eitaa logo
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
420 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
197 ویدیو
27 فایل
اندیمشک، شهر ظرفیت‌ها شهر هزار شهید و هزار کار نکرده و هزار راه نرفته ارتباط با مدیر: @nikdel313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 حبیب دلها🌷 دیدار رهروان زینبی در دومین روز بهترین ماه خداوند ماه شعبان با مادر رقم خورد. مادر شهید روایت می‌کند: "طاهره اژگل، اصلیتم دزفولی، همسرم پسر عمم هست. دزفول زندگی می‌کردیم و بعد از هفت سال به اندیمشک آمدیم. شوهرم مغازه‌دار بود. حبیب بچه سومم و شب اول ماه رمضان سال 1345 به دنیا آمده. بچه آرام و همه چیش خوب بود تا آخرش هم خوب ماند. هیچ روزی اذیت‌مان نمی‌کرد که بگوید این را می‌خواهم یا آن را می‌خواهم. توی کارهای خانه بهم کمک می‌کرد. نه ساله بود که قبل اذان وضو می‌گرفت و برای نماز به (ع) می‌رفت. قبل از اینکه به سن تکلیف برسد روزه می‌گرفت. بار اول بهش گفتم: "امتحان داری روزه نگیر." گفت: "اگه بیدارم نکنی گرسنه میمونم، روزه‌مو هم می‌گیرم." کمتر از هفده، هجده سالش بود که بهم گفت: "مامان میخوام برم طلبگی." بهش گفتم: "مامان از خدامه." وقتی که مجرد بودم دوست داشتم یکی از بچه‌هام روحانی بشه. بهم گفت: "مامان توروخدا بیا رضایت بده من برم جبهه." بهش گفتم: "کجا میخوای بری؟ توی دست و پاشون هستی! اون وقت تو رو چه کار کنن؟ " گفت: "مامان سطلی آب میارم و دنبال رزمنده‌ها میرم و بهشون آب میدم." بدون اجازه پدرش بلند شدم رفتم بسیج و رضایت دادم. در مورد ازدواج باهاش صحبت کردم. گفتم: "‌مامان، خواهر عروسمون دختر خوبیه، خانواده خوبی داره برات بگیرمش؟" گفت: "مامان جنگ توی کشورمونه، من برم زن بگیرم؟! " بهش گفتم: "ان‌شاءالله شاید تا ده روز دیگه جنگ تموم بشه." گفت: "مامان اگه جنگ تموم بشه می‌رم جنگ فلسطین." برای آخرین بار که خواست برود دستم رو بوسید ولی من بدبخت رویش را نبوسیدم و تا نزدیکی مسجد امام جعفر صادق(ع) هی نگاه قد و بالاش می‌کردم. ۲۵ روز بعد از رفتنش توی اروند، به شهادت رسید. یک شب قبل از کسی توی دلم می‌گفت: "حبیب رو می خوای یا سعید؟" هر چی گفتم: "خدایا توبه، خدایا منو ببخش. این چه فکریه به ذهنم میاد." گفت: " اینا حرفن. بگو کدومشون رو می‌خوای؟" آخرش گفتم: "خدایا اگه رضایت می‌دی که یکی از بچهام شهید بشه، به حبیب بیشتر راضی می‌شم تا سعید. سعید تازه زنشو آوردیم نمی‌تونم داغشو ببینم." ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ در این دیدار صمیمی همسر و خواهران ، خواهر ، همسر شهید آتشنشان و جمعی از حضور داشتند. پنج شنبه 97/1/30 نویسنده: زهرا بختور ۸ دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری اندیمشک @shahre_zarfiyatha
شماره ۲۱۸ نشریه جنات فکه منتشر شد. 📕 در این شماره از ماهنامه فکه می‌خوانید: 🔸 حاج‌قربان پرونده ویژه شهید مدافع حرم سردار 🔸 بابای خوب گفت‌وگو با مادر شهید مدافع حرم سردار علی‌محمد قربانی 🔸 اهل مبارزه‌ام گفت‌وگو با همسر شهید مدافع حرم سردار علی‌محمد قربانی 🔸 شهید از شهید شهید مدافع حرم محمد کیهانی از شهید مدافع حرم سردار علی‌محمد قربانی 🔸 همراه گفت‌وگو با ناصر اسکندری، همرزم سردار شهید علی‌محمد قربانی در دوران دفاع مقدس 🔸 و من ینتظر... برشی از خاطرات دوستان و همکاران شهید مدافع حرم سردار علی‌محمد قربانی این نشریه به زودی با شمارگان محدود در مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری توزیع خواهد شد. کانون فرهنگی تبلیغی شهید جواد زیوداری مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری ایتا، بله، تلگرام و اینستاگرام @shahre_zarfiyatha