چار پایی هست داغ و جیز، میز
چار گوشه اش هست خیلی تیز، میز
با توکل بر خدا آید به دست
گاهگاهی هست کفر آمیز، میز
می رود بالا ، رساند تا به عرش
همچو لوبیای سحرآمیز، میز
بس که جذاب است و دارد جاذبه
می شود هرکس به آن آویز، میز
خوانده ام بنده به تاریخ مغول
داشت هم تیمور و هم چنگیز، میز
یا که در ایران و عهد باستان
داشت هرمز ، خسروِ پرویز، میز
هر مدیری که مدیریت کند
می کند صحبت فقط یکریز، میز
صندلی هم هست یار غار او
نکته ها دارد درشت و ریز، میز
دفتر کار است یا کاخ رئیس
می شود با صندلی تجهیز، میز
دکتر ِجراح مغزی دوش گفت
می کند پرکار هیپوفیز، میز
چار فصل سال پشت میز باش
فصل گرم و سرد و هم پاییز، میز
گفت با من صاحب میزی بزرگ
کار و بار من شده لبریز، میز
رشت میز و قشم میز و کیش میز
بابل و کاشان و هم تبریز، میز
می نشینم در کرج، تهران و قم
یزد و آبادان، قم و مهریز، میز
هر که خواهد میز ما را بشکند
می کنم تقسیم او را ریز، میز
زیر میزی هست گنجی پایدار
در درون قلب چون دهلیز، میز
زیر میزی نیست تنها پول و چک
دیگنیتی، سانتافه و رونیز، میز
تا که وارد گشت آقای رئیس
لااقل یک بار هم برخیز، میز
پیرمردی را بدیدم وقت مرگ
جای اشهد گفت او یکریز، میز
تا که عمر میز تو گردد تمام
میخورد از زیر پایت لیز، میز
#علیرضا_تیموری
#طنز
💕@shahreshear💕