eitaa logo
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
425 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
197 ویدیو
27 فایل
اندیمشک، شهر ظرفیت‌ها شهر هزار شهید و هزار کار نکرده و هزار راه نرفته ارتباط با مدیر: @nikdel313
مشاهده در ایتا
دانلود
چندین سال از پژوهشم درباره‌‌اش می‌گذرد؛ اما هربار به تصمیم‌گیری‌ها و حضور بزنگاهش در عرصه‌های مختلف فکر می‌کنم، باز هم غرق در عظمت روح و مرامش می‌شوم. با اینکه با او زندگی کرده‌ام اما اعتراف می‌کنم نتوانستم عمق شخصیتش را بشناسم. همهٔ قصه‌های زندگی‌اش یک طرف، قصهٔ ازدواجش یک طرف. دختری با کمالات و صاحب جمال با خواستگارانی بی‌شمار و ایده‌آل؛ اما چه اتفاقی رخ می‌دهد که از آنچه به چشم ما حُسن است می‌گذرد و خودش را از نظر ما به مشقت زندگی با جانباز قطع نخاع می‌اندازد؟! هر چه در شخصیتش جست‌وجو می‌کنم، چیزی جز ایمان به خدا نمی‌بینم. به‌راستی الگو زینب‌کبراست. ساده‌لوحانه است اگر این تصمیم و زندگی را کوچک و معمولی ببینیم. در کلام ساده است. ولی قریب به چهل سال از این انتخاب گذشته و همچنان عشق است که در نگاه و کلامش جاری است. عشقی توأم با غرور قرار گرفتن کنار جانبازی قطع نخاع. مردی که حتی یک‌بار هم نتوانسته دوشادوشش در خیابان قدم بزند؛ بلکه همواره دسته‌های ویلچرش را گرفته و در حرکت کمک حالش بوده. با افتخار می‌گوید همیشه پشت سر حاجی راه رفته‌ام. آری؛ صغری بستاک را می‌گویم. همان حاج‌محسن عابدی. به‌راستی قدر این نعمت را فقط حاج‌محسن می‌داند و بس. همو که نام نعمت‌جان را برایش برگزید. ما چه می‌فهمیم از عشق؟ چگونه تصمیم بزرگ صغری را درک خواهیم کرد؟! همان تصمیمی که یک روز تمام قد برای رسیدن به آن جنگید. جدال با خواهر و مادر و پدر و برادر و دوست و آشنا برای ازدواج با جانباز قطع نخاع... آنان که مخالف بودند، دلسوزانش بودند؛ اما صغری یک تنه در برابر همه ایستاد و وقتی همه چیز داشت خراب می‌شد، خداوند راه را برایش هموار کرد. همان استخاره‌ای که قرار شد حجت همه باشد برای قبول یا رد کردن حاج‌محسن... و چه دقیق این وصلت را به تعبیر کرد. قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری... روز پرستار مبارکت باشد بانوی عاشق ❤️ 🖊سمانه نیکدل مؤسسهٔ فرهنگی‌هنری شهید جواد زیوداری ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام @shahre_zarfiyatha