eitaa logo
شاه زمانی
53 دنبال‌کننده
293 عکس
80 ویدیو
0 فایل
مستندات تاریخی دوران پهلوی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
ویلهلم آیلرس: رضاه شاه به فرزندش محمدرضا سوء ظن داشت پادشاهان پهلوی که خودشان نیز در مظان توهم توطئهٔ بریتانیا قرار داشتند، بسیاری از حوادث ایران و جهان را به آن سیاست منتسب می‌کردند. رضاشاه به حد افراط به انگلیسی‌ها سوء ظن داشته و همهٔ بدی‌ های دنیا را از انگلستان می‌دانست. حتی سوء ظن او به پسرش محمدرضا نیز متوجه شد و او فکر کرد که پسرش با انگلیسی‌ها کار می‌کند. محمدرضا، رفیقی سوئیسی داشت که او را برای کسب خبر از وضع رضا شاه، به ژوهانسبورگ فرستاده بود. رضاشاه به اطرافیانش گفت: حالا این پسره را فرستادند بیاید این‌جا، معلوم است از کجا آب می‌خورد… همهٔ این‌ها را انگلیسی‌ها تدارک می‌بینند. رضاشاه به پسرش سوء ظن داشت و می‌گفت که دست انگلیسی‌ها است.   کتاب ایران در زمان پهلویان. ویلهلم آیلرس. با ویرایش جرج لنچوفسکی. انتشارات استنفورد. کالیفرنیا. ۱۹۷۷ . صفحه ۲۲۸   @shahzamani_1357
آمریکا دلبسته همان رژیم‌های متحد پیشین خودکامه، یعنی شاه و اعضای پیمان سنتو باقی ماند استفن مک گلینچی در جمع‌بندی خود از روابط تسلیحاتی ایران و آمریکا در دوره کندی می‌گوید به خلاف ارزیابی بسیار منفی‌ که از تأثیر کندی بر این روابط وجود دارد، سال‌های ریاست‌جمهوری او از بهترین مقاطع روابط آمریکا و ایران بوده چون در آن، رابطه مبتنی بر کمک‌رسانی بازسازی شد و اصلاحاتی که شاه کم‌وبیش برای راضی‌کردن منتقدانش در واشینگتن انجام داد، رژیم او و اقتصاد ایران را استوار کرد. نکته مهم در این زمینه، این‌ جاست که تجربه کندی در آشتی با مصر و هند با شکست روبرو شد چون هر دو کشور به‌ قول استفن مک گلینچی، اقدامات او را به هیچ گرفتند. در نتیجه آمریکا دلبسته همان رژیم‌های متحد پیشین خودکامه، یعنی شاه و اعضای پیمان سنتو باقی ماند. آمریکا به‌جای آن‌ که دست به تلاش بیهوده روی نمونه‌های ناموفقی چون مصر و هند بزند، روی ایران سرمایه‌گذاری بیشتری کرد. شاه در آن برهه آن‌قدر کم‌توان بود که نمی‌توانست اهمیت استراتژیک چندانی داشته باشد. توافق پنج‌ساله نظامی کندی در سال ۱۹۶۲ با ایران، ناشی از این ‌برداشت بود. کتاب آمریکا و شاه فصل سوم روابط تسلیحاتی شاه و آمریکا صفحه ۱۳۶
آمریکا دلبسته همان رژیم‌های متحد پیشین خودکامه، یعنی شاه و اعضای پیمان سنتو باقی ماند استفن مک گلینچی در جمع‌بندی خود از روابط تسلیحاتی ایران و آمریکا در دوره کندی می‌گوید به خلاف ارزیابی بسیار منفی‌ که از تأثیر کندی بر این روابط وجود دارد، سال‌های ریاست‌جمهوری او از بهترین مقاطع روابط آمریکا و ایران بوده چون در آن، رابطه مبتنی بر کمک‌رسانی بازسازی شد و اصلاحاتی که شاه کم‌وبیش برای راضی‌کردن منتقدانش در واشینگتن انجام داد، رژیم او و اقتصاد ایران را استوار کرد. نکته مهم در این زمینه، این‌ جاست که تجربه کندی در آشتی با مصر و هند با شکست روبرو شد چون هر دو کشور به‌ قول استفن مک گلینچی، اقدامات او را به هیچ گرفتند. در نتیجه آمریکا دلبسته همان رژیم‌های متحد پیشین خودکامه، یعنی شاه و اعضای پیمان سنتو باقی ماند. آمریکا به‌جای آن‌ که دست به تلاش بیهوده روی نمونه‌های ناموفقی چون مصر و هند بزند، روی ایران سرمایه‌گذاری بیشتری کرد. شاه در آن برهه آن‌قدر کم‌توان بود که نمی‌توانست اهمیت استراتژیک چندانی داشته باشد. توافق پنج‌ساله نظامی کندی در سال ۱۹۶۲ با ایران، ناشی از این ‌برداشت بود. کتاب آمریکا و شاه فصل سوم روابط تسلیحاتی شاه و آمریکا صفحه ۱۳۶
تنها فرد بی‌خبر از اشغال ایران توسط متفقین رضاخان بود   ساعت شش و نیم بامداد، علی منصور خود را به کاخ سعدآباد رساند و رضاخان را دید که بی‌خیال کنار درختی ایستاده بود. روایت نویسنده کتاب «در آخرین روزهای رضاشاه» این‌گونه است که وقتی منصور خبر حمله انگلیس و شوروی را به رضاخان داد، او ناگهان احساس ضعف کرد. به همین‌دلیل روی یک‌صندلی نشست و سیگاری آتش زد. او با شگفتی گفت نمی‌توانم بفهمم چه‌طور در حالی‌که ما حاضر بودیم هرچه را که انگلیسی‌ها می‌خواهند با صلح و صفا به آن‌ها بدهیم، همراه با روس‌ها اقدام به حمله به یک کشور صلح‌جوی کوچک کرده‌اند؟ او اسمیرنوف سفیر شوروی و بولارد وزیرمختار بریتانیا را احضار کرد و فریاد زد: این چه وضعی است؟ من که اطمینان داده بودم اکثر آلمانی‌ها از ایران اخراج خواهند شد.رضاخان پس از صحبت با دو سیاستمدار خارجی گفت فقط به من بگویید اگر آلمانی‌ها را بیرون کنم دولت‌های انگلیس و شوروی چه خواهند کرد؟   کتاب در آخرین روزهای رضا شاه  نویسنده: ریچارد استوارت  ترجمه کاوه بیات و عبدالرضا هوشنگ مهدی صفحه ۱۰۲   @shahzamani_1357
دستاویزی پنهانی رضاخان به دامان انگلستان   اقدامات شوروی، رضاخان را متقاعد کرد باید برای مقابله با نیات احتمالی ضد ایران بلوک شرق، دست به کار شود. ژانویه ۱۹۴۰ (دی – بهمن ۱۳۱۸) ارتش ایران به‌ سرعت و با شتاب به احداث رشته استحکاماتی در امتداد مرزهای شمالی خود دست زد. این در حالی بود که حدود ۶ لشکر از ارتش ایران که در امتداد مرزهای ایران و شوروی مستقر بودند، از نقطه‌نظر کمبود تجهیزات و نفرات در حدی نبودند که بتوانند از پس یک حمله اساسی برآیند. در نتیجه رضاخان چاره‌ای نداشت جز این‌ که به‌طور محرمانه از متفقین [به جز شوروی] کمک بخواهد. در نتیجه محمدعلی مقدم وزیر مختار ایران در انگلستان به وزارت خارجه انگلیس پیشنهاد کرد یک پیمان دفاعی محرمانه بین ایران و انگلیس منعقد شود. شاه خواستار آن بود که این‌ پیمان برای جلوگیری از تحریک روس‌ها، محرمانه بماند.   کتاب ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان (۱۱۷۵- ۱۳۰۴)  نویسنده نیکی کدی و مهدی حقیقت خواه فصل ۵ صفحه ۱۶۶   @shahzamani_1357
رضاخان درخواست‌های آلمان را به‌ خاطر انگلیس رد می‌کند همان ‌زمان، رشید عالی گیلانی سیاستمدار عراقی که کودتایی ضد انگلیسی را به‌ طرفداری آلمان ترتیب داده بود، از آلمان خواست برای ارسال مهمات و تسلیحات مورد نیازش اقدام کنند. از آن‌ جایی که ترکیه اجازه نمی‌داد تسلیحات مورد اشاره مستقیماً به عراق ارسال شود، دولت آلمان خود را محتاج مساعدت رضاخان دید. در پی شورش رشید عالی گیلانی در عراق، رضاخان شورای عالی جنگ را فراخوانده و پیشنهاد کرده بود دو لشکر از نیروهای ایران برای سرکوب شورش اعزام شوند. شاه از این‌ که آلمان نتوانسته بود حوائج تسلیحاتی ایران را تأمین کند، خشگمین بود. نتیجه این شد که اتل گزارش کرد دولت ایران اجازه نخواهد داد تسلیحاتی که وارد قلمرواش شده‌اند، خارج شوند. کتاب رضا شاه از تولد تا مرگ اثر کیوان پهلوان فصل اول چاپ دوم صفحه ۲۹ @shahzamani_1357
وقتی در جنگ جهانی دوم ارتشی‌ها مقاومت کردند رضاخان فرمان توقف داد   در جنگ جهانی دوم در ظهر روز ۲۶ اوت ۱۹۴۱ (۴ شهریور ۱۳۲۰) سرلشکر ضرغامی عازم سعدآباد شد و به رضاشاه گزارشی داد. به رغم خوش‌بینی کاذب گزارش، رضاخان فهمید ارتشش در حال فروپاشی است. در عالم واقعیت‌ ها، امیدی به دفاع پیروزمندانه نبود و باقی‌ماندن رژیم او بستگی به پیامش به روزولت داشت. در نتیجه محمد شایسته وزیر مختار ایران در آمریکا دست به دامان دولت‌مردان آمریکایی و قرار شد آمریکا که قصد نداشت برای توقف تجاوزها کوشش کند، تقاضای ایران را برای میانجیگری آمریکا و توقف حملات، به انگلیس برساند. اما صحبت‌های والاس مری با شایسته، آخرین امید رضاخان را هم بر باد داد. مری گفت ما هدف بریتانیا را هدف خودمان می‌دانیم. همان‌ روز روزنامه نیویورک تایمز در مقاله سردبیرش تجاوز به ایران را منطقی دانست و درباره مقاومت ایرانی‌ها نوشت: این، واکنش منطقی ولی بیهوده ملتی است که بی‌چون و چرا خواستار حفظ بی‌طرفی و استقلال خود است. سردبیر نیویورک تایمز نوشت ایرانی‌ها می‌توانند از طالع سعد خود سپاسگزار باشند که انگلیسی‌ها پیش از نازی‌ها وارد خاک کشورشان شده‌اند. بعدازظهر آن روز زره‌پوش های انگلیس از جنوب اهواز گذشتند و با هیچ مقاومتی روبرو نشدند. بخشی از آن‌ها هم به قریه تل‌زویه رسیدند و زیر آتش توپ‌ها و مسلسل‌های ایرانی قرار گرفتند.   کتاب در آخرین روزهای رضا شاه  نویسنده: ریچارد استوارت  ترجمه کاوه بیات و عبدالرضا هوشنگ مهدی صفحه ۲۷۴  
در دوران سلطنت رضاه شاه، واگذاری مسئولیت دفاع از ایران مقابل آلمان در سال ۱۳۲۰ به ارتش هند واگذار شد ۱۸ ژوئن ۱۹۴۱ (۲۸ خرداد ۱۳۲۰) مسئولیت دفاع از ایران و عراق، به ارتش انگلیسی هند واگذار شد. ۳۰ ژوئن (۹ تیر) محمدعلی مقدم وزیر مختار ایران در لندن با خوشحالی به ایدن گفت امیدوار است آلمانی‌ها و روس‌ها دخل یکدیگر را بیاورند و قدرت بریتانیا افزایش پیدا کند. در همان‌روزهایی که وزیر مختار ایران برای انگلیسی‌ها آرزوی موفقیت می‌کرد، دولت بریتانیا نه‌تنها تصرف حوزه عملیات شرکت نفت انگلیس و ایران و بنادر خلیج فارس را در نظر داشت، بلکه تسخیر کرمانشاه نیز بخشی از برنامه‌اش بود. انگلیسی‌ها می‌خواستند از طریق رواندوز (در عراق) تهاجم دیگری به‌سمت مناطق شمالی ایران داشته باشند و تا جلفا، واقع در مرز ایران و شوروی پیشروی کنند. این‌ها اخباری بودند که ذوالفقار پاشا در اختیار شوهرخواهر فاروق پادشاه مصر، یعنی محمدرضا پهلوی قرار داد. او نیز موضوع را با پدرش رضاخان در میان گذاشت. کتاب متفقین در ایران  نویسنده لاک فرید بریسدن  ترجمه نادر پرتوی  و منصور صادق پور فصل نهم صفحه ۶۵ و ۶۶ @shahzamani_1357
رضا شاه واکنشی به مطالب توهین آمیز جراید انگلیس نسبت به خود نشان نمی داد در یکی از تلگرام‌های سر ریدر بولارد به لندن، تهدید به تحریم اقتصادی ایران به‌عنوان یک پیشنهاد در نظر گرفته شد. همان‌ زمان جراید انگلیس هم مطالب توهین‌آمیزی درباره رضاخان منتشر کردند. در قدم بعد انگلستان و شوروی توافق کردند اول یک‌ اقدام مشترک دیپلماتیک در قبال ایران به عمل آید. سپس در صورت لزوم فشار اقتصادی منظور شود. فردای این‌ تصمیم، روسای ستاد ارتش بریتانیا توصیه کردند اگر یک‌ اقدام نظامی ضرورت پیدا کند، این‌ عملیات به جنوب ایران محدود شود. چون برای تسخیر منابع نفت‌ خیر ایران، یک لشکر نیاز بود که باید از پشتیبانی یک‌ واحد کوچک هوایی برخوردار باشد. شوروی ۵ لشکر در قفقاز و ۳ لشکر دیگر در شرق دریای خزر در دسترس داشت و ایران برای مقابله با نیروی مشترک شوروی و انگلیس تقریباً ۹ لشکر بیشتر نداشت که از آن‌ میان نیز فقط ۲ لشکر مستقر در تهران از کارایی متوسطی برخوردار بودند. کتاب رضا شاه از تولد تا مرگ . نویسنده کیوان پهلوان صفحه ۲۸۸ @shahzamani_1357
با سقوط محمدرضا پهلوی، پنتاگون تسلیحات درخواستی شاه را به اسرائیل، مصر و عربستان فروخت استفن مک‌گلینچی می‌گوید در زمستان ۱۹۷۸ به ۱۹۷۹ که شاه سقوط کرد، آمریکا هم یک‌متحد کلیدی را از دست داد و هم پولسازترین مشتری تسلیحاتی‌اش را. همچنین خسارت بسیار زیادی از جهت سرمایه‌گذاری کلان خود (که بیشترشان تسلیحاتی بودند) در ایران متحمل شد. با لغو سفارش‌های تسلیحاتی ایران، پنتاگون طرحی آماده کرد که بسیاری از تجهیزاتی که خریدشان لغو شده بود، تا حد ممکن به اسرائیل، مصر و عربستان سعودی و باقی هم با تخفیف به ارتش آمریکا فروخته شوند. عربستان به خرید آواکس و چند سامانه پیشرفت موشکی که ایران خریدشان را لغو کرده بود، علاقه نشان داد. اسرائیل هم خواهان ۵۵ فروند از F16 ها شد. مصر هم برای بازسازی ارتش خود، پیشنهاد طیف گسترده‌ای از تجهیزات کمترپیشرفته را دریافت کرد. همچنین با فروش جت‌های F5E و تانک‌هایی که قرار بود در یمن شمالی به کار گرفته شوند، برای تجهیز عربستان موافقت شد. کتاب آمریکا و شاه . نوشته استفن مک ‌گلینچی . صفحه ۳۰۹ @shahzamani_1357
گوهر اسکندریان پژوهشگر ارمنی: نفت در انحصار درباریان محمدرضا شاه بود در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی دشوار بتوان مقامی پیدا کرد که به نحوی با انحصارات نفتی در ارتباط نباشد. باید گفت که سیاست آمریکا در خاور نزدیک و میانه بدون توجه به این‌ که رئیس‌جمهور از کدام حزب باشد تغییر اساسی نمی‌یافت. هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان از منافع انحصارهای بزرگ آمریکایی دفاع می‌کردند. کمک‌های آمریکا به محمدرضا شاه برای ایران بسیار گران تمام شد. تجربه حکومت‌ های جوان نشان می‌دهد که کمک‌های آمریکا آن‌ها را به وابستگی مالی و افزایش بدهی خارجی کشانده است. دولت‌ها برای بازگرداندن اصل و فرع این بدهی‌ها دوباره از آمریکا تقاضای کمک می‌کردند. هریمن سیاستمدار معروف آمریکایی، آشکارا اعلام کرد: کمک‌های آمریکا در واقع صندوق کمک به خود ایالات متحد است. کتاب روابط ایران و آمریکا (۱۹۴۲-۱۹۶۰). نوشته گوهر اسکندریان (استاد ارمنستانی) . صفحه ۱۱۸ و ۱۱۹ @shahzamani_1357
عدم سرکوب مخالفان و پاسخگویی سیاسی، بهانه غیر ممکن کارتر برای فروش تسلیحات به محمدرضا شاه بود شاه برای دادن هشدار به دولت کارتر و کنگره آمریکا، اواخر نوامبر ۱۹۷۶ قرارداد خرید ۵۰۰ نفربر زرهی، ۵۰۰ تانک و نفربر و مجموعه‌ای موشک‌ها و جنگ‌افزارهای ضدهوایی را با شوروی امضا کرد. این ‌قرارداد، بسیار بزرگ‌تر از معامله‌های کوچک پیشین شاه با مسکو بود. در ادامه کارتر شرط تازه‌ای برای فروش تسلیحات گذاشت؛ این‌ که فروش‌ شان باعث ارتقا و پیشرفت حقوق بشر در کشور دریافت‌ کننده شود. این ‌شرط و بهانه غیر ممکن مربوط به زمانی است که سرکوب مخالفان و فقدان پاسخگویی سیاسی در روزهای پایانی حکومت شاه به اوج خود رسیده بود. شرط مورد اشاره، یکی از فرازهای فرمان ۱۳ ریاست‌ جمهوری کارتر بود که در آن، به ‌جز مونتاژ قطعات فرعی و یدکی، تولید مشترک جنگ‌ افزارهای آمریکایی با کشورهای مشتری ممنوع شد. این ‌ممنوعیت خیلی زود آرزوهای ایران را برای تولید مشترک با آمریکا به باد داد. تمرکز نهایی این ‌فرمان کارتر معطوف به در نظر گرفتن سهمیه برای فروش تسلیحات بود. کتاب آمریکا و شاه . نوشته استفن مک ‌گلینچی . صفحه ۲۳۴ @shahzamani_1357