eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
2.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
32 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 💢 🌱بدنـش بسیار قـوی بود ، سال 1350 در مسابقات قهرمانی کشور در فوق‌سنگین جوانان بسیار خوش درخشید و بیشتر مسابقه‌ها را با ضربه فنی به پیروزی رساند. قدرت بدنی، قد بلند، دستانِ کشیده و استفاده صحیح از فنون باعث شد که به مقام قهرمـانی دست پیدا ڪند. سپس در مسابقات ڪشتی آزاد هم شرکت کرد و توانست به نایب‌قهرمانی تهران دست یابد. 🌴سال 1355 آخرین سال حضور او در مسابقات ڪشتی بود. و در آن سال به همراه آقای سلیمانی برای سنگین وزن، به اردوی تیم ملی دعوت شدنـد. امـا اینها همه‌ی ماجـرا نبود. قدرت بدنی ،شجاعت ، نبود راهنما، رفقـای نا اهل و... همه دست به دست هم داد. انسانی بوجود آمد ڪه ڪسی جلـودارش نبـود هر شب ڪابـاره ، دعوا ، چاقوکشی و... اما عشـق به امام‌خمینی (ره) زندگی او را تغییر داد. 🍃وقتی از گذشته زندگـی خودش حرف می زد داستان حُر را بازگو می‌کرد خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُـر قبل از همه به مـیدان ڪربلا رفت و به شهـادت رسیـد ، من هم باید جزء اولین هـا باشم. 💐در همان روز هـای اول جنـگ از همه جلوتر پا به عرصـه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان "برای سرش جایزه تعیین کردند" آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسید. رفت و رفت آنقدر رفت تا با ملائڪ همراه شد و پـــروازی داشت تا بی‌نهایت، ڪسی دیگر او را ندید ؛ حتی پیکرش پیدا نشد. می‌گویند مفقودالاثر ، امّا نه ، او از خدا خواسته بود همه گذشته‌اش را پاک کند. هیچ چیزی از او نماند نه اسم ، نه شهرت، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر، خدا هم دعایش را مستجاب کرد. 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زندگی او، ماجرای حُر در کربلا را تداعی می کند فرمانـ ـدهان بزرگی در گروه کوچک شاهرخ تربیت شدند. آن ها درس ایمان و شجاعت را از شاهرخ گرفتند. وجود سرداری مانند شاهرخ در روزهای اول جنـ ـگ نعمتی بود برای فرمانـ ـدهان. دو ماه از جـ نگ گذشته بود ، شاهرخ خیلی تغییر کرده بود ، کم حرف میزد نماز جماعت و اول وقت او ترک نمی شد. در دعای کمیل و دعای توسل با صدای بلند گریه می کرد. از سادات گروهش خواسته بود برای او دعا کنند که شـ ـهید شود. خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شـ هادت رسید، من هم باید جزء اولین ها باشم. در همان روز های اول جنـ گ از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت.   ! https://eitaa.com/shahrokhmahdi