eitaa logo
شاه زمانی
57 دنبال‌کننده
263 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مستندات تاریخی دوران پهلوی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدرضا پهلوی برای جلوگیری از سقوط سلطنت به آغوش سرمایه‌داران بهائی و یهودی پناه برد   محمدرضا پهلوی، که مشروعیت و محبوبیتی در میان مردم ایران نداشت، هر لحظه بیم آن داشت که از طریق شورش داخلی، کودتا و یا انقلاب حکومتش سرنگون شود. پس وجود اسرائیل با حمایت کامل آمریکا، این موقعیت را برای او فراهم کرد، که قدرتش را تثبیت کند. شاه در آغاز، مخفیانه با اسرائیل ارتباط برقرار کرد و در دهه ۱۳۵۰ ــ که حمایت سرمایه‌داران بهائی و یهودی را در کنار خود دید ــ جرئت یافت تا به صورت آشکار، ارتباط خود را با اسرائیل اعلام کند و در این زمینه پرده‌پوشی را کنار بگذارد. عوامل شکل‌گیری رفتار سیاسی ایران در قبال اسرائیل نویسنده: علی‌رضا زهیری، فصلنامه انقلاب اسلامی، سال اول، پیش‌شماره اول (زمستان ۱۳۷۷)، صفحه ۱۵۴   @shahzamani_1357
رئیس وقت دانشگاه الازهر، در تلگرامی به شاه: رابطه سیاسی ایران با اسرائیل خیانت به مسلمین است دوره دوم رابطه ایران و اسرائیل، از 1332 تا 1341 را در بر می‌گیرد. دولت ایران در تلاش بود که روابطی مستقیم و رسمی با اسرائیل برقرار کند، ولی در تابستان 1339، جمال عبدالناصر دستور قطع روابط سیاسی با تهران را به دلیل هم‌پیمانی شاه با اسرائیل را صادر کرد و رفتار پهلوی را کمک به صهیونیست‌ها و مغایر با آرمان کشورهای عربی و اسلامی خواند. متعاقب این اقدام، شیخ شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر، نیز طی تلگرامی به شاه در 5 مرداد 1339، این عمل را خیانت به مسلمین قلمداد نمود و از وی انتقاد کرد. شاه نیز پنج روز بعد در پاسخ به تلگرام رئیس الازهر اعلام کرد: شناسایی اسرائیل توسط ایران ده سال قبل صورت گرفته و اکنون اتفاق تازه‌ای نیفتاده است! ارتباط ناشناخته، بررسی روابط ایران و اسرائیل 1327-1357 نویسنده: رضا زارع، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، صفحه 37 @shahzamani_1357
گفتگوهای پنهانی محمدرضا شاه با اسرائیل بر سر فروش نفت از سال ۱۳۳۳ آغاز شد در پائیز ۱۳۱۳ سلطان حسین سنندجی، دبیر دوم سفارت ایران در لندن ضمن ملاقاتی با مردخای گازیت، دبیر اول سفارت اسرائیل، پیشنهاد فروش نفت ایران را کرد. گازیت بی‎درنگ موضوع را به دولت متبوعش گزارش داد. دو هفته بعد دو دیپلمات یکدیگر را در ضیافت ملکه الیزابت دوم، در کاخ باکینگهام دیدند. سنندجی به همکار اسرائیلی‎اش اطلاع داد به زودی معاون مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به لندن خواهد آمد و هر گاه اسرائیل مایل به خرید نفت باشد این، فرصتی برای مذاکرات مقدماتی خواهد بود. گفتگوهای پنهانی محمدرضا پهلوی بر سر نفت نیز از همین سالها آغاز شد و در جریان آن، ایران با فروش نفت موافقت کرد. کتاب پادشاهان نفت نویسنده: اندرو اسکات کوپر فصل ۴ صفحه ۱۸۸ @shahzamani_1357
آلن دالس در رأس سازمان سیا، دارای سابقه آشنائی دیرین با علی امینی نخست وزیر محمدرضا شاه بود   علی امینی در طی دوران سفارت خود در آمریکا موفق شد ارتباطات وسیع تر و عمیق تری را با محافل قدرتمند این کشور برقرار و حمایت کامل این محافل را به خود جلب نماید. آلن دالس که در آن سال ها در رأس سازمان سیا قرار داشت، دارای سابقه آشنائی دیرین با امینی بود و زمانی که در ترکیب «هیئت ماوراء بحار» آمریکا وارد ایران شد، میهمان امینی بود. امینی مهره ای بود که می توانست نقش یک آلترناتیو جدی را در قبال رژیم موجود ایفاء کند و یا حداقل به عنوان یک نیروی موازی، اهرمی نیرومند برای فشار بر رژیم پهلوی باشد. پس از فراخوانی امینی به تهران و حمایت های آمریکا در کارزاری که در رابطه با به قدرت رساندن امینی به راه افتاده بود در نهایت دکتر علی امینی در تاریخ 17 اردیبهشت 1340 به قدرت رسید و نخست وزیر ایران شد ولی این صدارت در تاریخ 27 تیر 1341 پایان پذیرفت و امینی داوطلبانه از قدرت کناره گرفت! سقوط دولت امینی هر چند پایان اوج زندگی سیاسی اوست، معهذا نقش وی در دیپلماسی امریکا به پایان نرسید و امینی تا سال 1347 به حیاتی بی رمق ادامه داد.   کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله سپید و سیاه به روایت اسناد ساواک صفحه ۱۷۳  
مردم در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی نامحرم بودند/ شاه نمی خواست مردم چیزی از کاپیتولاسیون بدانند   رژیم شاه و حامیان کاپیتولاسیون بسیار تلاش کردند خبر آنچه اتفاق افتاده است به عموم مردم نرسد، اما چنین نشد و امام خمینی موضع‌گیری بسیار تندی نسبت به فعالیت رژیم پهلوی داشت. به دنبال نطق و اعلامیه حضرت امام، مردم به اعتراض دست زدند و روحانیان شهرها طی نامه و تلگراف و طومار خواستار لغو فوری کاپیتولاسیون شدند. نطق و حرکت امام در مخالفت با این لایحه، رژیم را به عکس‌العمل وادار کرد و در اولین اقدام، حسنعلی منصور در مصاحبه‌ای مطبوعاتی و سخنرانی در مجلس سنا در ۹ آبان ۱۳۴۳ سعی کرد تصویب کاپیتولاسیون را همانند آنچه در مقابل نمایندگان سنا انجام داده بود، بی‌اهمیت جلوه دهد. منصور همان ادعاهای مطرح ‌شده در مجلس سنا مبنی بر اینکه این قضیه تنها به ایران اختصاص ندارد و کشورهای مختلفی که آمریکا در آنها حضور داشته است نیز چنین امتیازی به آمریکا داده‌اند، دوباره مطرح کرد. وی می‌کوشید مصونیت‌های داده‌ شد را ناچیز و دامنه آن را محدود جلوه دهد. کتاب قلم و سیاست: از کودتای ۲۸ مرداد تا ترور منصور- نوشته محمدعلی سفری-  جلد ۲، تهران، نشر نامک ۱۳۷۳ ، صفحه ۶۴۹  
سهم بخش کشاورزی در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی در تولید ناخالص داخلی به پایین‌ترین حد خود رسیده بود آمارهای ارائه‌شده بانک مرکزی در سال‌های پس از اصلاحات ارضی در دوره پهلوی دوم، بیانگر سیر نزولی سریع بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی کشور است. براساس گزارش سالانه بانک مرکزی، سهم بخش کشاورزی کشور در آغاز اصلاحات ارضی، یعنی در سال 1341، در تولید ناخالص داخلی 9/27 درصد بود، اما طی سال‌های بعد کاهش یافته و سرانجام در سال 1356، به پایین‌ترین حد خود یعنی 3/ 9 درصد رسیده است. این در حالی بود که در آخرین سال حاکمیت رژیم پهلوی، هنوز حدود 40 درصد از جمعیت فعال کشور، در بخش کشاورزی فعالیت می‌کردند. در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی کشور نه تنها در مسیر پیشرفت اقتصادی قرار نداشت، بلکه حتی در زمینه کشاورزی و دامپروری نیز، روزبه‌روز به واردات خارجی وابسته‌تر می‌شد. گذشته از آمارهای رسمی بانک مرکزی، اسدالله علم به عنوان وزیر دربار، در دوران اوج درآمدهای نفتی، در یاداشت‌های خود به تاریخ 3/11/ 1354، با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور، وقوع انقلاب را پیش‌بینی کرده و نوشته است: «مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر گذاشت، مذاکراتی بود که دیشب با عبدالمجید مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم؛ چون چند تا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره می‌کردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن می‌گفت، که بی‌نهایت ناراحتم کرد؛ یعنی وضع به طوری است که قاعدتا باید به انقلاب بیانجامد...».   درنگی در خیالات و توهمات فرح دیبا – مولف: سمیرا سجودی – پژوهشکده تاریخ معاصر-
ارتش شاه، بازیچه آمریکا در سرکوب جنبش ظفار در عمان بود دولت جدید آمریکا برای حفظ ثبات سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه، که در اردوگاه نظام سرمایه‌داری بودند، می‌کوشید و به هر طریق ممکن منافع آمریکا و متحدانش را در منطقه تأمین می‌کردند. بهترین شاهد و گواه بر این ادعا سرکوب جنبش ظفار در عمان بود که به وسیله نیروهای نظامی ایران در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، محقق شد. جنبش ظفار، که گرایش و تمایلات مارکسیستی داشت و با هدف سرنگونی دولت عمان، که مایل به غرب بود، و بر سر کار آوردن حکومتی به اصطلاح چپ در این کشور شکل گرفت، منافع دنیای سرمایه‌داری و در رأس آن آمریکا را به خطر می‌انداخت، اما آمریکا در چارچوب دکترین نیکسون دیگر نیازی به مداخله مستقیم پیدا نکرد و اهداف خود را از طریق نیروهای نظامی ایران تحقق بخشید و این جنبش را سرکوب کرد. کتاب: دیکتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران – نویسنده: فرد هالیدی- ترجمه فضل‌الله نیک‌آئین- تهران- انتشارات امیرکبیر- صفحه ۲۸۷ @shahzamani_1357
اشتباه‌های مکرر محمدرضا پهلوی در مسئله بحرین به جدایی از ایران انجامید محمدرضا پهلوی به منظور جلب نظر کشورهای عرب محافظه‌کار منطقه خلیج فارس و ضمنا برای اینکه بتواند بر سر جزایر سه‌گانه با انگلستان چانه‌زنی کند به‌ یکباره و ناگهانی تصمیم خود را مبنی بر چشم‌پوشی از ادعای دیرینه ایران بر بحرین اعلام کرد؛ حال آنکه بحرین بخشی از خاک کشورمان به‌شمار می‌آمد و حتی در مجلس شورای ملی نیز نمایندگانی نیز داشت. شاه در دی‌ماه سال 1347ش، در یک کنفرانس مطبوعاتی در دهلی نو گفت: اگر اهالی بحرین نمی‌خواهند تحت حاکمیت ایران قرار گیرند ایران ادعای ارضی خود را بر این مجمع‌ الجزایر پس می‌گیرد و خواست اهالی بحرین مبنی بر استقلال را در صورت موافقت بین‌المللی می‌پذیرد؛ به همین دلیل دولت ایران در 18 اسفند سال 1348ش از دبیرکل سازمان ملل متحد تقاضای دخالت کرد و تصریح نمود هر نظری را که دبیرکل ابراز کند خواهد پذیرفت؛ مشروط بر اینکه به تصویب شورای امنیت سازمان ملل برسد. جالب اینجا بود که نظر دولت ایران و دبیرکل سازمان ملل متحد هر دو مراجعه به آرای عمومی مردم بحرین بود، اما این نظر با مخالفت صریح شیخ بحرین روبه‌رو شد و در نهایت این کار نیز انجام نشد و همین امر خود شاهدی است بر اشتباه‌های مکرر محمدرضا پهلوی در مسئله بحرین.   کتاب: خلیج فارس- نوشته آرنولد ویلسون- ترجمه محمد سعیدى  تهران، ۱۳۵۳  صفحه های ۵۴-۶۸  
شاه به دنبال بهره جویی از اسرائیل و لابی یهودی برای نفوذ به دولت آمریکا بود فقدان پایگاه مردمی و عدم مشروعیت رژیم شاه و وابستگی به خارج، مقابله با اعراب تندرو و ناسیونالیست های عرب علیه کشور و استفاده و بهره جویی از اسرائیل و لابی یهودی به منظور نفوذ به دستگاه سیاستگذاری خارجی ایالات متحده برای به دست آوردن کمک های نظامی و غیر نظامی برای نجات سلطنت محمدرضا پهلوی بود. کتاب مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم- نوشته: علی فلاح نژاد- فصل سوم- صفحه ۱۱۸ @shahzamani_1357
سپهبد حاجی علی کیا رئیس اداره ی اطلاعات ارتش شاه روابط حسنه ای با اسرائیل داشت یکی از مراکز ثقل مناسبات ایران و اسرائیل در بعد نظامی قرار داشت. نمایندگان دو کشور بهترین روابط را با سران نظامی کشور میزبان برقرار کرده بودند. از جمله می توان از روابط حسنه و خوب مایر عزری نماینده سیاسی اسرائیل با سپهبد حاجی علی کیا رئیس اداره ی اطلاعات ارتش شاه نام برد. سفرهای مقامات نظامی دو کشور تقریبا از نیمه دوم دهه ی 1330 شمسی با سفر سپهبد کیا به اسرائیل آغاز شد و با سفر ژنرال هرکابی به ایران که مذاکراتش با سپهبد کیا اساس همکاری آینده ی دو کشور را بنیان نهاد ادامه یافت. کتاب مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم- نوشته: علی فلاح نژاد- بخش چهارم- فصل سوم- صفحه ۱۶۶ @shahzamani_1357
دولت حسنعلی منصور مسیر تصویب قانون کاپیتولاسیون را هموار می کرد دولت حسنعلی منصور (سی و ششمین نخست‌وزیر محمدرضا شاه) از همان ابتدا شروع به هموار سازی راه تصویب قانون کاپیتولاسیون کرد. نقد اساسی به استراتژی اتخاذی منصور از جایی آغاز می‌شود که وی از مجلس سنا آن هم در ایام تعطیل تابستانی، تقاضای تشکیل جلسه فوق‌العاده برای رسیدگی به لایحه بودجه کل کشور و لایحه تأسیس مرکز آمار ایران و نیز تصویب دو فقره یادداشت بین وزارت خارجه و سفارت آمریکا می‌کند. منتها صحنه‌آرایی به گونه‌ای انجام می‌شود که سناتورها را تا نیمه‌شب در مجلس سنا نگاه می‌دارند و در شرایط خواب‌ و بیداری آنها، بدون اینکه اسمی از کاپیتولاسیون برده شود، نزدیک نیمه‌شب متن یادداشت‌های متبادله، که همان کاپیتولاسیون باشد، از تصویب سنا می‌گذرد. توجه به متن این جلسه فوق‌العاده مجلس سنا نشان‌دهنده توطئه‌ای است که هم دولت و هم گردانندگان مجلس سنا از افشای آن بیم داشتند. کتاب احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن - نوشته: مسعود اسداللهی- تهران - صفحه ۴۹ @shahzamani_1357
احمد میرفندرسکی، معاون وزارت امور خارجه شاه، کاپیتولاسیون را تنها در ردیف یک معافیت مالیاتی معرفی می‌کرد مجلس سنا در مقابل استراتژی اتخاذی منصور مبنی بر بی‌اهمیت جلوه دادن کاپیتولاسیون منفعل شد. تنها عیسی صدیق بود که درباره معافیت بند «واو» ماده اول قرارداد وین توضیح بیشتر خواست. در پاسخ، احمد میرفندرسکی، معاون وزارت امور خارجه، عنوان کرد که با دستگاه‌های مختلف مملکت به این نتیجه رسیده‌اند که اعطای این مصونیت‌ها و این مزایا ضرری برای دولت شاهنشاهی ندارد و معافیت مالیاتی، معافیت مسکن و تغذیه مهم نیست. میرفندرسکی تصویب این قانون را ضرورتی برای تداوم همکاری ایران با دولت آمریکا دانست؛ بنابراین معاون وزارت امور خارجه کاپیتولاسیون را تنها در ردیف یک معافیت مالیاتی معرفی می‌کند و سناتور نیز بدون اینکه بخواهد از متن قرارداد وین آگاه شود، این اظهارات را قبول می‌کند و این نمونه دیگر تلاش دولت برای تصویب این لایحه است.   مجله اطلاعات هفتگی -  مقاله یاد و یادواره - نوشته: هاشم هوشی سادات، آبان 1365، صفحه ۳ @shahzamani_1357
علی امینی نخست وزیر شاه و دکتر حسن ارسنجانی وزیر کشاورزی به عنوان یک مهره وابسته به سفارت آمریکا شهرت یافت   با سقوط دیکتاتوری رضاشاه، احمد قوام در سال 1321 به نخست وزیری رسید و امینی 37 ساله را به معاونت خود برگزید. امینی در مجلس پانزدهم با کمک قوام نماینده تهران شد، در سال 1329 در کابینه علی منصور وزیر اقتصاد ملی گردید و در سال 1330 در کابینه اول مصدق نیز مجددا رأس این وزارتخانه قرار گرفت در این سال ها امینی نیز نقش منشی عمویش (قوام) را ایفا می کرد. علی امینی از همان زمان مورد توجه خاص دیپلماسی آمریکا قرار داشت و در کنار چهره هایی چون دکتر حسن ارسنجانی به عنوان یک مهره وابسته به سفارت آمریکا شهرت یافت. ارسنجانی، وزیر کشاورزی محمدرضا شاه و سفیر ایران در ایتالیا بود. در سال 1325 که امریکا وام 250 میلیون دلاری خود را به ایران پرداخت کرد، امینی، رئیس بانک صنعتی، را مطمئن ترین فرد برای اجرای طرح برنامه 7 ساله عمرانی، تشخیص داد و بدین ترتیب سازمان برنامه به ریاست عالیه عبدالرضا پهلوی و مدیریت مستقیم علی امینی تأسیس شد. آلوده ترین برگی که علی امینی را برای همیشه بدنام ساخت و مهر وابستگی به غرب را به پیشانی اش حک نمود، نقش وی در انعقاد قرارداد نفت با کنسرسیوم، معروف به قرارداد امینی ـ پیچ است. علی امینی مجدی معروف به علی امینی (۲۱ شهریور ۱۲۸۴ تهران – ۲۱ آذر ۱۳۷۱ پاریس)، سیاست‌مدار ایرانی، از اعضای جبهه ملی و یک دوره از اردیبهشت ۱۳۴۰ تا تیر ۱۳۴۱ نخست‌وزیر ایران بود.   کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی- جلد دوم  جستارهایی از تاریخ معاصر ایران – خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست
تحقیر محمدرضا پهلوی در سفر رسمی به انگلستان در سال ۱۳۲۷ سفر رسمی محمدرضا پهلوی به انگلستان در سال ۱۳۲۷ چون بنا به دعوت پادشاه انگلیس بود، جنبه رسمی داشته و اعلیحضرت شخصاً برای تماشای المپیک حرکت نکرده بودند و چون این مسافرت رسمیت داشته، باید تشریفات رسمی و کاملی که شایسته یک مملکت مستقل است در پذیرایی از ایشان به عمل آید. متأسفانه طبق اخباری که در قسمتی از منابع انگلیسی منتشر شده، طرز پذیرایی از پادشاه ایران به هیچ‌وجه شایسته شئون رئیس یک مملکت مستقل نبوده است. در این عکس هنگامی که پادشاه ایران یعنی مهمان پادشاه انگلستان به اتفاق خانواده سلطنتی به یک گاردن‌پارتی می‌روند، پادشاه ایران را در صف سوم حرکت‌کنندگان قرار داده‌اند. یعنی پیشاپیش پادشاه و ملکه انگلستان، و پس از آن ولیعهد انگلستان و مادر پادشاه انگلستان و در صف سوم پادشاه ایران و دختر دوم پادشاه انگلستان حرکت می‌کنند. روزنامه  تریبون‌دوناسیون   چاپ انگلستان ۳۰ مرداد ۱۳۲۷ @shahzamani_1357
حذف سرمایه های ملی و انسانی جامعه، توسط رضاخان بدون تردید سیاست حذف و خشونت رضاخان علیه چهره‎های نخبه و فرهیخته سیاسی و فرهنگی کشور موجب از دست رفتن سرمایه‎های عظیم ملی ایران زمین گردید. به طور مثال این مسئله راجع به امثال مدرس در بخش سیاسی، اجتماعی و مذهبی یا عشقی و فرخی و بهار در عرصه سیاسی و ادبی و … عیان و مشهود است. اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی فریدون کشاورز صفحه ۱۵۲-۱۵۳ @shahzamani_1357
شاه در مورد سفر هیأتی از وزارت امور خارجه اسرائیل به ایران: بیایند ولی با نهایت پنهان‌کاری در اسناد ساواک به تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۵۳ آمده است؛ قرار است هیأتی به شرح زیر آقای کیدرون، مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه و خانم وِرِد، رئیس اداره خاورمیانه و آقای آلگوم، رئیس تحقیقات و بررسی به منظور ارائه مطالب زیرین به کارمندان وزارت امور خارجه ایران در خصوص تحولات اخیر خاورمیانه و استراتژی شوروی و نفوذ آنها در کشورهای خاورمیانه در تاریخ ۷ تیرماه ۵۳ به ایران مسافرت نمایند. با توجه به این که موضوع مسافرت نامبردگان از شرف عرض پیشگاه شاهنشاه آریامهر گذشته و مورد تصویب ذات ملوکانه قرار گرفته است و مقرر فرموده‌اند نهایت پنهان‌کاری معمول گردد، لذا وزارت امور خارجه تقاضا دارد که مانند دفعه گذشته چنانچه کارمندانی از ساواک در جلسات سخنرانی‌های ارائه شده شرکت می‌نمایند، معرفی گردد. ضمناً چون نامبردگان فوق‌الذکر قبل از آغاز سخنرانی که در روزهای ۱۲ و ۱۳ تیرماه خواهد بود، مسافرت‌هایی به اصفهان و شیراز می‌نمایند، اقدامات حفاظتی درباره آنها معمول گردد. اسناد ساواک به تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۵۳   @shahzamani_1357
محمدرضا شاه بی خبر از کنفرانس نمایندگان نفتی آمریکا و انگلستان درباره تقسیم نفت ایران در سال ۱۳۳۳ درفوریه 1954 کنفرانس نمایندگان نفتی آمریکا و انگلستان درباره تقسیم نفت ایران در لندن تشکیل گردید. در 25 فوریه 1954 کمپانی بریتیش پترولیوم (B.P) و نمایندگان کمپانیهای نفتی آمریکا و سایر کمپانیها در غیاب ایران درباره چگونگی تشکیل کنسرسیوم بین‌المللی نفت برای بهره‌برداری از نفت ایران با هم به توافق رسیدند. کنسرسیوم جدیدالتأسیس تصمیم گرفت که مبلغ 400 میلیون دلار به عنوان غرامت از دست دادن انحصار نفت ایران به کمپانی بریتیش پترولیوم (B.P) بپردازد. تقسیم‌بندی سهام انحصارات نفتی شرکت‎کننده در کنسرسیوم بین‌المللی نفت به قرار ذیل صورت گرفت: پنج کمپانی آمریکایی 1) استاندارد اویل نیوجرسی، 2) استاندارد اویل، کالیفرنیا، 3) تگزاس اویل کمپانی، 4) سوکوتی واکیوم اویل کمپانی، 5) گلفاویل کورپوریشن، بر روی هم 40% سهام را به دست آورد. 14% سهام به شرکت نفتی انگلیسی، هلندی رویال داچ شل و 6% سهم به کمپانی نفتی فرانسوی فرانسوا دوپترول رسید. کتاب سقوط جلد اول فصل ششم صفحه ۱۲۷ موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی @shahzamani_1357
استعفا، کناره گیری و حذف فیزیکی صاحب‎منصبان وابسته به رضا شاه بسیاری از وابستگان و نزدیکان رضا شاه مورد بی‎مهری قرار گرفته و دچار عواقبی چون حذف، تبعید داوطلبانه و اجباری، حبس و قتل گردیدند. کناره‎گیری میرزاحسن مستوفی، سیاستمدار سنتی بازمانده از قدیم، تبعید داوطلبانه حسن تقی‎زاده، چهره جنجالی حزب دموکرات در نهضت مشروطه، و وزیر دارایی در حکومت رضاخان؛ استعفای مخبرالسلطنه هدایت از نزدیکان قدیمی به خاندان های سلطنتی و عضو مؤثر (تا حد وزارت) در دوران پهلوی اول به دلیل مخالفت با رواج لجام گسیخته فرهنگ غربی در کشور؛ کناره گیری باقر کاظمی (مهذب الدوله) وزیر خارجه از قدرت؛ کشتن سرتیپ درگاهی رئیس جانی شهربانی و … شمه‎ای است از عاقبت همکاری با حاکمی خودمحور و مستبد به نام رضا خان. حائری یزدی، مهدی؛ خاطرات (تاریخ شفاهی ایران)، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، نادر، چاپ دوم، فروردین ۱۳۸۲، صفحه ۶۵ @shahzamani_1357
حکومت رضاخان بیش از حکومتهای قبلی ایران به سرکوب طیف مستقل و شجاع و سنتی می پرداخت   حکومت رضاخان بیش از حکومتهای قبلی ایران بر اصول خودمحوری و فردگرایی استوار بود. زیرا، حداقل دیگر سلسله‎ها با توجه به خاستگاه ایلی، دارای نوعی نهاد مشورتی درون قبیله‎ای یا مجمع اهل اختصاص بودند و علاوه بر آن، حضور قوی و تعقل‎گرا و مستقل دیوانیان و دبیران ایرانی به نحوی موجب ایجاد روابط ملایم و مسالمت‎آمیز بین سلاطین و شاهان با دیگر طبقات و مردم عادی می‎گردید. آنان با نصیحت‎نامه‎ها و سیاست‎نامه‎ها حاکم را به ملاحظه حال رعیت و عالمان و دانشمندان وا می‎داشتند، در حالی که علاوه بر سرکوب طیف مستقل و شجاع و سنتی این جریان توسط رضاخان، افراد وابسته و خدمتگزار به وی نیز امنیت نداشته و در صورت کوچکترین کار خلاف میل او به شدیدترین نوع ممکن تنبیه می‎گردیدند.   کتاب: خاطرات تاریخ شفاهی ایران   نویسنده: مهدی حائری یزدی   صفحه ۶۵   @shahzamani_1357
شاه، آمریکا و انگلستان را دارای نیرویی افسانه ای می پنداشت که وی را از هر خطری مصون می کرد به اعتقاد یکی از وزیران محمدرضا شاه، سودای یکه تازی شاه موجب شد هرگز نتواند با این که کسان دیگری اظهار وجود کنند بسازد و روی هم رفته اصالتی برای مردم و خواست و باور آنان قائل نبود و گمان داشت کار ویژه مردم، یکسره فرمانبری، و از آن او رهبری است. از سوی دیگر برپایه آنچه در آغاز پادشاهی خود و جریان سقوط دکتر مصدق دیده بود، قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا و انگلستان را دارای نیرویی افسانه ای می پنداشت. در نتیجه یقین داشت نگهداری روابط صمیمانه با اینان او را از هرگونه خطری ناشی از ناخرسندی مردم مصون می دارد و در چنین شرایطی می تواند آسوده دل آنچه می خواهد بگوید و بکند، شاه را با واقعیت عینی وضع ایران سرو کاری نبود. کتاب: مقدمه یادداشت های علم علینقی عالیخانی جلد اول، نشر مازیار و معین، تهران، ۱۳۸۲، صفحه ۱۲۱ @shahzamani_1357
ژنرال هایزر آمریکایی: فرمانده نیروی هوایی شاه می خواهد رژیم پهلوی را از فروپاشی نجات دهد   انتظار و توقع شاه از آمریکا از خلال گفته های سران ارتش به آمریکایی ها کاملاً شفاف و روشن، قابل فهم و دریافت است. ژنرال هایزر که از سوی دولت آمریکا با مأموریت کمک به رژیم پهلوی و حفظ ارتش از فروپاشی به ایران آمده بود در خاطراتش می نویسد: ربیعی(فرمانده نیروی هوایی) پرسید چرا آمریکا بر خمینی فشار نیاورده است و باز در جایی دیگر گفت: ربیعی باز هم علیه آمریکا داد و بیداد راه انداخت که این کشور با این همه بازوان قوی چرا نمی تواند به سادگی خمینی را کنترل کند. هایزر درباره رئیس ستاد ارتش شاه هم نوشته است: قره باغی احساس می کرد که ارتش توان برنامه ریزی را ندارد و نمی داند آیا آنقدر آدم دارد که به آنها بتواند اعتماد کرد یا نه؟ می خواست که پرسنل آمریکایی کار برنامه ریزی برای آنها را در دست گیرند.   کتاب: مقدمه یادداشت های علم  علینقی عالیخانی  جلد اول، نشر مازیار و معین، تهران، ۱۳۸۲، صفحه ۱۸ و ۲۰ @shahzamani_1357
در کتاب خاطرات سفیر انگلستان: سفیر آمریکا در تهران محمدرضا شاه را بازی می داد شکایت محمدرضا شاه آن بود که هر بار از سولیوان در خصوص سیاست رسمی واشنگتن می پرسید، سفیر آمریکا در تهران پاسخ می داد که و دستور جدیدی دریافت نکرده است. آنچه که شاه نتوانسته بود دریابد آن بودکه سفارت آمریکا در تهران بالطبع منعکس کننده نظریات وزارت امور خارجه بوده که دررأس آن سایروس ونس لیبرال قرار داشت. نکته مهمی که شائول نجاش آن را به درستی دریافته است. وزارت امور خارجه و سافرت آمریکا در تهران، به آن بخش از قدرت در امریکا تعلق داشتند که خواهان مصالحه شاه با مخالفین بودند. برعکس مشاور امنیت ملی، زبیگنیو برژینسکی، خواهان برخورد قاطع تر شاه با مخالفین بود. آنچه که به زعم نجاشی این شرایط دشوار را پیچیده تر می کرد آن بود که سفارت ایران در واشنگتن بالاخص شخص سفیر(اردشیر زاهدی) که معمولاً می بایستی با وزارت امورخارجه امریکا هماهنگ باشد، برعکس با گروه برژِنسکی همراه بود. کتاب غرور و سقوط، خاطرات سفیر انگلستان در ایران نوشته: پارسونز، سرآنتونی ترجمه: دکتر منوچهر راستین انتشارات هفته (تهران، ۱۳۶۳)، صفحه ۱۱۳ @shahzamani_1357
تشکیلات مخفی فراماسونری در رژیم پهلوی مهار مملکت را به دست گرفته بودند تشکیلات مخفی فراماسونری که از زمان میرزا ملکم خان و با کمک شاهزاده‌ها و افراد لائیک اروپادیده، غربزدگی و بی‌دینی را تبلیغ و مشروطه غیر مشروعه را ترویج می‌کرد و به سرانجام رساند، در رژیم پهلوی مهار مملکت را به دست گرفت و در همه زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و اداری و فرهنگی و دانشگاهی در جهت هر چه بیشتر وابسته کردن ایران به غرب و از بین بردن روحیه و فرهنگ دینی کوشید. در رژیم پهلوی بخش قابل ملاحظه‎ای از کارگزاران ایران ماسون بودند و برخی نیز بهائی. بعد از انجام اصلاحات ارضی و پس از گذشت چند سال در سال 1347 و 1348 با تشکیل «لژ بزرگ ایران» نظام ماسونی انگلیسی کم کم برچیده شد تا به جای آن ماسونهای آمریکایی بر اوضاع مسلط شوند. کتاب: فراموشخانه و فراماسونری در ایران   نوشته: اسماعیل آئین  جلد ۳  چاپ ۱۳۴۷ صفحه ۲۲۹   @shahzamani_1357
محمدعلی خان فروغی، حکومت پهلوی را در مسیر خدمت به یهودی ها قرار می داد   محمدعلی خان فروغی، ذکاءالملک از معدود افرادی است که نقش و مسئولیت و مأموریتش در دوران پهلوی بسیار عظیم و عمیق و منحصر به فرد بوده است. فروغی، یهودی‌الاصل، استاد اعظم فراماسونری، اولین نخست‌وزیر هر دو پهلوی، چندین دوره وزیر و وکیل مجلس، نماینده ایران در مجامع بین‌المللی و منجمله جامعه ملل، بنیانگذار دانشگاه تهران، بنیانگذار نظام دادگستری لائیک در زمان رضاشاه، برنامه‌ریز فرهنگی دوران پهلوی، فرد مورد اعتماد انگلستان و کسی که بسیاری از فراماسونها کاملاً مطیع و مرید و طرفدار او بودند، صاحب تألیفات متعدد منجمله کتاب سیر حکمت در اروپا ـ که با نگاهی کاملاً جهت‌دار، سیر فلسفه اروپایی جدید را در ایران شکل داد ـ و خلاصه کسی که حتی امروز هم برخی آثار و نتایج کارهای او را می‌توان دید. فروغی کاملاً در مسیر خدمت به یهود، اسرائیل، صهیونیسم، انگلیس، فراماسونری و غرب عمل می‌کرد.   کتاب: فرهنگ و زبان  نویسنده: شمس‎الدین رحمانی انتشارات برگ  صفحه ۸۰   @shahzamani_1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا