eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
در مسیر عاشقی موی پریشان لازم است ناله های از ته دل، چشم گریان لازم است هيچوقت حیران نباید شد ولی در راه عشق تا رسیدی کـربلا یک قلب حیران لازم است یا حسینی گفتم و ایل و تبارم بیمه شد در تمام زندگی ذکـر کـریمان لازم است بهترین ها را به پای عشق باید سر برید پیش پای سر بریده بهتر از جان لازم است هر کسی حاجت گرفته تا بیاید کـربلا گفته قبلش یک سفر سوی خراسان لازم است روزی چشمم بگیرد من خجالت میکشم نزد زهرا مادرش اشکی چو باران لازم است داد میزد الـعـطش اما کسی آبش نداد پای این روضه خدایی کام عطشان لازم است نــوكـــر نـوشـــت: تا حُسین ارباب باشد خوش به حال نوکرش لحظه ی جان دادنش آید به بالای سرش بعد خدمت در حسینیه به پاس نوکری جنّتش امضا شود با دست زهرا مادرش صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
با این پر شکسته کـبـوتـر نمی شود بی یاد مرگ هرشب او سر نمی شود کم سو شده ست چشم ورم کرده اش ولی با روضـه ی کـنـیـز... برابر نمی شود دستی کشید زیر گلو گفت با خودش این جای زخم تیزی خنجر نمی شود "گفتند دختر است از او کار می کشیم" باید که سر شکست به منبر... نمی شود بینایی اش چه سود که کور حقیقتست چشمی که درمصیبت او تر نمی شود در روضه ی سه ساله به کرات دیده ایم چیزی شبیه غارت معجر نمی شود تنها خرابه نه همه ی شام گریه کرد حالا بگو که یک تنه لشکر نمی شود؟ نــوكـــر نـوشـــت: مدتی‌هست که زخم‌دل من خورده نمک از کَس و ناکَس و بیگانه شنیدم متلک رَحِمهُ الله عَلی حُبِ حسین ابن علی سر ارباب به سلامت، حرف مردم به درک صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
به دلـم داغ حـرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم، ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مـرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبر من این شهر، مرا در مـزارم تک و تنها مگذارید فقط می‌زنیدم بزنید این همه تنبیه ولی به دلـم داغ حـرم را مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلـم وعـده‌ی فـردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف و کـرب و بلا حسرتش را به دل مـا مگذارید فقط نــوكـــر نـوشـــت: نسیمی مـیوزد و عـطـر حضرتی دارد هـوای چشـم دلـم عـرض حاجتی دارد سلام حضرت ارباب، آسمان هم گفت ســـلامِ صـبـــح به اربـاب لـذتـی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
داده خدا مقام مـرا خـادم الحسین ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام بنویس پس تمام مرا خادم الحسین مثل ازل در اول روز تولـدم برداشته است کام مرا خادم الحسین هر صبح و شام همدم فطرس شود دلم یعنی بَرَد سلام مرا خادم الحسین نامردمان زنند اگر طعنه ام چه غم دارند احترام مرا خادم الحسین ارباب من بدستِ کریمش نوشته است نسلِ علیَ الدوامِ مرا خادم الحسین داده قلم بدستِ دلم صاحبِ علَم تا بشنود پیام مرا خادم الحسین میگفت آیه های سرِ روی نیزه ها احیا کند قیام مرا خادم الحسین از حنجرِ بریده صدا زد اناالغریب تکرار کن کلام مرا خادم الحسین نــوكـــر نـوشـــت: من ز خود هیچ ندارم که به آن فخر کنم هرچه دارم همه از نوکری خانه توست جز در خانه تو هیچ کجا خیری نیست هرچه خیر است حسین جان به در خانه توست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
خاکی که بوسه زد به قدوم شما حسین شد تا به عرش تربت اعلای ما حسین عشقت امانتیه خدا بین قلب ما چه منتی گذاشته بر ما خدا حسین یا میشود حسینیه یا روضه میشود یکبار اگر گذر کنی از هر کجا حسین خون تو گر نبود نماز و اذان نبود ای در قنوت اهل نظر ربنا حسین سنگینی لحد نمی آید به سینه ام وقتی که شد کبود عزای تو حسین گفتند زندگیت به وقف مراد هست؟ گفتم که زندگیم بهشت است یا حسین صلح حسن بنای قیام تورا گذاشت ما را نوشت نذر شما مجتبی حسین داغت نشسته بر دل زارم چه میشود یک اربعین مـرا ببری کــربلا حسین جای تو روی سینه ی احمد مگر نبود افتاده ای به گودی مقتل چرا حسین نــوكـــر نـوشـــت: دل شکسته ی ما گـرم ربنای حسین گرفته پر به هواخواهیِ هوای حسین شبم گذشته به فکر و خیال شش گوشه سلام صبح ِ دل انگیزِ کـــربلای صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
جایِ گِلِه ز فاصله ها گریه می کنم با نام سید الشهدا گـریه می کنم من که تمام عمر ز داغت گریستم در بین قبر هم چه بسا گـریه می کنم باید هزار سال برای تو گـریه کرد قدر هزار سال تو را گـریه می کنم من سمت روضه می روم و عابری به من می گوید التماس دعا گـریه می کنم تو خواستی كه حاجتِ من شد روا حسین بر نذرهای گشته ادا گـریه می کنم حالا تو بخش بخش شدی، "حا" شدی و "سین" حالا تو را هجا به هجا گـریه می کنم تو در ازای اشک به مـن کـربلا بده من در ازای کـرب و بلا گـریه می کنم : این حسین کيست که در قلب همه جا دارد این همه عاشق دیوانه و شیدا دارد این حسین کيست که نام کـرمش در دو سرا این چنین پیش خـدا رتبه ی اعلا دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
ما از حسین قول شفاعت گرفته ایم با یا حسین از همه سبقت گرفته ایم روز الست هر که به چیزی رسید و ما عشق حسین را به امـانت گرفته ایم سر میدهیم و دست به ظالم نمیدهیم ما از حسین درس شهادت گرفته ایم ما نـوکــر حسین و ارباب عـالـمیم چون از حسین منصب و شوکت گرفته ایم مانند کودکی که به میدان جنگ رفت از بودن عموست که جرات گرفته ایم یک چله را به بزم عـزا گریه مى كنيم در اربعین قـول زیارت گرفته ایم نــوكـــر نـوشـــت: دستت همیشه روی سر"ما"پیاده‌ هاست "این اربعیـن به لطف خدا کــربلایی‌ام" شعر از سرم پرید، دلم پیش موکب ست "این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام" صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
اراده کرده خدا جاودان شود غم تو بهشت واقعی ماست بزم ماتم تو هزار سال عبادت نمی رسد هرگز به اشک سینه زنان در شب محرم تو دو قطره گریه برای تو کردو رفت بهشت از آن به بعد شد آدم همیشه آدم تو نماز خواندنم از برکت عزای تو بود مرا خرید خداوند زیر پرچم تو بگیر دست مرا در شلوغی محشر حساب کرده ام آقا به قول محکم تو سه چهار ساله که بودم برات سینه زدم ز کودکی به لبم بود اسم اعظم تو چه بد چه خوب سر سفره ی تو مهمانم خداست مشتری این بساط درهَم تو کسی که رفته زیارت خودیِ این خانه است کس که رفته زیارت شده است مَحرَم تو نــوكـــر نـوشـــت: همه ی زندگی ام لذّت این نوکری است من شوم نوکر و ارباب شما، خوبتر است مـا نرفتیم پی غیرِ تو ارباب کَـرَم برسد از تو به ما خیر و عطا خوبتر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
احساس میکنم که شبیه کـبوترم هرگز به غیر بام‌تو جایی نمی‌پرم از لحظه‌ای که پای بساط تو آمدم مشمول لطف دائم زهـرای اطهرم حتی حبیب هم به دلم غبطه می‌خورَد وقتی میان روضه‌ی تو فیض می‌برم هیات، محل تربیت خانواده‌هاست سینه‌ زدم کنار پدر، با برادرم گریه‌کن مجالس روضه‌ست مادرت جاروکش مجالس روضه‌ست مادرم جاماندم از زیارت شش‌گوشه یاحسین این غصه را کجا ببرم؟ خاک بر سرم شبهای جمعه فاطمه مهمان کربلاست آید صـدای ناله‌ی بـی‌بـی‌ِ، بی حــرم از فرط غصه موی سر من سفید شد لب‌تشنه و گرسنه حسینم شهید شد نــوكـــر نـوشـــت: انبیا در آخرِ خط میشوند آخـرِ این راه از آغـازِ آن هم بهتر است رتبه ی پیر غلامان تو نزدِ فاطمه است چون بهتر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
به روي دل، غم و داغ تورا گذاشته ام به روي شانه ي خود كربلا گذاشته ام براي آنكه مـرا غُصه ي تـو پير كند به روي كُـلِّ جـوانيم پا گذاشته ام براي آنكـه بگـويم هنوز فكر توام ببين كه پيرهنت را كجا گذاشته ام شكسته تر شده اين دل، بدون حسين شكسته تر شده هرچه دوا گذاشته ام اگر بناست ببيني مـرا بيا گودال که خويش را لب گودال جا گذاشته ام هنوز خون گلوي تو رنگ موي من است گمان مبر كه به مويم حنا گذاشته ام نشد اگرچه تنت را كفن كنم اما هنوز هم كفنت را سوا گذاشته ام : پر میڪشد دلم به هوای حرم ِ حسین دارم به اشتیاق شما می پرم حسین خورشید از حوالی گنبدت طلوع ڪرد صبح اسٺ و باز نام تو را میبرم حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
در جگر می سوزد آهى در گذر از کوچه ها خاطـراتی دارم امـا بیشتر از کوچه ها آن چه دیدم را نگفتم لحظه ای با مادرم آن چه دیدم را نگفتم با پدر از کوچه ها یک کبوتر، نامه ای در دست، بس کن، بگذریم جمع کردم بعد از آن یک مشت پَر از کوچه ها از دوشنبه می رود تا کــربلا، تیر سه سر می رود بر حلق قاسم نیشتر از کوچه ها کوچه ها یک روز سیلی، کوچه ها یک روز تیر دائما می بارد آری دردسر از کوچه ها شام کوچه، کوفه کوچه، در مدینه کوچه بود زینب از من بیشتر دارد خبر از کوچه ها شام اگرچه شام اما صبح محشر می شود می رود بر نیزه خورشید و قمر از کوچه ها نــوكـــر نـوشـــت: بوی پیراهن یوسف به وطن می آید اربعین می رود و بوی حسن می آید اشکـهایی که چهل روز حسینی شده بود همه خـون گشته و از لای کـفـن می آید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
غیر از این خاک بَلاکش، وطنی نیست تو را جز سنان و نی و خنجر، چمنی نیست تو را گفتم از خـاتم انگشت تـو را بشناسم تو که انگشت نداری، یمنی نیست تو را تو پس از قتل حسن، گفتی غارت زده ام حال غارت شده ای، پیرهنی نیست تو را استخـوان های تنت مثل دلت نرم شده جز من و مادرمان، سینه زنی نیست تو را بسکه اسب از بدنت رد شده چون خاک شدی تا رسیدم به تو دیدم، بدنی نیست تو را بوریا بود بهانه، کـه بدن جمع شود ورنه جز خاک بیابان، کفنی نیست تو را نــوكـــر نـوشـــت: نشسته‌ ڪنج خیابان ڪـربلا دل من چه ‌خاطرات قشنگی از آن محل ‌دارد به یاد چـایـی شیرین ڪـربلایی ها دلـم حـلاوت احلـی مِن العسل دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن باید ببینی روزهایِ بعد از این را باید بمانی با غمی دشوار بس کن باید بگویم روضه های بعد خود را باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن در کوچه میاُفتی کَسی غیر از حسن نیست با گریه می گوید که در انظار بس کُن در کوچه میاُفتی و می گوید به قنفذ اُفتاد دستِ مـادرم از کار بس کُن دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد از چادر او پایِ خود بردار بس کُن بگذار یک جمله هم از گودال گویم خون گریه ات را کـربلا بگذار بس کُن وقت هزار و نُهصد و پنجاه زخم است ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است با شمر می گوید نزن نشمار بس کُن نــوكـــر نـوشـــت: من رگ گردن گذارم این بقیع بستان شود کارگرهایش عموما، شیعه ی ایران شود سنگ صحنش را به کلی می تراشیم از طلا نام این بستان عنوان شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت حضرت محمد مصطفی (ص) و امام حسن مجتبی(ع) تسلیـــت باد 🏴
رنگ از چهره پریده است خودت می دانی عرق شرم چکیده است خودت می دانی پشت این خانه گـدا آمده و با گـریه  دست یاری طلبیده است خودت می دانی تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست از شما قهر بعید است خودت می دانی مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی بار ما را نخریده است خودت می دانی به غـریبی تو سوگند دلِ در به درم از همه جز تو بریده است خودت می دانی عمر من رفت فقط چند صباحی مانده آخر کار رسیده است خودت می دانی کلب دربار خراسان شده ام تا شاید بر سر من بکشی دست خودت می دانی مجلس روضه به پا گشته بیا که بانی مادری زار و خمیده است خودت می دانی نــوكـــر نـوشـــت: گفتم رضـا و دلـم تا حـرم رسید از سوی او نسیمی به چشم ترم رسید دست ادب به سینه و لبریز التماس گفتم ابالجـواد و مـراد دلـم رسید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز شهادت غریبانه و مظلومانه ی امام رضا علیه السلام تسلیت باد.
عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است به چشم ‌هم‌زدنی این دو ماه هم رفت و بهار گریه هم امروز رو به پایان است از این لباس جدا گشتن آنقدر سخت است که در برابر این هجر، مرگ آسان است مرا حلال کن آقـا که باز زنده‌ام و هنوز در تن من بین روضه‌ها جان است محـرم و صفر ما تمام می‌شود و همیشه ابر نگاه تو غرق باران است تو فاطمیه‌ات این روزها شروع شده دلت شبیه دل مادرت پریشان است همیشه کرب و بلاییم ما ولی امشب کبوتر دلمان مقصدش خراسان است نــوكـــر نـوشـــت: صبحم شروع مي شود آقا به نامتان ‌ روزی ِ من همه جا ذکـر نامتان ‌ صبح علی الطلوع سلام بر شما من دلخوشم به جواب سلامتان صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... حلول ماه ربیع الاول را خدمت همه‌ی شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض مینماییم🌺
برکه ای بودم دلم را جلوه ی مهتاب بُرد سجده ام را فکر اَبروی تو در مِحراب بُرد بگذر از من بی وضو گاهی صدایت کرده ام مستی نامت چنین از خاطرم آداب بُرد رحمت بی انتها هستی و کشتی نجات دلبرا دل از گنهکارها همی ارباب بُرد خواب دیدم بوسه ای میگیرم از شش گوشه ات ای ضریح عشق رویایت ز چشمم خواب برد گریه کردم تا که نامت را شنیدم یا حسین آنقدر که نامه ی اعمال من را آب بُرد در صف دوزخ به هم مردم نشانم میدهند دیدی آخر دست نوکر را گرفت ارباب بُرد تو حسینی تو به قدر عالمی پیمانه داری یا حسین تو چه کردی این همه دیوانه داری یا حسین :  دارم سلام حضرت ارباب ڪربلا از عمق جان خسته و بی تاب ڪربلا آرامشم دوباره ربوده ست یا حسین دیدم دوباره نیمه ی شب خواب ڪربلا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
مادرم در حرمت بین دعا گفت حسین پدرم وقت زیارت بخدا گفت حسین یک نفر در پس دیوار بقیع گفت حسن دیگری درحرم کرب و بلا گفت حسین تربتت گرد شفا و تو طبیب جانها شاه هستی و ببین باز گدا گفت حسین نوکری که به دلش داغ زیارت ماند و نا امید از همه و از همه جا گفت حسین نوکری که به غم عشق تو بیمار شد و بین آن روضه به امید شفا گفت حسین و نمازش که به یاد حرمت میشکند چون به هر رکعت خود جای خدا گفت حسین نوکری که سرخود را ز غمت بشکسته نوکری که وسط هروله ها گفت حسین و همان کس که دگربار سفر را بسته با تعجب پدرش گفت کجا گفت حسین صحن سقا، حرم عشق، دم شش گوشه زیر آن قبه و در شور و نوا گفت حسین و همان کس که کنار حرمت جان داد و و همان تک نفس خاتمه را گفت حسین و شب اول قبرش که رسید اربابش نوکر ایستاد و به او گفت شما؟ گفت حسین نــوكـــر نـوشـــت: نزدیک سحر، دم حرم، نگاه بر نگاه یار بی تاب شود از نگهت این دلِ بی صبر و قرار اربابم حسین شود که دستم گیرد تا پاک شود از کَرَمت گناهِ این نوکر زار صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادن او ایل و تباری افتاد آنقدر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا او کنارِ در و در نیز کناری افتاد بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد خواست تا زود خودش را برساند به علی سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد همه دیدند سقیفه به چه خواری افتاد وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد آنقدَر فاطمه از دست علی بوسه گرفت بعد از آن روز دگر رفت و کناری افتاد نــوكـــر نـوشـــت: دوشنبه ها حسنی می شود تمام، حسن‌ دوباره ذڪر لـبم می شود سلام، حسن گـرفته دوروبر اشڪهـای چـشـم مـرا ، غربٺ ودلتنگی و صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا حیدر کجا فراریِ جنگ اُحد کجا؟ یاری که خفت جای رسول خدا، علیست ممدوح جبرئیل به ارض و سما، علیست الاّ علی پس از سخن لافتی، علیست رکن و مقام و مروه و سعی و صفا علیست قـرآن، نمـاز، ذکـر، عبادت، دعـا علیست دنیا بدان که رهبر و مولای ما علیست مـرد غـدیر پیـرو خطّ سقیفه نیست با غصب منبر نبوی کَس خلیفه نیست زخـم جگـر به شعر مـداوا نمی شود با صد قصیده عقدۀ دل وا نمی شود هر سامـری خلیفۀ مـوسی نمی شود اعمـی دلیل مـردم بینا نمی شود نادان زعیم عـالـم دانا نمی شود غیر از علی امام به زهرا نمی شود نــوكـــر نـوشـــت: ایها العشق سـلام از طرفِ نوڪـرِ تو برگ سبزیسٺ ڪه هر روز رسد مَحضرِ تو هَرچه دارم همه از دولتیِ عشقِ شماسٺ پدر و مـادرِ من نـذرِ پـدر مـادر تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
گلیم خاکی دل را خودش تکان داده  خودش مسیر حسینیه را نشان داده  همیشه دعوتمان می کند و این یعنی برای تـوبه دوباره به مـا زمـان داده  یکی به روضه و جمعی به اشک مشغولند  و او حواله ی جنت در این میان داده  بهشت در عوض قطره ای نمک آلود؟  نشد معامله اینکه، به رایگان داده  هـوای شرب طهورا نمی کنیم آخر  حسین چائی روضه به خوردمان داده  به یک سلام، ثواب زیارت حـرمش  به نوکران خود از لطف بیکران داده  گـدا طلب نکند هم کـریم می بخشد  تکان نخورده لب حر به او امان داده  خوشا بحال حبیب آنقدر که عاشق بود به راه عشق حبیبش دو بار جـان داده  پدر به حال رکوع و پسر به خاک خضوع  پدر هر آنچه که داده پسر همان داده  غروب سرخ و گلو سرخ و در همان حالت  عقیق سرخ یمانی به ساربان داده : دوباره مـرغ دلـم مـیل "کـــربلا" دارد همان حریم، که یک بام و دو هوا دارد یکی هوای اباالفضل، یکی هـوای حسین چـه باصفـاست هـوایی که "کـــربلا" دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
بدون بارش باران، کویر می‌میرم بدون گریه‌ی بر تو، فقیر می‌میرم هرآن کسی که غلام تو می‌شود آقاست بدون نـوکــری تـو حقیر می‌میرم اگرچه کـرب و بلا قسمتم نشد آقا به حسرت حرمت در مسیر می‌میرم برای زخم زیاد تو عمر من کم بود دو چشم من نشد از گریه سیر می‌میرم به وقت مردن خود جای أشهدم گویم "حسین أمیری و نعم الأمیر" می‌میرم قسم به مـادر پهلو شکسته‌ات آقا محبت خودت را ز من نگیر می‌میرم نــوكـــر نـوشـــت: امــــنِ تو تماشا دارد قبر شش گوشه ی تو در دلمان جا دارد هر ڪه برگشٺ دلش پیش تو جا میماند بَه ڪه ارباب عـجـب زیبا دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عـاشقـانت ارجمـندم کرده ای بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای در پناه گرم آغـوشت مـرا جا داده ای در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای نــوكـــر نـوشـــت: با هر نفسی سلام ڪردن عشق اسٺـــ آقا به ٺو احٺرام ڪردن عشق اسٺـــ چـون نام قشنگٺ به میان می آید از روی ادب قیام ڪردن عشق اسٺــ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) بر منتظران حضرتش مبارک باد.
من به دردت میخورم یا نه، جوابم را بده پاسخ این قـلـب پر سـوز و نوایم را بده کـــربلایم مـیبری، یا رو به زهـرا میزنم جـان زهـرا، جـان زینب، کـربلایم را بده گاه رعیت هم ز اربابش طلب دارد، حسین مـن طلبکارم ز تـو، آقـا عـطایم را بده هر شب از زینب فقط گریه تقاضا میکنم ای قتیل اشک و گـریه، اشکـهـایم را بده من گنهکارم ولی در روز محشر یا حسین خود جواب این همه خبط و خطایم را بده حضرت عشقـی و مـن بیمار هجـران توام ای طبیب قلب بیمـارم دوایم را بده از خـمـاری حـرم دارد دلـم دق میکند هر چه دارم میدهم ایوان طلایم را بده نــوكـــر نـوشـــت: لحظه ای از یاد آن شش‌گوشه غافل نیستیم مـا بجز دربارتان جـایی ڪه سـائل نیستیم حاء و سین ‌و یاء و نون شرح دل دیوانه اسٺ خوش‌ بحال ما ڪه در عشق تو عاقل نیستیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد از ابتـدا تا انتهـایش فـرق دارد اینجا همه کاره کریم اهل بیت است آقا نگاهش بر گـدایش فرق دارد با دست خالی برنمیگردی از این در بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد چشمی که گریان عزای مجتبی شد بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد گریه نکـرده مـزد کارَت را گرفتی گریه کنی که ماجرایش فرق دارد آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید اصلاً گـریز روضه هایش فرق دارد دارد صدای سیلی از کوچه می آید این مجلس روضه عزایش فرق دارد نــوكـــر نـوشـــت: قلمم گفٺ و غزلم گفٺ ناخـودآگاه دلِ سینه زنم گفٺ روز و شب لبانم شده ای شده از بس دهنم گفٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
ما را تمام خـلـق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین با هر طپش ز سینه ی ما می رسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کـــربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ی ارباب دل خوش است شکـر خـدا که گشته خـریدار ما حسین آری وصیّت همه ی مـا همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید یا حسین نــوكـــر نـوشـــت: وقتی خدای عزوجل از نمِ خاک وجود شیعه‌ی سرشت یک گوشه از دل همه را گذاشت یک گوشه از دل همه نوشت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله