✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨
.
بسم الله
.
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (13) 🌺
.
#سال_پنجاه_و_هفت ۱
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
.
.
اوايل سال پنجاه و هفت بود که #شاهرخ به #کاباره ميامی رفت. جایی بسيار بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلی. شهروز جهود گفته بود: اينجا بايد ساکت و آرام باشه. چون من مهمان های خارجی دارم. برای همين هم روزی سيصد تومن بهت میدم.
در آن ايام آوازه شهرت شاهرخ تقريباً در همه محله های شرق تهران و بين اکثر #گنده_لات های آنجا پخش شده بود. من ديده بودم، چند نفر از کسانی که برای خودشان دار و دسته ای داشتند، چطور به شاهرخ احترام می گذاشتند و از او حساب می بردند.
در يکی از دعواها شاهرخ به تنهایی اصغرِ ننه ليلا به همراه دار و دسته اش را زده بود. آنها هم با نامردی از پشت به او چاقو زده بودند. شاهرخ در آن ايام هر کاری که می خواست می کرد و کسی جلودارش نبود.
عصر يکی از روزها شخصی وارد #کاباره_ميامی شد و سراغ شاهرخ را گرفت. گارسون ميز ما را نشان داد. آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست. بعد از کمی صحبت های معمول، گفت: من يک کار کوچک از شما می خوام و در مقابل پول خوبی پرداخت می کنم!
بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت: اين آدرس هتل جهان است. اين هم مشخصات اتاق مورد نظر، شما امشب توی اين اتاق بايد #بهروز_وثوقی رو با چاقو بزنيد!!
چشمان شاهرخ يکدفعه گرد شد و با تعجب گفت: آدم بُکشم؟! نه آقا اشتباه گرفتی!
آن مرد ادامه داد: نه، فقط مجروحش کنيد. اين يه دعوای ناموسيه، فقط می خوام خط و نشون براش بکشيم. بعد دستش را داخل کيف بُرد و سه تا دسته اسکناس صد تومانی روی ميز گذاشت و گفت: اين پيش پرداخته، اگه موفق شديد دو برابرش رو می دم. در ضمن اگه احتياج بود،#حبيب_دولابی و دار و دسته اش هم هستن.
شاهرخ پرسيد: شما از طرف کی هستين، اين پول رو کی داده؟!
اما آن آقا جواب درستي نداد. شب با احتياط کامل رفتيم هتل جهان، يک روز هم در آن حوالی معطل شديم.
اما بهروز وثوقی عصر روز قبل از #ايران خارج شده بود.
.
.
.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد..
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
.
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
.
✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨
.
بسم الله
.
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (14) 🌺
.
#سال_پنجاه_و_هفت 2
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
.
.
#ناصر_کاسه_بشقابی، #اصغر_ننه_ليلا،#حسين_وحدت، #حبيب_دولابی (همه اين افراد به جرم همکاری با ساواک و کشتار مردم، بعد از انقلاب اعدام شدند) و چند تا ديگه از #گنده_لات های شرق و جنوب شرق تهران دعوت شده بودند، #شاهرخ هم بود. هر کدام از اينها با چند تا از نوچه هاشون آمده بود. من هم همراه شاهرخ بودم.
جلسه که شروع شد نماينده #ساواک #تهران گفت: چند روزی هست که در تهران شاهد اعتصاب و تظاهرات هستيم. خواهش ما از شما و آدم هاتون اينه که ما رو کمک کنيد. توی تظاهرات ها شما جلوی مردم رو بگيريد، مردم رو بزنيد. ما هم از شما همه گونه حمايت می کنيم.
پول به اندازه کافی در اختيار شما خواهيم گذاشت. جوايز خوبی هم از طرف اعلی حضرت به شما تقديم خواهد شد.
جلسه که تمام شد، همه از تعداد نوچه ها و آدم هاشون می گفتن و پول می گرفتن، اما شاهرخ گفت: بايد فکر کنم، بعداً خبر می دم.
بعد هم به من گفت: الان اوايل #محرمِ، مردم #عزادار_امام_حسين(ع) هستند. من بعد از #عاشورا خبر میدم.
.
.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
.
#پی_نوشت (علت تکراری بودن عکس: شاهرخ این داستان، همان شاهرخی است که در کاباره بود و قصد چاقوکشی داشت)
.
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران.
کانال رسمی شهید #شاهرخ_ضرغام:
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
. ✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨ . بسم الله . 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (13) 🌺 .#ظاهر_و_باطن 2 #رگ_غ
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (14) 🌺
.#سال_پنجاه_و_هفت ۱
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
.اوايل سال پنجاه و هفت بود که #شاهرخ به #کاباره ميامی رفت. جایی بسيار بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلی. شهروز جهود گفته بود: اينجا بايد ساکت و آرام باشه. چون من مهمان های خارجی دارم. برای همين هم روزی سيصد تومن بهت میدم.در آن ايام آوازه شهرت شاهرخ تقريباً در همه محله های شرق تهران و بين اکثر #گنده_لات های آنجا پخش شده بود. من ديده بودم، چند نفر از کسانی که برای خودشان دار و دسته ای داشتند، چطور به #شاهرخ احترام می گذاشتند و از او حساب می بردند.در يکی از دعواها شاهرخ به تنهایی اصغرِ ننه ليلا به همراه دار و دسته اش را زده بود. آنها هم با نامردی از پشت به او چاقو زده بودند.#شاهرخ در آن ايام هر کاری که می خواست می کرد و کسی جلودارش نبود.عصر يکی از روزها شخصی وارد #کاباره_ميامی شد و سراغ#شاهرخ را گرفت. گارسون ميز ما را نشان داد. آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست. بعد از کمی صحبت های معمول، گفت: من يک کار کوچک از شما می خوام و در مقابل پول خوبی پرداخت می کنم!بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت: اين آدرس هتل جهان است. اين هم مشخصات اتاق مورد نظر، شما امشب توی اين اتاق بايد #بهروز_وثوقی رو با چاقو بزنيد!!چشمان#شاهرخ يکدفعه گرد شد و با تعجب گفت: آدم بُکشم؟! نه آقا اشتباه گرفتی!آن مرد ادامه داد: نه، فقط مجروحش کنيد. اين يه دعوای ناموسيه، فقط می خوام خط و نشون براش بکشيم. بعد دستش را داخل کيف بُرد و سه تا دسته اسکناس صد تومانی روی ميز گذاشت و گفت: اين پيش پرداخته، اگه موفق شديد دو برابرش رو می دم. در ضمن اگه احتياج بود،#حبيب_دولابی و دار و دسته اش هم هستن.
شاهرخ پرسيد: شما از طرف کی هستين، اين پول رو کی داده؟!اما آن آقا جواب درستي نداد. شب با احتياط کامل رفتيم هتل جهان، يک روز هم در آن حوالی معطل شديم.اما بهروز وثوقی عصر روز قبل از #ايران خارج شده بود.
#ادامه_دارد
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (14) 🌺 .#سال_پنجاه_و_هفت ۱ (#راوی : آقای عباس شیرازی) .اوايل سال پنجاه و هفت بود
.
✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (14) 🌺
#سال_پنجاه_و_هفت 2
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
#ناصر_کاسه_بشقابی، #اصغر_ننه_ليلا،#حسين_وحدت، #حبيب_دولابی (همه اين افراد به جرم همکاری با ساواک و کشتار مردم، بعد از انقلاب اعدام شدند) و چند تا ديگه از #گنده_لات های شرق و جنوب شرق تهران دعوت شده بودند، #شاهرخ هم بود. هر کدام از اينها با چند تا از نوچه هاشون آمده بود. من هم همراه شاهرخ بودم.
جلسه که شروع شد نماينده #ساواک #تهران گفت: چند روزی هست که در تهران شاهد اعتصاب و تظاهرات هستيم. خواهش ما از شما و آدم هاتون اينه که ما رو کمک کنيد. توی تظاهرات ها شما جلوی مردم رو بگيريد، مردم رو بزنيد. ما هم از شما همه گونه حمايت می کنيم.
پول به اندازه کافی در اختيار شما خواهيم گذاشت. جوايز خوبی هم از طرف اعلی حضرت به شما تقديم خواهد شد.
جلسه که تمام شد، همه از تعداد نوچه ها و آدم هاشون می گفتن و پول می گرفتن، اما شاهرخ گفت: بايد فکر کنم، بعداً خبر می دم.
بعد هم به من گفت: الان اوايل #محرمِ، مردم #عزادار_امام_حسين(ع) هستند. من بعد از #عاشورا خبر میدم.
#ادامه_دارد...