eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
همواره در برابر لیلی جنون کم است شیرین اگر تویی به خدا بیستون کم است تنها دلیل کثرت شـاعـر تویی، ولـی هر قدر شعر گفته شده تا کنون، کم است من آمدم که یک شبه شاعر شوم تو را اما برای وصف تو، عمر قرون کم است من آه می کشم که چه می خواهی از دلم باور مکن کشیدن آه از درون کـم است کاری کن ای عـزیـز، زلیخا شود دلم یوسف اگر تویی، جگر غرق خون کم است : عجیب خسته ام از روزهای غرق گناه سه شنبه ها دلِ من حال دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حال تنت بد است دعایت نمیکنند تو بی حمایتی و حمایت نمیکنند زنهای شهر پیش تو امروز آمدند نیت عیادت است عیادت نمیکنند باهم یواش پشت سرت حرف میزنند ساکت نشسته اند و صحبت نمیکنند اصلا حواسشان به تو و حرفهات نیست اصلا تو را درست زیارت نمیکنند هرشب تو میروی به در خانه هایشان اما تورا به خانه که دعوت نمیکنند اینها اگر به فکر تو هستند پس چرا؟ به گریه ی شبانه ات عادت نمیکنند نامردها هنوز نفهمیده اند که از ناله ی مریض شکایت نمیکنند تو صورت کبود نشان میدهی ولی یک لحظه هم نگاه به صورت نمیکنند در پیش چشم من همه گفتند رفتنیست حال مرا به جز غم و حسرت نمیکنند : 😭 آنقَدَر درگیرِ دنیا و حواشی ها شدیم یادمان رفته که در بَستَر فِتاده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلتنگ روی ماه تو هستیم ماهِ ما چشمان خیس وقت سحرها گواه ما معلوم می‎شود که دلت را شکسته‎ایم از بس که بی اثر شده این سوز آه ما نگذشته‎ایم محض رضای تو از گناه بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما یارانتان که سیصد و اندی نشد ببخش محبوس شد میان معاصی سپاه ما در زیر نور ماه کجا خیمه می‎زنی؟ تنها پناه عالمیان، تکیه گاه ما بیچاره آنکه مثل شما اهل گریه نیست حال بکاء و روضه و غم شد سلاح ما یک قطره اشک در غم جد تو کوه ساخت از این عبادت کم و قدر کاه ما دلخوش به گریه بر غم زهرای اطهریم تا بر دو چشم خیس تو افتد نگاه ما : روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست بغض غروب جمعه ی من این سه شنبه هاست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
برنگشتی آنقدر بی آبرو شد چشممان بی تو با ابلیس گرم گفتگو شد چشممان تا بنایِ کشتیِ ایمانمان در گِل نشست با بلایای جدیدی روبرو شد چشممان تا ببینیمَت کنار «لیت شعري» هایمان اشک؛ طغیان کرد و غرقِ آرزو شد چشممان با صدای هر اذان در حسرتِ دیدار تو سالها با گریه مشغولِ وضو شد چشممان هر سه شنبه زیر باران، جمعه ها بر جاده ها خیره ماند و راویِ بغض گلو شد چشممان در حرم، در روضه، امّا بیشتر در جمکران مات و حیران ماند و صرف ِ جستجو شد چشممان هرزه بود امّا برای دیدنِ روز ظهور با حیا شد تا که با دستت رفو شد چشممان : ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی... ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر اهل دنیا که مرا بدجور دور انداختند من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر کم که یادت می کنم، تو بیشتر یادم بکن باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر آبروی نوکـرت را حفظ کن ای باوفا پیش مردم دست کم یکبار تحویلم بگیر از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر : گله‎ای نیست اگر این همه آواره شدیم تا زمانی که نیایی تو، سروسامان نیست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شکوه دارم از خودم بربخت خود پا میزنم سالها روضه میایم باز درجا میزنم گریه ات را با گناهانم دراوردم ولی مینشینم ناله ی آقا میزنم گرچه میگویم که دنیای منی در عوض قید شمارا پای دنیا میزنم از دورویی خسته ام از دست دارم میروم با همین اعمال زشتم حرف زیبا میزنم من بدم اما دعایم کن تو بابای منی طفل بازیگوش هستم رو به بابا میزنم خیمه ات خلوت که باشددرددل راحتتر است پس میایم حرفهایم را سحرها میزنم طاقت من طاق شد پس کی براتم میرسد یا ببر تا یا که خودم را میزنم : تا کی به پس پرده نهان چهره ی ماهت عمریست که من منتظرم بر سر راهت سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
برای دیدن روی تو نـاله ها دارم خوشم اگرچه غریبم ولی تورا دارم تمام سوزدل من ز ناله های شماست زدردهجرتو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامه ی عملم نیست جز گناه گناه ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امــیر سحـر ای مسافر صحرا امیـد وصل تو را بین هر دعا دارم بکام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یـــار آشنا دارم مرا میـان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب توقسم،عنایت توست اگر زبان منــــاجات با خدا دارم بیا و نـامه ی اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شـرم از شما دارم بدست خـود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کـربلا دارم : بلای‌هجر‌بسیار‌است‌و‌ما‌بسیارکم‌طاقت نمی‌دانیم‌حال‌ما‌چه‌خواهد‌بود‌،دور‌از‌تو سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اطاعت از تو نکردیم و روسیاه شدیم نیامدیم به راهت که زابراه شدیم به زیر سایه ی امنت نمی رویم آقا سراغ غیر تو رفتیم و بی پناه شدیم بدون لطف تو محکوم بر فنا هستیم تو التفات نکردی به ما و تباه شدیم خراب شد همه ی کارهای ما رحمی جدا شدیم ز کویت پر اشتباه شدیم چگونه یار ببیند، دو چشم آلـوده ببین چه ساده گرفتار یک نگاه شدیم همین که سر به هوائیم آخر عشق است به یاد صورت تو محو روی ماه شدیم هر آنچه هست بگیر و برات را برسان که ما دوباره هوایی بارگاه شدیم به یاد سینه سم کوب شاه روز دهم  تمام عمر پریشان قتلگاه شدیم : اگر حجاب ظهورت وجود تار من است خـدا کند که ، چرا نمیایی؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
درد فراق، ساده مداوا نمی شود  باید به هم رسید وَ اِلّا نمی شود  از شنبه بسته ایم به جمعه دخیل اشک  تا تو نیایی این گره ها وا نمی شود  هر شب به این امید که یک آن ببینمت  کوچه به کوچه میدَوَم اما نمی شود  بی خود دلم خوش است به اشعار انتظار  این حرفها برای من آقا نمی شود  یک گوشه چشم تو دل ما را ربود و برد  مجنون که بی خود عاشق لیلا نمی شود  مثل منِ گدا سر کویت زیاد هست  امّا کریم مثل تو پیدا نمی شود  تنها تویی که واسطه ی فیض رحمتی  ورنه براتِ عفو من امضا نمی شود : تمام مُهرهای جمکران را بوسه خواهم زد که شاید ردی از پیشانی‌ات سهم لبم باشد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم باور کن آخرش به خدا خوب می‌شوم حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش با یک نگاه لطف شما خوب می‌شوم این روزها ز دست دل خویش شاکی ام قدری تحملم بنما خوب می‌شوم من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم کِی از دعای اهل بکا خوب می‌شوم جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند من هم شبیه آن شهدا خوب می‌شوم گرچه دلم ز دوریتان پر جراحت است در چشمه سار ذکر و دعا خوب می‌شوم من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام، بیا، خوب می‌شوم با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می‌شوم : چه شود که نازنینا رخِ خود به ما نمایی به تبسمی، نگاهی، گره‌ای ز دل گشایی سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چه بگویم به تو ای ماهِ شب پنهانی تو در آینه ی من یکسره نور افشانی من که در خلوتِ خود شکوه ی دل وا نکنم چون که بهتر ز خودم دردِ مرا میدانی غیر تو هیچ دلی محرم اسرار نشد تو فقط دفتر اسرار مرا می خوانی خواهم ای دوست که روزی به وصالت برسم غم بشکسته دلان را تو فقط درمانی تا پُر از شور تماشای تو گردد چشمم لحظه ای رخ بنما آینیه ی عرفانی خسته ام در شب تردید، تو آبادم کن که نصیبِ دل من بی تو بوَد ویرانی من به دیدار تو از پنجره ها سرشارم در شبِ سرد دلم آینه ی تابانی : تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم آرزوی منی، ای کاش به گورت نبرم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سفره داری که به من اذن ضیافت داده بار دیگر به گدا لقمه ی عزت داده ماه شعبان و رجب رفت و به من گفت کسی رمضان آمده و حق به تو فرصت داده ای گنهکار! پشیمان شو، خدا در این ماه به خلاصی تو از نار رضایت داده روزه و نافله و ذکر و دعاهای سحر من چه کردم به من این قدر لیاقت داده ماه میلاد این ماه است رمضان را پسر برکت داده به شب قدر که آیینه ی قسم شیعه را بر‌گ برائت داده روزه داری و لب تشنه و قرآن خواندن اثر چیست به من فیض تلاوت داده؟ به فدای لب عطشان او به قرآن خداوند حلاوت داده این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست این حسین است به من حال عبادت داده : 💔 یاد آن ساعت بیوفتم که کسی آبت نداد روزه را با روضه های تشنگی وا میکنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام