شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
#نامه به خواهرم #قسمت_سوم از همه ی اینها گذشته چرا اینقدر سختگیری ؟چرا حتی یک تار موی زن هم نباید ب
#نامه ی به خواهرم
#قسمت_چهارم
نه معذرت می خواهم ؛چرا نباشی؟چرا نخواهی حق را قبول کنی ؟مگر همه ی دنیا وآن چه در دنیاست چه قدر ارزش دارد که برای خاطر چند روزه ی دنیا بخواهیم عقل وفهم ووایمان خود را زیر پا بگذاریم؟
من مطمعن ام تو صرفا می خواهی بفهمی وطبق فهم ودرک خودت رفتار کنی و به همین جهت مصمم شدم پاسخ نامه ات را بنویسم ..
برای این که پاسخ تو روشن تر بیان شود ،همه ی حرف های تو را در ده نکته خلاصه کردم .این ها را برایت می نویسم ویک به یک به آن ها پاسخ می دهم ،به این امید که مطالبم را بدقت بخوانی ودر عین بی طرفی وانصاف درا آن ها دقت کنی وهر کدام را حق یافتی بپذیری
#نشر_این_پیام_صدقه_جاریه_است #ان_شاءالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
#نامه ی به خواهرم #قسمت_چهارم نه معذرت می خواهم ؛چرا نباشی؟چرا نخواهی حق را قبول کنی ؟مگر همه ی د
#نامه ی به خواهرم
#قسمت_چهارم
۱-بی حجابی خانم ها چه ضرری برای دیگران دارد🍂
۲-آیا لزوم پوشش بانوان در قران مطرح هست
۳-چه انگیزه ای می تواند برای حفظ پوشش وجود داشته باشد؟وبه عبارت دیگر فلسفه وحکمت پوشش چیست؟
۴-چرا به مردان نمی گویند نگاه نکنید،تا زنان مجبور نباشند خود را بپوشانند؟
۵-چرا مردان مجازند هر کاری می خواهند بکنند وهر گونه می خواهند لباس بپوشند،امازنان باید پوشش را رعایت کنند؟
۶-درست است که من پوشش را رعایت نمی کنم وبا آرایش ولباس های شیک بیرون می آیم ،اما قصد ترویج وانحراف وفساد ندارم.
۷-با بودن بی حجاب های فراوان که در هر حال اثرخود را می گذارد ،رعایت کردن ونکردن من چه تفاوتی دارد؟!
۸-اگر همه ی زنان آزاد باشند مساله طبیعی وعادی می شود
۹-چرا حتی یک تار موی خانمها نباید آشکار باشد؟یک تار مو چه ضرری دارد ؟
۱۰-چرا یک خانم وقتی دریک خانه ی خلوت هم نماز می خواند باید پوشش را رعایت کند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
#کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
🔷#قسمت_چهارم
💠عمليات به خوبي انجام شد و با شهادت چند تن از نيروهاي پاسدار، ارتفاعات و كل منطقه مرزي، از وجود عناصر گروهك تروريستي پژاك پاكسازي شد.
🔻من در آن عمليات حضور داشتم. يك نبرد نظامي واقعي را از نزديك تجربه كردم، حس خيلي خوبي بود.
🍃آرزوي شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحيات دوران جواني و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود.
🔷در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگي خاک منطقه و... چشمان من عفونت کرد. آلودگي محيط، باعث سوزش چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادي نداشت.
⭕️پزشك واحد امداد، قطرهاي را در چشمان من ريخت و گفت: تا يك ساعت ديگه خوب ميشوي. ساعتي گذشت اما همينطور درد چشم، مرا اذيت ميكرد.
✨چند ماه از آن ماجرا گذشت. عمليات موفق رزمندگان مدافع وطن، باعث شد كه ارتفاعات شمال غربي به كلي پاكسازي شود.
🌀نيروها به واحدهاي خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشمهايم بودم. بيشتر، چشم چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختي روزگار گذراندم.
🔸در اين مدت صدها بار به دكترهاي مختلف مراجعه كردم اما جواب درستي نگرفتم. تا اينكه يك روز صبح، احساس كردم كه انگار چشم چپ من از حدقه بيرون زده!
🖋ادامه دارد...