دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حـرم نرفته بمیرم، خجالتش این است
سلام می دهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را بضاعتش این است
به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین
تمام لذت فرهاد و خلوتش این است
به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه
که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است
عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد
که جذبه ی نظرِ یار، قدرتش این است
محبتش زِ ازل با گـِلـَـم شد آغشته
که ماجرای من و عشق قدمتش این است
خوشا میانِ عــزا جان دهم، همه گویند
غلامِ کــویِ حسینیه قسمتش این است
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
ايكاش شـبـي سـر بگذارم كف پايت
ناقـابلـم امـا بشوم كـاش فـدايـت
زوار تو پا بر روي جـسمـم بگذارند
مدفون بشوم گـوشه ى ايوان طلايت
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_غلامی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم