eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
#رمان_فنجانی_چای_با_خدا☕️ #قـسـمـت_3 روزهای هجده سالگیم بود. سال و روزهایی که ققنوس شد و زندگیم را
☕️ روزها میگذشت. دیگر از جنگ و درگیری سابق در خانه خبری نبود. حالا دیگر مادر یک هم تیمی قوی به نام دانیال داشت و پدر توانی برای مبارزه و کتک زدن،در خود نمیدید. پس آتش بسی، نسبی در خانه برقرار بود. دیگر علیرغم میل دانیال خودم به تنهایی در میهمانی ها و دورهمی های دوستانمان شرکت میکردم. و این دیوانه ام میکردم. اما باید عادت میکردم به خدایی که دیگر خدا داشت. حالا دیگر دانیال مانند مادر نماز میخواند. به طور احمقانه ایی با دخترانِ به قول خودش نامحرم ارتباط نداشت. در مورد حلال بودن غذاهایش دقت میکرد. و.. و.. و… که همه شان از نظر من ابلهانه بود. قرار گرفتن درچهارچوبی به نام اسلام آن هم در عصری که هزاران سال از ظهورش میگذشت، عقب افتاده ترین شکل ممکن بود. دانیال مدام از کتابها و حرفهایی که از دوستش شنیده بود برام تعریف میکرد و من با بی تفاوتی به صورت مردانه و بورش نگاه میکرد. راستی چقدر برادر آن روزهایم زیبا بود. و لبخندهایش زیباتر. انگار پرده ایی از حریر، مهربانی هایش را دلرباتر کرده بود. گاهی خنده ام میگرفت، از آن همه هیجان کودکانه اش، وقتی از دوستش تعریف میکرد. همان پسره سبزه ایی که به رسم مسلمان زاده ها، ته ریشی تیره رنگ بر صورت مردانه و از نظر آن روزهایم زشت و پر فریبش، خودنمایی میکرد.  نمیدانم چرا؟ اما خدایی که دانیالِ آن روزها، توصیفش را میکرد، زیاد هم بد نبود.. شاید ، فقط کمی میشد در موردش فکر کرد. هر چه که میگذشت، حسِ مَلس تری نسبت به خدای دانیال پیدا میکردم. خدایی که خدایم را رام کرده بود، حتما چیزی برایِ دوست داشتن، داشت و من در اوج پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا، کمی از خدای دانیال خوشم آمد و دانیال این را خوب فهمیده بود.. گاهی بطور مخفیانه نماز خواندهای دانیال را تماشا میکردم و فقط تماشا بود وبس.. اما هر چه که بود، کمی آرامم میکرد. حداقل از نوشیدنی های دیوانه کننده بهتر.. حالا دیگر کمی با دقت محو هیجانهای برادرم میشدم. و چقدر شبیه مادر بود چشمها و حرفهایش.. آرامش خانه به دور از بدمستی های شبانه و سیاست زده ی پدر برام ملموستر شده بود و دیگر از مذهبی ها متنفر نبودم. دوستشان نداشتم، اما نفرتی هم در کار بود. آنها میتوانستند مانند دانیال باشند، مهربان ولی جسور و نترس.. و این کام تفکراتم را شیرین میکرد.🙃 حالا با اشتیاق به خاطرات روزمره دانیال با دوست مسلمانش گوش میکردم. مذهبی ها شیطنت هم بلد بودند.😳 خندیدن و تفریح هم جزئی از زندگیشان بود حتی سلفی های بامزه و پر شکلک هم میگرفتند.😳🙄 کم کم داشت از خدای دانیال خوشم میآمد.. که ناگهان همه چیز خراب شد.. خدای مادر و دانیال، همه چیز را خراب کرد… همه چیز را... 📌ادامه دارد... ✍نویسنده:زهرا اسعد بلند دوست ⛔️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 *لطفا نشر دهید* در جریان تفحص پیکر های مطهر شهدای گلگون کفن دفاع مقدس در خاک عراق ، اخیرا" شهید والامقامی از اتباع کشور افغانستان شناسایی شده است؛* به‌نام نسیم افغانی فرزند میرزا محمد، ۳۱ ساله به شماره پلاک CG519_396 اعزامی از لشکر ۵ نصر خراسان منطقه عملیاتی والفجر یک (فکه) با توجه به پیگیری های بعمل آمده آدرس جدیدی از محل سکونت خانواده معظم این شهید عزیز بدست نیامده است. خواهشمند است در صورت اطلاع از محل سکونت خانواده شهید در ایران یا افغانستان مراتب را به کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح اطلاع دهید ۰۲۱۵۵۶۱۲۹۹۰ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌿🌼وقتی به نماز رو بیاری، خدا به تو رو میکنه😇 ❌اما وقتی از نماز رو برگردونی، خدا ازت رو میگردونه.😔 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 حاج قاسم سلیمانی: رشادت‌ها و شجاعت‌های شهید «عمار» مانند همت بود، عمار مثل پسرم بود، همیشه برایش صدقه می‌گذاشتم و می‌گفتم مراقب خودتان باشید. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 سرد و گرم روزگار در خط و مشی مردان مقاومت، خلل وارد نخواهد کرد آنکس که آرمان دیروزش با شعارهای امروزش تفاوت دارد در آینده نیز، باورهایی پوشالی خواهد داشت مردان مقاومت چه در دهه ۶۰ چه در دهه ۹۰ همان راه طهارت و پاکی را طی خواهند کرد "خدایا! مرا پاکیزه بپذیر"ِ سلیمانیِ دهه ۹۰ سرشار از طهارت باکریِ دهه ۶۰ است... 📸 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 حضرت امام به فرزندان خود میفرمودند: "نوه های من (بچه های خودتان را) به تلخی برای نماز صبح بیدار نکنید تا از نماز بدشان بیاید.." ... 💞 @aah3noghte 💞
هدایت شده از پویش مردمی قرائت دعاهای سفارش شده توسط آقا
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ مَتِّعْنِی بِالاِقْتِصَادِ بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا از میانه‏ روى بهره ‏مند ساز وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ وَ مِنْ أَدِلَّهِ الرَّشَادِ وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ وَ ارْزُقْنِی فَوْزَ الْمَعَادِ وَ سلاَمَهَ الْمِرْصَادِ و در زمره اهل صواب در آور. مرا از راهنمایان طریق حق قرار ده و در شمار بندگان صالح. در قیامت رستگارى را نصیب من فرماى و از آتش دوزخم در امان دار. اَللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِکَ مِنْ نَفْسِی مَا یُخَلِّصُهَا وَ أَبْقِ لِنَفْسِی مِنْ نَفْسِی مَا یُصْلِحُهَا فَإِنَّ نَفْسِی هَالِکَهٌ أَوْ تَعْصِمَهَا اى خداوند، هر خصلتى را که خلاص نفس من در آن نیست، از من بستان و هر خصلتى را که اصلاح نفس مرا سبب است براى من باقى گذار. زیرا نفس اگر تواش در امان خود ندارى هلاک شونده است. نشر دهید👌
💔 مےگویند "دلگیر نباش... دلت که گیرِ این و آن باشد، دیگر نیست؛ مےشود و میبندد پروازت را"🕊 اما من مےخواهم دلم، گیر باشد دوست دارم بند دلم را بدهم به دست یک نفر به دل یک نفر به به ... و اگر تو این دلِ رمیده را به زنجیر کِشی، چه ها که نشود... ... برادر جانم❤️ تو که دلت آنقدر گیرِ ارباب بود که عاقبت قفل شد به همان شبکه های شش گوشه و آخر ماندگار شد در نینوای جاودانگی... خودت، این دلِ ما را ببَر و بسپار به مشبّک های ضریح ارباب... رفیق! خسته شدیم از این یَله و هرز رفتنِ دل💔 باور کن...😔 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 💞 🌿🌟ای آرام دلهای متوحش سرگردان و ای گشایش دلهای اندوهگین و شكسته😔 خدایا🙏 از من كه به سوی تو رو آورده‎ام روی مگردان، و با میلی كه به سوی تو آورده‎ام مرا محروم مگردان.🥀 مهربانم❤️ شیرینی آمرزش را به من بچشان، و مرا رها شده بخشش و آزاد شده رحمتت قرار بده🙏 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 هر شـب از دردِ فـراقِ تو بگـریم تا روز عجب، ای گریـه ی شبها، که نکردی اثـری... پروانه را شکایتی از جُورِ شمع نیست عُمرےست در هوای تو میسوزم و خوشم... 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 بقایای وسایل باقی مانده از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس ✍عاشقی، راه و رسم آنهائےست که در راه معشوق پیرُهن صبر دریدند و جز معشوق چیزی نه خواستند و نه دیدند.... 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 عاشقان اینگونه اند درگیر دنیا که نشدند اما با اصرار ، دنیا خواست دستانشان را ببندد ولی جان خود را فدا کردند.. گفتند : جانمان را بگیر و ما را آزاد کن..! و پر کشیدند.. ⚘سالروز تشییع شهدای غواص⚘ ... 💞 @aah3noghte 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
#رمان_فنجانی_چای_با_خدا☕️ #قسمت_4 روزها میگذشت. دیگر از جنگ و درگیری سابق در خانه خبری نبود. حالا
☕️ مدتی بود که از مسلمان شدنِ دانیال و عادتِ من به خدایش میگذشت. پدر باز هم در مستی، با نعره، رجوی را صدا میزدم و سر تعظیم به مریمِ بی هویتش فرود می آورد اما برایم مهم نبود. حالا دیگر احساس تنهایی و پاشیده بودن، کوچ میکرد از تنِ برهنه ی افکارم و چه خوش خیال بود سارایِ بیچاره.. زندگی روالی نسبی داشت و من برای داشتنِ بیشتر دانیال، کمتر دوستان و خوشگذرانی هایم را دنبال میکردم. صورتِ نقاشی شده در ته ریشِ برادر برایم از هر چیزی دلنشین تر بود.😍 دیگر صدای خنده مانند بوی غذا در خانه ی ما هم میپیچید. و این برای شروع، خوب بود.. مدتی به همین منوال گذشت. که ناگهان موشی به جانِ دیوارِ آرامشِ زندگیمان افتاد.. و باز خدایی که نفرتِ مرده را در وجودم زنده کرد.. چند ماهی بود که دانیال عجیب شده بود. کم حرف میزد. نمیخندید. جدی و سخت شده بود. در مقابل دیوانگی های پدر، هیچ عکس العملی نشان نمیداد. زود میرفت، دیر می آمد. دیگر توجهی به مادر نداشت. حتی من هم برایش غریبه بودم. نگرانی داشت کلافه ام میکردم. آخر چه اتفاقی افتاده بود. چه چیزی دانیال، برادری که خدا میخواندمش را هر روز سنگ تر از روز قبل میکرد. چند باری برای حرف زدن به سراغش رفتم اما با بی اعتنایی و سردی از اتاقش بیرونم کرد. چند بار مادر به سراغش رفت، اما رفتاری به مراتب بدتر از خود نشان داد. سرگردان و مبهوت مانده بودیم. من و مادر.. حالا هر دو یک هدف مشترک داشتیم، و آن هم دانیال بود. دیگر نمیخواستیم تنها ته مانده ی امید به زندگی را از دست بدهیم. اما انگار باید به نداشتن عادت میکردیم.. دانیال روز به روز بدتر میشد. بد اخلاق، کم حرف، بی منطق.. اجازه نمیداد، دستش را بگیرم یا بغلش کنم، مانند دیوانه ها فریاد میکشد که تو نامحرمی.. و من مانده بودم حیران، از مرزهایی بی معنی که اسلام برای دوست داشتنی ترین تکه ی زندگیم ایجاد کرده بود. بیچاره مادر که هاج و واج میماند با دهانی باز، وقتی هم تیمی اش از احکامی جدید میگفت.. و باز ذهنم غِر غِر میکرد که این خدا چقدر بد بود..😣 دانیال با هر بار بیرون رفتن خشن و سردتر میشد و این تغییر در چهره ی همیشه زیبایش به راحتی هویدا بود. حالا دیگر این مرد با آن ریشهای بلند و سبیلهای تراشیده، و چشمهای از خشم قرمز مانده اش نه شبیه دانیالم بود و نه دیگر مقامی برای خدایی داشت. تازه فهمیده بودم که همه ی خداهای دنیا بد هستند.. و چقدر تنها بودم من…😔 و چقدر متنفر بودم از پسری مسلمان که برادرم را به غارت برد.. 📌ادامه دارد... ✍نویسنده:زهرا اسعد بلند دوست ⛔️ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 دختری که دلش بابا بخواهد اما با تابوت پدر روبرو شود تکیه گاهش می شود برادری که یک شبه بزرگ شده و حالا دیگر مرد خانه است... فیلم کمتر منتشر شده از اولین دیدار بچه ها با پدر خفته در تابوت💔 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌿✨یکی از دلنشین ترین و قشنگ ترین قسمتای نماز اونجایه که میگیم: 《سبحان ربي العظيم و بحمده 》😍 《سبحان ربي الأعلى و بحمده 》😍 ربی یعنی رب من، ینی رب خودِ خودم...😍😍 ❤️ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ❓امکان داره شما را خارج از الحشد الشعبی ببینیم؟ بله ممکن است ان شالله با شهادت .. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 و راه و رسم زندگی شما به ما فهماند این دنیا هیچ است و همه چیز، آخرت است آخرت... قنوت عارفانه 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 *لطفا نشر دهید* در جریان تفحص پیکر های مطهر شهدای گلگون کفن دفاع مقدس در خاک عراق ، اخیرا" شهید
💔 📸 تصویر به دست آمده از پرونده پرسنلی شهید 💐تلاش ها برای پیدا کردن خانواده محترم این شهید والامقام همچنان ادامه دارد. هرگونه اطلاعاتی در مورد شهید ، همرزمان و خانواده محترم شهید دارید از طریق شماره تماس ۰۲۱۵۵۶۱۲۹۹۰ و همچنین کانال خبری معراج شهدا ( @tafahoseshohada ) به دست ما برسانید. ... 💞 @aah3noghte💞
AUD-20200615-WA0001.mp3
6.97M
💔 حجه الاسلام امیری: بچه ها ؛ شهادت اتفاق نیستااا امثال حاج قاسم ها اول از دنیا گذشتن!!! بچه ها ، از الان رو خودتون کار کنین ، نگید زودِ اگه همین الان امام زمان بیان و بگن پاشو میخوامت آماده این ؟؟؟ 👌 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🌿✨مشهد از جنس بهشت است، قیامت دارد تا دَمِ مرگ، دلم شوق زیارت دارد😍🙏 ... 💕 @aah3noghte💕
هدایت شده از پویش مردمی قرائت دعاهای سفارش شده توسط آقا
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ وَ بِکَ اسْتِغَاثَتِی إِنْ کَرِثْتُ وَ عِنْدَکَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ وَ لِمَا فَسَدَ صَلاَحٌ وَ فِیمَا أَنْکَرْتَ تَغْیِیرٌ اى خداوند، چون محزون شوم تویى ساز و برگ من و چون محرومم دارند طلب روزى را به سوى تو آیم. هر گاه مصیبتى به من رسد به درگاه تو استغاثه کنم و هر چه از دست رود تو جبرانش مى‏ کنى و هر چه تباه شود تو به صلاحش مى ‏آورى و هر چه تو را ناپسند افتد تو دگرگونش توانى کرد. فَامْنُنْ عَلَیَّ قَبْلَ الْبَلاَءِ بِالْعَافِیَهِ وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَهِ وَ قَبْلَ الضَّلاَلِ بِالرَّشَادِ پس اى خداوند، پیش از در رسیدن بلا، نعمت عافیتم ده و پیش از آنکه دست طلب فرا کنم، توانگریم بخش و پیش از آنکه کارم به گمراهى کشد، راه هدایتم بنماى. وَ اکْفِنِی مَئُونَهَ مَعَرَّهِ الْعِبَادِ وَ هَبْ لِی أَمْنَ یَوْمِ الْمَعَادِ وَ امْنِحْنِی حُسْنَ الْإِرْشَادِ رنج عیب جویى مردم از من دور بدار و ایمنى روز رستاخیز نصیب من فرماى و ارشاد نیک دیگران را به من ببخش. نشر دهید👌
💔 گفتند که از قدیم تو مرد رفاقتی من هم میان این همه دلداده ها بخر... ... 💞 @aah3noghte 💞