#پندانه
🔴 طاعت زِ خدا کن که همه داراییست
✍پیری را جوانی گفت:
میخواهم قدری تو را کمک کنم.
پیر گفت:
من دارم.
جوان گفت:
پس مرا خانۀ خود میهمان کن!
پیر، جوان را به خانۀ خود برد و قدری آب و قرص نانی در برابر او گذاشت.
جوان گفت:
تو که گفتی داری؟
پیر گفت:
این نان و آب در چشم من داشتن است و در چشم تو نداشتن. چگونه کسی بگوید: «ندارم!» در حالی که خدای او وعده داده است اگر فرمان او بَرد، همهچیزش برای اوست؟!
#محرم #سلام_بر_محرم
#بصیرت_عاشورایی
#سوگواری
#حب_الحسين_يجمعنا #ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_امسال
#نیت_تعجیل_در_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
29 محرم /5 شهریور 1401____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
✍️ قسمتی از درآمدت را با امام زمان معامله کن
🔹وارد میوهفروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب رو پرسیدم.
🔸فروشنده گفت:
موز ۱۶ تومن و سیب ۱۰ تومن.
🔹گفتم:
از هر کدوم دو کیلو به من بده.
🔸پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید:
محمدآقا سیب چند؟
🔹میوهفروش پاسخ داد:
مادر کیلویی سه تومن!
🔸نگاه تعجبزدهام رو به سرعت به میوهفروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش منو به آرامش دعوت کرد. صبر کردم.
🔹پیرزن گفت:
محمدآقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همهشون سیب رو دهدوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
🔸محمدآقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و اونو راهی کرد.
🔹سپس رو به من کرد و گفت:
این پیرزن بهتازگی پسر و عروسش رو تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه یتیم! من چند بار خواستم بهش کمک کنم و میوه مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد.
🔸به همین خاطر هیچوقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره.
🔹راستش رو بخوای من به هرکسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و همیشه با امام زمانم معامله میکنم.
🔸دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود.
🔹دلم میخواست روی میوهفروش رو ببوسم. میوهها رو خریدم. سوار ماشین شدم و زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان خجل بودم.
🔸با خودم میگفتم:
ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم رو با امام زمانم معامله میکردم.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
3 ربیع الاول /8 مهر 1401____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
✅رزق و روزی دست خداست
✍دوستی میگفت:
در یکی از روزهای زمستان، از منزل خود به سوی محل کارم که دور بود خارج شدم. برف بود اما وسیلهای نبود.
🔸برای اینکه دستهایم گرم شود، آنها را در جیب گذاشتم. یک دانه تخمه آفتابگردان پیدا کردم، آن را بیرون آورده و با دندان شکستم.
🔹ناگهان بذر وسط آن بیرون پرید و روی برفها افتاد. ناخواسته خم شدم که آن را بردارم، پرندهای بلافاصله آمد آن را به نوک گرفت و پرید.
🔸به نظر تو چه درسی در آن است؟
🔹من گفتم:
رزق و روزی ما آن نیست که در دست ماست بلکه آن است که در دست خداست.
🔰 این حکایت زندگی و دنیای ماست که به آنچه در جیب و در دست و جلوی چشم ماست، دلخوشیم و خیال میکنیم که همهاش رزق و روزی ماست ولی همین که میخواهیم آن را در دهانمان بگذاریم و لذتش را ببریم، از ما میگیرند و به کسی دیگر میدهند.
▫️تمام عمر کار و تلاش میکنیم تا مالی پسانداز کنیم و راحت زندگی کنیم، ولی گاهی آنچه اندوختهایم رزق و روزی ما نیست. اندوخته ما رزق و روزی کسانی میشود که بعد از ما میخورند یا در زمان حيات، نصیب آنها میشود و میخورند.
▫️رزق و روزی ما آن چیزی است که بخوریم و لذت استفاده آن را ببریم، نه اینکه رنج فراوان بر خود و خانواده تحمیل کنیم و در انتها لذتش برای دیگران شود.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
9 ربیع الاول /14 مهر 1401____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
🔴 الفبای حقکشی
✍خانم "الف" به بانک میرود و نوبت میگیرد، شمارهاش 135 است. همانجا دوستش را میبیند که سه ساعت زودتر از او آمده و دو شماره در دستش دارد. یکی 24 و یکی 25. شماره 25 را از او میگیرد و کارش را زودتر از 110 نفر دیگر انجام میدهد و خوشحال بانک را ترک میکند.
آقای "ب" راننده تاکسی است. هر روز دقایقی را فریاد میزند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند. امروز باران شدیدی میآمد. آقای "ب" کسی را سوار نمیکرد و میگفت که فقط دربست میرود.
خانم "پ" پنجره را باز میکند و زیرسفرهای را داخل کوچه میتکاند.
آقای "ت" در اتوبان میبیند که همه ماشینها در ترافیک سنگینی هستند. وارد شانه خاکی میشود و از چند صد نفر جلو میزند و بعد به داخل صف ماشینها میآید.
خانم "ث" فروشنده است. کیفی میفروشد با قیمت 20 هزار تومان. توریستی از همهجا بیخبر میآید که کیف را بخرد. قیمت را میپرسد، در جواب میشنود: 60 هزار تومان.
آقای "ج" کارمند است. در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صف کشیدهاند، در اتاقش را بسته، چایی میریزد و مینشیند کنار همکارش هرهر میخندد.
یک لحظه با خودتان روراست باشید و بپذیرید که همه ما به اندازه "توانمان" متجاوزیم و دیکتاتور و ضایعکننده حق دیگران.
▫️حالا شما بیا و این عده از مردمی که تجاوز به حق دیگری را هر روز و هر روز تمرین میکنند، بگذار بهعنوان مسئول یک کشور.
▫️سوءاستفاده از قدرت و دیگر کارها، طبیعیترین نتیجه ممکن خواهد بود.
▫️مسئولین از هوا نازل نشدهاند.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
19 ربیع الثانی /23 آبان 1401____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
✍ بستگی به نگاه شما دارد!
🔹روزی مردی ثروتمند، پسر کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی میکنند، چقدر فقير هستند.
🔸آن دو، يک شبانهروز در خانه محقر يک روستايی مهمان بودند.
🔹در راه بازگشت و در پايان سفر، مرد از پسرش پرسيد:
نظرت درمورد مسافرتمان چه بود؟
🔸پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر!
🔹پدر پرسيد:
آيا به زندگی آنها توجه کردی؟
🔸پسر پاسخ داد:
بله پدر!
🔹و پدر پرسيد:
چه چيزی از اين سفر ياد گرفتی؟
🔸پسر کمی انديشيد و بعد به آرامی گفت:
فهميدم که ما در خانه يک گربه گرانقيمت داريم و آنها 6 تا، ما در حياطمان يک فواره داريم و آنها رودخانهای دارند که نهايت ندارد.
🔹ما در حياطمان فانوسهای تزيينی داريم و آنها ستارگان را دارند. حياط ما به ديوارهايش محدود میشود، اما باغ آنها بیانتهاست!
🔸من چند مربی خصوصی دارم اما بچههای آنها در مسير زندگی و مواجهه با مشکلات چيزهايی ياد میگيرند و...»
🔹با شنيدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود.
🔸پسربچه اضافه کرد:
متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقير هستيم!
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
22 جمادی الثانی /25 دی 1401____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
⚜ ذکر صالحین ⚜
#پندانه
✅دعا کنیم فقط خدا دستمان را بگیرد
🔸 دختری میخواست با پدرش از یک پل چوبی رد شود. پدر به دخترش گفت: دخترم! دست من را بگیر تا از پل رد شویم.
دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست شما را نمیگیرم، شما دست مرا بگیر.پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و باهم رد شویم.
دختر گفت: فرقش این است که اگر من دست شما را بگیرم، ممکن است هر لحظه دستتان را رها کنم، اما اگر شما دست مرا بگیری، هرگز آن را رها نخواهی کرد!
این دقیقا مانند داستان رابطه ما با خداوند است؛هرگاه ما دست او را بگیریم، ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دست ما را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد!
🔹و این یعنی عشق...
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
18 ذی القعده / 17 خرداد 1402____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانـــــــهـــ
💠 فرد وارد قیامت میشود ، فکر میکند خبری است ، تعجب میکند! میگوید خدایا پس این همه نماز و عمره و روزه و زيارت چه شد؟! میگویند تو دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی و بنده های خدا را تحقیر کردی!
👌 کسانی داریم که به ظاهر هم متدین هستند ، اما وقتی در مورد او سوال میکنی ، هیچکس از او راضی نیست! به راحتی دل میشکند! به راحتي ديگري را تمسخر و تحقير ميكند! در خانه بداخلاقی میکند! عزیز من پس چرا جلسه رفته بودی؟! چرا درس اخلاق رفته بودی؟! وقتی اخلاقت را اصلاح نمیکنی ، استاد دیگر چه فایده دارد!
📚 آیت الله فاطمی نیا (ره)
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
25 ذی القعده / 24 خرداد 1402____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
⚜ ذکر صالحین ⚜
#پندانـــــــهـــ
🔹️شاگردی از عالمی پرسید: تقوا را برایم توصیف کن. عالم گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه میکنی؟
شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط
راه می روم تا خود را حفظ کنم.عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن
تقوا همین است،
🔸️ از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار.زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
28 ذی القعده / 27 خرداد 1402____
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
🌼فرصتهای انجام کار خیر را از دست نده
✍دو غلام در رکاب سلطان برای شکار به دامن صحرا رفتند. سلطان چون شکار کرد تیروکمان به غلام داد تا آنان هم شکاری کنند.
یکی از غلامها وقتی تیروکمان به دست گرفت، به ناگاه بالای درخت متوجه شد کلاغی که در لانه خود نیست جوجهاش در لبه لانه آویزان شده و صدایش بلند است.
غلام تیروکمان بر زمین نهاد و بالای درخت رفت و جوجهکلاغ را در لانهاش نهاد.
آن غلام دیگر به او گفت:
فرصت شکار از دست مده که شاه اکنون آهنگ رفتن کند.
غلام چون از درخت پایین آمد، سلطان فرمان رفتن داد و غلام را فرصت شکار نشد.
در راه غلام دیگر که آهویی شکار کرده بود به غلام نخست گفت:
فرصت شکار، حیف از دست دادی!
غلام گفت:
من به حال تو افسوس میخورم که فرصت شکار از دست دادی و کار خیری را فرصت سوزاندی. شکار آهو همیشه هست، ولی شکار جوجهکلاغی که نیاز به کمک دارد و احسان است، شاید همیشه نباشد.
#امام_زمان
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
11 صفر / 6 شهریور 1402___
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
🔅#پندانه
✍ تقلیدوار حرکت نکن
🔹عقابی بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده و ربود.
🔸کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید. خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید. ولیکن پنجهاش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاصدادن نتوانست.
🔹شبان آمد و او را اسیر یافت. بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد.
🔸چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند:
این پرنده چه نام دارد؟
🔹شبان گفت:
این پرندهایست که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقتپیشه.
💢آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید شود و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
26 ربیع الاول/ 20 مهر 1402___
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
#پندانه
✅از چشم خدا افتادهایم یا خیر؟
✍یکی از علما میگفت اگر میخواهی ببینی از چشم خدا افتادهای یا نه، یک راه بیشتر ندارد...
هروقت دیدی گناه میکنی و بعد غصه میخوری، بدان که از چشم خدا نیفتادهای.
اما اگر گناه میکنی و میگویی: مهم نیست؛ بترس که خط دورت کشیده شده باشد.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
21 ربیع الثانی/ 15 آبان 1402___
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom
🔅#پندانه
اینگونه جوانمردی و انصاف میچرخید
رسم بازاریان قدیم بر این بود که اول صبح وقتی دکان را بازمیکردند، کرسی کوچکی را بیرون مغازه میگذاشتند.
اولین مشتری که میآمد، به او جنس میفروخت و بلافاصله کرسی را داخل مغازه میآورد (یعنی دشت نمودم).
مشتری دوم که میآمد و جنسی میخواست، حتی اگر خودش آن جنس را داشت، نگاه به بیرون میکرد که ببیند کدام مغازه هنوز کرسیاش بیرون است و دشت نکرده.
آنوقت اشاره میکرد برو آن دکان (که کرسیاش بیرون است) جنس دارد و از او بخر که او هم دشت اول را کرده باشد.
و بدینشکل هوای همدیگر را داشتند. اینگونه جوانمردی و انصاف میچرخید و میچرخید وسط زندگیها و سفرهها.
#شاه_سیدعلی
#امامزاده_سیدعلی #اباالفضل_قمی_ها
28 ربیع الثانی/ 22 آبان 1402___
🕋🕌 آستان قدس اباالفضلی
امامزاده سیدعلی علیه السلام
•┈•• @shahseyedaliQOM ••┈•
___ارتباط با ادمین
👨🏻💻 @AdmiinShahSeyedAliQom