eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
2.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
32 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِي وَثَاقِهِ، فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ، فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمٌَةً. 💎 سخن را تا نگفته‌اى دربند توست، چون گفتى تو دربند آنى، پس زبانت را چون طلا و نقره‌ات حفظ كن، چه‌بسا يك‌كلمه نعمتى را از بين‌برده و عذابى را پيش‌آورده. 📘
☀️فَإِنَّمَا مَثَلُکُمْ وَ مَثَلُهَا کَسَفْرسَلَکُوا سَبِيلا فَکَأَنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوهُ، وَ أَمُّواعَلَماً فَکَأَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ 🌎شما نسبت به دنيا، به مسافرانى مى مانيد که وقتى گام در جاده نهاده اند، احساس مى کنند به آخر رسيده اند; و تا قصد رسيدن به نشانه اى در (وسط راه) کرده اند، گويى بلافاصله در کنار آن قرار گرفته اند; (آرى، دنيا آنچنان به سرعت مى گذرد که تا چشم بر هم مى زنند همه چيز پايان مى يابد)». 📘
❤️دعاهای امیرالمومنین علیه‌السلام ☀️نَسْأَلُ اللّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا و إِيَّاکُمْ مِمَّنْ لاَتُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاَتُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَايَةٌ، وَ لاَتَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ کَآبَةٌ 🌖 «از خداوند سبحان مى خواهيم که ما و شما را از کسانى قرار دهد که هيچ نعمتى آنان را مست و مغرور نمى سازد، و هيچ هدفى آنها را از اطاعت فرمان پروردگار باز نمى دارد، و بعد از فرا رسيدن مرگ، پشيمانى و اندوه به آنان روى نمى آورد» 📘 تا
☀️يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ الأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الاِْيمَانِ 🌎فتنه گران مردم را با سوگندها و تظاهر به ايمان فريب مى دهند» 🖊آرى! فتنه گر براى پيشبرد اهداف شيطانى خود از هر وسيله اى استفاده مى کند، کشتن و در هم کوبيدن و در صورت لزوم، تظاهر به ايمان کردن و امان نامه براى افراد نوشتن و بعد همه را به دست فراموشى سپردن. 📘
💥 إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ. 🌔چون نشانه های نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسی، نعمتها را از خود دور نسازید. 📚 ۱۳
💥الرُّكُونُ إِلَى الدُّنْيَا مَعَ مَا تُعَايِنُ مِنْهَا جَهْلٌ 🌔به دنيا آرامش يافتن در حالى كه ناپايدارى آن مشاهده مى گردد، از نادانى است 📘
💥وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِيبِ بِهِ يُبْصِرُ أَمَدَهُ، وَ يَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ 🌎عاقل با چشم دل، پايان کار را مى نگرد و اعماق و بلندى هاى آن را درک مى کند» ✍اشاره به اين که انسان عاقل به ظواهر امر قناعت نمى کند; بلکه سعى مى کند فراز و نشيب ها و عواقب کار را بنگرد و مسير خود را به درستى تعيين کند; از بيراهه نرود و در کنار پرتگاه ها گام بر ندارد. 📘
⚪️فَإنَّهُ اَرجَحُ ما وُزِنَ ، وَاَفضَلُ مَا خُزِنَ .  💎 ستايش خداوند گران سنگ ترين چيز است، و برترين گنجى است كه ارزش ذخيره شدن دارد. 📘
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدمغفوری
💠 💠 از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🌸به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌸به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🌸هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌸هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌸پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... 🌸دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 💠از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی...🌹 •••••••••••••••••••