گمنامی به تو نمی آید
به تویی که مثل ستاره
در آسمان میدرخشی..💫
و بر دلها حکومت داری
گمنام واقعی ماییم،
که در این وانفسای دنیا
خودمان را گم کردیم😔
#شهید_گمنام_شاهرخ_ضرغام
شادی روحش صلوات 🌷🌱
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری مراسم روضه حضرت زهرا (س) درمنزل شهید عبدالمهدی مغفوری
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پاے_درس_ولایت🌿
مقاممعظمرهبرۍ:
مهمترین کار شهید سلیمانے احیاء مقاومت
درمقابل نفوذ جبهہ استکبار است. ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
#شهید_قاسم_سلیمانی
#جان_فدا
هدایت شده از شهیدشاهرخضرغاموشهیدعبدالمهدیمغفوری
بسم رب المهدی عج
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی
میوه وقتی می رسه باغبان باید بچیندش
میوه ی رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته ....
شهیدشاهرخضرغاموشهیدعبدالمهدیمغفوری
سلام ورحمت
روضه ی منزل شهیدمغفوری که بانی روضه شما عزیزان بودیدبه همراه ذکر توسل و روضه توسط خادم عزیزمون برگذار شد در آخر مجلس روضه پذیری از نذورات شما عزیزان شام داده شد
ان شاالله تک تک شما عزیزان حاجت روا باشید وعاقبت بخیر🤲
محمد..!♥️
زندگی ڪُن براے مهدیﷻ
درس بخوان براے مهدیﷻ
ورزش ڪُن براے مهدیﷻ
محمد..!♥️
من تُ رو از خدا براے خودم نخواستم
تُ رو از خدا خواستم براے مهدی(عج)..
#شهید_حمیدر_ضا_اسداللهی
♦️شهیدیکهبرایآبنامه مینوشت♦️
●#شهید_یوسف_قربانی
محل تولد : زنجان
تاریخ تولد : ۱۳۴۵
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای۵
منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری
شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد
۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد
در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد
برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد...
زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟
او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجالله
نامه برای آب...
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم ، کسی را ندارم که
بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروههایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم .
تا ابد مدیون شهداء هستیم❤