نقش برجسته طهمورث در کتابخانه کنگره امریکا
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
⚜️در عهد طهمورث دو اتفاق بسیار بزرگ می افتد که تمدن را با سرعت نور وارد دوران جدیدی می کند…
یکی از این اتفاقات کوتاه کردن دست دیو از دخالت مستقیم و سخت در زندگی انسان هاست👹
در اساطیر تمامی ملت ها، نخستین روزهای حیات اجتماعی بشر، پر از داستان مبارزه مستقیم و فیزیکی با موجوداتی شریر و شیطانی روایت می شود.
✅ منشأ این روایت یکسان جهانی از نخستین روزهای حیات شهرهای بشری در سراسر دنیا چه می تواند باشد؟
برای بررسی این پرسش و رهیافتی به پاسخ آن #قسمت_یازدهم شهرنامه را ببینید.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
طهمورث و رام کردن یوزپلنگ🐆
شاهنامه داستان کارهای طهمورث را با یک روایت شگفت انگیز آغاز می کند. او موفق می شود حیوانات درنده ای چون یوزپلنگ و باز شکاری را رام کند و از آنها برای شکار استفاده کند.
🔴 به نظر می رسد، بیان این داستان، مقدمه ای تمثیلی است برای کار بزرگی که بعدها به آن دست می زند، یعنی: اسیر کردن و رام کردن دیوان و استفاده از آنان برای بنای تمدنی جدید. طهمورث ابتدا در یک تمرین، نیروهای درنده طبیعت را در جهت اهداف انسان، رام می کند؛ الگویی که در نبرد او با دیو به کار می آید.
✅ برای مشاهده این داستان قسمت یازدهم شهرنامه را ببینید:👇
آپارت: https://www.aparat.com/v/R9lQb
یوتیوب: https://youtu.be/Rd0vgjefPyw
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
این شعر مرحوم سلمان هراتی، همچنان یکی از تکان دهنده ترین اشعار فارسی در توصیف امام زمان است. تکان دهندگی آن نه به خاطر فرم و قالب، که به خاطر تصویری است که از امام زمان در آن منعکس شده است؛ تصویری بسیار متفاوت با آن چه که اهالی منبر ، برای مردم معرفی می کنند.
می توان سطرهای فراوانی در تحلیل سیمای امام زمان در این شعر نوشت، اما هر چه بنویسم، تنها از ابهت آن می کاهد. خود شعر به اندازه کافی گویاست. تنها به این بیندیشید که در ابتدای دهه شصت، چنین شعری تا چه حد خلاقانه و مرزشکن بوده است.
شما را به خواندن آن دعوت می کنم:
او همین جاست همین جا
نه در خیال مبهم جابلسا
و نه در جزیره خضرا
و نه هیچ کجای دور از دست
من او را می بینم
هر سال عاشورا
در مسجد بی سقف آبادی
با برادرانم عزاداری میکند
او را پشت غروبهای روستا دیدم
همراه مردان بیدار
مردان مزرعه و کار
وقتی که "بالو" بر دوش
از ابتدای آفتاب بر میگشتند
او را بر بوریای محقر مردم دیدم
او را در میدان شوش در کوره پز خانه دیدم
او را به جاهای ناشناخته نسبت ندهیم، انصاف نیست
مگر قرار نیست او نقش رنجها را
از آرنجمان پاک کند
و در سایه استراحت
آرامش را بین ما تقسیم کند
او همه جا هست
در اتوبوس کنار مردم می نشیند
با مردم درد دل میکند
و هر کس که وارد اتوبوس میشود
از جایش بر می خیزد
و به او تعارف میکند
و لبخند فروتنش را به همه می بخشد
او کار میکند، کار، کار
و عرق پیشانی اش را
با منحنی مهربان انگشت نشانه پاک میکند
در روزهای یخبندان
سرما از درز گیوه پاره اش
وارد تنش میشود
و او به جای همه ما از سرما می لرزد
او با ما از سرما میلرزد
او بیشتر پیاده راه میرود
اتومبیل ندارد
کفشهایش را خودش پینه میزند
او ساده زندگی میکند
و سادهء دیگر کسی است که مثل او
هنوز هم
نخلهای کوفه عظمتش را حفظ کرده اند
او از خانواده شهداست
شبهای جمعه به مزار شهدا می رود
و روی قبر شهدا گلاب می پاشد
باور کنید فقیرترین آدم روی زمین
از او ثروتمند تر است
او به جز یک روح معصوم
او به جز یک دل مظلوم هیچ ندارد
و خانهء خلاصهء او نه شوفاژ دارد نه شومینه
او هم مثل خیلیها از گرانی، از تورم
از کمبود رنج میبرد
و از آدمهای فرصت طلب بدش میآید
و از آدمهای متظاهر متنفر است
او خیلی خوبست
او همه جا هست
برادرانم در افغانستان با حضور او دیالکتیک را سر بریدند
و عشق را برگزیدند
او در تشییع جنازه "مالکم ایکس" شرکت کرد
و خطابه اعتراض را
در سایه مقدس درخت "بائوباب"
برای سیاهان ایراد کرد
سیاهان او را میشناسند
آخر او وقتی میبیند
آفریقا هنوز حق ندارد به مدرسه برود
دلتنگ میشود
چندی پیش یک شاخه گل سرخ
بر مزار "خالد اسلامبولی" کاشت
و گامهای داغش را
چنان در کوچه های یخ زده مصر کوبید
که حرارت آن تا دوردستهای خاورمیانه را
متفکر کرد
او خیلی مهربان است
وقتی "بابی سندز" را خودکشی کردند!
او به دیدن مسیح رفت
و ما را با خود تا مرز مهربانی برد
باور کنید اگر او یک روز
خودش را از ما دریغ کند
تاریک میشویم
خدا کند ما را تنها نگذارد
و گرنه امیدی به گشودن پنجره بعدی نیست
او یعنی روشنایی یعنی خوبی
او خیلی خوب است
خوب و صمیمی و ساده و مهربان
من میگویم تو میشنوی
او خیلی مهربان است
او مثل آسمان است
او در بوی گل محمدی پنهان است.
ارباستان 18/4/1364
@shahr_naame
شهرنامه (تحلیل شاهنامه، مثنوی)
این شعر مرحوم سلمان هراتی، همچنان یکی از تکان دهنده ترین اشعار فارسی در توصیف امام زمان است. تکان د
✅بیایید این تصویر باشکوه را از مردی که در میان ماست؛ با ما زندگی می کند، با ما می نشیند و با ما برمی خیزد؛ با ما و بیشتر از همه ما درد می کشد و بار امت را مثل یک پدر بر دوش می کشد با تصویر رایجی که از موعود امت داریم، مقایسه کنیم. شاید بهترین شعر برای بیان تصویر رایج، شعر مشهور «به طه به یاسین به معراج احمد» باشد که به زیبایی توسط علی فانی خوانده شده و بارها و بارها شنیده ایم.
🔸امام زمان شعر «به طه به یاسین»، زلف پریشان و خال سیاه دارد و گریبانش مملو از عطر ملیح است. دائما مشغول ذکر و قرآن خواندن به صوت حجازی است. صبح را در عراق مشغول زیارت عتبات است و شبان گاه به شام می رود و گاهی هم آهنگ سمت خراسان می کند. او حج جمیلی دارد و جاهی جلیل و برای سربازی اش کافی است صبح جمعه ندبه بخوانیم. و نهایت دعای ما آن است که همدم و محرم و هم رکاب سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش باشیم.
🔹چهره این امام زمان، همان چهره «معشوق» و «شاهد» ادبیات غنایی فارسی است. او شاعرانه و ملیح است و زمختی زندگی این دنیای ما را بر نمی تابد؛ با این ضمیمه که در بیابان ها سرگردان است و کارش عبادت است و نهایت حضورش در میان مردم، زیارت شام و عراق و خراسان و به جا آوردن حج است.
🔸امام زمان «به طه به یاسین» ویترین بسیار زیبایی است که به درد آن می خورد که وقتی از کار و زندگی فارغ شدیم، به چهره اش خیره شویم، چند قطره اشک بریزیم و با خیال زیارت مشترک کربلا با او، کمی از دردهایمان را تسلا بخشیم. او ما را رها کرده است و تنها برای ما دعا می کند و اشک می ریزد؛ او برای این که یکی از ما و امام ما باشد، منتظر ظهور است...
🔹امام زمان شعر سلمان هراتی اما در اتوبوس کنار ما می نشیند و با ما کار می کند و عرق می ریزد. او سعی می کند «همین زندگی» عادی ما را معنا ببخشد ولو با کار کوچکی مثل بلند شدن از صندلی اتوبوس و تعارف کردن جایش به ما و بخشیدن لبخندی فروتنانه. او در کنار افغان ها با شوروی مبارزه می کند و سیاهان را به گرفتن حقوقشان فرا می خواند. او واقعا، واقعا، واقعا، همین الان هم امام امت است و ظهور، فقط ظاهر شدن همین امامتی که الان هم دارد...
🔸امام زمان «به طه به یاسین» نماز می خواند اما برای بخشیدن انگشتری اش به ما فقیران باید تا ظهور صبر کند اما امام زمان شعر سلمان، همین الان هم در نمازش مصداق آیه ولایت است. هم رو به سمت خدا دارد و هم دستش در دست امت است. او فرزند و وصیّ همان پیامبری است که در بازارها و کوچه های این دنیا راه می رود و یادگار علی. همان علی که این آیه در شأن او نازل شد:
إنّما وَلیّکُم اللهُ وَ رسولُهُ وَ الّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعونَ
سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند.
او در شهر است و نه در جزیره خضراء...
@shahr_naame
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
خجسته باد میلاد مولود جهان❤️
@shahr_naame
شهرنامه قسمت یازدهم.mp3
25.12M
پادشاهی طهمورث ۱/۳: دیو چو بیرون رود فرشته درآید
#قسمت_یازدهم
✅️ صوت قسمت یازدهم شهرنامه
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
ملاقات با پیرخردمند
زمان تقریبی برای مطالعه: 2 دقیقه
📜در ابتدای داستان طهمورث گفته می شود که او وزیری خردمند و پارسا به نام «شهرسپ» داشته است. او هم مرد خرد و دانش است و هم مرد زهد و پارسایی. روزها را به روزه می گذراند و شبها را به نماز:
همه روزه بسته ز خوردن دو لب
به پیش جهاندار بر پای شب
چنان بر دل هر کسی بود دوست
نماز شب و روزه آیین اوست
سر مایه بد اختر شاه را
در بسته بد جان بدخواه را
همه راه نیکی نمودی به شاه
همه راستی خواستی پایگاه
✅ شهرسپ، مشاور بزرگ طهمورث است و موفقیتهای بزرگ طهمورث به نوعی مرهون دانش و خرد اوست.
📌شهرسپ را می توان بازآفرینی کهن الگوی «پیر خردمند» در شاهنامه دانست. پیر خردمند، کهن الگویی است که در سرتاسر اساطیر ملل و اقوام و داستان ها و اشعار بشری و حتی متون مقدس آسمانی حضور داشته است.
📌پیر خردمند، شخصیتی است که خردی مقدس دارد و راهنما و مراد قهرمان داستان است. او به کمک خرد اسرارآمیزش، راه حل مشکلات حل ناشدنی را نشان می دهد و ما را به سرزمین اسرار پنهان می برد.
📌 «خضر نبی (ع)» را شاید بتوان والاترین نمود «پیر خردمند» دانست. «پیر مغان» در شعر حافظ، «شیخ صنعان» در شعر عطار، «شمس تبریزی» در شعر مولانا، «گاندولف» در ارباب حلقه ها و «مورفیوس» در ماتریکس از دیگر نمودهای کهن الگوی پیر خردمند هستند.
📌در آینده وقتی به داستان «زال» رسیدیم، درباره کهن الگوی پیر خردمند بیشتر سخن خواهیم گفت. تا آن روز حتما شهرنامه را دنبال کنید.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
آنچه در #قسمت_دوازدهم شهرنامه خواهیم دید:
🔹شهرسپ وزیر طهمورث و کهن الگوی پیر خردمند
🔹ابتکار استفاده از اسب به عنوان مرکب و تحول در جغرافیای زیست انسانی
🔹چگونگی پیدایش خط و نوشتن به روایت شاهنامه
🔹اهمیت خط در چیست؟ و چرا به دوران پیش از پیدایش خط، ماقبل تاریخ می گویند؟
🔹سیر پیشرفت و پیدایش انواع خط در تمدنهای بشری
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
قسمت یازدهم شهرنامه منتشر شد.
در تلاش بودیم مباحثی که در این قسمت صحبت شد را از زوایای دیگر بررسی کنیم و برای شما پوشش دهیم🌷
@shahr_naame
‼️ اگر هرکدام از درامدها را نخواندهاید یا قصد مرور دارید میتوانید روی لینک مدنظر کلیک کنید:
🔹دعوتنامه کانال شهرنامه
🔸طهمورث دیوبند ۱/۲: دیو چو بیرون رود فرشته درآید
🔹نقش برجسته طهمورث در کتابخانه ملی آمریکا
🔸در عهد طهمورث دو اتفاق بسیار بزرگ میافتد…
🔹طهمورث و رام کردن یوزپلنگ
🔸وزیر خردمند (شهرسپ)
🔹صوت قسمت یازدهم
🔸آنچه در قسمت دوازدهم خواهیم دید
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
طهمورث دیوبند ۲/۲: پیدایش خط و امکان گسترش هویت تاریخی انسان
#قسمت_دوازدهم
✅ برای تماشای این قسمت از برنامه به کانال ما از طریق این لینک مراجعه کنید👇
آپارت: https://www.aparat.com/v/ZwqKR
یوتیوب: https://youtu.be/8KH6kZMYi0Y
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame
مهاجرتهای هول انگیز
درک ما مردم جهان امروز از «مهاجرت» جز اشتراک در «جابه جایی» تقریبا تشابهی با درک انسانهای هزاران سال پیش ندارد.
🌏در جهان معاصر تقریبا همه جای دنیا را می شناسیم و درکی لااقل تصویری از آن داریم یا می توانیم داشته باشیم. تقریبا جایی در زمین نمانده است که کشف نشده باشد. وسایل ترابری هم، تقریبا انسان را می توانند به هر نقطه ای برسانند.
اما بیایید برای لحظاتی خودمان را به جای انسانهای هزاران سال پیش بگذاریم. زمین و خانه برای آنها مفاهیمی بسیار نزدیک به هم هستند. بیرون از خانه و جایی که تا کنون ندیده اند ممکن است پر از سیل و طوفان و کویر و دیو و غول و انواع خطرها باشد. شاید اصلا پشت کوهستان یا دریای نزدیکشان جهان تمام شود!
📌مهاجرت برای چنین انسانهایی، سفر به درون سرزمین تاریکی است بدون آن که بدانند چه بر سرشان خواهد آمد. و ما امروزه هیچچیز از چنین مهاجرتی نمی فهمیم.
شاید اگر روزی زمین را نابود کردیم و ناگزیر به ترک خانه و رفتن به سیاره یا کهکشان دیگری اندیشیدیم، به درک اجدادمان نزدیک شویم.☹️
در شاهنامه، رام کردن اسب و سوار شدن بر آن به طهمورث نسبت داده شده است. 🐎🐎🐎
برای بررسی رابطه یافتن مرکب و وسیله سواری با اندیشه مهاجرت #قسمت_دوازدهم شهرنامه را ببینید.
با معرفی شهرنامه به دیگران در تقویت هویت ملی، سهیم باشیم👇
🆔 @shahr_naame