فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#توسل 💕
🎥«در دل خود تکیه میبندیم ما»
زاده زهرا کجا وما کجا
اوضرر کرده مگر چندیم ما
🏴#السلامعلیکیااباعبدالله🌱
#شب_زیارتی🕊
▪️▪️▪️
🎙 #حاج_محمود_کریمی
🏴 اولین محرم بدون حاج قاسم 🏴
محرم از راه رسید...
محرمی متفاوت تر از سالهای قبل
او ارباً اربا به دیدار ارباب بی کفن شتافته...
عجب محرمی میشود محرم امسال.
به یاد حاج قاسم #به_وقت_پرواز
▫﷽▫
📃 حدیث ناب _ 166
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
🌹اینگونه اباعبدالله (علیه السلام) را یاد کنیم🌹
حسين بن ثوير گويد: من، يونس بن ظبيان، مفضّل بن عمر و ابو سلمه سرّاج در خدمت امام صادق (عليه السّلام) نشسته بوديم. سخنگوى ما يونس بود كه از ما بزرگتر بود. او به حضرت عرض کرد : فدایت شوم! من بسیار امام حسين (عليه السّلام) را ياد مى کنم در اين هنگام چه بگويم:
فرمود: بگو:«صلّى اللّه عليك يا أبا عبد اللّه» اين عبارت را سه بار تكرار كن، چرا كه از دور و نزديك سلام به آن حضرت مىرسد. آنگاه فرمود: "هنگامى كه امام حسين عليه السّلام به شهادت رسيد آسمانهاى هفتگانه و زمين های هفتگانه و آنچه در آنها و در بين آنهاست و همۀ مخلوقات آفريدگار ما كه در بهشت و دوزخ هستند و آنچه ديده می شود و آنچه ديده نمی شود بر ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام گريستند ."
📚کافی، جلد ۴، صفحه ۶۲۳
🏴
🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴
🌍https://eitaa.com/ahadisnabchahardahmaesom
✍للأخ السّدید ،
و الولی الرشید ،
الشیخ المفید ... أما بعد ...
✅ نامه مولایمان امام زمان ارواحنافداه برای مجتهد ربّانی شیخ مفید سلام الله علیه
+ما هم اگر مفید بوديم
لابد برایمان نامه مینوشتی ...😔
🙏#اللّهمُ_عَجِّل_لِوَلیّڪَ_الفَرَج🌸🍃
🧔🏻 #دوست_آسمانی_من ❤️
🌹شهید مدافع حرم #حمیدسیاهکالی
9⃣ این سینه نمیسوزه
🔸 ایام محرم 😭 با اینکه هوا تقریباً سرد ❄️ شده بود با موتور شب ها می رفتیم هیئت خودمان. شب تاسوعا به شدت هوا سرد شده بود ولی با این حال باز هم با موتور 🏍 راهی شدیم . حمید به شوخی گفت:
➖ الان کسی رو با نانچیکو 🥊 بزنی از خونه در نمیاد اونوقت ما با موتور داریم میریم هیئت‼️
دستش را گذاشت روی زانوی من و گفت:
➖ فرزانه پاهات یخ زده غصه نخور خودم برات ماشین🚗 میگیرم دیگه اذیت نشی.
🔸 دستم را گذاشتم داخل جیب های کاپشن حمید. حمید هم یک دستش را گذاشت روی دست من . کنار سرما و سوز شبانه هوای پاییزی قزوین تنها چیزی که دلم را گرم می کرد محبت دستهای همیشه مهربان حمید بود🧡
وقتی از هیأت بیرون آمدیم گفت:
➖ دوست دارم مثل حضرت ابوالفضل علیهالسلام مدافع حرم بشم و دست و پاهام فدایی حضرت زینب علیها السلام بشه.
وقتی این همه سینه زدن و تغییر حالت چهره حمید را دیدم گفتم:
➖ حمید کمتر سینه بزن یا حداقل آروم تر سینه بزن‼️ جوابش برایم جالب بود گفت:
➖ فرزانه این سینه به خاطر همین سینه زدن هیچ وقت نمی سوزه 🔥نه در این دنیا نه در اون دنیا.
✅ بعدها من متوجه راز این حرف حمید شدم ...
📚 کتاب «یادت باشد...» ❣️ صفحه ۱۹۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩#السلامعلیکیااباعبدالله
📹 تجربه شیرینِ عشق
🔻مگه بهت بد میگذره کم میای؟
🎙حجت الاسلام #پناهیان
💎 #گوهرناب
☑️روز قیامت به زائر امام حسین علیه السلام خطاب میشود ، دست هرکس را که میخواهی بگیر و به بهشت ببر
#امام_صادق_علیه_السلام
#بحارالانوار_جلد1_صفحه354
فرا رسیدن ماه محرم ، ماه حزن و اندوه بر امام زمان عج الله و تمامی شیعیان و محبان اهل بیت و عصمت وطهارت را تسلیت می نماییم
🆔 @hadisgram1
🌹شهید سید اسدالله لاجوردی شب ها در زیر زمین خانه اش خیاطی می کرد تا حقوق خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل نکند.
🌹اول شهریور سالروز شهادت/شادی روح بلندش صلوات
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
مداحی آنلاین - بسمِ الله از ما اجازه از شما - سید رضا نریمانی.mp3
5.96M
#توسل 💕
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴بسم الله از ما اجازه از شما
🌴ایشالله #اربعین پیاده کربلا
🎤 #سید_رضا_نریمانی
♨️ @Maddahionlin 👈
14273957d644a41c5277c9d2b2d361279ac92862.mp3
15.9M
عشق مثل شهید حمید باشی
عشق یعنی مدافع حرم باشی🌷
🎙#سید_رضا_نریمانی
🧔🏻#دوست_آسمانی_من❤️
شهید مدافع حرم #حمیدسیاهکالی
0⃣1⃣ حمید به معراج رفت 🕊
🔸 بعد از شنیدن خبر شهادت حمید از خانه یک راست به معراج الشهدا رفتیم. معراج الشهدا ۲۰ تا پله بیشتر ندارد تا من به بالا برسم یک ساعت طول کشید چند بار زمین خوردم.
🔸 بالای سر تابوت حمید ایستادم و گفتم:
➖ دروغه! عروسکه! الان دست میزنم بلند میشه دوباره شیطنتش گل کرده و میخواد سر به سرم بزاره.
سمت چپ صورتش پر از ترکش بود. چشم های نیمه بازش را که دیدم خندیدم و گفتم:
➖ حمید شوخی بسه پاشو دیگه به خدا نصفه عمر شدم. 😔
حس میکردم دارد با من شوخی می کند یا شاید هم خواب رفته پیش خودم گفتم الان دست میکشم توی موهاش الان میبوسمش حمید خجالت میکشه بلند میشه. چشم هایش را بوسیدم سرم را عقب آوردم انتظار داشتم حمید بلند بشود و این داستان را همینجا تمام کند. همه صورتش را بوسه باران کردهام به این امید که تکانی بخورد ... امّا ... طول زندگی هر وقت روی موتور می نشست یا از بیرون می آمد دست های سردش را بین دست هایم می گذاشت حالا هم دستهایش سرد سرد بود می خواستم با دست هایم گرمش کنم. سرم را می بردم جلو توی صورتش نفس میکشیدم و ها می کردم تا گرم شود اما ناامید شدم😞
🔸 بابا به سمت بالای تابوت رفت بند کفن را باز کرد و گفت:
➖ فرزانه بیا ببین همه جای بدنش ترک خورده امّا سینهاش سالم مانده. ❗️
تا این را گفت به یاد حرف حمید افتادم که در مجالس امام حسین محکم سینه میزد و میگفت:
➖ فرزانه این سینه هیچ وقت نمی سوزد ...
📚 کتاب "یادت باشد ..." ❣️ صفحه ۳۰۴
01 لذت معیت با امام.mp3
5.23M
🏴 لذت هم نشینی با اباعبدالله(ع) 🏴
🎙حجت الاسلام#عالی 🏴
🎤 بسیار زیبا و شنیدنی ☝