eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
304 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نویسنده‌ای با تنوع روایت‌ها (کتاب‌شناسی «هادی حکیمیان» در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«...او سبک خاص خودش را دارد. هرچند در نوشتن داستان برای نوجوانان از روایت خطی و طبعاً نثر ساده استفاده می‌کند و معمولاً شخصیت‌های ثابتی دارد که کاملاً معمولی هستند، ولی دست روزگار آن‌ها را به جاهایی می‌کشد که ماجرایی مهم از یک مقطع تاریخی در حال وقوع است. داستان‌های بزرگ‌سالانه‌اش از تنوع روایی بیشتری برخوردار است. راوی در طول زمان، آزادانه حرکت می‌کند و نثری دارد که اگر در یزد باشد، با لهجۀ محلی آمیخته است. مکان‌ها، اشیاء، لهجه‌ها و نام‌ها در قصه‌هایش پررنگ‌اند و اغلب نویسنده‌ای است که آن دور و برها دارد با وسواسی نسبت به تاریخ، خود را سرگرم می‌کند...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11517 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از زبان تاریخ (یادداشت #علیرضا_سمیعی بر رمان #برج_قحطی در پرونده‌پرترۀ #هادی_حکیمیان) ▪️«رمان "برج قحطی" عبارت است از حملۀ مؤثر ارتش تاریخ و قصه‌های بومی به قلم نویسنده‌ای نسبتاٌ جوان. هرجا قصه می‌رود، تاریخ نه با هیمنۀ دانایی، بلکه با بذله‌گویی و ریزبینی جلو می‌افتد و قصه‌های کوچک و شنیدنی افواهی همه‌جا موج می‌زنند. رمان در شهر یزد می‌گذرد، جایی که در بسیاری از خیابان‌هایش می‌توانی به چشم‌انداز نگاه کنی و حس کسی را داشته باشی که دارد کارت پستالی با طرحی تاریخی می‌بیند. در سراسر کتاب، روایت‌های جزئی تاریخی و قصه‌هایی که مردم از این و آن و این‌جا و آن‌جا دارند، به نحو تفکیک‌ناپذیری در هم ادغام شده‌اند. این قصه‌ها، داستان‌های عامیانۀ پندآموز نیستند؛ در عوض ماجراهایی هستند واقعی، جان‌سوز و گاهی دل‌خراش که حالا دیگر سرگرم‌کننده‌اند و هر مادربزرگی، یک‌ـ‌دو جین از آن‌ها را دارد...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11360 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻رخِ تو (شعری از کتاب #به_خط_روشن_عشق سرودۀ زنده‌یاد استاد #محمد_قهرمان) ▪️رخ تو پیش نظر داشتیم و دم نزدیم صفای خاطرِ آیینه را به هم نزدیم به دوشِ بیخودی از کوچه‌ات گذر کردیم به پای خویش درین بوستان قدم نزدیم در این بساط، گرت نقش خوش نشست، بخند که ما ز طالعِ بد، غیرِ نقشِ کم نزدیم کدام روز درین شعله‌زار، همچو شرار ز بی‌وجودیِ خود خنده بر عدم نزدیم؟ به اعتقاد چو از بت‌پرست کم بودیم چه جای سنگ، که گُل نیز بر صنم نزدیم بیان شوق اگر از قلم نمی‌آمد به دستِ آه، چرا نامه‌ای رقم نزدیم قلم ز شکوه‌طرازی به شُکر گرداندیم به لوحِ خاطرِ احباب، نقشِ غم نزدیم اگرچه دخلِ کم ما وفا نکرد به خرج زدیم مُهر به لب، دَم ز بیش و کم نزدیم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بوف ایرانی کور است و شبیه غربیان (یادداشتی از #محمدقائم_خانی بر #بوف_کور در زادروز #صادق_هدایت) ▪️«...از فرم که شروع بکنیم، باید اهمیت بسیار زیادی برای نحوۀ روایت آن به‌عنوان اثری در تقابل با رئالیسم قائل شد. بوف کور از واقعیت فاصله نمی‌گیرد، بلکه به جنگ فهم واقعیت می‌رود. بوف کور از امر انتزاعی شروع می‌کند و در جنگی علیه واقعیت به همان هم ختم می‌کند. روایت و قصه نزد ما و در پیشینۀ ادبی ما، حتماً باید با امر انتزاعی نسبتی داشته باشد. رئالیسم محض هیچ‌جذابیتی برای ما ندارد. هدایت در بوف کور، نه که از واقعیت فاصله بگیرد، همۀ انرژی خویش را بر روایت نمادها متمرکز می‌کند تا اثری از واقعیت در داستان نماند. نویسنده با واقعیت مبارزه می‌کند تا از همان ابتدا، یکی از مهم‌ترین رمان‌های فارسی، صرفاً به واکاوی تصاویر ذهنی بپردازد. این است که چنین روایتی، با زیبایی‌شناسی ملت ایران هم‌خوان می‌شود و به قصه‌های انتزاعی ادبیات ایران می‌پیوندد. از آن طرف با سوررئالیسم و سمبولیسم قرابتی پیدا می‌کند که در فرانسه مد روز بود و به کام روشن‌فکران ایرانی هم خوش نشست. پس دقت در فرم، نشان‌مان داد که بوف کور هم قرابت خاصی با بخشی از سنت روایی ما دارد و هم خویشاوند برخی آثار مدرن است...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11524 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بینا شعر (یادداشتی بر کتاب #از_پیله_تا_پروانگی سرودۀ #محمدرضا_روزبه به قلم #مرضیه_رحیمی) ▪️«مُهر "نیمایی"‌بودن بر پیشانی این دفتر، ما را بر آن می‌دارد که در جستجوی دوری یا نزدیکی این شعرها، از مرکز شعر نیما و نیز فاصلۀ زیبایی‌شناختی‌شان از شعر او باشیم. "کیرکه گارد" می‌گوید: "آن کس که می‌خواهد کاری کارستان کند، نخست باید پدری برای خود بیافریند". محمدرضا روزبه در این مجموعه با شناخت و آگاهی از ادبیات دیروز و امروز و در پیوند‌زدن شعر خود با نیما ـ‌پدر شعر نو‌ـ معاصریت خود را به اثبات رسانده و با فرم و ساختاری منسجم توانسته است کارِ کارستان خود را از پیله تا پروانگی به‌خوبی به سرانجام برساند. یکی از وجوه اشتراک شعرهای روزبه با اشعار نیما، نمادگرایی یا سمبولیسم است مانند شعر دوزیستان (ص ۱۲). حتی در آغاز این شعر اشاره شده است که سخنی از "آرتور رمبو" شاعر سمبولیست فرانسوی، مایه و مضمون این سروده را شکل داده است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11528 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻تجلّی (شعری از کتاب #هیاهو سرودۀ #محمدمهدی_خانمحمدی) ▪️تویی پیداتر از پیدا نمی‌یابیم پیدا را که ما مانند ماهی‌ها نمی‌بینیم دریا را نشانت می‌دهد جنگل، بیابان، رود، کوهستان گمانم یک نفر آیینه‌کاری کرده دنیا را نسیمی می‌وزد وقت اذان از دورهای دور به آرامی نوازش می‌کند پلک سحرها را تجلّی می‌کند حتی همین بیدِ حیاطِ ما اگر من هم بلد باشم تکلّم‌های موسی را تویی روشن‌ترین مضمونِ بکرِ دفترِ هستی ولی از زودیابی‌ها نفهمیدیم معنا را ☑️ @ShahrestanAdab
🔻روستا، مرکز جهان (یادداشت #محمدهادی_عبدالوهاب بر رمان نوجوان #باغ_خرمالو در پرونده‌پرترۀ #هادی_حکیمیان) ▪️«..."هادی حکیمیان" مسیر سختی را در پیش گرفته است. او در این وانفسا، پا بر تیغ گذاشته و جسارتش را در نگارش رمان نوجوان به رخ کشیده است. اما به پشتوانۀ چه سرمایه‌ای؟ سرمایۀ حکیمیان برای وارد شدن به دنیای شورانگیز نوجوانی، تجربۀ زیسته‌اش در روستاست. آسمان آبی و شب‌های پرستارۀ روستا، خانه‌های خشتی و کوتاهش، صدای گلۀ چهارپایان و دستۀ پرندگانش و یک‌رنگی و بی‌ریایی مردمانش، پای نویسندۀ‌ "باغ خرمالو" را در انتخاب مسیرش محکم کرده است. "روستا"، برای حکیمیان، مانند "دهات" برای نویسندگان شهرنشین نیست. او، روستا را نه یک جای پرت و گنگ و دورافتاده، بلکه مرکز ثقل اثرش قرار داده است. نقطه‌ای که رمان و شخصیت‌ها و حوادث از آن قوت می‌گیرند و به جان مخاطب می‌نشینند. انتخاب روستا به چند دلیل فرمی و محتوایی، بسیار هوشمندانه است...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11218 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻ما نسبت به پیچ‌های مهم تاریخی کشورمان بی‌توجهیم (#هادی_حکیمیان در گفتگو پیرامون رمان #باغ_خرمالو) ▪️«...بنیان‌های جامعۀ امروز ما در سال‌ها و حتی قرون گذشته پی‌ریزی شده، پس طبیعی است که نسبت به دوره‌های تاریخی و همین‌طور رجال تأثیرگذار آن‌دوران نمی‌توان بی‌تفاوت بود. در جریان مدرن‌سازی کشور، ناصرالدین شاه و بعدها رضاشاه از شخصیت‌های اصلی هستند، هرچند که انتقاداتی هم نسبت به آن‌ها داشته باشیم. پس نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. البته برای نوجوان امروزی، اجباری نیست که رمان تاریخی مطالعه کند، می‌تواند از ژانرهای علمی‌ـ‌تخیلی و... بخواند یا اصلاً کتاب نخواند. ما که نمی‌توانیم کسی را مجبور کنیم، اما به‌نظرم وجود رمان با محوریت برخی رجال و شخصیت‌های تاریخی ضروری است تا در صورت لزوم به افراد علاقه‌مند پیشنهاد شود...» 🔗 متن کامل این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11468 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شاهد میقات (شعری از #آیت_الله_غروی_اصفهانی به مناسبت شهادت #امام_هادی علیه‌السلام) ▪️فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی كه هر كجا رود افتد به دام صیادی به دانه‌ای دُّر یكدانه می‌دهد برباد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر مدار از همه عالم امید امدادی مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود ملاذ حاضر و بادی علیّ‌‌الهادی محیط كون و مكان نقطه بصیر وجود مدار عالم امكان مجرّد و مادی شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی» تو شمع جمع شبستان مُلك ایجادی صحیفه ملكوتیّ و نسخه لاهوت ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی مقام باطن ذات تو قاب قوسین است به ظاهر ارچه در این خاكدان اجسادی كشیدی از متوكل شدائدی كه به دهر ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی گهی به بركه درندگان گهی زندان گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی تو شاه یكّه سواران دشت توحیدی اگر پیاده روان در ركاب الحادی ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت كه بر طریقه آباء و رسم اجدادی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای علیرضا نعمت‌اللهی ▪️متاسفانه با خبر شدیم آقای عزیز، _دوست و همکارمان در موسسه شهرستان ادب_ بر اثر سانحه سوگوار درگذشت سه‌تن از خواهرزاده‌های خود شده‌است. موسسه شهرستان ادب و همکاران ایشان در این موسسه، این مصیبت را به ایشان صمیمانه تسلیت می‌گویند. دعاگوییم این عزیزان درگذشته بهره‌مند از مهربانی و فضل خداوند بخشنده مهربان باشند. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نکاتی درباره کارگاه شعر #آفتابگردان_ها (یادداشتی از استاد #محمدکاظم_کاظمی) ▪️«همه محصولاتی که ما در ویترین مغازه‌ها می‌بینیم، از کارگاه‌های تولید بدرآمده‌اند، کارگاه‌هایی که خود متکی به آموزش و تجربه‌اند. شعر نیز چنین است. شب شعرها، جشنواره‌ها، مسابقه‌ها و آثار مکتوب، ویترین ارائۀ شعرند. ولی شعر در کارگاه ذوق و مهارت شاعر پرورده می‌شود و آن ذوق و مهارت نیز بخشی فطری و بخش مهمی، اکتسابی است. این بیت ایرج‌میرزا را ما همه شنیده‌ایم که "شاعری طبع روان می‌خواهد / نه مبانی، نه بیان می‌خواهد". بله اگر فقط "شاعری" هدف باشد، همان طبع روان هم کافی است؛ اما حقیقت این است که ما در برابر هر شاعر خوب در زبان فارسی حدود یکصد شاعر ضعیف داریم، کسانی که نه نامشان بر جای مانده است و نه آثارشان. این‌ها کسانی بوده‌اند که فقط طبع روان داشته‌اند. بله، شاعر بوده‌اند اما شاعر خوب بودن مهم است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11534 ☑️ @ShahrestanAdab
📸 یک عکس یادگاری از سال گذشته در چنین روزی 🔸اردوی دوم هفتمین دوره آموزشی #آفتابگردان_ها، ویژه آقایان | قم - اسفندماه ۱۳۹۷ | 🔗 برای دیدن تصاویر بیشتر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: shahrestanadab.com/Content/ID/10209 #عکس_یادگاری_شهرستان_ادبی_ها ☑️ @ShahrestanAdab