طبق قرار دوشنبه هامون قراره یکی از بانوان موفق و تاثیر گذار کشورمون رو براتون معرفی کنیم تا یکمی بیشتر ب خودمون ببالیم
#دوشنبه_های_افتخار
#دوشنبه_های_افتخار
#بانو #سعیده_قدس یکی از هزاران بانوی خیر کشور هستن که زندگی خودشون رو صرف فداکاری کردن و در زمینه ی سلامتی و کمک به کودکان سرطانی فعالیت می کن. مهم ترین دستاورد ایشون بنیان گذاری مرکز حمایت از کودکان مبتلا به سرطان «محک» هست . این نهاد یک نهاد غیردولتی و به عبارتی مردم نهاد به حساب میاد.
محک یکی از معروف ترین مرکزهاییه که در ایران فعالیت خودش رو به صورت جدی در زمینه ی کمک به کودکان سرطانی آغاز کرده و تاحالا تونسته به دستاوردهای بزرگی دست پیدا کنه. امروزه کمتر کسی هست، که اسم محک رو نشنیده باشه همین امر بیانگر اهمیت و بزرگی این مرکزه.
بانو سعیده قدس در سال ۱۳۳۰ در منطقه شمیران در شهر تهران به دنیا اومدن. ایشون ۴ خواهر و برادر دارن . پدرشون از خانواده ی فرهنگیان و مدیر مدرسه بودن. مادر ایشون خانه دار بودن و در فضایی فرهنگی تربیت شده بودن و به همین دلیل با شعرهای حافظ و مولانا آشنایی زیادی داشتن و برای فرزندانشون مثنوی و حافظ می خوندن.
سعیده دوران کودکی خودش رو در محیط آرام گلاب دره شمیران سپری کردن. ایشون همیشه در کودکی آرزو داشتن که بتونن به جایگاهی دست پیدا کنن تا بتونن مشکلات افراد زیادی رو برطرف کنن.
ایشون از کودکی علاقه ی خاصی به نویسندگی داشتن و بیشتر اوقات فراغت خودش رو به نویسندگی می پرداختن. میشه گفت که این علاقه مهم ترین چیزیه که از دوران کودکی به ارث بردن ؛ چراکه که همین حالا هم کتاب های مختلفی رو منتشر کردن، و از معروف ترین اون ها میشه به کتاب «کیمیا خاتون» اشاره کرد، که موردتوجه مخاطبان زیادی قرارگرفته.
این بانوی خیر در دانشگاه تهران در رشته ی کارشناسی جغرافیا با گرایش سیاسی قبول شدن و بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در اداره دخانیات به عنوان کارشناس برنامه و بودجه شروع به فعالیت کردن. در این زمان در آزمون کارشناسی ارشد قبول شدن و در رشته جامعه شناسی شهری از سازمان برنامه و بودجه ادامه تحصیل دادن و بعد از چند سال در وزارت صنایع و معادن به عنوان کارشناس روابط بین الملل مشغول به کار شدن.
ایشون در ۲۳ سالگی با نادر شریفی که کارمند وزارت خارجه بود، ازدواج می کنن. به واسطه ی این وصلت چند سالی در کشورهای خارجی از جمله پاکستان و آلمان زندگی میکنن و در رشته زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه برلین آلمان ادامه تحصیل می دن که باعث میشه با فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای دیگه به خوبی آشنایی بشن.
فرزند اولشون «مهربد» در آلمان متولد شد و سعیده با مرخصی بدون حقوق فرصتی پیدا کرد تا به بچه داری مشغول بشن. بعد از هفت سال، برای بار دوم باردار و این بار در ایران صاحب دختری به اسم کیانا شدن. تولد فرزند دوم باعث شد که از کارشون استعفا بدن، چون احساس می کردن با وجود دو فرزند نمی تونن هم به شغلشون و هم به بچه هاشون رسیدگی کنن.
دو سال بعد از تولد کیانا در تدارک جشن تولدش بودن که به دلیل بیماری مشکوکی که مدتی بود کیانا درگیرش بود، تصمیم گرفتن که اول از جواب آزمایش هاش مطمئن بشن. بعد از این که جواب آزمایش رو گرفتن، سریعا به پزشک مراجعه کردن و دکتر فورا دستور بستری شدن کیانا رو صادر کرد.
دکتر گفته بود که کیانا تومور کلیه داره و در صورتی که عمل نشه جونش به خطر میفته. خوشبختانه زمانی متوجه بیماری کیانا شدن که اصطلاحا به اون زمان طلایی می گن و تقریبا هیچ خطری متوجهش نمیشد ولی باز با این وجود، کیانا وضعیت بسیار بدی داشت، چون به دلیل شیمی درمانی های شدید درد زیادی رو باید تحمل می کرد.
سال هایی که درگیر درمان کیانا بودن، زندگی به سختی پیش میرفت. خیلی از زمان ها که کیانا درد داشت از شدت ناراحتی و غم نمی دونستن باید چه کاری انجام بدن. زمانی هم که حالش خوب بود به فکر بچه های دیگری بودن، که در اتاق کیانا بستری بودن.
همین جا بود که جرقه ی ایده ی شکل گیری محک در ذهن سعیده قدس زده شد. قطعا بدون این اتفاق، هرگز محکی که امروز شاهد اون هستیم، شکل نمیگرفت. همون طور که ایشون اشاره می کنن، ایده ی بنیان گذاری محک در طی درمان دخترشون شکل گرفت و بیشتر به این علت بود که به علت بیماری کیانا ایشون با موسسه ای در آلمان ارتباط برقرار می کردن...
#زنان_پیشرو #زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
...موسسه ای که در آلمان با اون ارتباط برقرار می کردن، از خانواده هایی که دارای کودکان سرطانی بودن حمایت میکرد. همین باعث شد که ایشون احساس کردن که ایران هم به اندازه ی این کشور به چنین موسسه ای نیاز داره و جای خالی آن به شدت حس میشه. خانم قدس متوجه شدن که بزرگ ترین مشکل کودکان سرطانی و خانواده ی اون ها در ایران هزینه ی بالای درمان سرطانه و اگر راهی برای جذب هزینه های درمان از مردم و خیرین وجود داشته باشه ممکنه قدم بزرگی را در این مسیر برداشته بشه.
این شد که تصمیم گرفتن موسسه ای برای حمایت از کودکان مبتلا به سرطان تاسیس کنن. این موسسه آغازی بود برای فعالیت حرفه ای سعیده قدس که درنهایت منجر به تاسیس موسسه محک شد.
یکی از افتخارات اصلی #سعیده_قدس مورد الگو قرار گرفتن برای بانوانی هست که در کشورمون به نیکوکاری مشغول هستن.
این بانوی گرامی در سال ۲۰۰۸ میلادی از طرف نشریه وال استریت ژورنال به عنوان ۵۰ زن برتر جهان معرفی شدن، که این عنوان، یکی از بزرگ ترین افتخارات برای ایشون هست.
خانم قدس تونستن موسسه ای پایه گذاری کنن که بعد از گذشت ۲۵ سال چیزی بالغ بر بیست و پنج هزار کودک سرطانی رو موردحمایت قرار داده و هزینه های سنگین یک کودک مبتلا به بیماری سرطان رو تا حد زیادی تامین کنه. ایشون علاوه بر این که با تاسیس این موسسه خدمت بزرگی را به جامعه ارائه دادن، باعث شدن این فرهنگ نیکوکاری بیش از پیش در کشورمون ترویج داده بشه و خیرین بسیاری به ادامه ی این راه دعوت بشن.
#زنان_پیشرو #زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن
@shahr_e_kallaq
#دوشنبه_های_افتخار
#بی_بی_مریم_بختیاری زن باسواد و روشنفکری از عصر خودشون بودن که همزمان با انقلاب مشروطه به طرفداری حقوق زنان پرداختن، ایشون در سال ۱۲۵۳ از طایفه زراسوند ایل بختیاری به دنیا اومدن. بی بی مریم ایلخان بختیاری یکی از مبارزان بزرگ دوران مشروطیت بودن که در برابر تجاوز روس و انگلیس در جنگ جهانی اول مبارزه های بسیار زیادی انجام داده بودن ایشون فنون نظامی و فرماندهی رو از پدر و برادرشون یاد گرفتن و در جنگ جهانی اول از این فنون استفاده کردن بیبی مریم، یکی از مشوقان اصلی سردار اسعد بختیاری برای فتح تهران بودن. ایشون طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل بختیاری و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل رو جهت مبارزه با استبداد صغیر در زمان محمدعلیشاه قاجار، آماده میکردن و همواره به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بودن.
بیبی مریم بختیاری، قبل از فتح تهران، مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شدن و در خانه پدری حسین ثقفی، مستقر شدن. به محض حمله سواران بختیاری به فرماندهی علیقلیخان سردار اسعد، به تهران، پشت بوم خونه رو که مشرف به میدان بهارستان بود، سنگربندی کردن و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقهای طرفدار محمدعلیشاه، مشغول نبرد شدن. توی این جریان، ایشون شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاقا جنگیدن. نقش ایشون در فتح تهران، میزان محبوبیتشون رو تو ایل بختیاری، افزایش داد و کلی طرفدار پیدا کردن به طوری که بهشون لقب سرداری دادن.
منزل بیبی مریم، پناهگاه تعداد زیادی از آزادیخواهان عصر مشروطه و حتی کاردار سفارت آلمان بود، که باعث شد از ویلهلم دوم (امپراتور آلمان) کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین، که مهمترین نشان دولت آلمان بود رو، هدیه بگیرن. جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با بریتانیاییها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه پیدا کرد به طوری که محمد مصدق بعد از کودتا مدتی مهمون ایشون بود.
باستانی پاریزی؛ از مورخین معاصر، در مورد سردار مریم مینویسه:
"در این کوهستان زنی میزیسته که برابر ۱۰۰ مرد، در سرنوشت تاریخ معاصر ایران دخیل بودهاست. منظورم بیبی مریم بختیاری است، که وقتی در جنگ بینالملل اول، ایرانیان وطنخواه ابتدا از اولتیماتوم روس و بعد از هجوم انگلیسیها، ناچار به مهاجرت و آواره کوهستان شدند، این زن نامدار، همه آنان را پناه داد."
کتاب خاطرات سردار مریم سالها بعد از مرگ ایشون منتشر شد و شامل حوادث دوران کودکی و جوونی تا پایان مشروطیته ست و ظاهرا قسمت دوم خاطرات از بین رفته یا هنوز در جایی پنهان شده. ایشون در ابتدای مجموعه خاطراتشون مینویسن: "به امید خداوند امیدوارم که فرصت بدهد بنده که یک زن ایرانی و از ایل بختیاری می باشم روزنامه خاطرات خود را ساده و مختصر بنویسم. توفیق از خداوند عالم و همراهی از روح شاهنشاه عالم امام اول، حضرت علی (ع) می طلبم. به تاریخ هشتم ماه شعبان المبارک سنه ۱۳۳۶"
سردار مریم، نقش زن در جامعه رو بسیار محدودتر از جایگاه واقعی میدونستن و خواستار این بودن که زنان از نقش و جایگاه واقعی خود در جامعه آگاهی پیدا کنن و اون رو به دست بیارن. ایشون در این مورد می نویسن:
"در ایران زن های بدبخت یا باید بزک بکنند، شبانه روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ آنها همین است. افسوس که وجود چندین (میلیون) زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچ کس اهمیتی ندارد"
"ای کاش ما هم روزی خود را در سایه تمدن می دیدیم و پای خود را روی زمین تمدن می گذاشتیم . افسوس که من می میرم و آن روز را در ایران و به خصوص در بختیاری نخواهم دید… بدبختانه می ترسم بمیرم و زن های ایرانی را عموما و زن های بختیاری را خصوصا آزاد نبینم"
در نهایت ایشون در سال ۱۳۱۶ سه سال بعد از اعدام فرزند ارشدشون علی مردان خان در شهر اصفهان دعوت حق رو لبیک گفتن.
به امید ایران پاینده و دیدن زنان موفق کشورمون یاد و خاطر بی بی مریم رو گرامی میداریم
#زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن #زن_تراز #زنان_پیشرو
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
بانو #آذر_اندامی در سال ۱۳۰۵ در شهر رشت به دنیا اومدن. فرزند چهارم و تنها دختر خانواده شون بودن. تا سال ۱۳۲۴ همه ی مقاطع تحصیلی رو در شهر رشت گذروندن و استخدام وزارت فرهنگ و معلم شدن. سال ۱۳۲۹ حین کار دیپلم طبیعی رو گرفتم و سال ۱۳۳۱ با شرکت تو آزمون ورودی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، رشته پزشکی قبول شدن.
سال ۱۳۳۷ مدرک دکتری پزشکی رو گرفتن ک بعد از اون با گذروندن دوره تخصصی زنان و زایمان تو این رشته مشغول شدن. بعد از پایان دوره تخصص به وزارت بهداری و در نهایت به انستیتو پاستور ایران منتقل شدن. ایشون طرح پژوهشی در زمینه باکتری شناسی عفونت های بیمارستانی رو انجام دادن و مقاله شون در مجله های معتبر پزشکی چاپ شد.
از سال های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۶ شمسی بیماری شبه وبای التور توی ایران شایع شد و چون تعداد زیادی از افراد رو گرفت. عامل این بیماری میکروب وبا بود و از طریق آب و غدا سرایت میکرد اما اگر واکسن قبل از ابتلا به بیماری برای مردم زده میشد اونها از ابتلا در امان بودن. این موقع بود که انستیتو پاستور ایران که تنها مرکز تهيه واکسن در ایران بود به ریاست دکتر اندامی شروع به کار کرد و در آخر تونستن واکسن بیماری وبای التور رو بسازن و از فجایع دردناک این بیماری جلوگیری کنن. این واکسن به کشورهای همسایه هم فرستاده شد و بعد از مدتی بخاطر زحمات دکتر اندامی، ایشون به ریاست بخش وبا و دیفتری انستیتو پاستور رسیدن و موفق به دریافت نشان علمی شدن. خانم منصور پور یکی از همکارای ایشون درموردشون میگن:" وی یک زن زحمتکش و با ارادهای بود. در این انستیتو هم یک روز دست از تلاش و پژوهش برنداشت و من زنی به پشتکار و همت او ندیدهام. اندامی از معدود افرادی بود که هرچه بیشتر می دانست، بیشتر می فهمید که چیزهای زیادی هست که نمی داند و تلاش همیشگی او و پویایی و حرکت زندگی اش حاکی از این ادعاست. او بیشتر شب ها و روزهای تعطیل را در بیمارستان می ماند و حتی نگهبانی پزشکان دیگر را نیز بر عهده می گرفت تا تجربه بیشتری به دست بیاورد. در سالهایی که بیماری التو در ایران و کشورهای منطقه رایج شده بود او با تهیه واکسن مرغوب به مبارزه با این بیماری پرداخت و علاوه بر تأمین نیاز کشور این واکسن را به کشورهای همسایه هم ارسال کرد."
بعد از بازنشستگی در مطب همسرشون منصور خلعتبری مشغول درمان بیماری های زنان و زایمان شدن. همین سالها بود ک مبتلا به تومور مغزی شدن و و یک روز ک در مطب مشغول مداوای بیمارشون بودن تعادل خودشون رو از دست دادن و زمین خوردن و بر اثر آمبولیه ریه که از عوارض بیماریشون بود در سال ۱۳۶۳ از دنیا رفتن.
بعد از درگذشت ایشون دخترشون آذرمیدخت با تلاش بسیار تونستن نام ایشون رو به اتحادیه بینالمللی ستاره شناسی برای ثبت در سیاره زهره پیشنهاد بدن و این اتحادیه به پاس خدمات خانم دکتر آذر اندامی این پیشنهاد رو قبول کردن و در سال ۱۹۹۲ میلادی حفره ای به قطر ۳۰ کیلومتر در طول جغرافیایی ۲۶ درجه و ۵۵ دقیقه و عرض جغرافیایی ۱۷ درجه و ۴۵ دقیقه به اسم ایشون نامگذاری شد و به این ترتیب تنها زن ايرانی بودن که نامشون در این اتحادیه ثبت شد.
#زنان_پیشرو #زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن #زن_تراز
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
۲۲ آبان سال ۱۳۵۴ بود که بیبی فاطمه در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. چیزی نگذشت که پدر خود را در کودکی بر اثر سرطان از دست داد و خیلی زود با این چالش مواجه شد، اما با حمایت های مادر این اتفاقا ناگوار را پشت سر گذاشت.
سال دوم دبیرستان بود که با #محسن_زارع_زاده ازدواج کرد و چون محسن دانشجوی دانشگاه شریف بود مجبور شد از مادر جدا شود و به تهران بیاد. آن دو زندگی مشترکشان را در خوابگاه دانشجویی شروع کردند، بیبی فاطمه در مدرسه شبانهروزی دیپلم خود را تکمیل کرد و همزمان اولین فرزند خود را باردار بود.
بعد از گرفتن دیپلم به خاطر رسیدگی به خانواده اش از آنجایی که هنوز با ظرفیت های شگفت آور خود آشنا نشده بود از تحصیل صرف نظر کرد و بعد از مدتی فرزند دوم او هم به دنیا آمد. حالا ۷ سال از دیپلم او میگذشت و اینبار نوبت به آن رسیده بود که بیبی فاطمه عزم خود را جزم کند و دل به دریای تحصیل بزند. اما آیا میتوانست هم خانواده کوچک خود و هم رشته تحصیلی اش را مدیریت کند؟ رشتهی زیست شناسی عمومی در دانشگاه پيام نور را انتخاب کرد و بعد از کارشناسی در کمال ناباوری در دو رشته بیوشیمی و فیزیولوژی به طور همزمان قبول شد.
سال ۱۳۸۰ در کنار این دو رشته صاحب دو فرزند دوقلو شد. اینبار اما بیبی فاطمه ظرفیتهای خود را میشناخت و با وجود ۴ فرزند و دو رشتهی تحصیلی طاقتفرسا، با تلاش بسیار و البته حمایت های همسرش توانست با معدل بالا و پایان نامه عالی در هردو رشته جز استعداد های درخشان شده و بدون آزمون وارد مرحله ی دکترا شود.
تز دکترای بیبی فاطمه در زمینه گیاهان دارویی مؤثر بر سرطان بود. انگیزهی بالای او بخاطر از دست دادن پدرش در اثر این بیماری باعث شد که او همه ی سرمایه، طلاها و حتی مهریه اش را در این زمینه هزینه کند و در پی آن همهی این تلاشها نتیجه داد.
در پروژه ای ک در زمینهی تولید داروی سرطان استخوان با کشور هلند همکاری داشت با توافق دانشگاه آمستردام هلند مدرک دکترای رشته نانوپزشکی از این دانشگاه نیز به او اعطا شد، که این از اتفاقات نادر این دانشگاه بود. اما چیزی که حقیقتا نادر بود حضور افتخار آمیز بیبی فاطمه با حجاب چادر در تمام این مراحل در کشوری مثل هلند بود.
حالا اما #دکتر_بیبی_فاطمه_حقیرالسادات دارای ۱۲ اختراع و ۷۰ مقاله علمی داخلی و بینالمللی است. دکترای تخصصی نانوپزشکی از دانشگاه آمستردام هلند، دکترای تخصصی نانوبیوتکنولوژی از دانشکدهی علوم و فنون دانشگاه تهران، فناور برتر هفتهی پژوهش در سال ۱۳۹۶، مدیر و کارآفرین نمونه سال ۱۳۹۷، راه اندازی ۵ شرکت دانش بنیان با اشتغال ۳۰نفر و ... گوشه ای از افتخارات این بانوی متدین و وطن دوست ایرانیست که در کنار خانواده با ساده زیستی، دوری از تجملات و صبر در برابر مشکلات به آن دست یافته است.
#زنان_تاثیرگذار #زنان_پیشرو #زن_تراز #الگوی_سوم_زن
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
سیده نصرت بیگم امین معروف به #بانو_امین از عالمان و عارفان زن شیعه اهل ایران بود. ایشون نخستین زنی در تاریخ معاصر ایران هستن که اجازهٔ اجتهاد گرفتن، در سال ۱۲۶۵ خورشیدی در اصفهان متولد شدن. نَسَبشون با سی واسطه به علی بن حسین میرسه. از چهار سالگی به یادگیری قرآن و از یازده سالگی به تحصیل زبان عربی مشغول بودن. در پانزده سالگی ازدواج کردن اما همزمان هم به امور خانه داری و همسر و فرزندان رسیدگی میکردن و هم از تحصیل غافل نشدن ثمره این ازدواج هشت فرزند بود که از این تعداد هفت فرزندشون به دلیل بیماری های مختلف درگذشتن. در بیست سالگی به تحصیل فقه و اصول، تفسیر و علم حدیث پرداختن و بعد به حکمت و فلسفه و به دنبال اون به عرفان روی آوردن و در چهل سالگی بعد از سالها تلاش شبانهروزی و مقاومت در مقابل جو زمانه تونستن به درجه اجتهاد برسن. از چهل سالگی تا پایان عمرشون کلی شاگرد تربیت و کتاب تالیف کردن.
زمانی که زنان در دوره ی ایشون به تبلیغ تفکر غیر دینی میپرداختن بانو امین کانون تبلیغات و تعلیمات دینی رو تاسیس کردن و با شبهات اون دوره مقابله میکردن و به خودشون لقب بانوی ایرانی داده بودن.
خیلی از علما و مجتهدان زمان بانو امین ایشون رو تکریم میکردن و حتی شاگرد ایشون بودن استاد صفوی قمی که یکی از شاگردان ایشون بودن از بانو امین نقل قول کردن: " هروقت حضرت عزرائیل برای گرفتن جان کسی وارد محله ما میشود من متوجه می شوم و میدانم به کدام خانه میرود و جان چه کسی را میگیرد." آیت الله نوری همدانی در مورد ایشون میگن که من با بانو امین ملاقات داشتم و این بانوی مجتهده به من میگفت: "ما مانند شما درس نخواندهایم، ما از پشت پرده درس را گوش میدادیم، مانند شما مباحثه نداشتیم و امکانات و شرایط تحصیل برای ما بسیار محدود بود."
بانو امین راز عرفان و قرب الهی خودشون رو انس با قرآن میدونستن و به خانم ها گوشزد میکردن: "ای بانوان و دوشیزگان عزیز بدانید که هیچ خوشبختی به قدر آرامش دل نیست و سعادت حقیقی بر روی فضیلت بنا شده است، فضیلت و آرامش روح را چه زمان می توان به دست آورد؟ البته زمانی چنین سعادتی نسیب انسان خواهدشد که در این دریای بی پایان زندگانی دنیا به ریسمان محکم توحید دست آویزد."
این بانوی عارف و عالم تونستن با شرایط زمانه خودشون مبارزه کنن و برای چه زن و چه مرد الگویی مثال زدنی باشند که حالا بعد از گذشت چهل سال بعد از مرگشون هنوز هم تالیفات و کتاب هایی دارند که بسیاری از جویندگان حقیقت به این کتاب ها مراجه می کنند.
#زن_تراز #زنان_پیشرو #زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن #شهردخت
@shahr_e_khallaq
48.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوشنبه_های_افتخار
روایت زندگی از یک زن تازه مسلمان شده اسرائيلي، لیلا حسین
از زندگی در اروپا تا شیعه شدن
#زنان_تاثیرگذار #الگوی_سوم_زن #زنان_پیشرو #زن_تراز #شهردخت
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
خانم #مرضیه_حدیدچی که با اسم طاهره دباغ شناخته میشن اولین زن چریک مسلح ایرانی بودن که قبل از انقلاب تنها محافظ زن امام خمینی بودن. خانم حدیدچی که بهشون لقب مادربزرگ انقلاب رو دادن سال ۱۳۱۸ در همدان به دنیا اومدن، در سال ۱۳۳۳ ازدواج کردن و به همراه همسرشون راهی تهران شدن و تحصیلات حوزوی رو تا شرح لمعه ادامه دادن و حین تحصیل به مبارزات سیاسی پرداختن و همزمان صاحب ۸ فرزند شدن. سالهای قبل از انقلاب براشون خیلی سخت بود. ایشون و دخترشون رضوانه دائما در معرض شکنجه های ناجوانمردانه ساواک قرار میگرفتن اما هیچوقت از هدفشون و رهبرشون دست نکشیدن. شدت شکنجه ها انقدر زیاد بود که از بوی عفونت زخم ها ماموران ساواک تحمل موندن توی سلول ایشون رو نداشتن و چون امیدی به زنده موندنشون نبود آزادشون کردن. بعد از آزادی از زندان و درمان بیماری ها و جراحات حاصل از شکنجه ها از ایران فرار کردن و خودشون رو به امام خمینی رسوندن و مبارزه و تبلیغ برای جمهوری اسلامی رو خارج از کشور ادامه دادن. زمانی که امام خمینی قصد بازگشت به ايران رو داشتن قضیه بسته شدن فرودگاه پیش اومد و امام خمینی از یارانشون خواستن که بعد از اطمینان از امنیت به ایران برگردن و ایشون و سید احمد به تنهایی به تهران برمیگردن. خانم دباغ در این باره میگن که " من در این لحظه یاد مظلومیت امام حسین افتادم که بیعت رو از دوش همراهانش برداشت و تنها یاران خالص امام با او ماندند اما یاران امام جز یک نفر با او بازگشتند". ایشون همواره حضرت زینب و امام حسین و قیام عاشورا رو الگو قرار میدادند و در این باره میگفتن " همانطور که امام حسن و امام حسین، حسنین هستند حضرت زینب و حضرت ام کلثوم هم زینبین هستند و هردو برای قیام عاشورا فداکاری و از خودگذشتگی کردند و خدمات هیچکدام را نباید نادیده بگیریم". بعد از ورود به ایران پیروزی انقلاب اسلامی ایشون از بنیانگذاران و اولین و تنها فرمانده زن سپاه پاسداران بودن و پس از اون سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس، مسئول بسیج خواهران کل کشور ، استاد مدرسه عالی شهید مطهری ، استاد معارف دانشگاه علم و صنعت و قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی بودن. ایشون در سال ۱۳۹۵ بعد از گذروندن یک دوره بیماری درگذشت و در صحن حرم امام خمينی به خاک سپرده شد.
انشالله که زندگی این بانوی عالیقدر الگویی از امام شناسی و پیروی از آرمان های انقلاب اسلامی برای همه زنان و مردان ایرانی باشد.
#زنان_تاثیرگذار #زنان_پیشرو #الگوی_سوم_زن #زن_تراز #شهردخت #شهر_خلاق
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
یکى از مباحث مهم در مورد حادثه عاشورا، نقش زنان در روز عاشوراست. شهید مطهرى، در کتاب حماسه حسینى، ذکر کردن: «تاریخ کربلا، یک تاریخ و حادثه مذکر ـ مؤنّث است. حادثه اى است که مرد و زن، هر دو، در آن نقش دارند؛ ولى مرد، در مدار خودش و زن، در مدار خودش».
بسیاری از این بانوان در نظر دوستاران ائمه شناخته شده هستن اما بانوان دیگری هم در این واقعه حضور داشتن که نقش خودشون رو در پیروی از امام و تاثیر گذاری در جامعه اون زمان ایفا کردن از جمله این بانوان ام خلف همسر مسلم بن عوسجه از یاران باوفای امام بودن که در روز عاشورا همسر و فرزندش رو در راه امام راهی میدان جنگ کرد.
بعد از اینکه مسلم بن عوسجه به میدان جنگ رفت و شهید شد ام خلف پسرش رو برای جنگ مهیا میکرد که امام به خلف فرمود: اگر به میدان روی و کشته شوی، مادرت تنها و بی کس خواهد بود، تو به سرپرستی مادرت سزاوارتری تا به جنگ. ام خلف که سخن امام رو شنید رو به خلف کرد: ای پسرم! نصرت و یاری فرزند پیامبر «صلی الله علیه و آله» را بر سلامت و امان خودت ترجیح ده؛ اگر سلامت خودت را برگزینی هیچ گاه از تو راضی نخواهم شد.
ام خلف پسرش رو به میدان فرستاد و بعد از شهادتش با دستان خودش سر پسرش رو در آغوش کشید و بوسید و گریه سر داد طوری که تمام افراد حاضر در صحنه شروع به گریه کردند و همین باعث شد پیروزی ظاهری دشمنان امام به تلخی شکست تبدیل بشه.
به جز این زنانی هم بودن که در کربلا حضور نداشتن اما از حمایت خودشون از نهضت امام دست برنداشتن از جمله این زنها امّ سلمه همسر پیامبر بودن ایشون که رابطه عاطفى عمیقى با اهل بیت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله داشتن، در قیام امام حسین علیه السلام، رازدار قیام و شهادت ایشان بودن. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله قطعهاى از خاک کربلا را به ایشون داده بودن و خبر داده بودن که هروقت این تربت تبدیل به خون شد، امام حسین شهید شده اند.
امّ سلمه قبل از حرکت، سخنانى با امام علیه السلام داشتن و روز عاشورا از طریق دیدن پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در خواب و خون شدن خاکى از کربلا که در پیش ایشون بود، از شهادت امام علیه السلام مطلع شدن. ام سلمه از اولین عزاداران سالار شهیدان هستن و با زنده نگه داشتن عزاداری برای ایشون به زنده نگه داشتن نام و یاد قیام عاشورا کمک کردن.
#زن_تراز #الگوی_سوم_زن #زنان_پیشرو #زنان_تاثیرگذار
@shahr_e_khallaq
#دوشنبه_های_افتخار
دکتر #مریم_اسلامی در شیراز به دنیا اومدن و به قول خودشون از کودکی تحت تاثیر سریال ابن سینا تصمیم گرفتن یه زن موفق و یک الگوی خوب برای زن مسلمان ایرانی باشن و همیشه خودشون رو حکیم تصور میکردن و از همون موقع توی این مسیر قدم برداشتن. ایشون در سال ششم پزشکی وقتی که ۲۷ ساله بودن به خاطر اختراع دستگاه اکسترنال فیکساتور که برای درمان بیماری های استخوانی به خصوص شکستگی به کار میرفت در سال ۸۴ از طرف سازمان مالکیت فکری ملل متحد WTPO به عنوان برترین زن مخترع سال ۲۰۰۸ جهان معرفی شدن و مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی دو هزار دلاری رو به عنوان برترین مخترع کسب کردن. ایشون دکتری تخصصی رشته ژنتیک رو از دانشگاه هاروارد کسب کردن و حالا عضو مرکز بینالمللی پزشکی فرد محور دوسلدورف، همکار پژهشی درمانی مرکز در ایران و عضو انجمن مشاوره ژنتیک آمریکا هستن. ریاست پانل و سخنران مدعو کنگره بینالمللی بیولوژی سلولی و مولکولی ۲۰۱۵ چین، عضو کمیته اجرایی کنگره سلول بنیادی درمانی ۲۰۱۵ آمریکا، رئیس کنگره بینالمللی بیماریهای دریچه قلب ۲۰۱۶ و سخنران کلیدی دانشگاه کمبریج انگلستان، مدیریت اجرایی و سخنران کلیدی سمپوزیوم و مدرسه تابستانی پزشکی فردمحور دوسلدورف آلمان، آکادمی و انجمن سلولهای بنیادی آلمان در دانشگاه کلن در سال ۲۰۱۹ گوشه ای از افتخاراتیه که این بانوی بزرگوار برای ایران و خودشون کسب کردن.
#زنان_تاثیرگذار #زنان_پیشرو #الگوی_سوم_زن #زن_تراز #شهر_خلاق #شهردخت
@shahr_e_khallaq