🌸🍃 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله :
اي سلمان زماني که مؤمن قرآن تلاوت مي کند باز مي کند خداوند بر او دربهاي رحمت را و به ازاي هر حرفي که از زبان او خارج مي شود، خلق مي کند ملکي را که براي او تسبيح کند تا روز قيامت.
📚 بحار الأنوار، ج۹۲ص ۱۷
https://eitaa.com/joinchat/1603666139Cf132bb029c
⭐️جزءخوانی هفتگی 313⭐️
4_5958418167079373668.mp3
8.6M
فایل | #صوتی
💠حجت الاسلام عالی
توسل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
کسی که روی تو دیدست، حال من دانَد
که هر که دل به تو پرداخت صَبر نتواند
#امام_رضا_جانم♥
eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
🌺 راه مقابله با #وسوسههایشیطاندرقرآن
🌸 وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
📖 سوره مبارکه فصلت/۳۶
🔹و هرگاه وسوسه هایی از شیطان متوجه تو گردد،از خدا پناه بخواه که او شنونده و داناست .
❓در برابر وسوسه های شیطان چه کارهایی باید انجام دهیم ؟
🔸در مسیر دور ودرازی که انسان به سوی سعادت وجلب رضای خدا دارد ،گردنه های صعب العبوری است که شیاطین در آنجا کمین کرده اند ،واگر انسان تنها بماند ،هرگز توانایی پیمودن این راه را ندارد .
🔹باید دست به دامن لطف الهی بزند وباتکیه وتوکل براو ،این راه پر خطر را طی کند و هرگاه طوفان شدید وشدید تر شد ،او به سایه لطف خداوند بیشتر پناه ببرد .
✍ در حدیثی می خوانیم :
کسی از دیگری بدگویی کرد وآتش خشم در دل او برافروخته شد.
🌸 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
من سخنی می دانم که اگر مرد خشمگین آن را بگوید ،خشمش فرو می نشیند و آن « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم » است .
⁉ مرد خشمگین عرض کرد : آیا فکر می کنید من دیوانه ام ( وشیطان در وجود من رفته است )؟
🌸 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به قرآن استناد فرمود و این آیه را تلاوت کرد :
🔹اشاره به این که طوفان غضب ،از وسوسه های شیطان است ،همان گونه که طوفان شهوت وهوس هم یکی از این وسوسه هاست .
eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
♥️ #رسول_خدا_صلیاللهعلیهوآله
زمستان بهار مؤمن است، از شب هاى طولانى اش براى شب زنده دارى، و از روزهاى کوتاهش براى روزه دارى بهره میگیرد.
📗وسائل الشیعه ج۷ ص۳۰۲
eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
🌼امام زماڹ(علیہ السلام) گنج پر نعمتي است ڪہ خداوند آڹ را در میاڹ ما نہاده است.
بہ ما توصیہ شده ڪہ براے اصلاح تمام امور زندگیماڹ بہ ایشاڹ مراجعہ ڪرده و از آڹ حضرت یارے بجوییم. ایڹ معناے تمسڪ بہ امام است.
اگر خالصانہ استمداد ڪنیم یقیناً او یاریماڹ خواهد ڪرد. او خلیفہ خدا در زمیڹ و دست بخشنده خداوند در میاڹ ماست.
بیایید براے سلامتي و ظہـور امام زماڹ(عج) بسیار دعا ڪنیم و بدانیم امام زماڹ (عج) خیلي تنہاست...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
eitaa.com/shahrah313
💫شاهراه ظهور، مهدویت وشهدا 💫
لطفاوارد گروه بعدی شوید
✫⇠#خاکریز_اسارت ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت هشتاد و هشتم:شکنجه ای روحی بنام تبعید 🔸
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت هشتاد و نهم:دوستان جدید
🔰اولین تبعید تو اردوگاه یازده تکریت برامون رقم خورد و ما هیچ اختیار و اراده ای از خودمون نداشتیم و با دوستایی مثل سید کرامت الله حسینی ، سعید دافعیان و علی (زینبی)عاشوری و بقیه که یکی دو ماه بود با هم انس گرفته بودیم و با هم سختیها و مشکلات ماهای اولو پشت سر گذاشته بودیم خداحافظی کردیم و تحت الحفظ وارد بند سه شدیم.
✔من به آسایشگاه هفت داده شدم. مسئول آسایشگاه یه جوان بسیجی بنام محمود میری بود. مشهور به «محمود عرب» و بچه آبادان که دست پا شکسته عربی حرف میزد. به همین خاطر عراقیها بهش میگفتن محمود عرب و ارشد آسایشگاه هفت کرده بودند. بسیار بچه نازنین و دوست داشتنی بود و با ورود ما چند نفر به آسایشگاه بهمون خوشامد گفت و پشت بندش، تعدادی از بچه ها هم اومدنو بغلمون کردن که احساس دلتنگی و غریبی نکنیم.
💎ویژگی این آسایشگاه این بود که یه بسیجی معتقد و دلسوز مسئولیت آسایشگاه رو بعهده داشت و به هیچوجه حاضر نبود کسی رو به بعثیها معرفی کنه و هر وقت ازش می خواستن کسی رو بعنوان مخالف لو بده ، می گفت سیدی(قربان) همه ساکتن و کسی خلافی نکرده و هر کی سرش به کارِ خودشه. اونها پی خلافکار نمی گشتن. دنبال عقده گشایی و آزار دادن بچه ها به هر بهانه ای بودن.
♻️حتی وقتی محمود رو تهدید می کردن، بازم مقاومت می کرد و خیلی وقتها بخاطر لو ندادن افراد بشدت کتک خورده و شکنجه شده بود. وقتی ایشونو با ارشدِ آسایشگاه پنج مقایسه می کردم باورم نمیشد بین ارشد آسایشگاها کسی باشه اینقدر از خودگذشتگی داشته باشه که بیشتر از بقیه کتک بخوره و اذیت بشه. محمود میری حکایتهای عجیب و باورنکردنی داره که به مرور براتون تعریف میکنم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت نود:ذخیره های الهی
📌چند روز که گذشت با چهره هایی آشنا شدم که از افتخارات این مرز و بوم بودند و خوشبختانه الانم زنده هستند. علی باطنی(از روحانیون سرشناس و معاون حوزه های علیمه اصفهان)؛ احمد فراهانی(دکتر احمد فراهانی هم اکنون مدرس دانشگاه و نماینده ولی فقیه در دانشگاه ملایر) و چند نفر دیگه که هر کدوم از یکی بهتر و ماه تر از دیگری بودند.
📍از رفتار و حرف زدنهای این دو عزیز متوجه شدم که روحانی اند. هر چند خودشون نمی گفتن و بایدم نمی گفتن. بالاخره دیوار موش داره و موشم گوش داره و حفظ جون واجبه. کافی بود بعثیها بو میبردن کسی روحانی یا پاسداره دیگه معلوم نبود زنده بمونه و اگرم زنده می موند زیر شکنجه های قرون وسطایی قرار می گرفت. کلا بین بچه های کربلای چهار و پنج روحانی و پاسدار و فرمانده زیاد بود و جوِ اردوگاه کاملاً انقلابی و حزب اللهی بود. چون خودم طلبه بودم خیلی خوب گویش و رفتار طلبگی رو می شناختم. اصلاً حالا چه اصراریه توی این هاگیر و واگیر من ثابت می کردم اونا روحانی اند! ولی خب یه وقتایی حس کنجکاوی یا همون فضولیِ آدم گل میکنه و میخاد بفهمه اصل قضیه چیه!
🔸️علی باطنی بچه اصفهان و سه چهار سالی از من بزرگتر بود . ۲۵ سالی از عمرش گذشته بود. بسیار وارسته، صبور و باوقار. آدم از نحوه حرف زدنش که توام بود با طمانینه و لبخند ، لذت می برد. کسی نبود با ایشون همکلام بشه و مجذوب اخلاقش نشه. اوایل اسارت که من بند دو بودم جاسوسها چیزایی در باره اش به بعثیها گفته بودن ولی زیر بار نرفته بود و خیلی اذیت شده بود. چند بار تا حد مرگ کتک خورده بود. خودش برام نقل می کرد هر وقت میومدند تو آسایشگاه یکی از سوژه های دائمیشون من بودم و هر بار حسابی با کابل از خجالتم در میومدند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت نود و یکم:حقه آخوندی
🔹️باطنی میگه: دیدم اینجوری آخرش تلف میشم. فکری به ذهنم خطور کرد و فقط با یکی از بچه ها در میون گذاشتم که چه فکری دارم و بهش گفته بودم هر وقت این اتفاق افتاد چکار باید بکنه. تا عراقیها اومدن و منو گرفتن زیر ضربات کابل ، خودمو از پشت انداختم و به حالت غش زدم اولش اعتنا نکردند ، اما وقتی چند تا کابل زدن و من هیچ حرکتی نکردم و طوری وانمود کردم که انگار دیگه کارم تمومه، خیلی ترسیدند و فوری گفتند آب بیارید.
🍂اون رفیقم هم که از قبل آب آماده داشت آورد و روی صورتم پاشیدند ،اما من بهوش نیومدم. یعنی قرار نبود بهوش بیام!. می گفتن آب بریزید تو دهنش و بچه ها تُن تند آب می ریختن و من قورت نمی دادم واز کنار لبام می ریخت. بعد از چند مرحله یه تکان جزیی به خودم دادم و اونا که فهمیدن نمردم سریع رفتن و در رو با عجله بستند.
🔸️دلیلش هم این بود که نگهبانها حق نداشتن بدون اجازه فرمانده درها رو وا کنند. اگه قرار بود کسی شکنجه بشه یا بیرون اورده بشه باید قبلش اجازه می گرفتن .البته بهشون دستور داده بودند بدون اجازه فرمانده اردوگاه کسی را حق ندارن بکُشن. اینا در واقع از این دستور تمرد کرده بودند و می ترسیدند اگه من بمیرم بخاطر تمرد شدیدا مجازات بشن. نه اینکه بعثیها دلشون برامون سوخته باشه. این حقه و ترفند کارساز شد و بعد از اون دیگه بصورت انفرادی سراغم نیومدن. هر وقت میومدن می گفتن اینو ولش کنید. مُردنیه و جونش در میره. کار دسمون میده.
💥با این ترفند ساده از دست بعثیها و شکنجه های اختصاصی خلاص شدم و بعد از اون منم مثل بقیه کتک میخوردم و از پذیرایی های ویژه معاف شدم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ارتباط فاطمیه و مهدویت
▫️حجت الاسلام کفیل
▫️کلیپ شماره ۱۱
#ایام_فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
«أناالغريبُبأرضٍلاأراكَبها»
اوستنشستهدرنظرمنبہڪجانظرڪنم
اوستگرفتہشھرِدلمنبہڪجاسفربرم؟
من غریبم در سرزمینی ڪہ
ٺـو را نمی نبینم..💔✨
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ارتباط فاطمیه و مهدویت
▫️حجت الاسلام کفیل
▫️کلیپ شماره ۱۲
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🍂🍁