eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 واکنش رئیس مجلس یازدهم به درخواست مذاکره ترامپ محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در حساب کاربری خود در توییتر در واکنش به توییت اخیر ترامپ در مورد توافق با ایران نوشت : فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ مبادا در مبارزه کوتاهی کنید و به کافران پیشنهاد سازش دهید. شما بالاترید چون خدا با شماست و مطمئن باشید نتیجه اعمالتان مقاومت را بی‌کم‌ و کاست به شما می‌دهد. ... 💞 @aah3noghte💞
هدایت شده از پویش مردمی قرائت دعاهای سفارش شده توسط آقا
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ حَلِّنِی بِحِلْیَهِ الصَّالِحِینَ وَ أَلْبِسْنِی زِینَهَ الْمُتَّقِینَ فِی بَسْطِ الْعَدْلِ‏ اى خداوند!مرا سیماى صالحان ده و جامه پرهیزگاران:در گستردن عدل‏ وَ کَظْمِ الغَیْظِ وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَهِ وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَهِ وَ إِصْلاَحِ ذَاتِ الْبَیْنِ‏ و فروخوردن خشم و خاموش کردن آتش دشمنى و به هم پیوستن تفرقه جویان و آشتى دادن خصمان‏ نشر دهید👌
💔 دل بسته‌ام مرا ز سر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته‌ای ز عنایت رها مکن ... 💞 @aah3noghte💞
💔 گریه هایم فقط با دیدن روی تو سیر می شود.. نگاهت را از من نگیر.. رفیق جانم! ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 يَا اَمانَ الخائِفينَ ای‌ایمنی‌دل‌های‌ترسان من از دست دل به شکایت میکنم یَا نِعْمَ النَّصِیر ؛ هر آن چه‌ شيطان گره زند باز كن و آن چه ببندد بگشا و آن چه بيانديشد برهم زن و چون تصميم گيرد باز دار و آن چه استوار نمايد فرو ریز لذت مناجات و شب زنده داری و دوری از گناه به ما عنایت فرما دستهایی که به درگاهت بلند شده را نا امید برمگردان و حاجت روا کن اَللّٰهمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ اُمورِنا خَیْراً وَ خَیْراً
💔 مـرا بـا اشکْ، الفـت از قدیم است ڪه مرغ دل به صحن غم مقیم است محبیـن خـون زِ ابـر دیـده بـاریـد! عزاۍ « » و « » است.. سیدالشهدا عمـوے گرانقدر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و عبدالعظیم حسنی تسلیت... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 مـرا بـا اشکْ، الفـت از قدیم است ڪه مرغ دل به صحن غم مقیم است محبیـن خـون زِ ابـر دیـده بـاری
💔 حمزه... نام آشناترین عموی پیامبر بعد از و شاید مظلوم ترینِ شان... عمویی که سیدالشهدا لقب گرفت، در روزگار جگرخوارها حمزه، شجاعتش، مثال زدنی بود، تمام قبایل عرب برای شجاعت، بنی هاشم را مثال می آوردند و بنی هاشم، حمزه را... حتی در ماجرای آتش زدن درب خانه مادر سادات، امیرالمومنین ع دلتنگ عموی بزرگوارشان حمزه گفتند: "اگر عمویم حمزه بود، اینها جرئت چنین جسارتی نداشتند..." و مگر میشد با این فدائیِ رسول خدا رُخ به رُخ شمشیر کشید و جنگید؟..! نه... و هند، همسر ملعون ابوسفیان این را خوب، فهمیده بود و این شد که نیزهء نیزه دار، از دور، قلب حمزه را درید... و داغی بزرگ، بر قلب برادرزاده اش رسول خدا ص نشست... 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 💌 از احد درس بگیریم 💌 "ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺷﻤﺎ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﺷُﻬﺪﺍﻱِ ﺑﺪﺭ ] ﻣﺮﮒِ [ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ] ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﻲ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺳﺨﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻳﺪ [ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ] ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﻱ ﺁﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻴﺪ ! !" (سوره آل عمران آیه ۱۴۳) "اُحُد" همه اش درس است.. یک عده بدجور آرزوی شهادت داشتند اما وقتی وسط معرکه قرار گرفتند ترسیدند.. ترس؟؟ ترس از شهادت..؟! بله ترس! خیلی راحت از شهدا حرف میزنیم اما نمیدانیم اینها چقدر مرد بودند.. شاید اگر من و تو جای آنها بودیم میدان را خالی می کردیم! پس فقط لاف شهادت نزنیم! اگر عملی نداریم توی سرمان نزنیم که چرا شهید نمی شویم.. عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهد بچه بازی است مگر؟! عشق جگر میخواهد.. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 ‍ راز سالم ماندن دست وانگشتر سردار سلیمانی اقدام تعجب‌برانگیز شهید قبل از رفتن به آخرین مأموریت یکی از اتفاقات جالب قبل از رفتن به سوریه این بود که برای اولین بار قبل از اینکه به سفر برود سه روز خانواده را جمع می‌کند و هیچ جایی نمی‌رود. نه محل کار و نه دفتر رهبری. برای اولین باربوده که چنین اقدامی می‌کرد که برای خانواده هم تعجب‌آور بود انگار خودش می‌دانست که سفرآخرش است. آقای خالقی بچه زرند کرمان است که در جایی حدود ۳۰سال پیش باسردارسلیمانی عقد اخوت بستندایشان اکنون در قم زندگی می‌کند. حاج قاسم قبل از شهادت به آقای خالقی تماس می‌گیرد تا با هم به زیارت بروندآقای خالقی تعریف می‌کردرفتیم قم وحاج قاسم حرم حضرت معصومه(س)را زیارت کردوبین خادمان نشست و به گفتگو پرداخت. بعد به سمت خانه رفتیم ودم دریکی را که به زبان عربی صحبت می‌کرددر آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعداز صحبت یک انگشتر که درانگشت کوچکش بودبه آن فرد دادبعد که می‌خواست به تهران برودگفتم من تا میدان ۷۲ تن می‌آیم که اصرار کرد وگفت: نه، خودم تنها می‌روم، اما من اصرارکردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا تهران با هم آمدیم. در مسیر تهران به من گفت که خیلی با این انگشتر نماز شب خوانده‌ام، اگر اتفاقی برایم افتاد این انگشتر را در قبرم بگذاریدآقای خالقی می‌گفت که رمز اینکه دست با انگشتر ماند، شاید همین علاقه وی بود. همه چیز برای شهادت حاج قاسم مهیا بود. فرزندانش را آماده کرده بودودر دستخطی هم محل شهادتش را به همسرش تاکیدکرده بود. منبع باشگاه خبرنگاران 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قــسـمـت_هجدهم (بــے
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ (زنــدگــے در ایــران) به عنوان طلبه توی مکتب پذیرش شدم ... از مسلمان بودن، فقط و فقط حجاب، نخوردن شراب و دست ندادن با مردها رو بلد بودم ... . همه با ظرافت و آرامش باهام برخورد می کردن ... اینقدر خوب بودن که هیچ سختی ای به نظرم ناراحت کننده نبود ... . سفید و سیاه و زرد و ... همه برام یکی شده بود ... مفاهیم اسلام، قدم به قدم برام جذاب می شد ... . تنها بچه اشراف زاده و مارکدار اونجا بودم ... کهنه ترین وسایل من، از شیک ترین وسایل بقیه، شیک تر بود ... اما حالا داشتم با شهریه کم طلبگی زندگی می کردم ... اکثر بچه ها از طرف خانواده ساپورت مالی می شدن و این شهریه بیشتر کمک خرج کتاب و دفترشون بود ... ولی برای من، نه ... . با همه سختی ها، از راهی که اومده بودم و انتخابی که کرده بودم خوشحال بودم ... .😇 دو سال بعد ... من دیگه اون آدم قبل نبودم ... اون آدم مغرور پولدار مارکدار ... آدمی که به هیچی غیر از خودش فکر نمی کرد و به همه دنیا و آدم هاش از بالا به پایین نگاه می کرد ... تغییر کرده بود ... اونقدر عوض شده بودم که بچه های قدیمی گاهی به روم میاوردن ... . کم کم، خواستگاری ها هم شروع شد☺️ ... اوایل طلبه های غیرایرانی ... اما به همین جا ختم نمی شد ... توی مکتب دائم جلسه و کلاس و مراسم بود ... تا چشم خانم ها بهم می افتاد یاد پسر و برادر و بقیه اقوام می افتادن ... .😌 هر خواستگاری که می اومد، فقط در حد اسم بود ... تا مطرح می شد خاطرات امیرحسین جلوی چشمم زنده می شد ... چند سال گذشته بود اما احساس من تغییری نکرده بود. ✍شهید سید طاها ایمانی ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 میدونستید بزرگترین حسرت همه ی آدم ها تو آخرت اینکه میتونستن نماز بخونن و نخوندن!؟؟😔 ' حتی اونای که با نماز اُنس دارن!❤️ چه وقت های که میتونستن نماز بیشتری بخونن و نخوندن.🥀 ' این از هر جهنمی براشون بدتر و عذاب آور تر هست.😭😭 ... 💕 @aah3noghte💕