⛔️ﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ..
ﺍﮔﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺯﺥ ﺷﺪﯼ،ﺍﺯ
" ﺗﻠﺨﯽ ﻋﺬﺍﺏ"ﺑﻪ #ﺧﺪﺍ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﮑﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺷــﯿﺮﯾﻨﯽ ﮔﻨﺎﻫﯽ اﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﺩﯼ 🔥
#ترک_گناه❥
✍امـام علی علیه السلام:
شفاى دردهاى خود را از قــــرآن
بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری
هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه
در آن، درمان بزرگترين دردهاست و
آن درد ڪفر و نفاق و انحـــراف و
گـــمراهى است.
هر ڪس ڪه قرآن در روز قـــيامت
برايش شفاعت كند، شفاعت میشود
و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از
او شڪايت ڪند محڪوم میگردد.
📚از خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه
🌷 پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) فرمودند :
✍ هر کس که خواهد خانه اش به نعمت آبادان باشد ، به ذکر شش گانه زیر بپردازد :
1️⃣ اول آنکه در آغاز هرکار بگوید : بسم الله الرحمن الرحیم.
2️⃣ دوم آنکه چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد ، بگوید : الحمدالله رب العالمین.
3️⃣ سوم آنکه چون خطا و لغزشی کند بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه.
4️⃣ چهارم آنکه چون غم و اندوه بر او هجوم آورد بگوید : لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
5️⃣ پنجم آنکه چون تدبیرکار کند ، گوید : ماشاالله
6️⃣ ششم آنکه چون از ستمگری هراسی کند بگوید : حسبناالله و نعم الوکیل.
📔 نشان از بی نشان ها ، علی مقدادی اصفهان
🍃احادیث کتاب #ثواب_الاعمال شیخ صدوق
🍃امام صادق علیه السلام فرمودند
🌸هيچ كس نيست كه دعا كند و دعاى خود را با ذكر «ما شاء اللَّه لا حول و لا قوّة الّا باللَّه» به پايان برد، مگر اينكه حاجت او برآورده مىشود
🌸هر كس در هر روز هفت مرتبه بگويد: «الحمد للَّه على كلّ نعمة كانت او هى كائنة» شكر نعمتهاى گذشته و آينده را كرده است
🍃🌸🍃🌸🍃
ایام وفات حضرت عبدالعظیم حسنی
سیدالکریم و قبله تهران رو خدمت همه شما عزیزان تسلیت عرض میکنم
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 زیارت حضرت ولی عصر(عج) در روز جمعه
چند دقیقه وقت بذاریم
برای زیارت امام زمان(عج)♥
#کلیپ_مهدوی
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
هدایت شده از لطفاوارد گروه بعدی شوید
AUD-20220826-WA0030.m4a
3.38M
🔊 #کلیپ_صوت_صلوات
💽 سيدابن طاووس مي فرمايد:
اگراز هرعملي در #عصر_جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضرّاب اصفهاني غافل نشو چراكه دراين دعا سري است كه خدا مارا برآن آگاه كرده است.
#التماس_دعاے_فرج
هدایت شده از لطفاوارد گروه بعدی شوید
AUD-20220325-WA0021.mp3
4.02M
💥زیارت_آل_یاسین💥
با صدای استاد فرهمند
🌤الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الفــَرَج 🌤️
هدایت شده از لطفاوارد گروه بعدی شوید
AUD-20220819-WA0056.
3.65M
❣ عصرهای جمعه که می شود دل می گیرد.
*دعای سمات*
می خوانیم تا روحمان ملکوتی شود. ❣
*با نوای ️استاد فرهمند🎤*
*🌼️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌼*
🌹پاداش زیارت قبر حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
یکی از اهالی رى نقل می کند:
نزد حضرت هادی علیه السلام رفتم. آن حضرت فرمود: كجا بودى؟ عرض كردم: به زيارت حضرت حسين بن على عليهما السّلام رفته بودم. حضرت فرمود: آيا نمى دانى اگر قبر عبد العظيم را كه نزدتان هست زيارت كنى، مثل آن است كه حسين بن علی عليه السّلام را زيارت كرده اى.
📕 كامل الزيارات ص 324
💥حضرت رضا علیه السلام فرمود:
هرکس قبر عبدالعظیم را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.
📕مستدرك الوسائل، ج10، ص368 به نقل از حواشی شهید ثانی بر خلاصة الأقوال
در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای زائرانش دعا کند. سنگ قبر ساده او، حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را امیدوار میکند.
📜بخشی از #وصیتنامه:
✔️شما چهل روز دائم الوضو باشید. خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
✔️نمازهای #واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای #اجابت به روی شما باز میشود.
✔️سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید. خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم. بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید. زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
✔️اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم. به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود. خداوند سریع الاجابه است پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است.
🌷شهید مدافع حرم
#سجاد_زبرجدی
107571_760_۲۰۲۱_۰۹_۲۶_۲۰_۲۵_۲۹_۱۳۲.mp3
3.67M
.
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
❣#قرار_شبانہ❣
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
.
http://eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور،مهدویت وشهدا💫
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
✨امروز شنبه
16 اردیبهشت 1402 هجرے شمسى🗓
15 شوال 1444 هجری قمرے🗓
6 مه 2023 ميلادى🗓
ذکر روز شنبه
#یا_رب_العالمین🌷
✨دعای برکت روز:
🍀امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو:
(الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ.اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ.
📘بحار الأنوارج87/ص356
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
#سلام_امام_زمانم♥️
یک عمر ،
براى یافتن "بهار" ،
غنچه ها را بوییدم ،
غافل از آنکه ،
"بهار" همان لبخند تو بود...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
{اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}
ما را به راه است هدایت کن
#خدای_مهربانم♥️
هدایت شده از لطفاوارد گروه بعدی شوید
☀️قرائت هرروز دعای عهد
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِالْعَظیمِ،وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،
وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ،یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ،وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ،یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨
✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨
✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ✨
✨حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
✨امروز بیست ودومین روز چله شهداس✨
🌹 یک تسبیح صلوات 🌹
برای سلامتی وفرج
✨ امام زمان عج✨ بفرستید وثوابش هدیه کنید به روح پاک
🌷 #شهید_محمد_علی_رهنمون🌷
✨التماس دعای فرج ✨
*♥️دعای_سلامتی_امام_زمان_عج♥️*
✅درقنوت نمازهابخوانید
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
*۞اَللّهُمَّ۞*
*۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞*
*۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞*
*۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞*
*۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞*
*۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞*
*۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞*
*۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞*
*۞طَویلا۞*
*🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤*
🔷طبق نظر آیات عظام خامنه ای سیستانی، مکارم شیرازی، شبیری زنجانی....
ماه گرفتگی از نوع سایه نماز آیات واجب نیست..
کسانیکه خواندن هم اشکالی نداره
یک دفترچه کوچک داشت همیشه هم همراهش بود و به هیچکس نشان نمیداد..
یکبار یواشکی آن را برداشتم ببینم داخلش چه می نویسد..
فکر می کردم کارهای روزانه اش را مینویسد
سر کی داد زده...
کی را ناراحت کرده...
به کی بدهکاره...
همه را نوشته بود ریز و درشت، نوشته بود که یادش باشد در اولین فرصت صافشان کند...
🌹🕊شهید محمد علی رهنمون🕊🌹
#شهــیدانه
لطفاوارد گروه بعدی شوید
#حسینپسرِغلامحسین🪴 #قسمتهفدهم🪴 🌿﷽🌿 این نمونهای از حال و هوای بچههای اطلاعات بود حال و ه
#حسینپسرِغلامحسین🪴
#قسمتهجدهم🪴
🌿﷽🌿
وقتی بچهها به گروه مقابل نزدیک شدند هیچ درگیری پیش نیامد و ما فهمیدیم که حتماً خودی هستند با هم کمی صحبت کردند و دوباره برگشتند
ما هم از دامنه تپه پایین آمدیم وقتی محمد حسین آمد گفت
آنها بچههای شناسایی ارتش بودند که با دیدن ما گمان کردند عراقی هستیم توقف کردند تا چاره ای پیدا کنند که ما به سراغشان رفتیم و تکلیف هر دو طرف روشن شد
این اولین و آخرین باری نبود که چنین ایثار و شجاعتی ازمحمدحسین دیدم همه او را خوب می شناختند و میدانستند که تنها ترسی که در وجودش هست ترس از خداست
*بیاوحالاهلدردبشنو*
*بهلفظاندکومعنیبسیار*
*والفجر ۳-شیار گاوی*
شجاعتی که محمدحسین وچند نفر از بچههای اطلاعات عملیات در والفجرسه از خودشان نشان دادند فراموش شدنی نیست
عملیات ناموفق بود و لشگر منطقه را خالی کرده بود فقط بچه های اطلاعات که حدود هشت نفر میشدند در شیار گاوی بالای تکبیران مستقر بودند
وقتی عراق پاتک کرد نوک حمله خود را به سمت شیارگاوی قرارداد
محمدحسین این ۸ نفر را در خطی به طول ۷۰۰ متر چید و در مقابل دشمن ایستاد
او می دانست که اگر این خطسقوط کند شهر مهران در خطر است
این هشت نفر طوری مقابل دشمن ایستادند که عراقی ها فکر کردند شیار گاوی پر از نیرو است
بالاخره بچه ها آنقدر مقاومت کردند تا بعد از دو سه ساعت نیروهای کمکی رسیدندو عراقیها را مجبور به عقبنشینی کردند
آن روز اگر محمدحسین و نیروهایش چنین رشادتی از خود نشان نمیدادند قطعاً مهران سقوط میکرد و دوباره به دست عراقی ها می افتاد
*بهعزممرحلهعشقپیشنهقدمی*
*کهسودهاکنیاراینسفرتوانیکرد*
*توکزسرایطبیعتنمیرویبیرون*
*کجابهکویطریقتگذرتوانیکرد*
*جمالیارنداردنقابوپردهولی*
*غباررهبنشانتانظرتوانیکرد*
*هور*
در هور چند مرتبه نزدیک بود عراقی ها محمدحسین را بگیرند
یکبار رفته بود برای شناسایی خطی که دست بچه های لشکر ۲۵ کربلا بود و می بایست آن را پوشش دهیم
موقعیت ما در هور طوری بود که تمام سنگرها پخش بودند و شکل خیلی منظمی نداشتند وضعیت بدی بود
عراقی ها خیلی راحت میتوانستند سنگرها را دور بزنند و داخل منطقه شوند
آن روز محمد حسین به همراه دو نفر دیگر از بچه ها رفته بودند تا سنگرهای خالی خط ۲۵ کربلا را شناسایی کنند و موقعیت را برای استقرار نیروهای لشکر خودمان بسنجند
آنها طبق برنامه در آبراه مورد نظرشان پیش میروند اما به سنگر ها نمی رسند
همینطور به راهشان ادامه میدهند که یک مرتبه از دور سنگری را میبینند وقتی خوب نزدیک میشوند یک دفعه عراقیها از داخل سنگر به طرف بچه ها تیراندازی میکنند
آنها هم بلافاصله رگباری روی دشمن می بندند و بعد با سرعت دور میشوند و به طرف خط خودمان حرکت میکنند
عراقیها سوار قایق موتوری میشوند و آنها را تعقیب می کنند بچهها موقع رفتن بدون اینکه متوجه شوند از یک کمین عراقی عبور کرده بودند
این دو کمین با هم در تماس بودند و زمانی که محمدحسین و بقیه از دستشان فرار می کنند کمین اول با خبر شده و سر راه بچهها منتظرشان میشوند
موقعیت طوری بود که به راحتی می توانستند آنها را بزنند اما گویا می خواستند اسیر شان کنند
محمدحسین وقتی به کمین بعدی می رسد به همراه دوستانش کف قایق می خوابد و سنگر می گیرد و با مهارت خاصی که در هدایت قایق داشت سعی میکند تا از مهلکه بگریزد
اما وقتی کمین را رد میکنند و فاصله میگیرند یک مرتبه بنزین تمام میکنند به هر مصیبتی ذره ذره خود را به سمت خط خودی میکشند تا به حاج یونس و علی نجیبزاده که آنجا مشغول کار بودند برمیخورند
حاج یونس هم آنها را کشانده بود و به خط خودمان آورده بود
اتفاقاتی این چنینبرایمحمدحسین زیاد پیش می آمد اما هر بار به لطف خدا و با زیرکی خاص خود را از دست عراقی ها خلاص می کرد
*گرنگهدارمنآناستکهمنمیدانم*
*شیشهرادربغلسنگنگهمیدارد*
ادامه دارد...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#حسینپسرِغلامحسین🪴
#قسمتنوزدهم 🪴
🌿﷽🌿
*جزیره مجنون جنوبی*
یک نمونه دیگر از سختیهایی که بچههای اطلاعات متحمل می شدند مربوط به شناسایی هایی بود که در جزیره مجنون جنوبی انجام می دادند
خُب من به خاطر اهمیت کار اطلاعات سعی میکردم همیشه با بچه های این واحد ارتباط داشته باشم و معمولاً محل استقرارم را نزدیک آنها تعیین می کردم تا پیگیر کارشان باشم و حتی بعضی مواقع همراهشان بروم و منطقه را ببینم
جزیره جنوبی منطقهای باتلاقی بود و پوشیده از چولان (نیهایی که از درون آب میروید) و این حرکت بچهها را خیلی مشکل میکرد
محمدحسین آمد پیش من و گفت
ما در این محور مشکل آب راه داریم یعنی مسیری که قایق یا بلم بتواند در آن حرکت کند وجود ندارد
قرار شد یک روز به اتفاق هم برویم و منطقه را از نزدیک ببینیم
من، محمدحسین، اکبر شجره و یک نفر دیگر از بچه ها به وسیله بلم برای شناسایی رفتیم
آنجا بود که من دیدم این بچه ها چه شرایط سختی را میگذرانند اما به روی خود نمی آورند
باتلاق خیلی روان بود و تا سینه آدم میرسید طول نیهابه قدری کوتاه بودند که اگر به حالت عادی در قایق می نشستی در دید عراقی ها قرار میگرفتی
بنابراین مجبور بودند خم شوند و حرکت کنند
ازطرفی منطقه پر از جانوران مختلف بود
همان روز که من همراهشان بودم وقتی جلو میرفتیم چشمم به یک افعی افتاد که روی یک تکه یونولیت چنبره زده بود نزدیک شدیم متوجه ما شد و سرش را بلند کرد وقتی به من نگاه کرد دیدم که چشمان بزرگ وحشتناکی دارد که حتی از چشمهای جغد هم بزرگتر است هنگامی که از کنارش رد شدیم گردنش را کشید و به طرف ما حمله کرد
در همین موقع محمدحسین خیلی عادی آن را با یک تیر خلاص کرد
وقتی از شناسایی برگشتیم و من پایم را روی خشکی گذاشتم احساس عجیبی داشتم تمام بدنم می سوخت و علتش هم وضعیت آن باتلاق بود
محمدحسین و بچه ها شب ها در این باتلاق که پر از وحشت و اضطراب بود راه میرفتند و فعالیت میکردند
یکی از کارهای بسیار مهم و در عین حال عجیبی که آنها انجام دادند درست کردن آبراه بود کاری که در طول جنگ بیسابقه بود
آنها تا صبح می رفتند و با داس چولانها را زیر آب می بریدند تا بتوانند مسیر حرکت قایق ها را باز کنند آن هم نه یک متر و ۱۰ متر بلکه چیزی حدود ۴ کیلومتر
آن چنان با عشق و علاقه کار می کردند که اگر کسی از نزدیک شاهد فعالیتهای ایشان نبود فکر می کرد آنها در بهترین شرایط به سر میبرند
آنچه برای آنها مهم بود موفقیت در انجام مأموریت بود که وقتی به نتیجه میرسید شادی در چهره آنها موج می زد شادیای که ما را هم خوشحال می کرد
*من مست و تو دیوانه*
یکبار برادر محتاج مسئول قرارگاه را برای شناسایی منطقه به هور بردم محمدحسین مسئول شناسایی بود و میبایست برای توجیه همراه ما بیاید
سه تایی سوار قایق شدیم
او سکان را به دست گرفت و راه افتادیم
داخل هور همین طور که می رفتیم زیر لب اشعاری را زمزمه می کرد کمکم صدایش بلندتر شد و به طور واضح خطاب به محتاج شروع به خواندن کرد
من مست و تو دیوانه
مارا که برد خانه
صد بار تورا گفتم
کم خور دوسه پیمانه
در شهر یکی کس را
هوشیار نمیبینم
هریک بتر از دیگر
شوریده و دیوانه
جانا به خرابات آ
تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد
بی صحبت جانانه
هر گوشه یکی مستی
دستی زده بر دستی
و آن ساقی هرهستی
با ساغر شاهانه
تو وقف خراباتی
دخلت می و خرجت می
زین وقف به هوشیاران
مسپار یکی دانه
ای لولی بربط زن
تو مست تری یا من؟
ای پیش چو تو مستی
افسون من افسانه...
چون کشتی بی لنگر
کژ میشد و مژ میشد
وز حسرت او مرده
صد عاقل و فرزانه
گفتم ز کجایی تو
تسخر زد و گفت ایجان
نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب و گل
نیمیم زجان و دل
نیمیم لب دریا
نیمی همه دردانه
گفتم که رفیقی کن
با من که منم خویشت
گفتا که بنشناسم
من خویش ز بیگانه
من بی سر و دستارم
در خانه خمارم
یک سینه سخن دارم
هین شرح دهم یا نه...
حالات عجیبی داشت انگار تو این عالم نبود
بنده خدا محتاج که با این حالات محمدحسین آشنایی نداشت خیلی تعجب کرده بود نگاهی به او می کرد و نگاهی به من
رو کرد به من
این حالش خوب است؟
گفتم نگران نباش این حال و احوالش همینطور است
با اشعار عارفانه سر و سری داشت و با توجه به محتوای اشعار حالات معنوی خاصی به او دست میداد
گاهی سر شوق می آمد و می خندید و گاهی هم می سوخت و میگریست
ادامه دارد...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#حسینپسرِغلامحسین🪴
#قسمتبیستم🪴
🌿﷽🌿
*دفتر امام جمعه*
یک بار با محمدحسین در دفتر امام جمعه بودیم چند نفر از مسئولین شهر و استان نیز حضور داشتند
محمدحسین کنار من نشسته بود و علیرغم جثه لاغرش بنیه قوی داشت
رئیس شهربانی هم طرف دیگر من نشسته بود
جلوی همه نوشابه گذاشتن محمدحسین سر انگشتش را گذاشت زیر نوشابه و با قاشق در آن را باز کرد صدای باز شدن در نوشابه توجه همه را جلب کرد
رئیس شهربانی که کنار من بود با دیدن این صحنه خیلی تعجب کرد همین طور که نگاه میکرد دیدم او نیز دستش را به تقلید از محمد حسین زیر نوشابه گذاشت و قاشق را فشار داد و میخواست در آن را باز کند اما نمیتوانست
در همین موقع محمدحسین خندید گفت
نه جانم هر کسی نمیتواند این کار را بکند باید حتما وارد باشید
*حسین پسر غلامحسین*
یک روز با محمد حسین به سمت آبادان میرفتیم
عملیات بزرگی در پیش داشتیم
چندتا از عملیاتهای قبلی با موفقیت انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیات ما هم لغو شده بود و من خیلی ناراحت بودم
به محمدحسین گفتم
چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچکدام آنطور که باید موفقیت آمیز نبود به نظرم این هم مثل بقیه نتیجه ندهد
گفت
برای چی؟
گفتم
چون این عملیات خیلی سخت است به همین دلیل بعید میدانم موفق شویم
گفت
اتفاقا ما در این عملیات موفق و پیروز میشویم
گفتم
محمد حسین دیوانه شدی؟ عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آن وقت در این یکی که اصلاً وضع فرق میکند و از همه سخت تر است موفق میشویم؟
خنده ای کرد و با همان تکیه کلام همیشگیاش گفت
*حسین پسر غلامحسین به تو می گوید که ما در این عملیات پیروزیم*
خوب میدانستم که او بی حساب حرف نمیزند حتماً از طریقی به چیزی که می گوید ایمان و اطمینان دارد
گفتم
یعنی چه؟
از کجا میدانی؟
گفت
بالاخره خبر دارم
گفتم
خب از کجا خبر داری؟
گفت
به من گفتند که ما پیروزیم
پرسیدم
کی به تو گفت؟
جواب داد
*حضرت زینب سلام الله علیها* دوباره سوال کردم
در خواب یا بیداری؟
با خنده جواب داد
تو چه کار داری؟
فقط بدان بیبی به من گفت که
*شما در این عملیات پیروز خواهید شد*
و من به همین دلیل میگویم که قطعاً موفق میشویم
هرچه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد
نیازی هم نبود که توضیح بیشتری بدهد اطمینان او برایم کافی بود همانطور که گفتم همیشه به حرفی که می زد ایمان داشت و من هم به محمدحسین اطمینان داشتم
وقتی که عملیات با موفقیت انجام شد یاد آنروز محمدحسین افتادم و از اینکه به او اطمینان کرده بودم خیلی خوشحال شدم
عارفان که جام حق نوشیدهاند
رازها دانسته و پوشیدهاند
هرکه را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
*قطعه زمین*
محمدحسین قطعه زمینی در کرمان داشت که پدرش به او بخشیده بود و به دلیل حضور در جبهه خیلی کم به آن سرکشی میکرد
آخرین بار وقتی بعد از حدود یک سال به آنجا رفت در کمال تعجب دید که یک نفر زمین را ساخته و در آن ساکن شده است
بعد از پرس و جو و تحقیق فهمید آن شخص یک نفر جهادی است
قضیه را برای من تعریف کرد
گفتم
خوب برو شکایت کن و از طریق دادگاه پیگیر قضیه باش بالاخره هرچه باشد تو مدارکی داری و می توانی به حقت برسی
گفت
نه من نمی توانم این کار را بکنم او یک نفر جهادی است و حتماً نیازش از من بیشتر بوده است
هرچند نباید چنین کاری میکرد و در زمین غصبی مینشست اما حالا که چنین کرده دلم نمی آید پایش را به دادگاه بکشم عیبی ندارد من زمین را بخشیدم و گذشت کردم
اهل نظر دو عالم
در یک نظر ببازند
عشق است و داو اول
بر نقد جان توان زد
ادامه دارد...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج