eitaa logo
اخبار شهری سمنان
1.2هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀شهید محمدهادی جواهری 🔹محمدهادی جواهری فرزند نورعلی یازدهمین روز مهر ماه سال هزار و سیصد و چهل و دو، در روستای لاسجرد سمنان به دنیا آمد. پدرش با زحمت نمدمالی می کرد تا نان حلال به خانه ببرد. عشق به اهل بیت مخصوصاً امام حسین علیه السلام از کودکی در وجودش رشد یافت. او قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز و روزه اش را به جا می آورد. تا پنج سالگی همراه خانواده در لاسجرد ساکن بودند و سپس به سمنان مهاجرت کردند. 🔹تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رفعت و دوره راهنمایی را در مدرسه امام خمینی سمنان با موفقیت به پایان رساند. پس از آن ترک تحصیل کرد تا کمک خرج خانواده اش باشد. مدتی کارگر ساختمان بود. در جوشکاری هم خیلی زود مهارت کسب کرد و در سیلو مشغول به کار شد. ورزش کاراته، کشتی و شنا را هم با علاقه دنبال می کرد.
🥀شهید حمیدرضا شهرابیان 🔹برای اولین بار صدای گریه ی نوزادی فضای خانه آقای سلیمان شهرابیان را پر نمود. پدربزرگ نام نوزاد نورسیده را حمیدرضا گذاشت. کنار نام متبرک شده نوشته شد: خیرآباد سمنان – بیستم خرداد سال هزار و سیصد و چهل و پنج. پدر خانواده در نیروی انتظامی شاغل بود و به اقتضای شغل مجبور به ترک خیرآباد بودند. حمیدرضا در اولین سال ابتدایی وارد مدرسه ای در بندربوشهر گردید و در سال پنجم ابتدایی از مدرسه ای در اهواز مدرک خود را گرفت. دوران راهنمایی وی مصادف شده بود با سال پنجاه و هفت و شرکت او در راهپیمایی، شعارنویسی و دیگر فعالیت های ضد رژیم شاهنشاهی. 🔹در رشته ی اقتصاد در دبیرستان دهخدای سمنان ادامه ی تحصیل داد و همزمان با تحصیل در پایگاه بسیج ثبت نام نمود و فعّالانه در آن خدمت کرد. در محیط خانه نیز وظیفه ی مسؤولیت خانواده را به عهده داشت و در غیاب پدر و در زمان مأموریت جای خالی اش را پر می نمود. 🔹پس از مدت ها تلاش، سرانجام توانست در جبهه رقابیه حضور پیدا کند. سپس در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و در بیست و یکم بهمن شصت و یک در منطقه فکه به شهادت رسید. گلزار شهدای محل تولدش سال هاست پیکر مطهرش را در آغوش گرم خویش گرفته است. 🆔 @shahr_sem
🥀شهیده زهرا همتیان 🔹زهرا همتیان فرزند حبیب الله و همسر غلامرضا شمس الدین در پانزدهم تیرماه هزار و سیصد و سی و هفت در سمنان به دنیا آمد. با مدرک تحصیلی سیکل فارغ التحصیل شد. در سال پنجاه و چهار ازدواج کرد و صاحب سه فرزند ( دو دختر و یک پسر) شد. 🔹بسیار دوست داشت قرآن بخواند. همانند مادرش در بیشتر جلسات قرآن شرکت می کرد و مشوق خوبی برای فرزندانش در این زمینه بود. 🔹قبل از رفتن به سفر زیارتی خانه خدا، سفارشی نسبت به تربیت و نگهداری بچه هایش، دادن طلا و زیور آلاتش به دختران خود داشت. 🔹در سال شصت و شش به همراه همسر خود عازم حج تمتع شد. در مراسم راهپیمایی و برائت از مشرکین موسم حج در روز نهم مرداد شصت و شش به دست پلیس های سعودی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شهید شد. پیکرش به سمنان منتقل و پس از تشییع در جوار دیگر شهدا در امامزاده یحیی به خاک سپرده شد. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید رشید جعفری 🔹در سال ۱۳۴۱، در روستای میانا از توابع شهرستان ساری خداوند به گلبانو و محمد پسری عطا كرد، او را رشید نامیدند. او دومین فرزند خانواده نه نفری اش بود.از كودكی همراه پدر به مساجد و تكایا می رفت و به عزاداری امام حسین (ع) علاقه وافری داشت. تا كلاس پنجم ابتدایی را در روستای پاچی واقع در استان مازندران خواند و از آن به بعد به علت این كه خانواده بضاعت مالی كافی نداشتند، به شهرستان سمنان نقل مكان كردند. از همان زمان رشید به حرفه بنایی روی آورد و كمك خرج خانواده شد. دیپلمش را در رشته راه و ساختمان از هنرستان شهید عباسپور سمنان گرفت و در آزمون ورودی دانشكده افسری امام حسین علیه السلام هم قبول شد كه در نهایت جهاد در راه امام حسین علیه السلام را راه برتر یافت. او یك بسیجی بود و یگان اعزام كننده اش سپاه سمنان می باشد. در دو مرحله به جبهه اعزام شده است، در مرحله اول در جبهه گیلانغرب و در مرحله دوم در خرمشهر حضور داشت. وی در عملیات بیت المقدس در ۱۲ اردیبهشت ۶۱ با تركش خمپاره به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در سمنان، مزار شهدای امامزاده یحیی علیه السلام به خاک سپرده شد. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید مصطفی بخش غلامی 🔹مصطفی فرزند اکبر در سال هزار و سیصد و چهل و هشت در محله ارغان آباد سمنان به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را تا چهارم دبیرستان گذراند. اولین بار پانزده ساله بود که به جبهه اعزام شد. بعد از یک ماه مجروح شد و به خانه برگشت. در عملیات والفجر هشت حضور داشت. 🔹بیست و یکم دی ماه شصت و پنج، در عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای سمنان به خاک سپرده شد. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید عبدالحسین همتیان 🔹بیست و هفتم مرداد ماه سال هزار و سیصد و چهل متولد شد تا در بیست و هشتم شهریور سال شصت با خون گرم خود چراغ اسلام را روشن نگه دارد. 🔹او در دامان مادرش افسانه و با لقمه ی حلال پدرش، یوسف بزرگ شد. به مدرسه رفت. از اول ابتدایی تا دوم راهنمایی درس خواند. از پدرش كه كارگر كارخانه بود، آموخت كه برای نان حلال باید زحمت كشید. پس روزها در تعمیرگاه ایران ناسیونال به مكانیكی مشغول شد و شب ها را درس می خواند؛ البته تا همان دوم راهنمایی. وقتی بعد از مدتی به مسجد رفت، خود را در كلاس های درس آقای شاهچراغی دید. دیدش وسیع شد و ظلم را در جلوی چشمانش دید. دست به كار شد و همراه دیگر مردم در تظاهرات علیه رژیم ستمكار پهلوی شركت كرد. لاستیك آتش زد، شعار داد، با همكارانش به بحث کردن درباره ی انقلاب پرداخت. هر كاری كه از دستش برمی آمد، برای پیروزی انقلاب می كرد. بعد از پیروزی، در بسیج عضو شد. شب ها در مسجد عابدینیه به همراه دیگر بسیجیان نگهبانی می داد. روزها با دیدن مجاهدین خلق كه به تبلیغ افكار ناحق و نادرست خود می پرداختند، بساط تبلیغ شان را به هم می ریخت.
🥀شهید حبیب الله ذوالفقاری 🔹در سال هزار و سیصد و چهل در محله كوشمغان سمنان كودكی به دنیا آمد كه اسمش را حبیب الله گذاشتند.او فرزند ابوالقاسم بود.تحصیلاتش را تا دیپلم با موفقیت سپری كرد.او در كشاورزی و در انجام كارهای خانه به پدر و مادرش كمك می كرد.بعد از اخذ دیپلم سه ماه در شركت سیلوی سمنان كار كرد.از دوران نوجوانی با اولین زمزمه انقلاب با دیگر برادران فعالیت خود را شروع كرد. در مراسم مذهبی،نماز جمعه و جماعت و در راهپیمایی ها شركت می كرد. بعد از آن كتابهای مذهبی را مطالعه می كرد.به عضویت بسیج در آمد تا بهتر بتواند در مقابل تجاوز دشمن نقش خود را ایفا كند.در پانزدهم اردیبهشت هزار و سیصد و شصت،برای خدمت به سربازی رفت. دوره آموزشی را در شاهرود گذراند.بعد از پایان دوره آموزشی به منطقه جنوب دزفول اعزام شد.مدت نه ماه در آن جا بود تا این كه در عملیات فتح المبین در دوم فروردین هزار و سیصد و شصت و یك،در منطقه كرخه نور به شهادت رسید.پیکر پاکش بعد از تشییع، در گلزار شهدای امامزاده اشرف به خاک سپرده شد. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید محمدتقی ملارمضانی 🔹محمدتقی ملارمضانی فرزند غلامرضا در دوازدهم آذر هزار و سیصد و سی و نه در سمنان به دنیا آمد. فرزند چهارم خانواده بود. در رشته علوم تجربی با معدل بالا در سال پنجاه و هشت دیپلم گرفت.از ده دوازده سالگی واجبات را انجام می داد. به اذان گفتن علاقه ی خاصی داشت و روی پشت بام خانه اش اذان می گفت. 🔹️قبل از پیروزی انقلاب در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد. در پخش اعلامیه و نوار سخنرانی امام و شعارنویسی نقش مهمی ایفا کرد.در امامزاده زکریا كه پایگاه آنها بود، به نگهبانی می پرداخت. دوره فراغت در تابستان دستفروشی می کرد تا خرج تحصیل را در بیاورد. 🔹️به سن سربازی که رسید، از طریق ارتش به تهران رفت. بعد از مدّتی به جنوب دشت آزادگان اعزام شد.سرانجام در پنجم مهر هزار و سیصد و پنجاه و نه به خاطر درگیری با مهاجمان عراقی در عملیات پدافندی در دشت آزادگان به شهادت رسید. 🔹️هیچ اثر و نام و نشانی از او به خانواده نرسید. وقتی خبر شهادتش را دادند در کوچه و محله شان غوغایی به پا شد؛ چون اولین شهید محلش بود.پیکر مطهرش را در گلزار شهدای بهشت آباد در اهواز به خاک سپردند. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید امیر طالب 🔹امیر طالب دوم مرداد سال هزار و سیصد و چهل و هشت در مشهد مقدس به دنیا آمد. پدرش، محمدحسن، کارمند اداره راه و ترابری بود به خاطر شغل پدرش تحصیلات ابتدایی را در کرمانشاه و دوره راهنمایی را در سمنان گذراند. از سن چهارده سالگی و قبل از آنکه به سن تکلیف برسد، نماز می خواند و روزه می گرفت. در اکثر برنامه های مذهبی از جمله دعای کمیل و نماز جمعه شرکت فعال داشت. علاقه زیادی به پدر و مادرش داشت و احترام خاصی برای آنان قائل بود. در بین دوستان به خوش اخلاقی شهرت داشت. کلاس دوم راهنمایی بود که تصمیم گرفت به جبهه برود ولی به علت کمی سن مانع اعزام او شدند. او ناامید نشد و از طریق جهاد جهت بازسازی و پشتیبانی به مناطق جنگی اعزام شد. 🔹شعله های عشق به اسلام و دفاع از میهن اسلامی در وجودش همچنان شعله ور بود. آن بار از طریق بسیج به آموزش نظامی رفت و بعد از فراگیری آموزش و پایان دوره به جبهه کردستان اعزام شد. او چهار بار به جبهه رفت و در عملیات والفجر هشت زخمی شد. سرانجام در عملیات کربلای یک در یازدهم تیرماه هزار و سیصد و شصت و پنج هنگام اذان صبح، بعد از آنکه چند تانک دشمن را منهدم کرد، با اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. او به همراه تعدادی از شهدای گرانقدر در پانزدهم تیرماه هزار و سیصد و شصت و پنج در سمنان تشییع و در گلزار شهدای امامزاده یحیی آرام گرفت. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید محسن احمدزاده 🔹در اول آبان هزار و سيصد و چهل و پنج، حوالي نيمه ي رجب و ولادت اميرالمؤمنين (ع)، كودكي با صداي گريه اش،نوازشگر جان حسن احمدزاده و خانواده اش شد.به ياد محسن، پسر علي و فاطمه ، نامش را محسن گذاشتند. 🔹او كه چهارمين فرزند خانواده بود، مثل بقيه برادران و خواهران خود در شهر سمنان نشو نما یافت. به دبستان رفت. دوره راهنمايي را نيز در همان شهر گذراند. اولين بار در سال شصت و يك عازم جبهه شد. به دليل هوش و استعداد و چابكي خوبي كه داشت، به عنوان پيك گردان در لشكر هفده علي بن ابيطالب مشغول خدمت شد. 🔹بارها به جبهه رفت،بيش از بيست و يك ماه. در چند عمليات شركت داشت.با تشكيل تيپ دوازده قائم، به عنوان پيك گردان در اين تيپ خدمت كرد.سرانجام در بيست و دوم بهمن شصت و چهار در عمليات والفجر هشت شركت كرد و در ام الرصاص مفقود شد. جنازه اش در سال هزار و سيصد و هفتاد و چهار كشف و به سمنان انتقال يافت. او را پس از تشييع، در گلزار شهداي اين شهر در كنار ساير شهيدان به خاک سپردند. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید علی اکبر غازی 🔹علی اکبر غازی دوم شهریور هزار و سیصد و چهل و هفت، در خانواده ای مذهبی از شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش رمضان غیر از او پنج پسر و سه دختر هم داشت. 🔹دوران کودکی علی اکبر با شرکت در نماز جماعت و نماز جمعه و سایر مراسم مذهبی، همچنین علاقه زیادی که به ورزش فوتبال داشت، شخصیتش را بیش از پیش رشد داد. 🔹علی اکبر تحصیلات ابتدایی را در مدرسه صادقیه و راهنمایی در مدرسه محرم گذراند. دو سال هم در رشته تجربی دبیرستان دکتر علی شریعتی به تحصیلاتش ادامه داد. پس از آن ترک تحصیل کرد و جهت امرار معاش مشغول به کار شد. از فوتبال لذت می برد و در رده های سنی پانزده، شانزده و هفده سالگی مقام هم کسب کرد. 🔹او در سال هزار و سیصد و شصت و شش، سه ماه آموزش نظامی را در پادگان صفر یک شاهرود طی کرد. سپس از طرف یگان ارتش به سوی سراب رهسپار گردید. مدت چهل و پنج روز در جبهه ها به عنوان سرباز جانفشانی کرد. 🔹بیست و یکم تیر هزار و سیصد و شصت و هفت در منطقه جنوب فکه، دشمن به نیروهای ایرانی تک زد. زیر آتش مستقیم دشمن وقتی رزمنده ها از موضع خود به عقب رانده شدند، تیری به پای علی اکبر برخورد کرد. نیروها نتوانستند او را به عقب ببرند. جراحت شدید پایش آنقدر خونریزی کرد تا او به دیدار حق شتافت. 🔹پیکر مطهرش در فکه باقی ماند. آبان ماه شصت و هفت استخوان های پاکش پس از تشییع در امامزاده یحیی سمنان به خاک سپرده شد. 🆔 @shahr_sem
🥀شهید رضا مقصودیان 🔹رضا مقصودیان فرزند تقی در دهم آذر هزار و سیصد و چهل و شش در روستای خیرآباد سمنان متولد شد. فرزند چهارم بود و در یک خانواده پرجمعیت که طعم فقر و نداری را چشیدند بزرگ شد. 🔹تا دوم راهنمایی تحصیل کرد. پدرش کارگر شهرداری بود و حقوق اندکش کفاف زندگی این خانواده پرجمعیت را نمی کرد. رضا درس و تحصیل را رها کرد و چسبید به کار. شد شاگرد مغازه موتورسازی. توی کارش مهارت پیدا کرد؛ هم حقوق می گرفت و هم به خاطر صداقت در کار و استادی اش انعام از مردم. آخر ماه همه دارایی اش را که حاصل یک ماه زحمت و تلاشش بود، به پدر می داد. 🔹برای خدمت سربازی اسمش در آمد. از طرف سپاه اعزام شد و آموزشی را در شوشتر گذراند. بعد از آن به فاو رفت. جمعاً چهار ماه در جبهه حضور داشت و در کارهای فنی و مکانیکی فعالیت می کرد. 🔹سرانجام در هفتم آذر هزار و سیصد و شصت و پنج، در عملیات پدافندی فاو در اثر برخورد تیر و ترکش به شکم مجروح شد. او را به بیمارستان منتقل کردند ولی به خاطر خونریزی زیاد به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای امامزاده یحیی در سمنان به خاک سپردند. 🆔 @shahr_sem