یک نظـر کـن به دل در به در نوکـرها
دست خود را بکش آقا به سر نوکرها
سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده
معصیتهـای فـراوان کـمـر نوکـرها
پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم
مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها
با وجودی که دلت خون شده از ما اما
در همه حـال تـو بودی سپر نوکرها
کاش در روضه ببینیم که هستی آقا
تو خـریدار دو چـشـمـان تر نوکرها
پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد
لـطف کـن باز بیا دور و بر نوکـرها
با دعای پدر و مادرمان اینجاییم
ای به قربان تو مادر پدر نوکـرها
رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا
یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها
مادری خورد زمین صورت او زخمی شد
سوخت از روضه ی مـادر جگـر نوکرها
نــوكـــر نـوشـــت:
#آقــا_جــان
زیر قدمت بند دل ماست که گیر است
بهتر بنویسم دل مـا عبد و اسیر است
هر کس به تو دل داد محال است نگوید
از هر چه دلش غیر تماشای تو سیر است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
#بیاد_شهید_مدافع_امنیت_سید_ابوالفضل_موسوی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم