eitaa logo
لطفاوارد گروه بعدی شوید
63 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2250421226.mp3
3.2M
          📝 شیعه تو غریبه... 👤 کربلایی‌‌محمدحسین                  ◾️ علیه السلام ○●○●○●○●○●○●○●○ 🇮🇷 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
1_2031318743.mp3
3.39M
😍 10 اگه می بینی؛ با داشتن خیلی از نعمتها، هنوزاهلِ نق زدنی! اگه می بینی؛ از هر راهی میری، باز هم به آرامش نمیرسی؛ یه کم فکر کن؛ شاید داری راهو اشتباه میری. 🎤 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
لطفاوارد گروه بعدی شوید
✫⇠#خاکریز_اسارت ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت شصت و سوم:مکن ای صبح طلوع 🔘هیچی نداشتیم
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت شصت و چهارم:یه آرزو بیشتر نداشتم ♻️آمارگیری بهانه بود، اونا قبلا هم در بصره و بغداد بارها آمارمون رو گرفته بودن و اسامی و مشخصات رو داشتن، اما واقع قضیه گرفتن و شکنجه به نحو دیگه ای بود. این وضعیت بسیار سخت با اون مسافرت طولانی روز گذشته با دست بسته و کتک مفصل شب قبل و زخمهای متعدد بچه ها و با حداقل پوشش، ساعتها نشستن و سر پایین، شکنجه ای طاقت فرسا بود. نمی دونم بگم که این روز سخت ترین روز اسارت بود یا روزهای آغازین ورود به بصره یا استخبارات بغداد، ولی حقیقتاً یکی از روزایی بود که در تموم عمرم به خود دیده بودم و این حال و روز همه بچه ها بود. ♻️تو اون شرایط هیچ آرزو و تمنایی جز مرگ نداشتم. واقعاً مرگ و در اون شرایط، شیرین ترین ممکن الهی بود ، اما به هر حال ما بخاطر مون اومده بودیم و اسارت همون و مبارزه ای بود که از جبهه ها شروع و به زادگاه صدام در تکریت رسیده بود. سخت بود ولی تحمل کردیم. درد داشت ولی تسکین بخشی هم بنام ذکر و امیدواری به پاداش های فراوان الهی برای صابر در کنارش بود. ♻️آرزوی شهادت و خلاصی از این وضعیت را داشتیم ، اما شکوِه و گلایه ای از خدا بخاطر قرار گرفتن تو اون وضعیت نداشتیم. اگر در جبهه فقط با دشمن می جنگیدیم ، اینجا درگیر دو جبهه بودیم. اول با دشمنی که سراسر بود و بی رحمی و دوم درگیری با یاس و ناامیدی. ♻️به خودمون می گفتیم نباید تسلیم شرایط سخت بشیم . به هر زحمت و جون کندنی بود سعی می کردیم روحیه خودمون رو نبازیم و این دومی سخت تر بود. کافی بود تحت فشار سهمگین و هجوم چهارجانبه سرما ، خستگی، گرسنگی و شکنجه دلمون می لرزید و با دشمن همکاری میکردیم ، کما اینکه عده ای معدود و انگشت شمار اینچنین کردند و همه چیزشون رو باختند و خسر الدنیا و الاخره شدند و رنج اسارت رو با خبر کشی برای دشمن و لو دادن بچه ها صد چندان کردند... ☀️   ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت شصت و پنجم"دست عنایت الهی ♦️ ۶۵ شد تحمل و استقامت در برابر مشکلات بود. یکی از عجایب زندگیم که همیشه فکر و ذهنمو به خودش مشغول کرده، قدرت تحمل بچه هایی بود که در ضعیف ترین وضعیت ممکن از لحاظ جسمی قرار داشتند. واقعاً چه نیرویی بود که بدن های ضعیف و نحیف رو سر پا نگه می داشت و زنده موندند؟  در شرایط عادی و با بدن سالم و بدون گشنگی و تشنگی تحمل چند ساعت از اون شرایط امکان پذیر نبود و احتمال مرگ هر لحظه وجود داشت. چگونه اون روز طولانی و طاقت فرسا رو بچه ها تحمل کردن؟ با چه زبونی باید گفت و نوشت که دست غیبی و در کار بود. ♦️عده ای بد باور مگه تو کتشون میره که خدا بنده هاشو تو شرایط سخت تنها نمیذاره! حتما باید خدا از آسمون برامون پتو و لباس گرم و آب و غذا حواله میداد و بعثیایی که گرگ وار به جون بچه ها افتاده بودن رو یه جا نابود می کرد تا ما باورمون میشد که خدا هوامون رو داره؟ نه ،در اون روز نه پتو و لباسی و غذایی از آسمون حواله شد و نه سربازی از دشمن هلاک شد ، اما همه ما به وضوح دست و پر مهر الهی رو که مانند چتری بر سرمون کشیده می شد رو می دیدیم. کابل ها درد داشت. سرما سوزش داشت ، اما خدا تحملش رو هم داده بود که در شرایط عادی امکان پذیر نبود. ♦️تحقیر و شکنجه بود، اما در کنارش امید هنوز تو دلامون زنده بود. به خودمون دلداری میدادیم که این سختیها تموم میشه و به و خونواده بر می گردیم. نشونه این امید و زنده دلی هم این بود که در طول الاثری، هیچ کسی دست به خودکشی نزد. تعدادی زیر شکنجه و بیماری های گوناگون جون دادن و شهید شدن و در جوار رحمت الهی آروم گرفتن ، اما تسلیم دشمن نشدن و با افتخار و روی سفید به محضر یار شرفیاب شدند. ♦️چه اونایی که در اوج و رفتند و چه اونایی که موندن ، همه سرافرازانه این مسیر رو به پایان رسوندن و شرمنده لطف و احسان الهی و مردم شریفمون نشدن و شرف و عزت ایرانی و اسلامی خودشون رو حفظ کردن و از سخت الهی روسفید خارج شدند. بارها و بارها آمار گرفتند و لیست تهیه کردند. همه کلافه شده بودن تا جایی که معدود نگهبانهای با وجدان که اندک عاطفه ای در وجودشان بود، از این وضعیت ناراحت بودند و زجر می کشیدند و برخی از اونها گاهی یه جوری ابراز با ما می کردند... ☀️   ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت شصت و ششم:سیگارِ تسکین دهنده ♻️از انصاف نگذریم آدم دلسوز هم بینشون بود. یکی از نگهبانها رو دیدم که نگاهش به حال نزار بچه ها میخورد و زجر میکشید ، برای دلداری دادن به بچه ها و با احتیاط و خوف فراوان که از چهره ش مشخص بود، گاهی رو به ما می کرد و با آه و افسوس می گفت یا ابا الحسن و برای اینکه نشون بده که دلش به حال ما می سوزه سیگار روشن می کرد و پشت به ما میکردن و مینداخت بین بچه ها که اگه کسی سیگاریه بکشه. ♻️البته می دونست تو این وضعیتِ بحرانی سیگار در اولویت هزارم حتی سیگاری های ما هم نیست ، اما تنها راهی که به ذهنش برای می رسید همین بود و جالب اینکه همین میزان همدردی نیز برای ما تسکین دهنده بود .میدیدیم در بین ارتش خونخوار و سنگدل بعثی کسانی هستند که با ما همدلند.آمارگیری تا تاریک شدن هوا ادامه داشت و نهایتا افراد را بین دوازده آسایشگاه در چهار بند تقسیم کردن. این اردوگاه چهار بند و هر بند سه آسایشگاه داشت. اون روز نمازمون رو تو همون حالت نشسته و سرپایین خوندیم وحتی اجازه دسشویی رفتن هم به بچه ها داده نشد و در مواردی که افراد ناتوان که دیگه قادر نبودن خودشون رو کنترل کنند و ناچار بودند که ادرار را داخل شلوارشون بریزن. ♻️از لحظه حرکت در پادگان الرشید دو شبانه روز سپری شده بود بدون آب و غذا و دسترسی به دستشویی. شب دوم نفری یه پتو بهمون دادن و بدون آب و غذا تا صبح پتو رو دور خودمون پیچیدیم و خوابیدم. در تمامی ساعات شب ناله های خفیف و دردناک مجروحانی که برخی از آنها دست و پایشون قطع شده بود و زخمهایشان عفونت کرده بود بگوش می رسید. ♻️تنها تفاوت اینجا با پادگان الرشید این بود که اینجا جا زیاد بود و حداقل مشکل تنگی جا برای خوابیدن رو نداشتیم ولی غیر از این، همه چیز بدتر شده بود. اردوگاهی که قبله آمال ما بود حالا تبدیل شده بود به جهنم و کابوسی وحشتناک که خلاصی از اون ممکن نبود. آسایشگاها مثل یخچال بود. رنج غربت و بی کسی با زمزمه های و آمیخته شده بود و نگاهها تنها متوجه آسمان بود و از خدا مدد می خواستیم که بچه ها کمتر تلفات بِدن و بتونیم این شرایط رو تحمل کنیم و داغی بر داغهای خانواده های چشم انتظار افزوده نشه. می دونستیم الان پدر و مادر و خونواده ها چی می کشن!... ☀️   ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های دردآور مادران شهید زینال زاده و رضا زاده در دادگاه در برابر مجیدرضا رهنورد که امروز منتشر شده. eitaa.com/IRAN_ISLAM1401 🇮🇷سربازان گمنام جهاد تبیین🇮🇷
🌺رسول اکرم صلی الله علیه فرمودند: هر کس از شما در قسم خوردن جدی تر است به جهنم نزدیک تر است. 📚کنزل العمال ج۱۱ص۷ قرآن در آیه ۲۲۴ سوره بقره با این مضمون «وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَیْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» فرموده است: «خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید» کمااینکه امام جعفرصادق (ع) با استناد به این آیه شریفه فرموده است: «هیچ‌گاه به خدا سوگند یاد نکنید، چه راستگو باشید یا دروغگو».(تفسیر البرهان) 💚 eitaa.com/shahrah313 💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
🔥عواقب وحشتناک رعایت نکردن حق الناس 🔷داستانی عجیب از یک شهید آیت الله خرازی در عالم خواب یک را دید و به ایشان گفت خوش به حالتان که شما راحت شدید ازاین دنیا و عاقبت بخیر شدید. به یکباره آن شهید ناراحت شد و گفت نه گرفتارم ، وقتی نامه اعمال من را به دستم دادند دیدم روی نامه من یک خط قرمز کشیدند و به من گفتند شما حق الناس گردنتان است یک خانم در آموزش و پرورش که همکار او بود تو از او یک عیب پیدا کردی و بجای آن که به خودش بگویی تاخودش را اصلاح کند یکسره رقتی سراغ حراست و مدیر و آن را اخراج کردند و آبروی او رفت تا او تو را حلال نکند بهشت خدا را نخواهی دید آقای خرازی تا از خواب بیدارشدند رفتند و آن زن را که دیگر سنش زیاد شده بود پیداکردند و گفتند من 3 برابر مبلغ حقوق کل سالهای اخراجت را میدهم شهید راحلال کن آن زن لبخند تلخی زد و گفت تا قیامت آن شهید راحلال نخواهم کرد و هرکاری کردند راضی نشدند ✅مراقب و آبروی مردم باشید که حتی اگر شهید هم شوید گناه از بین بردن آبروی مردم از شما بخشیده نخواهد شد eitaa.com/shahrah313 💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
حتما لازم نیست شیطان شما را به یک سایت شیطانی و مستهجن وارد کند برای او همین که نماز اول وقتتان را پشت تلویزیون ، موبایل و... از شما بگیرد ، کافیست! eitaa.com/shahrah313 💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
‍ 💎 دوران غیبت، دوران امتحان! بدان‌ كه خداوند تبارك و تعالى بندگان خود را در زمان غيبتِ ولىّ‌اش با انواع محنت‌ها و بلاها امتحان مى‌كند تا بد از خوب جدا شود. پس درجات خوبان را بالا برده و پليدان را بعضى با بعض ديگر درآميزد و باهم گرد آورد؛ آن‌گاه همه را در آتش دوزخ بيفكند و خداوند عزّوجل فرموده است: "مٰا كٰانَ اللّٰهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلىٰ مٰا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّٰى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ" "خداوند، مؤمنان را بر اين حال نخواهد گذاشت، تا اين‌كه پليد را از پاكيزه جدا سازد .... و اين سنّت خداوند در گذشتگان و آيندگان است، همچنان‌كه خداى تعالى فرموده: "آيا مردم چنين پندارند كه به صرف اين‌ كه گفتند ايمان آورديم، رها شوند و بر این ادعا هيچ امتحان نشوند و همانا كه ما امّت‌هايى كه پيش از اينان بودند را به آزمايش آورديم تا خداوند، راستگويان را از دروغگويان كاملاً معلوم سازد." ♥️و حضرت اميرالمؤمنين صلوات‌الله‌علیه فرمودند: "اى مردم! خداوند، شما را از اين‌ كه بر شما ستم كند، دور داشته، ولى شما را ايمن ننموده از اين‌كه شما را بيازمايد." و او كه بزرگوارترين گويندگان است، فرموده: "إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيٰاتٍ وَ إِنْ كُنّٰا لَمُبْتَلِينَ" " به راستى كه در اين وقايع و حوادث، آيات و نشانه‌هايى است و ما البته خوب و بد بندگان را امتحان مى‌كنيم." 📚مکیال المکارم، جلد دوم 🌤 eitaa.com/shahrah313 💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬💥راز پنهان فاطمیه و درسی که باید آموخت... 🖤 eitaa.com/shahrah313 💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫