🔻 دهانی در آب
(سپیدی از #علی_داودی در همدردی با سیلزدگان)
▪️نه فرستادهای از کوه بود
نه بلایی از آسمان
شیرهای زیادی باز مانده بود و آب وحشی شده بود
حوضها پر بود
کوزهها پر
کاسهها
- چشمها -
خواب میدیدند؛ آب میآمد!
ما تماشا بودیم به تلویزیون
-تنگ شیشهای بزرگی که تمام شهر در آن شناور بودند
زل زدیم
ریخت به یخچال
گوشتهای منجمد را آب کرد
و مرغهای پرکنده را پرواز داد
نفوذ کرد به کمد لباس
قلبمان در جیبمان میزد تا قایقها راه بیفتند
***
حالا
سیل دست برده است در متن خبر
در گل آلود صداهامان
شناوریم چون دهانی در آب
با کلماتی بیمسئولیت
که گردن نمیگیرند شکستن صدها را
که قیمت ما را پایین و بالا میکنند
غر
و
لندیم
غر غر غر غررر
می غرد موتور این کشتی کهنسال
نوح نیست
و حیوانات طبقه پایین را لگد میزنند
ما غیبتیم
ما اعتراضیم به هیچ
سازشیم با تدریج
گذرانیم با خشم
دنبال نمیدانم در هزار سو
«ما بیچرا زندگانیم»
باشد که مگر سیل خبری از ما بگیرد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«اعتصاب کارگران شرکت نفت» به روایت #احمد_بیگدلی
(احمد بیگدلی نویسندۀ توانای معاصر، زادۀ ۲۶ فروردین در اهواز است. به این بهانه در تازهترین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب های سایت شهرستان ادب به سراغ رمان معروف بیگدلی، یعنی رمان #اندکی_سایه، رفتهایم.)
▪️«هول جمعیت سردرگم، به هرطرف سرمیکشید، سرریز میشد و کش میآمد. آفتاب داغ بود؛ مثل دایرهای از مس- مس گداخته. مثل دهانۀ یککوره، آتش میریخت روی مردم. هادی نمیتوانست فرار بکند؛ جنازۀ منصور افتاده بود جلوی پایش. ذوالجناح پیر، دهانش را باز کرده بود و به هوای آب، سر به اطراف میکشید. میرزاحبیب را برده بودند. خودش مانده بود و ذوالجناح. خودش مانده بود و جنازۀ پسر ناکامش. نالید: "خدایا توبهام را قبول نکردی. میمانم و تقاص پسمیدهم".
آنوقت هادی تسلیم شد: "مرگ شیرین گشت و نقلم زین سزا"...»
ادامۀ این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10442
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزارشی از حضور #کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی شهرستان ادب در مناطق سیلزده 🔗 shahrestanadab.com/
🔻حضور شهرستان ادبیها در شهر معمولان به روایت تصویر
▪️#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی | بخش اول
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10447
☑️ @ShahrestanAdab
🔻علیاکبر جوان
(ضمن تبریک فرارسیدن سالروز میلاد حضرت #علی_اکبر علیهالسلام تازهترین مطلب ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #سعید_تاج_محمدی در مدح ایشان بهروز میکنیم)
▪️محمد است و علیست آری؛ به خُلق و خَلق و به قد و قامت
چو سر زند آفتاب حُسنش، به پا کند در دلم قیامت
چه محشر است این بلند بالا! دل حسین است و جان لیلا
کجاست شبه پیمبر الّا علی اکبر؟!... سرش سلامت!...
به برق شمشیر این شهنشه کدام رزمنده میبرد رَه؟
به ضرب شصتش تبارکالّه! چه با شجاعت چه با صلابت!...
خدا کند روسفید باشد، پسر اگر شد رشید باشد
ولادتش روز عید باشد، شده دعای حسین اجابت
علی اکبر جوان که باشد، شبیه او در جهان که باشد؟!
خدا کند دیدهای نباشد، نکرده روی تو را زیارت!
تو را که زیبایی تمامی، نمیشناسیم جز به نامی
تو را که بالاتر از کلامی، چگونه شعرم کند روایت؟!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بازگشایی پروندهپرتره #گابریل_گارسیا_مارکز در سایت شهرستان ادب
(به مناسبت سالگرد درگذشت این نویسندۀ کلمبیایی)
▪️ پروندهپرترۀ #مارکز پیش از این در سایت شهرستان ادب با یادداشتها ، گزارشها و اخبار گوناگونی بهروز شده بود. اکنون در سالگرد درگذشت این نویسندۀ شهیر آمریکای لاتین، به بازگشایی این پرونده میپردازیم تا با مطالب تازهای به شما مخاطبان گرامی ارائه شود.
صفحۀ این پرونده:
🔗 shahrestanadab.com/Gabriel-García-Márquez
☑️ @ShahrestanAdab
🔻هنگامه بهار
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #محمدامین_اکبری در حال و هوای سیلهای اخیر کشورمان بهروز میکنیم)
▪️آرام و رام
از راه میرسد:
بارانِ نوبهار
آهنگِ موزونش
پیوسته اوج میگیرد
فوجِ فرشتگان
مشغولِ سرشماریِ این خیلِ بیشمار
-بارانِ بیمضایقه بر خاکِ انتظار-
باری
آن آسمانِ آبیِ بیابرِ پیش از این
پرهیبت است و تیره و توفنده
صاف نیست
پیوسته رو به اوج
بارانِ قطره قطره و سیلابِ موج موج
انگار آسمان
از رو
شمشیر بسته است
تیغِ برندهاش
اندر غلاف نیست
با آسمان بگو!
این شاخههایِ خُرد
بر این درختِ پیر
نَک!
تابِ تازیانه ندارد
با آسمان بگو که نبارد!
هنگامه بهار
وقت مصاف نیست
■
میبارد
همچنان
یکریز و بیامان
《باران
که در لطافتِ طبعش خلاف نیست》
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مروری بر همه رمانهای #گابریل_گارسیا_مارکز | یادداشتی از #محمدحسین_موسوی_تبار
(در سالگرد درگذشت مارکز نویسنده بزرگ جهان)
▪️«در کلمبیا متولد شد. حقوق خواند و روزنامهنگاری کرد.
پیش از آن که خواندن و نوشتن بداند، نقاشی میکشید.
دوستی نزدیکی با "فیدل کاسترو" داشت و بهدلیل دفاع از حکومت فیدل کاسترو که از نگاه روشنفکران و نویسندگان به یکرژیم خودکامه بدل شده بود، وارد بحثهای تند سیاسی شد و تا مدتها حق ورود به آمریکا را نداشت، هرچند که سالها بعد برای معالجۀ سرطان بارها به کالیفرنیا سفر کرد.
گابو کودکیاش را نزد مادر بزرگ گذراند. "گابو" یا "گابیتو" نامی است که مردم آمریکای لاتین او را به این نام میخوانند.
خودش در جایی گفته، شروع داستاننویسیاش از "مسخ" کافکا بود.
اما نخست قصهگویی مادربزرگش در او تحولی ایجاد کرد. زنی که افسانهها و قصههای عجیب را ساده و باورپذیر نقل میکرد. گابو از اینروش در نگارش "#صدسال_تنهایی" بهره برد...»
ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10455
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شاعران شهرستان ادب به دیدار پروفسور #مرتضی_فرهادی رفتند
(به همراه گزارش تصویری)
▪️«روز گذشته جمعی از شاعران شهرستان ادب به دیدار پروفسور مرتضی فرهادی جامعهشناس و مردمشناس شهیر معاصر رفتند.
محور اصلی بیشتر گفتگوها در این دیدار پیوندهای بین ادبیات و علوم اجتماعی بود. شاعران شهرستان ادب با اعتقاد به اینکه پیوند بین دانش و ادبیات همواره برای هر دو گروه مفید بوده تصمیم گرفتند پای صحبتهای یکی از برترین چهرههای جامعهشناسی ایران بروند.
دکتر فرهادی در این جلسه از ضرورت آشنایی شاعران امروز با محیط زیست، تاریخ و فرهنگ بومی ایرانیان سخن گفتند و گفتند "شاعران در کنار مطالعه باید چشمهایی جستوجوگر برای درک و شناسایی زیباییهای سرزمین خودشان داشتند باشند". ایشان تاکید کردند "هر شاعر ایرانی هم باید گلهای پیرامونش در کوچه و خیابان را ببیند و هم باید اسم گلهای سرزمینش را بشناسد"...»
برای خواندن متن کامل این خبر و دیدن تصاویر بیشتر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10449
☑️ @ShahrestanAdab
🔻قرارِ همدلی
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #رضا_اسماعیلی در حال و هوای سیلهای اخیر کشورمان بهروز میکنیم)
▪️دور باد از ما که از بوی بهاران بگذریم
از هراسِ سیل، از لبخند باران بگذریم
در خزانِ خشکسالی، روز و شب منزل کنیم
از شکوهِ سبزه و باغ و گلستان بگذریم
کاسه ما کوچک است و رحمتش بی انتهاست
دور باد از ما که از لطف فراوان بگذریم
سیل افتادست گر در شهر، یاران همتی
تا که از تلواسهی سیل خروشان بگذریم
دست گر در دست هم با مهر بگذاریم ما
میهن خود را کنیم آباد و آسان بگذریم
مرهم این زخم ها، ای مهربانم! همدلی ست
با قرارِ همدلی از خشم توفان بگذریم
انجمن گردیم در باد پریشانی به شوق
یار هم باشیم و از این فصل ویران بگذریم
بعد از این باران بیا با کاروانِ نوبهار
با دعای سال نو، از زیر قرآن بگذریم
مژده فردای روشن میدهد این فصل نو
ای بهارِ جان بیا از زیر باران بگذریم...
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻حضور شهرستان ادبیها در شهر معمولان به روایت تصویر ▪️#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی | بخش اول 🔗
🔻حضور شهرستان ادبیها در شهر معمولان به روایت تصویر
▪️#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی | بخش دوم
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10455
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در فروردینماه ۱۳۹۸ در حوزههای مختلفِ شعر و داستان به ترتیب میزان بازدید از این قرارند :
▪️«سیلِ هفتسین» | شعری از #فاطمه_عارف_نژاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10396
▪️«بارانِ سیلسیل» | شعری از #محمد_مرادی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10395
▪️از تهران تا فرانکفورت | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10413
▪️آیا پروین اعتصامی زن بود؟ | یادداشتی از #حسن_صنوبری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10402
▪️نتایج نظرسنجی بهترین کتاب شعر سال1397 (+ بستۀ پیشنهادی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10387
▪️نتایج نظرسنجی بهترین کتاب داستان سال1397 (+ بسته پیشنهادی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10390
▪️نتایج نظرسنجی بهترین کتاب پژوهش ادبی سال1397 (+ بسته پیشنهادی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10385
▪️«سین هشتم» | داستان کوتاهی از #يوسف_قوجق
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10415
▪️«اینک بهار من و تو» | شعری از #سلمان_هراتی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10371
▪️نامزدهای نهایی یازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10408
▪️«پرندهٔ دریایی» | غزلی از زندهیاد #حسین_جلال_پور
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10398
▪️اعزام #کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی به مناطق سیلزده
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10405
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 پروندهکتاب «گودال اسماعیلی» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️ #علی_شاه_علی، نویسنده، خطاط و نقاش جوان در سال 1364 به دنیا آمد، سال 1397 چشم از جهان فروبست و داغ خودش را بر دل ادبیات گذاشت.
شاهعلی به صورت جدی در زمینۀ داستاننویسی فعالیت میکرد و مدرس داستاننویسی بود. از جمله فعالیتهای او در زمینۀ داستان، دبیری جشنوارۀ «رهاآورد سرزمین نور» بود که در این جشنواره زائران راهیان نور، هرساله آثار ادبی و هنری خود با موضوع راهیان نور و دفاع مقدس را به دبیرخانه جشنواره ارسال میکردند. زندهیاد شاهعلی کارشناس ارشد پژوهش هنر بود و تلاش داشت آموختههای خود در هنر را در داستاننویسی نیز به کار ببرد.
مجموعهداستان #گودال_اسماعیلی نخستین و آخرین اثر منتشر شده از شاهعلی است که در سال 97 توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و در هفتمین روز درگذشت او، در این موسسه رونمایی شد.
دوستان و همکاران شاهعلی او را نویسندهای جدی برشمردهاند که دغدغۀ داستاننویسی در زندگی او پررنگ بود و در داستانهایش استادانه و جسورانه ظاهر شده است.
سایت شهرستان ادب به بهانۀ نزدیکی به نخستین سالگرد درگذشت این نویسندۀ جوان، پانزدهمین #پرونده_کتاب خود را به «گودال اسماعیلی» اختصاص داده است. این اثر، مجموعهداستانی است در فضای دفاع مقدس که شامل چهار داستان از این نویسنده است. این پرونده، شامل یادداشتها و اخبار مربوط به این کتاب است که با مطالب تازه بهروز خواهد شد.
شما برای مطالعۀ این پرونده میتوانید به صفحۀ اختصاصی آن مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/گودال-اسماعیلی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در آداب سعدیستیزی
(یادداشتی از #رضا_زنگنه در روز بزرگداشت #سعدی)
▪️ «... . ادبیات برای جامعه فارسیزبان بزرگترین و چشمگیرترین نمایشگاه و ویترین است. اگر بازیهای رسانهای و سیاسی در جهان بگذارد، هنوز هم ما را بیشتر از هر چیزی به فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا میشناسند. شاید بیشتر از همه سعدی. ترجمههای آثار سعدی در اروپا در قرن نوزدهم چشمگیر است و درباره تاثیرش بر شاعران و نویسندگان اروپایی، کم مقاله و کتاب نوشته نشده. قسمت جالب ماجرا اینجاست که در دورهای که فرنگرفتهها و فرنگیخواندههای ما برای لزوم تجدد و ترجمه از آثار ممالک مترقّیه و تنویر افکار به تکاپو افتاده اند، تکاپوی فرنگیها در ترجمه و اقتباس از همین سعدی ما دیدنی است. قسمت جالبتر از آنجایی شروع میشود که بعضی از متجددین و روشنفکران شروع میکنند به نقد شدید و حمله به سعدی. جنجالها و جدالهای قلمی آغاز میشود و بحثهایی راه میافتد. البته مشابه این یکی را دیگر در اروپا به این شکل نداریم... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10459
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 نگاهی به نامههای سرگشادۀ سهراب
(یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری در سالگرد درگذشت #سهراب_سپهری)
▪️ «دربارهی تفاوت شعر و نقاشی
سهراب در تمام مدت عمر هنری خود در کنار سرودن شعر به نقاشی نیز علاقمند و مشغول بوده است. در یکی از نامههایش با لحنی آمیخته به طنز دربارهی هریک از این دو وجه هنر میگوید:
«نقاشی از آن کارهاست. پوست آدم را میکند. تازه طلبکار است. ولی نباید به نقاشی رو داد. چون سوار آدم میشود. من خیلیها را دیدهام که به نقاشی سواری میدهند. باید کمی مسلح بود، و بعد رفت دنبال نقاشی. گاه فکر میکنم شعر مهربانتر است. ولی نباید زیاد خوشخیال بود. من خیلیها را شناختهام که از دست شعر به پلیس شکایت کردهاند. بادی مواظب بود. من شبها شعر میخوانم و هنوز ننوشتهام. خواهم نوشت. من نقاشی میکنم. شعر میخوانم و یکتایی را میبینم...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/10460
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 ای روز اردیبهشتی!
(در شامِ میلاد حضرت حجت (عج) و زادروز #قیصر_امین_پور، شعری میخوانیم از این شاعر انقلابی، که به #امام_زمان (عج) تقدیم شده است.)
چه اسفندها... آه!
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
که گفتند: این روزها میرسی
از همین راه!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 لجنپاشی بر چهرۀ تابناک دفاع مقدس
(نقد #محمدرضا_وحیدزاده بر رمان #بی_اسمی نوشته #احمد_شاکری )
▪️ «آنچه خواهید خواند نقد کتاب بیاسمی، نوشتۀ احمد شاکری، منطبق بر بوطیقایی است که او خود سالهاست برای ایجاد و نشرش کوشیده و در یکی دو دهۀ اخیر، هر متن مرتبط با انقلاب و جنگی را از این منظر مورد مورد نقد و تحلیل قرار داده. طبق این الگو داستان بلند «بیاسمی» نوشتۀ احمد شاکری اثری ضد جنگ و به تعبیر خود او در کتاب فربه و برآماسیدۀ «جستارهایی در اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس»، داستانی در ژانر ادبیات سیاه دفاع مقدس است. این اثر تلاشی مذبوحانه است برای لجنمال کردن همۀ ارزشها و زیباییهای هشت سال مجاهدت مظلومانه و قهرمانانۀ مردم شریف و نجیب ایران در دوران دفاع مقدس. قصۀ این کتاب دربارۀ رزمندۀ مردد و مضطربی است که اعتماد خود را به جنگی که به زعم نویسندۀ کتاب در نهایت سیاهی و بیمعنایی است از دست داده است و با انتقال بیاعتمادی و تردید خود به دیگران میکوشد قطار سرد و تاریک جنگ را متوقف کند... »
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10462
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻حضور شهرستان ادبیها در شهر معمولان به روایت تصویر ▪️#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_جهادی | بخش دوم 🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سفر شاعران و نویسندگان جهادی شهرستان ادب
به مناطق سیل زده غرب کشور
🔻فروردین ۱۳۹۸
☑️ @ShahrestanAdab
🔻میخواهمت
(در سالروز تولد زندهیاد #قیصر_امین_پور ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از این شاعر عزیز بهروز میکنیم)
▪️میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو تو آن چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
بیتابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻میخواهمت (در سالروز تولد زندهیاد #قیصر_امین_پور ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از این شاعر
Hatta Agar Nabashi (2).mp3
6.84M
🎧 دکلمهی "حتی اگر نباشی..."
با شعری از زنده یاد #قیصر_امین_پور
صدای #محمدحسین_موسوی_تبار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 روایت «بیدل» از سیل
(رستاخیز ادبیات در همدردی با هموطنان سیلزدۀ کشورمان)
▪️ «رستاخیز ادبیات» عنوان ستونی است در سایت شهرستان ادب که به بازخوانی ادبیات کلاسیک فارسی در اتفاقات تازۀ کشور میپردازد. پیش از این ستون رستاخیز ادبیات را درخصوص فاجعۀ منا و حادثۀ پلاسکو بهروز کرده بودیم و این بار این ستون را با اشعاری از #بیدل درخصوص حادثۀ «سیل» بهروز میکنیم.
چون شمع مپرسید ز سامان بهارم
سیلاب بنای خودم از رنگ عرق ریز
کنار هم قرار گرفتن «بهار» و «سیلاب» در این بیت برای ما تداعیگر بهار غمانگیز امسال است؛ اگرچه مراد بیدل سیلاب طبیعی نیست. درواقع منظور بیدل در این بیت از سیل، سیل اشک است که با اشک شمع تصویرسازی شده است. همانگونه که در بیت زیر:
در آغوش صفای خانه سیلابی دگر دارم
چو شمع ازخجلت هستی عرق پیماست جام من
در این مصراع هم ارتباط میان اشک و سیلاب را میبینیم:
بنای اشک غیر از لغزش پا نیست سیلابش
یا وقتی چشم را مسیر سیل میداند:
بیدل اسیر حسرت از آنمکه همچو چشم
در رهگذار سیل فتادهست خانهام
اما در نهایت جز این دعایی نداریم که:
خاکی از بنیاد ما بردار و بر سیلاب ریز
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 پروندۀ شهرستان ادب «ویژۀ نمایشگاه کتاب» شروع به کار کرد
▪️ با شروع ایام #نمایشگاه_کتاب، سایت شهرستان ادب به سنت هرسالۀ خود، پروندۀ #ویژه_نمایشگاه_کتاب را بازگشایی میکند. این پرونده اختصاص دارد به انتشار یادداشتها، اخبار و گزارشهای مربوط به «نمایشگاه کتاب» بهصورت کلی و «انتشارات شهرستان ادب» در وهلۀ بعد.
از مطالب پیشین این پرونده برای مثال میتوان به گزارشهای تصویری غرفۀ شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب، آدرس غرفه ناشران شعر و داستان در نمایشگاه کتاب، فهرست پرفروشهای انتشارات شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب، پرفروشهای ناشران در نمایشگاه کتاب و... اشاره کرد.
شما برای خواندن مطالب پروندۀ ویژۀ نمایشگاه کتاب میتوانید به صفحۀ اختصاصی این پرونده مراجعه کنید:
🔗 yon.ir/zmjbs
☑️ @ShahrestanAdab
دفتر موسیقی شهرستان ادب برگزار میکند:
🔻کنسرت #ارکستر_سمفونیک_حافظ به نفع سیلزدگان
▪️«ارکستر سمفونیک حافظ» وابسته به موسسه فرهنگیهنری «شهرستان ادب» در روز پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ از ساعت ۲۱ به روی صحنه میرود. این کنسرت به همت «شهرستان ادب» و با مشارکت مرکز موسیقی حوزه هنری برگزار میشود. #امیرحسین_سمیعی و #حمید_خزاعی دو خوانندهای هستند که ارکستر حافظ را همراهی میکنند. رهبری ارکستر بر عهده #آرمین_تاجبخش و سرنوازنده #علیرضا_دریایی است. #اردشیر_رستمی نیز به دکلمه اشعار میپردازد. این کنسرت در محل تالار اندیشه حوزه هنری واقع در خیابان سمیه اجرا میشود و تمامی عواید حاصل از فروش بلیت به هموطنان سیلزده تقدیم میشود. علاقمندان میتوانند برای خرید بلیت به سایت تیوال مراجعه کنند:
🔗 tiwall.com/s/hafez-orchestra
متن کامل این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10473
☑️ @ShahrestanAdab
🔻دستورالعمل نمایشگاه کتاب رفتن
(پروندۀ #ویژه_نمایشگاه_کتاب سایت شهرستان ادب را با یادداشتی از #مریم_رحیمی_پور بهروز میکنیم. رحیمیپور در این یادداشت برای کسانی که قصد رفتن به نمایشگاه کتاب را دارند، پیشنهادهایی دارد که مطمئناً خواندنشان کمککننده است.)
▪️«... کمتر کسی است که اهل کتاب و کتابخوانی باشد و در نیمۀ اردیبهشتماه تصمیم به رفتن نمایشگاه کتاب نگیرد. نمایشگاه کتاب علاوه بر یک رویداد فرهنگی، یک تفریحگاه بزرگ برای دوستداران فرهنگ و کتاب است؛ این مسئله لزوماً ایرادی ندارد، اما حالا بحث بر سر این است که وقتی یک صبحِ اردیبهشتی از جایمان بلند میشویم و به سمت مصلی تهران میرویم، چه کنیم که از این مدت زمان به بهترین نحو استفاده کنیم؟ چه کنیم وقتی به خانه برگشتیم، احساس نکنیم هیجانزده شدهایم و کتابهایی که لازم نداشتیم را خریدهایم؟ چه کار کنیم که سال بعد کتابخانهمان مملو از کتابهای نخواندۀ نمایشگاه سال قبل نباشد؟ یا چه کار کنیم که با یک نمایشگاه رفتن فقیر نشویم...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10468
☑️ @ShahrestanAdab