eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ...🌹🕊یکی از دوستان می‌گفت پیرمردی در مراسم خیلی بی‌تابی می‌کرد. دوستی پرسید: ببخشید پدرجان شما  چیکاره آقای طاهری هستی؟  گفتش کاره ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است.  گفتم :بله  گفتش: میشه صداش کنید.  گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما؟ بچم با سروکار نداره بچه ما که .  به پسرم گفتم: بابا برو دم در!  یکی کارت داره.  پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از خداحافظی یه هدیه هم داد به پسر من و رفت. به پسرم گفتم :بابا ایشونو می‌شناختی گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون می‌رفتم ایشون با عبور کرد آب زیر ریخت رو ، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت عذرخواهی می‌کرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود»  دیگه نگفت من ، اصلا  نصف اینور نمی‌بینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم، الان اومده بود در خونه، برام یه هدیه  آورده . بخودم میگویم کاش ... ...🌹🕊شهید حاج سعیدها را میشد در این کشور در ذهن همه مان قلمه زد و تکثیر کرد، در بین همه بدور از هر لقب و ادعا مدعی حزب اللهی و مدعی روشنفکری، فقیر و غنی ... ایکاش، ایکاش» ... 💞 @aah3noghte💞
💔 نمی دانم آقا با چه قلمی روی کاغذی، سه خط نوشتند و به دست من دادند و فرمودند: «این را به خان میرزا بده و دیگر لشکر صاحب الزمان نشو!» باز تلاشم را کردم شاید اثری داشته باشد. گفتم: آقا بگذارین امتحان آخرش را بده، خودم راهی اش می کنم. آقا با کمی غضب فرمودند: «اگر به خان میرزا اجازه ندی روز قیامت، از مادرم، حضرت زهرا(س) می خواهم به تو پشت کند.» دستم را روی چشم گذاشتم و گفتم: من و خان میرزا (عج)... در وصیتش نوشته بود:... باور کنید امام زمان(عج) در جبهه هاست امیدوارم که از این سرباز عقب مانده از لشکرت راضی شوی و مرا ببخش اگر گنهکارم، مرا ببخش اگر خطا کارم. مهدی جان در که محل خانواده شهدا بود میرفتم ومتوسل میشدم.آخر درِ ورود به درگاه خدا از آنجا میگذرد.کجا را غیر از این راه میتوانستم پیدا کنم. مهدی جان شاید در اوایل نمی دانستم ولی بعداً فهمیدم که درِ ورود به پیشگاه خدا ازکنار می گذرد.درِ راه یابی به تو واجدادت،از خانه ی شهدا نورش سوسو میزند... ﻣﻨﺒﻊ: ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم احمد هم رفت ... اصلا وقتی این پسر رو می دیدی حیا و ادب از سر و روش
💔 آدما چه زود فراموش میکنند !!! داشتم تو اینیستا ول میگشتم که یهو عمار رو دیدم زیر عکسش نوشته بود سالگرد شهادتت مبارک فرمانده، دلم لرزید !!! سه سال گذشت... ! چقدر دور شدم از شهدا !! چقدر دور شدم از اون روزای خوب، شهدا ماندند و من رو زمان با خودش برد 😢 برد و انداخت درست وسط دومن شیطون😢 چقدر دور شدم... چقدر بد شدم ... چقدر بی معرفت شدم ... عکس راستی لحظه شهادتشه ، وقتی رسیدم بالا سرش مثل همین عکس انگار خواب بود خواب خواب ، انگار داشت تلافی همه خستگی هاشو در میاورد ! درست وسط معرکه درست اونجایی که پناهی جز خدا نداشتیم... عکس چپی مال اون موقع است که تو معراجه ، لباش یکم بازه و صورتش یکم بشاش تره! آخه چند دقیقه بعد از شهادتش نمیدونم چی دید که همه اونایی که اونجا بودن دیدن که عمار خندید ... منم میخندم به کلاهی که بدجوری سرم رفت .. بازی خوردم آقا بازی ... دلم رو خوش کردم به هیچ ... دوست دارم جبران کنم ... دوست دارم دوباره بهشون نزدیک بشم... دوست دارم ... یا اله العاصین... ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌
واسه اولین شهیدی که الان به ذهنت رسید یه صلوات هدیه کن 😊❤️🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_شصت_و_شش راوی: مادر شهید شیمیایی او
✨ انتشار برای اولین بار✨

  

راوی: مادر شهید
اعزام به خارج



پس از شیمیایی اول به اصرار مسئولین لشکر، محمدحسین برای ادامه ی درمان به فرانسه اعزام می شود.

در پاریس محمدحسین با یکی از دوستان دوران تحصیلش در مدرسه ی شریعتی برخورد می کند. آن دوست در مدت اقامت محمدحسین ، او را راهنمایی می کند. شهر را نشانش می دهد و هر جا نیازی بود به عنوان مترجم به او کمک می کند.



او محمدحسین را به خوبی می شناخت، از هوش و استعدادش باخبر بود و سابقه ی موفقیت های درسی اش را می دانست؛ به همین سبب زمانی که محمدحسین می خواهد به ایران برگردد، پیشنهاد عجیبی به او می دهد :
«تو به اندازه ی کافی جنگیده ای، دو بار مجروح شده ای، به نظر من تو وظیفه ی خودت را به طور کامل انجام داده ای، کجا می خواهی بروی؟ همین جا بمان! اینجا می توانی درس بخوانی و آینده ی درخشانی داشته باشی. من اشنایان زیادی دارم، قول می دهم هر امکانی که بخواهی برایت فراهم کنم.»



محمدحسین تشکر می کند و در جوابش می گوید :
"نه اینجا برای شما خوب است و دشت های داغ جبهه های جنوب ایران برای من. دنیا و مافیها همه برای اهل دنیاست، اما حسین، پسر غلامحسین ، آفریده شده برای دفاع و تا جنگ است و من زنده ام جبهه می مانم."


هنوز دو ماهی از رفتنش نگذشته بود که زنگ زد و گفت به زودی به ایران برمی گردد. چشمانش کاملا خوب نشده بود و دکتر برایش عینکی تجویز کرده بود که نمره اش به راحتی پیدا نمی شد و آن دفعه هم به مصیبت و بدبختی در قم شیشه را پیدا کردیم. حالش که بهتر شد به جبهه برگشت.



... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
شهید شو 🌷
💔 در عشق تو، حالی است که فانی شدنی نیست وصفش نتوان گفت به کس، دم زدنی نیست #شهید_جواد_محمدی #آھ_ا
💔 هر کس به رسم عاشقی،‌دل باخت‌برمعشوق‌خود ما خارج از رسم جهان، در عاشقی جان باختیم!! السلام علی الخدّ التریب ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آه‍... خدایا ما رو برسون به اونایی که طاعت تو رو به جا آوردن #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منا
💔 ‍... برخی افراد هوای دریای دل ها را پرتلاطم می کند و آتش حسرت است که در قلب زبانه می کشد مثل شهادت هانیه ۵ساله که در این سن، لایق شهادت شد🥀 گلستان شهدای اصفهان ... 💞 @aah3noghte💞
💔 روحانی الان برای آخرین بار نشسته جلوی دوربین ها داره برای مردم، خالی می بنده از تورم تک رقمی و اشتغال و .... حرف می زنه کلا از عملکرد ۸ساله ش راضیه و میگه اگه برگرده بازم همین مسیر رو میره شنیدین میگن توبه گرگ، مرگه؟ حالا تجسّم این ضرب المثل رو ببینید😏 اعتماد بنفس این بشر رو کاکتوس داشت سالی ۳بار میوه میداد😂😂😂