شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت صد و چهار سعید و دکتر گ
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
قسمت صد و پنج
با خودش گفت: چه خبره مگه؟!! چیه این همه پیام؟!!
همه براش یک توییت از مریم رجوی فرستادند که نوشته بود «من خودم را رییس جمهور دولت انتقالی و مردمی میدانم. از این ساعت منتظر لیست پیشنهادی کابینه دولتم باشید. هدف ما یک جمهوری دموکراتیک است.»
مهشید تا این توییت رو دید گفت: گُه خوردی! زنیکه پاپتی!
🔷
لندن-دفتر کار پیتر
پیتر هم تا توییت رو دید به کسی که کنارش نشسته بود گفت: این باز دم درآورد. سوزان گفته بود این فاحشه یه خیالاتی تو سرش هستا! بهش توجه نکردم.
در همون لحظه چشمش به توییت جدید مریم رجوی افتاد که نوشته بود «مرگ بر ستمگر. چه شاه باشه چه رهبر»
چشماش گرد شد! شاخ درآورد. گفت: این داره رسما شاهزاده رو میکوبه! آشغال عوضی!
همون لحظه تلفنش زنگ خورد. گوشیو که برداشت دید کماندار هست. کماندار گفت: پس تو داری چه غلطی میکنی پدرسگ؟! این زنیکه پاچه پاره چی نوشته باز؟
پیتر گفت: من همون روز به اعلی حضرت گفتم. اتفاقا خودتون هم حضور داشتید و قربون صدقشون میرفتید. گفتم منافقین به درد نمیخورن. گفتم رو اینا حساب نکنید. اعلی حضرت هم قبول داشت. دیگه نمیفهمم چرا الان باید از شما فحش بشنوم؟
کماندار گفت: سیا هم اینجاست ... میگه ما چه جوابی به شاهزاده بدیم؟
پیتر گفت: نمیدونم. خودمم شوکه شدم. رجوی دیگه علنا داره قیامو به نام خودش ثبت میکنه.
صدای سیا اومد که میگفت: خفه شو دوزاری! این قِیمه هم نیست چه برسه به قیام! قولی که از آلادپوش و رجوی گرفتیم، به اندازه یه چوب پنبه هم مانع اسهال نمیشه. چه برسه بخواد کسی روش حساب کنه. حالا اسمش بذار پیمان نوین! به قول رضا خان؛ رییییییپ!
از اون دقیقه به بعد، با ابتکاری که سوزان به خرج داد و آلادپوش و منافقین رو از طرفی، و از طرف دیگه پیتر و اعضای حزب مرکزی سلطنت طلب ها رو شارژ کرد، رسما و در پیام های رسمی همدیگه رو به باد طعنه و فحش و تمسخر میگرفتند.
🔷
تهران-مجیدیه
عصر بود. حوالی ساعت پنج. مجید و دو نفر از بچه ها در خودروی تیبایی که شیشه هاش دودی بود نشسته بودند. دو تا کوچه پایین تر از کوچه اصل.
مجید در تَبلتی که داشت، تصویر شفاف منزل اصل را از بالا توسط کوادکوپتر دریافت میکرد. دید که مهشید و سگش به حیاط اومدند و مهشید شروع به پوشیدن کفشش کرد.
مجید به یکی از واحدها گفت: مهشید داره از خونه خارج میشه. واحدِ اول شما برو دنبال مهشید.
واحد اول جواب داد: چشم. منتظر سوژه ام.
مهشید از خونه خارج شد.سوار ماشینش شد و رفت. واحد اول هم یک موتوری و یک ماشین بود با فاصله زیاد دنبالش حرکت کردند.
نیم ساعتی گذشت تا اینکه صدای مجید به محمد هم رسید که گفت: شبنم داره از خونه خارج میشه.
محمد اومد پشت خط و گفت: از ظاهرش بگو!
مجید تصویر را جلوتر برد و گفت: ظاهر کاملا خبرنگاری. با کلاه مخصوصش و دوربینش. از اتاق اومد تو حیاط. اصل هم تو حیاطه. همدیگه رو در آغوش گرفتند. الان شبنم از خونه زد بیرون.
محمد گفت: درخواست تاکسی نکرده. منتظر زندیان بود که اونم نمیاد. ماشینش پنچر شده و تا چهار تا چرخش بخواد عوض کنه، شب شده. پس میاد سر کوچه و ماشین میگیره. تاکسی آبی. نوبت شماست.
سربازان گمنام #امام_زمان
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
💔
شهدای دست بسته⛓
در حوالی دریاچه ماهی ، بیست و پنج
شهید پیدا کردیم که با شکنجه زنده به
گور شده بودند. این شهدا را ۵ تا ۵ تا با
سیم خاردار به هم بسته بودند و آنها
را زنده زنده دفن کرده بودند.
طبق نظریه پزشکی قانونی 65%
بدن هایشان سالم بود. این خبر در
منطقه خوزستان پیچید چون اصلاً
سابقه نداشت بعد از ۲۵ ـ ۳۰ سال این
گونه جنازهها سالم باشند و مردم
بسیاری برای زیارت و تشییع آنها آمدند.🥀
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 مےگفت: اگر میخواهید پیروز شوید علوی باشید اگر میخواهید رستگار شوید حسینی باشید و اگر میخواه
💔
امروز سالروز شهادت این شهید بود
شادی روح مطهر #شهید_حسن_آقاخانی
صلواتی عنایت بفرمایید. 🥀
💔
محمد علیوات، 13 ساله، عامل حمله
به بیت المقدس، صبح امروز در دفتر
مدرسه خود نوشت؛
"مرا ببخش مادر، تو به من افتخار خواهی کرد."
این سیزده ساله ها از سیزده ساله دشت کربلا
الگو گرفتند، شجاعت و صلابت این نوجوانها
دشمن تا دندان مسلح را متزلزل کرده است.
ان شالله فتح قدس نزدیک است...
#فتح_قدس
#اسقاطیل
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 به مرور شنیدم که رفاقـتم با جــواد برایش دردسر شده؛🙄 بین رفقایش و هیئت، برایش حرف درست ڪـرده بودن
💔
گفت: "من اگر با ڪسی تــوی رفاقــت
دست🤝بدهم، براے خودم چهارچوب
دارم." گفت: "اولین شرط رفاقتم، این
است که قید تمام رفقایت را بزنی"!
گفتم: همه را؟ گفت: همه را... اگر می
توانی بسمالله؛ اگر نمیتوانی که هیچ!
دستش را دراز کرده بود سمتم؛ گفت:
بـچه حـج خلـیل! میزنـی؟ دستــم را
شلاقوار کوبیدم کف دست جواد🤝
✍🏻 بسم الله میگویید به رفاقت
باجواد؟! یڪــ رفاقت بےپشیمانے؛
خدا را چه دیدے شاید آخرش هم
دعای رفیقمان در حقمان مستجاب
شد و شدیم یڪے مثل خودش🥀
📚 بی برادر (با تغییرات)
#شهیدجوادمحمدی به روایت دوستان
#شهید_جواد_محمدی
اختصاصی کانال شهیدشو
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 كسى که وصیت می كند آدم سادهای نیست، بزرگترین مقامات علمى را گذرانده، سردى و گــرمى روزگـار را
💔
وصیت من درباره عشق و حیات و
وظیفه است...عشق، هدف حیات و
محرك زندگى من است. و زیـباتر از
عشق چیزی ندیدهام وبالاتر از عشق
چیزی نخواستهام. عشق است ڪــه
روح مرا به تموّج وامےدارد و قلب❤️
مرا به جوش مےآورد. استعدادهاے
نـهفته مــرا ظاهــر مےڪند و مرا از
خــودخـواهى و خــــودبینى مےراند.
دنیای دیگرىحس مےڪنم و در عالمِ
وجود، محو مےشوم. به خاطر عشق
است كه فداڪارى مےڪنم، به خاطر
عشـق است ڪـه به دنـیا با بےاعتنایى
مےنگرم و ابعاد دیگری را مےیابم. به
خاطـر عشـــق است ڪہ دنـیا را زیبا
مےبینم و زیبـایى را مےپــرســـتم. به
خاطر عشق است كه خـدا را حـــــس
مےكنم و اورا مےپرســتم و حیات و
هستـــى خود را تقدیمــش مےڪنم...
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#خدایا_به_سوی_تو_می_آیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 تو که فرزند مایی نمیآیی⁉️ بعد از فتح بوکمال، سید فاضل به خاطر انتقال مسئولیتش به ایران، بنا
💔
موقعیت را بشناس!
نحیف و لاغراندام بود، حتی بعد از تولد
دکترها امیدی به زنده ماندنش نداشتند
دوربینی داشت و خـبرنگاری مےڪرد📸
اما خودش هم فهمیده بود که برای این
جنگ باید بیش از این ڪار کند؛ کالک و
نقشه و اطلاعات مناطق جنگـی را 🗺
جمعآوری مےڪرد و بعد به صورت📑
دستهبندی شده، ارائه مےداد... این شد
که حســن شد نابـغـه دفاع مقدس؛ شد
یکی از سرداران بزرگ خمینی ڪبیر
رحمت الله علیه
از مادر شهید حسن باقری پرسیدند:
چه شد که پسری مثل آقا حسن تربیت
کردی؟! گفتند: نگذاشتم امام زمان عج
در زندگیمان گم شود.
در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات
به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم💐
#شهید_حسن_باقری (غلامحسین افشردی)
#امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 موقعیت را بشناس! نحیف و لاغراندام بود، حتی بعد از تولد دکترها امیدی به زنده ماندنش نداشتند دوربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔
مجید بقایی همیشه یک قرآن کوچک
همراهش بود و در هر فرصتی قرآن
میخواند.
با هم عقب جیپ نشسته بودیم.
از شوش تا فکه مجید میخواست
سوره والفجر را حفظ کند. قرآن را
دستم داد و گفت:ببین درست میخوانم؟
کنترل میکردم که اگر زیر و زبری
اشتباه بود و کلمهای جا میافتاد
به او بگویم.
آخرهای سوره فجر به فکه رسیدیم.
در آنجا به باقری ملحق شدیم و
مسیر را به طرف خط ادامه دادیم.
بقایی به باقری گفت: نمیدانم چرا
آیه آخر سورهی فجر را نمیتوانم
حفظ کنم. هر چه تکرار میکنم،
گیر دارد. نمیدانم گیرش چیست؟
حسن باقری با خنده گفت: میدانی
گیرش چیست؟ گیرش یک ترکش
است، گیرش یک لقمه شهادت است.
بابا یا ایتها النفس المطمئنه در شأن
امام حسین علیهالسلام است. به
این سادگی نیست.
✍🏻چند دقیقه بعد از این صحبت ها
بود که این دو عزیز با هم به شهادت
رسیدند و مصداق عملی سوره فجر
شدند.
🎤 راوی: سردار مرتضی صفاری
(روایتی از ساعات پیش از شهادت
سرداران شهید مجید بقایی و حسن
باقری در فکه در روز ۹ بهمن ۱۳۶۱)
#شهید_مجید_بقایی
#سالروزشهادت
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞