🔻داستانهای جنگ | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی
(معرفی پنج رمان ایرانی در حوزه دفاع مقدس در پروندۀ #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس)
▪️«...من یک دهه شصتی هستم. از همان هایی که در بحبوحه جنگ ایران و عراق در خوزستان متولد شدند و همه بچگی شان با مفهوم جنگ گذشت. پدرانی که در خانه نبودند و چند ماه یکبار از جبهه بر می گشتند. سنگرهای خانگی، صدای ضد هوایی، اعلام وضعیت قرمز، شکستن دیوار صوتی شهر توسط هواپیماهای عراقی، صدای آژیر آمبولانس هایی که با سرعت از خیابان های اهواز می گذشتند تا مجروحین عملیات ها را به یکی از بیمارستان ها برسانند، ستونهای دود ناشی از بمباران مناطق مسکونی . میراث جنگ برای بچه های دهه شصت خوزستانی خیلی چیزها بود مثل طپش قلب ، ترس مزمن از هرگونه صدای بلند، مثل آوارگی و.... جنگ تمام شد و ما سعی کردیم زندگی مان را بسازیم اما حقیقت تلخ ماجرا این است که ما میراث دار زخم هایی هستیم که مرگ التیامشان است. جنگ برای خیلی ها تمام شده اما برای ما هیچ وقت تمام نمی شود...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11022
☑️ @ShahrestanAdab
🔻یاحسین
(پرونده #ادبیات_عاشورایی و پرونده تخصصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان سایت شهرستان ادب را با شعری از جناب آقای #علی_باباجانی بهروز میکنیم)
▪️بابای من کوهی است محکم
همقد آقای درخت است
خنداندنش کاری است مشکل
گریاندنش هم سخت سخت است
یک روز دیدم توی مسجد
لرزید دست و شانههایش
با «یاحسین» و «یاحسین»اش
یک دفعه اشکی شد صدایش
غمگین شدم رفتم کنارش
لبخند زد تا که مرا دید
مثل گلی نرم و معطر
روی مرا آرام بوسید
☑️ @ShahrestanAdab
🔻https://www.instagram.com/p/B2uMq8oBY4R/
▪️تصاویری از اولین جلسه کارگاههای دومین دورهٔ تابستانهٔ #مدرسه_رسانه در موسسهٔ #شهرستان_ادب؛
کارگاه ساخت #پادکست با تدریس جناب آقای #وحید_استیری، کارگاه تخصصی #ریویونویسی با تدریس جناب آقای #حسن_صنوبری و کارگاه آموزش نرمافزار #تدوین با تدریس جناب آقای #محمد_حسین_موسوی_تبار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نقد و بررسی داستان «شب سهرابکشان» از #بیژن_نجدی
(مشروح دهمین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره با حضور #مجید_قیصری در #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب)
▪️ «...صحنۀ دعوا و درگیری سیدنقال و مرتضی با نبرد رستم و سهراب، منطبق است؛ زیرا میان دو شخصیت، سوءتفاهم وجود دارد که باعث درگیرشدن آن دو میشود. پردۀ نقالی بهمثابۀ کتاب شاهنامه است و حضور خود فردوسی در داستان، مایۀ شگفتبودن آن شده است.
سهراب درصدد دانستن این مسئله است که آیا رستم، پدر اوست یا نه. درحقیقت در پی فهمیدن موضوعی در گذشته است، اما مرتضی خواهان فهمیدن سرانجام داستان است؛ یعنی فهمیدن چیزی در آینده را طلب میکند. فراروی بعدی نجدی دربارۀ مرگ شخصیت قرینۀ رستم یعنی سیدنقال رخ داده است؛ زیرا او به همراه مرتضی در آتش سوخته و کشته میشود.
در اسطورۀ غربی ادیپوس شهریار اثر سوفوکلس، فرزند، پدر خود و درواقع نمایندۀ سنت را از بین میبرد، اما در اسطورۀ ایرانی شاهنامه، پدر، فرزند خویش را که نمایندۀ تجدد است، میکشد. فراروی تراژدی بیژن نجدی در این است که در آن مرد نقال و بچۀ کرولال که نمایندۀ گذشته و آینده هستند، هردو میمیرند...»
🔗 ادامۀ این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11029
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پروندۀ «شعر پاییزی» در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
▪️پاییز را مردم «فصل شاعرانه» میخوانند و بسیاری از شاعران نیز برای این فصل برگریز شعر سرودهاند. به همین مناسبت و با شروع فصل خزان، پروندهی #شعر_پاییزی سایت شهرستان ادب نیز بازگشایی شد. در این پرونده تاکنون اشعاری پاییزی از مولوی، پروین اعتصامی، شهریار، سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، قیصر امینپور، علیرضا قزوه، میلاد عرفانپور و منتشر شده بود. در پاییز ۹۸ نیز این پرونده با اشعار تازهای بهروز خواهد شد. شما را به خواندن این پروندهی پاییزی دعوت میکنیم:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-شعر-پاییزی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پاییز کوچک من
(بهمناسبت زادروز زندهیاد #حسین_منزوی، پرونده #شعر_پاییزی سایت شهرستان ادب را با شعری پاییزی از ایشان بهروز میکنیم)
▪️پاییز کوچک من،
پاییز کهربایی تبریزیهاست
که با سماع باد
تن را به پیچ و تاب جذبه
تن را به رقص میسپرند
و برگهای گر گرفته
که گاهی با گردباد
مخروط واژگونهای از رنگاند
و گاه ماهیان شتابانی
در آبهای باد
پاییز کوچک من،
وقت بزرگ بارانها
باران، جشن بزرگ آینهها در شهر
باران که نطفه میبندد در ابر
حیرت درختهای آلبالو را میگیرد،
و من غم بزرگ باغچه را
از شادی حقیر گلدانها
زیباتر مییابم.
پاییز کوچک من،
گنجایش هزار بهار،
گنجایش هزار شکفتن دارد
وقتی به باغچه مینگرم
روح عظیم «مولانا» را می بینم
که با قبای افشان
و دفتر کبیرش
زیر درختهای گلابی
قدم میزند
و برگهای خشک
زیر قدمهایش شاعر میشوند
وقتی به باغچه مینگرم
«بودا» حلول میکند
در قامت تمام نیلوفرها
وقتی به باغچه مینگرم
پاییز «نیروانا» ست
پاییز نی زنی است
که سحر سادهی نفسش را
در ذرههای باغ
دمیده است
و می زند
که سرو به رقص آید
پاییز کوچک من
دنیای سازش همه رنگهاست
با یکدیگر
تا من نگاه شیفتهام را
در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسم
خواب کدام رنگ
یا بی رنگی را میبینند
در طیف عارفانهی پاییز؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ناقهی صالح | یادداشتی بر مجموعهداستان #گوساله_سرگردان به قلم #پری_رضوی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«جنگ هنوز ادامه دارد تا وقتی که دختری از فراق پدرش غمگین است. تا وقتی که زنی فقط با خاطراتش زندگی میکند و مردی بخاطر اثرات جنگ باید تا آخر عمر دارو یا مواد استفاده میکند تا معلولیتش را تحمل کند. شاید با دیدن اسمش مجموعه داستان گوسالهی سرگردان نوشتهی مجید قیصری که انتشارات افق چاپ کرده، به راحتی متوجه محتوای کتاب نباشیم و شاید با خواندن یا شنیدن اسم کتاب تداعی معنای قصهی قوم ثمود و حضرت صالح در ذهنمان نقش ببندد. مگر با دیدن اسم نویسنده که بخاطر تجربهاش در عرصهی جنگ اسم خود را در زمره کتابهای ادبیات دفاع مقدس به خوبی رقم زده است. قیصری در این مجموعه خیلی ساده و عریان و بیطرفانه آنچه در جنگ موجود است و زوایای دید آدمها را به جنگ راحت نشان داده است. مخصوص اینکه توانسته با ایجاز به موقع خطهای سفیدی در کتاب جا بگذارد و از خواننده در شکلگیری داستان مشارکت بطلبد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11033
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«وقتی خورشید خوابید» تازهترین رمان مجید اسطیری منتشر شد
▪️#وقتی_خورشید_خوابید عنوان دومین رمان #مجید_اسطیری است که به فاصله کمی از رمان اول او منتشر شدهاست.
رمان «وقتی خورشید خوابید» که هفته گذشته از طرف نشر سوره مهر وارد بازار کتاب شد داستانی جنایی – پلیسی است که در سالهای ابتدایی دهه ۴۰ میگذرد.
اسطیری در رمان «وقتی خورشید خوابید» از ظرفیتهای ژانر جنایی–پلیسی استفاده کرده تا داستانش را در یک بستر روستایی روایت کند. یک بازجوی با سابقه برای بررسی یک پرونده خاص به یک روستای دورافتاده اعزام میشود. دختر یکی از مقامات ارشد ارتش در لباس سپاهی دانش به این روستا رفته و حالا قتلی رخ داده که باید راز آن کشف شود. این رمان از حدود رمان ژانر فراتر میرود و از مناظر مختلف به ماجرای پیچیده این روستا نگاه میکند.
رمان قبلی مجید اسطیری با نام #رمق که سه ماه پیش به همت انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شد در بستر مسابقات فوتبال جام ملت های آسیا در سال ۱۳۴۷ میگذرد. حضور تیم فوتبال اسرائیل در ایران فرصتی برای جوانان انقلابی به وجود آورده تا اعتراضشان به جنایات رژیم اشغالگر قدس را نشان دهند و قهرمان رمان «رمق» یکی از این جوانان است.
همچنین نخستین اثر داستانی اسطیری #تخران نام دارد که مجموعهای از داستانهای کوتاه با رویکردهای اجتماعی و روانشناختی است. تخران سال ۹۲ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
🔗 شما میتوانید از طریق سایت ادب بوک رمان «وقتی خورشید خوابید» را تهیه کنید:
adabbook.com/وقتی-خورشید-خوابید
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای سیدمهدی طباطبایی
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم پدر گرامی دکتر #سیدمهدی_طباطبایی، دار فانی را وداع گفته است.
مؤسسه شهرستان ادب و شاعران همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای طباطبایی و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب میکند.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بدرقه
(پرونده #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب را با شعری از #مهدی_مردانی بهروز میکنیم)
▪️گفتم سر آن شانه گذارم سر خود را
پنهان کنم از چشم تو چشم تر خود را
در بدرقهات خانۀ ما کربوبلا شد
بوسیدمت آنسان که حسین اکبر خود را
تا پر بکشی از دل این خاک به افلاک
بر شانۀ تو دوخته بودم پر خود را...
عشق آمد و آغوش مرا از تو تهی کرد
تا پُر کند از خون دلم سنگر خود را
من سوختم از صبر ولی عشق جلا داد
با خونِ جگرگوشۀ من گوهر خود را
مفقودالاثر باش ولی رسم وفا نیست
پنهان کنی از چشم پدر پیکر خود را
عمریست محرم به محرم نگرانم
شاید سر نیزه بفرستی سر خود را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سفر از سرزمین «خود» | یادداشتی بر رمان #هویت اثر میلان کوندرا
(به قلم #فرشته_اثنی_عشری)
▪️«...در این رمان، #میلان_کوندرا به خواننده نشان میدهد که تغییر هویت و تبدیل به دیگری شدن بیش از آن که به خود فرد آسیب بزند، به محبوبش لطمه میزند و درست به همین خاطر است که از آغاز، ژان مارک از تغییر کردن شانتال وحشت دارد؛ زیرا که او دلباختۀ همان صورتی شده که به او نشان داده شده، به آن جذب شده، اعتماد کرده و رازهای دل گفته است، نه آن صدها صورتی که درون شانتال نهفته و بالقوه در او زیست میکنند. چه بسا که صورتهای نهفته، دافعههای بیشماری هم برای ژان مارک داشته باشند. چنانچه که در داستان وقتی ژان مارک از زبان خواهر شوهر سابق شانتال میفهمد که او در زندگی پیشینش چطور رفتار میکرده، چندشش میشود...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11038
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«از خط مقدم تا قلب تهران» | گفتگوی ویژۀ شهرستان ادب با مجید قیصری
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...من تحقیقی بسیار مفصل دربارۀ دوره سیوچهار روزۀ سقوط خرمشهر انجام دادم. قصه از شهریور ۵۹ شروع میشود. فیشبرداری کردم و یکنقشۀ کالک از کوچههای خرمشهر و پل و مسجد جامع و کتابخانه را در اتاقم کشیده بودم. جزئیات نهرهای مختلف و پادگان دژ و جادۀ آبادان و جادۀ خرمشهر را هم ترسیم کرده بودم. حدود ۲۰۰ صفحه نوشته و فصلبندی کرده بودم. یکمرتبه به خاطرهای برخورد کردم. این که یکی از فرماندهان ارتش در اوایل جنگ، بدون امریه و گرفتن دستور و با هدف کمک به مردم عادی، به خرمشهر میرود و با نیروهای عراقی مقابله میکند؛ تا این که از سوی ارتش به دلیل ترککردن پستش و اقدام خودسرانۀ خود احضاریهای دریافت میکند، اما این فرمانده و تکاور در نهایت غیرتمندی به اسارت گرفته میشود. خواندن این خاطره و غیرتمندی مردمان روزگار جنگ که حتی از پست و مقام خود گذشتند، مرا بسیار تکان داد. این قصۀ ضیافت به صرف گلوله است که سپس از اسارت برگشته و درصدد است دوباره مردم را در خانهاش جمع کند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11027
☑️ @ShahrestanAdab
🔻چه کِیفی دارد!
(پرونده #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #نامت_را_بگذار_وسط_این_شعر سروده #محمدرضا_شرفی_خبوشان بهروز میکنیم)
▪️از تارهای خاکی
از پودهای خاکی
از روی جیب سینهات
از قرآن کوچک و
از لابهلای «لاتحسبّن الّذين قَتلوا...»
از «فی سیبل الله»
از «امواتا»
از زیر پیراهنِ سفید و
از بوی تشت و بند رخت حیاط بیبی
از بوی صابون تنت
گذشتم.
«بَل احياءُ» شدم و
آمدم
از پوستت
از زیر دندهات توی قلبت نشستم.
صدای «عند ربّهم یرزقون» میآمد.
ماندم
و همچنان و هنوز
گوش میدهم.
راستش، چه کیفی دارد
گلولهی تو شدن!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در شهریورماه ۱۳۹۸ در حوزههای مختلفِ شعر و داستان به ترتیب میزان بازدید از این قرارند:
▪️یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر رمان #پس_از_بیست_سال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10923
▪️نینامه | بازخوانی شعر عاشورایی #قیصر_امین_پور
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10985
▪️آقای خوب ما | معرفی کتابهای عاشورایی برای کودکان و نوجوانان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10968
▪️شعر متأثر از جهان بینی شاعر است | گزارش روز چهارم اردوی #آفتابگردان_ها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10943
▪️کنار علقمه | شعری از #حسین_دارند برای «حضرت ابالفضل»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10996
▪️«وداع با علی اکبر» به روایتِ #سیدمهدی_شجاعی» | از کتاب #پدر_عشق_و_پسر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10994
▪️کربلاست | شعری از #مریم_سقلاطونی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10966
▪️نماهنگ #قاب_آه ویژه محرم منتشر شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10986
▪️بزم ضیافت | شعری عاشورایی از حجتالاسلام #نیر_تبریزی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10969
▪️مروری بر ۱۲ ترانۀ ماندگار از #محمدعلی_بهمنی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10486
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«رضایتنامه» به روایتِ #محمد_رودگر | از کتاب #دیلمزاد
(سیامین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب)
▪️«او همچنان بر این عقیده بود که یک فرزند شهید را باید از همه گونه خطر احتمالی، دور نگه داشت:
- تا رضایتنامه نیاری، از جبهه خبری نیست!
چند روز بعد، خبر آورد که باید به یک اردوگاه آموزشی در کردستان اعزام شویم. دادِ همه بلند شد که مگر ما آموزش ندیدهایم و... . حاجی توضیح داد که این آموزش، حسابش از قبلیها جداست؛ مخصوص نفوذیها و خطشکنها و تکاورهاست. روز اعزام را هم مشخص کرد.
رفتم خانه و افتادم به دست و پای مادرم. هرچه عز و جز کردم، به خرجش نرفت...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11042
#ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس
☑️ @ShahrestanAdab
🔻موج بیستوچندساله
(پرونده #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #پرچم_صلح سروده #شهریار_شفیعی بهروز میکنیم:)
▪️سیم خاطرهها که اتصالی پیدا کند
فرش هم میتواند صندلی برقی باشد
شوکی که توی سرت میافتد
میآید
میآید
میرسد به انگشتت
همان که روزی
ماشه را اشاره میکرد
تو هنوز هم سربازی
سرباز گردان ۵۰۷ سوسنگرد
که بعد از نیمهشب
میان نیزارها
روی جعبۀ مهمات
برای شناسایی ایستادهای
رادیو را که باز میکنم
این موج بیستوچندساله رهایت نمیکند
این جا صدای جمهوری اسلامی ایران
میگوید:
هذيانها هر روز مغز مردی را میخورند
میگوید:
صدای جغد تنها عامل ترس مردان میانسال است
میگوید: بیکلاههای دیروز
سرشان بیکلاه نمانده است
میگوید:
جعبهها پر از غنیمت شده
نیزارها بزرگراه
برگرد پدر
تو شناسایی شدی!
🔗 میتوانید این کتاب را از فروشگاه اینترنتی ادببوک تهیه نمایید:
adabbook.com/پرچم-صلح
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترینهای تابستان ۱۳۹۸ سایت شهرستان ادب
▪️با پایان دومین فصل از سال ۱۳۹۸ و در تازهترین مطلب پروندۀ #سالنامه_شهرستان_ادب، کارنامۀ این فصل را مرور میکنیم و پربینندهترینهای تابستان ۱۳۹۸ سایت شهرستان ادب را با شما مخاطبان عزیز در میان میگذاریم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در تیر، مرداد و شهریور ۱۳۹۸ در سه حوزۀ «خبرها»، «یادداشتها» و «شعرها» و به ترتیب میزان بازدید هر بخش به شرح زیر است:
🔹پربازدیدترین خبرها و گزارشها :
🔸 #تحریر_دیوانگی در هشتمین #میز_نقد بررسی خواهد شد
shahrestanadab.com/Content/ID/10736
🔸 نتایج نظرسنجی ۵ کتاب برتر #ادبیات_کودک_و_نوجوان ایران در این چهل سال
shahrestanadab.com/Content/ID/10756
🔸 نماهنگ #اجازه_سفر منتشر شد
shahrestanadab.com/Content/ID/10776
🔸 #پس_از_بیست_سال رمانی از شهرستان ادب، نامزد جایزه قلم زرین شد
shahrestanadab.com/Content/ID/10713
🔸 کارگاه آموزش #درباره_داستان_کودک با تدریس #کلر_ژوبرت
shahrestanadab.com/Content/ID/10880
🔸 مشروح جلسۀ نقد #گور_سفید اثر #مجید_قیصری در #عصر_اثر
shahrestanadab.com/Content/ID/10719
🔸 چرا چهاردهم تیرماه «روز قلم» نامگذاری شده است؟
shahrestanadab.com/Content/ID/10731
🔸 برگۀ مأموریت | معرفی رمان #وریا اثر #سیده_زهرا_محمدی
shahrestanadab.com/Content/ID/10796
🔸 گزارش تصویری دهمین نشست عصر اثر: نقد و بررسی رمان #سایه_های_باغ_ملی
shahrestanadab.com/Content/ID/10840
🔸 #خواب_پلنگ رمانی از انتشارات شهرستان ادب نامزد جایزه قلم زرین شد
shahrestanadab.com/Content/ID/10706
🔹 پربازدیدترین یادداشتها و مقالات:
🔸 از کفر من تا دین تو | یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر #وضعیت_بی_عاری
shahrestanadab.com/Content/ID/10671
🔸 سیمای #امام_رضا علیهالسلام در آیینه شعر کهن فارسی و عرب | یادداشتی از #الهه_عزیزی_فرد
shahrestanadab.com/Content/ID/10768
🔸 نگاهی به مهمترین کتابهای #ارنست_همینگوی | یادداشتی از #فاطمه_فهیمی
shahrestanadab.com/Content/ID/10716
🔸 معرفی کتابهای کودک و نوجوان با موضوع حجاب | یادداشتی از سیدهزهرا محمدی
shahrestanadab.com/Content/ID/10767
🔸 چرا پیرمرد و دریای همینگوی نوبل گرفت؟ | یادداشتی از #سعید_داودی
shahrestanadab.com/Content/ID/10802
🔸 شاعرِ اکنون | یادداشتی #پژمان_سرلک بر کتاب #دعوتنامه
shahrestanadab.com/Content/ID/10775
🔸 تجربۀ کارگاه داستانِ مجید قیصری
shahrestanadab.com/Content/ID/10801
🔸 دخترانِ قهرمان | یادداشتی از #مریم_رحیمی_پور به مناسبت روز دختر
shahrestanadab.com/Content/ID/10720
🔸 سیری بر ماندگارترین ترانههای #هوشنگ_ابتهاج | یادداشتی از #صابره_سادات_موسوی
shahrestanadab.com/Content/ID/10539
🔸 در دهۀ کرامت برای فرزندانمان چه کتابهای بخوانیم؟ | یادداشتی از #مرضیه_حق_خواه
shahrestanadab.com/Content/ID/10709
🔹پربازدیدترین شعرها و داستانها :
🔸 عاشقانهای برای همسرم | اشعار عاشقانه شاعران معاصر برای همسرانشان
shahrestanadab.com/Content/ID/10741
🔸 آخرین ایستگاه | شعری از #شهریار_شفیعی
shahrestanadab.com/Content/ID/10766
🔸 آفتاب عشق | شعری از #نصرالله_مردانی
shahrestanadab.com/Content/ID/10773
🔸 #یادگاری_ها | شعرخوانی زندهیاد #مرتضی_حنیفی
shahrestanadab.com/Content/ID/10748
🔸 بیخضر در خرابات | داستان کوتاهی از #مجید_اسطیری
shahrestanadab.com/Content/ID/10737
🔸 نینامه | شعر عاشورایی معروف زندهیاد #قیصر_امین_پور
shahrestanadab.com/Content/ID/10985
🔸 شهکربلا | غزلی عاشورایی از زندهیاد #حسین_آهی
shahrestanadab.com/Content/ID/10849
🔸 سهم آینهها | شعری از #حسن_دلبری در حالوهوای مشهدالرضا
shahrestanadab.com/Content/ID/10825
🔸 کودک یتیم | پنج شعر سپید از زندهیاد مرتضی حنیفی
shahrestanadab.com/Content/ID/10747
🔸 «یادگاریها» | شعرخوانی و ماجرای شعر امام رضایی #محمدعلی_بهمنی
shahrestanadab.com/Content/ID/10771
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مادر غمت مباد
(پرونده #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب را با شعری از #محمدرضا_عبدالملکیان بهروز میکنیم)
▪️مادر، سلام
خانهات آبادان
گفتم که خانهات؟
در نامهی تو خواندم و دانستم
بیداد زخم ظالم موشک
سقف گلین خانهی ما را
به خاک ریخت
مادر غمت مباد
که پاهای ما به پاست
دست تو، دست من
دست هزار من
میسازد و دوباره میآغازد
هر آنچه را که تیر فتنه میاندازد
گفتی:
«آن شب که موشک آمد و ویران کرد»
«مریم به خواب بود»
«فردا فقط عروسک خونینش»
«بر جای مانده بود»
«یک هفته بعد نیز
یک پیرمرد
دست به خون نشستهی مریم را
از قلب سبز باغچهی سرخ خانهاش
در لا به لای گریهی گلها جست»
«مظلوم کوچکم
اینگونه در شقاوت ظلمی بزرگ
سوخت»
مادر غمت مباد که تاریخ جنگ ما
با خون پاک و روشن مریم
نوشته خواهد شد
با دل، نگاه کن
تاریخِ پُر تلالو مظلومان
سرشار از شکفتن مریمهاست
این نامه را
از جبههی جنوب
از سرزمین زخمی خوزستان
با خون پاک و روشن مریم
با خون پر تلاطم کارون
با خون کرخه مینویسم و میگویم:
مادر غمت مباد
اینجا حضور روشن ایثار
جاریتر از تلاطم کارون است
مادر، اینجا ستارهها همه روشن
اینجا ستارهها همه نزدیک
در یک شب حماسه و حمله
بر بام خاکریز
گرمای یک ستارهی قرمز را
من با دو دست خویش چشیدم
دیروز
در هُرم آفتاب و آتش جبهه
یک زن به سن و سال تو را دیدم
گفتم: سلام مادر
چرخی زد و به شوق نگاهم کرد
در التهاب گونهی او
قد کشید اشک
گفتا: «شهید شد»
«با کرخه نور تا دل دریا رفت»
«مثل صدای اوست، صدایت»
«او پارهای ز پیکر من بود»
«نه
من پارهای ز پیکر او بودم»
مادر
این نامه یک اشارت کوتاه
از سرزمین نور و نخل و پرنده است
از سرزمین زخمی خوزستان
از سرزمین راز شهادت
از سرزمین فرصت پرواز
اینجا، فرصت برای نوشتن زیاد نیست
خشم تفنگ منتظر پنجهی من است
مادر
چشم انتظار باش
خداحافظ
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره بیست و هشتم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️این هفته در بیست و هشتمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از درگذشت دو نویسنده برجسته کشورمان، موج حمایت از نویسنده پاکستانی ضداسراییلی، کتاب شعر یک هنرمند علیه ترامپ، اعتراض نویسنده گونه وحشت به ناشران ایرانی و انتشار کتابی تازه از سیدحسن حسینی درباره بیدل. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، فارس، ایسنا، گاردین، اکتوالیته، پابلیشرز ویکلی و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11046
☑️ @ShahrestanAdab