازی سیاسی ــ اقتصادی بسیار کثیف آمریکا شده‌اند." ... 💕 @aah3noghte💕
❁﷽❁ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي اگر پُرسیدند : ڪیستے ؟ بگو : ! بنده ی اوییم ... 💕 @aah3noghte💕