ایلان ماسک افق دید رهبر انقلاب را نشان داد.

🔴 هنجارشکنان در حال پیشروی سنگر به سنگر! ⏪ از کشف حجاب موی سر تا عادی نشان دادن در آوردن مانتو 🔻برخی هنجارشکنان در مرحله بعد از کشف حجاب موی سر در حال در آوردن مانتوها و به نوعی نشان دادن حجم بدن خود به دیگران هستند. ⏪ جرات هنجارشکنی را برخی مسئولین محافظه کار و منفعل ما به آنها داده اند. در این میان، از نقش مذهبی های صورتی که با کج فهمی و ایجاد تردید در میان برخی مسئولین به نوعی جاده صاف کن هستند هم نباید غافل شد. 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat

❌ زنگ خطر عدم توازن جمعیتی به صدا درآمده است: تهران با ۱۵ میلیون نفر جمعیت، ۶۰هزار تولد.... سیستان و بلوچستان با ۲.۵ م نفر جمعیت ۴۲هزار تولد!!! شش ماهه اول۱۴۰۳

نگاهی به سخنان اخیر ترامپ در خصوص تحولات فلسطین؛ سلام علیکم؛ قبلا عرض کرده بودیم ترامپ و در کل جمهوری خواهان نگاهشان به طرح دو دولتی نیست. آنها بدنبال تشکیل اسراییل در کل منطقه فلسطین هستند. دموکرات ها، اروپایی ها، اعراب، چین و روسیه بدنبال طرح خطرناک دو دولتی در منطقه فلسطین هستند. در واقع ترامپ و نتانیاهو بدلیل نگاه های مذهبی صهیونیست مسیحی،صهیونیست یهودی شان هر دو یک نظر مشترک دارند و آن حذف مسلمانان فلسطینی از کل غزه و کرانه باختری است... در مقابل سکولارهای اسراییل در کنار دموکرات های آمریکا و کل اروپا، بدنبال طرح دو دولتی طبق قراردادهای کمپ دیوید و اسلو هستند. نکته حائز اهمیت: مشکل ترامپ با نتانیاهو در این جا می باشد که ترامپ برای تحقق این سیاست، بدنبال پاکسازی با مشوق های اقتصادی در قالب پیش برد طرح ابراهیم و عادی سازی با اعراب است ولی نتانیاهو برای تحقق این سیاست، بدنبال پاکسازی با سیاست مشت آهنین و نگاه های میلیتاریستی بدون دادن هیچ گونه امتیاز به اعراب می باشد... چنانچه ترامپ به جد دنبال کوچ فلسطینی ها از غزه و سپس کرانه باختری باشد، بی شک هم فضای بین المللی و هم فضای منطقه ای را ناخواسته بسمت راهبرد جبهه مقاومت در مواجه با نتانیاهو و در گام بعدی کلیت رژیم صهیونیستی هدایت می کند... در واقع با این دست حماقت های غیر سیاسی ترامپ در اتخاذ سیاست های منطقه ای آمریکا ((آن هم بعد از ۱۵ ماه جنگ و عیان شدن جنایات رژیم صهیونیستی))و پس از وقوع جنایت جنگی رژیم، این طرح قابل پیاده سازی و تحمیل حتی به اعراب سازش کار و موافق طرح دو دولتی نمی باشد. در نتیجه خروجی اصلی این می شود که با اصرار ترامپ بر این راه،هم عملا طرح دو دولتی جناح سازش کار جهان اسلام به بن بست می خورد و مهمتر آنکه با ادامه جنایات رژیم صهیونیستی، در واقع منطق و سخن حق جناح مقاومتی جهان اسلام نه تنها در جهان اسلام که بر دنیا تحمیل اجباری می شود... شک نکنیم با رفتارهای غیر سیاسی ترامپ، این رژیم یا با قدرت سخت مقاومت یا با منطق جهان پسند آن و یا با ترکیب هر دو، به سرعت مسیر زوال و فروپاشی از درون را طی می کند... فراموش نکنیم مهمترین راهبرد حذف رژیم که در دستان جناح مقاومتی جهان اسلام می باشد، استفاده حداکثری هدفمند از "ابزار نظامی محدود" برای "افزایش نامحدود و مستمر" هزینه های سرپا نگه داشتن رژیم برای جهان حامی رژیم می باشد. به تعبیر شهید سید حسن نصرالله؛ باید فضای جهانی را به سمت و سویی ببریم که هزینه( مادی،معنوی) حمایت از رژیم به نسبت فایده(مادی) حمایت از او بالاتر برود... و این اتفاق با رفتارهای دولت جدید آمریکا هم در کلیت جهان و هم در جهان اسلام، کیفی تر پیش می رود. *پوریا طیبی

♦️سرنوشت عجیب قبر همسر رضاشاه!!! #حجت_الاسلام_راجی 🆔 @p_shobahaat

✅ درس های تلخ گذشته: چرا نباید در دام ارسال پیام ضعف به آمریکا بیافتیم؟ 🔺دکتر محسن محمدی الموتی 🔹اظهارات اخیر ترامپ درباره ایران در جریان سفر نتانیاهو به آمریکا، بار دیگر موضوع مذاکره را به کانون توجه رسانه های کشور تبدیل کرد و تعدادی از مقامات دولت به استقبال از سخنان ترامپ در این خصوص رفتند. این اتفاق، اگرچه می تواند نشان‌دهنده تمایل به کاهش تنش‌ها و پیشبرد منافع ملی از سوی مقامات دولتی باشد، اما در بستر تجارب گذشته به ویژه تجربه تلخ برجام و رفتارهای بین‌المللی آمریکا، نیازمند نگاهی هوشمندانه و نقادانه است. 🔺خطر جنگ شناختی 🔹در عرصه روابط بین‌الملل، جنگ‌ شناختی و قدرت نرم، ابزارهایی کلیدی برای تأثیرگذاری بر ذهنیت و رفتار طرف مقابل هستند. آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، از این ابزارها به‌طور گسترده برای دستیابی به اهداف و تضعیف رقبای خود استفاده می‌کند.دونالد ترامپ و تیم سیاست خارجی او، مذاکره را نه‌تنها یک ابزار بلکه یک امتیاز تعریف می‌کنند. بدین منظور ابتدا با چماق(امضای یادداشت فشار حداکثری)، طرف مقابل را در موقعیتی شکننده قرار می‌دهند و سپس با هویج( طرح موضوع مذاکره) آن را به‌عنوان امتیازی که می‌تواند داده یا پس گرفته شود، مدیریت می‌کنند. 🔹لذا اعلام آمادگی مقامات ایرانی برای مذاکره بدون در نظر گرفتن الزامات و اقتضائات لازم، می‌تواند به عنوان سیگنال ضعف تفسیر شود.بنابراین اگر در مواجهه با آمریکا، خطر جنگ شناختی را نادیده بگیریم و جایگاه خود را به‌درستی تقویت نکنیم، خطر ارسال پیام ضعف وجود دارد و این موضوع می‌تواند دست برتر را به طرف مقابل بدهد. 🔺نقض مکرر تعهدات؛ الگوی رفتاری آمریکا: 🔹رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران نظام در روز عید مبعث، با اشاره به جنایت‌های آمریکا در دهه‌های گذشته و پنهان‌سازی این جنایت‌ها در پشت لبخند‌های دیپلماسی، فرمودند: «باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله می‌کنیم و حرف می‌زنیم.» 🔹تاریخ روابط بین‌الملل مملو از مواردی است که آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، تعهدات خود را زیر پا گذاشته و از مکانیسم‌های حقوقی بین‌المللی برای پیشبرد منافع ملی خود سوءاستفاده کرده است. از نقض یک‌جانبه برجام تا خروج از پیمان‌های مهم بین‌المللی مانند پاریس و یونسکو، آمریکا بارها نشان داده است که برای منافع خود، هیچ تعهدی را مقدس نمی‌داند. 🔹 این الگوی رفتاری، یک واقعیت غیرقابل انکار در روابط بین‌الملل است و هرگونه سخن از مذاکره باید با بر مبنای این پیش‌فرض باشد که آمریکا قابلیت اعتماد ندارد و سخن از مذاکره بدون مکانیسم‌های تضمینی قوی و عینی، ارزش عملی ندارند. در واقع سوال اساسی این است که چرا آمریکا باید به قراردادی پایبند بماند که باعث کاهش فشار از رقیب راهبردی‌اش شود؟ این نگاه واقع‌ بینانه به رفتار آمریکا، ضرورت پرهیز از خوش بینی به دشمن را بیش از پیش آشکار می‌سازد. 🔺عبرت برجام؛ درس‌هایی که نباید فراموش شوند. 🔹برجام به عنوان یک توافق بین‌المللی، نمونه‌ای بارز از نقض تعهدات توسط آمریکا است. با وجود امضای این توافق و تأیید آن توسط شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا یک‌جانبه از برجام خارج شد و تحریم‌های ظالمانه‌ای را علیه ایران اعمال کرد. 🔹تجربه فضای پسابرجام نشان دهنده بی اعتباری نگاه بستن با کدخدا و اعتماد به آمریکا بود.در حالی که مذاکره کنندگان محترم به پشتوانه دارایی های ارزشمند هسته ای که از دولت قبل از خود به ارث برده بودند،توافق برجام را امضا کردند،اما نتایج سیاست خارجی دولت روحانی ضمن اینکه بر بخش عمده ای از دارایی های هسته ای ایران آسیب رساند، تجربه بدترین شرایط اقتصاد ایران بعد از انقلاب را نیز به همراه داشت.این تجربه تلخ به ما می‌آموزد که اعتماد به تعهدات آمریکا، بدون پشتوانه‌های عملی و تضمین‌های عینی، اشتباهی استراتژیک است. هرگونه سخن از مذاکره باید با درس‌های برجام همراه باشد تا از تکرار این اشتباه جلوگیری شود. 🔺در نهایت برای پرهیز از دام ارسال پیام ضعف و تضمین منافع ملی، باید به یک اصل کلیدی توجه کرد و آن تغییر محاسبات دشمن از طریق تقویت عناصر و منابع قدرت است. با استفاده از ابزارهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک، باید جایگاه خود را تقویت کنیم. این امر مستلزم استحکام بخشی به ساخت درونی قدرت، افزایش قدرت ملی و کاهش وابستگی هاست. باید توجه داشت اگرچه مذاکره می‌تواند فرصتی برای کاهش تنش‌ها و پیشبرد منافع ملی باشد اما باید با درس‌های برجام و تجارب گذشته همراه باشد. ارسال سیگنال ضعف، عدم توجه به الگوی رفتاری آمریکا در نقض تعهدات و غفلت از جنگ‌های شناختی، می‌تواند به جای فرصت، به تهدیدی برای منافع ملی تبدیل شود.

‏در انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨حدود ۴۵ میلیون واجد شرایط رای دهنده داشتیم و کمتر از ۴٠ میلیون مشارکت کردند.در بین ۴ کاندیدا یک نفر با کمتر از۵٠٠ هزار رای نفر پنجم شد. ‏حالا مجید انصاری وی را قهرمان ملی می داند! ‏بحثم اصلا اون فرد نیست چون خودش چنین ادعایی نکرده. بحث تهی کردن مفاهیم از معنا به خاطر حقد سیاسی است. اجاره ندهیم معنای قهرمان ملی لوث و به حوزه شوخی کشانده شود و از حیز انتفاع ساقط شود.

🔻روایت بهادری جهرمی از جولان مافیای خودروسازی پس از شهادت شهید رئیسی #پایگاه_نظامی_سجیل @mensejjil

🔴 نبرد تمدنی امپراطوری «ایران و محور شیعی» با «اسرائیل و مارقۀ الروم» ✍️ مصطفی امیری ▪️دشمنی ايران با آمریکا و اسرائیل، عميق‌تر از آن است که بسياری از مردم تصور می‌کنند. ايران و رژيم صهيونيستی جدای از مسائل دينی و آرمان‌خواهی، در عرصه ملی و تمدنی نيز در يک نبرد خاموش به سر می‌برند. ▪️اسرائيل، کفاره گناهان اروپاست. رژيمی جعلی که بعد از جنگ جهانی دوم برپايه مظلوم‌نمايی يهوديان و بزرگ‌نمايی جنايات هيتلر ساخته شد. اما زياده‌خواهی‌های رژيم صهيونيستی تنها به درون مرزهای فلسطين محدود نمی‌شود. ▪️صهيونيست‌ها به زعم خویش، منتظر ظهور منجی موعود (ماشيح بن داود) هستند. آنها معتقدند برای ظهور ماشيح می‌بايست يهوديان در سرزمین فلسطین جمع شوند و سپس سرزمين‌ها و کشورها در گستره نيل تا فرات را تصرف کرده و ضميمه کنند تا حکومت جهانی یهود محقق شود. دو خط آبی روی نقشه اسرائيل نيز گويای همين رویا است. ▪️بنابراین اسرائيل تنها به دنبال اشغال فلسطين نيست و چشم به تصاحب کل منطقه دارد. در واقع رژيم صهيونيستی به دنبال تشکيل امپراتوری بزرگ يهود است. ▪️شاید دورنمای آنچه که ترامپ از آن به عنوان «جشن بزرگ خاورمیانه» یاد می‌کند، در واقع خاورمیانه‌ای است که اسرائیل به عنوان «گالیور منطقه» حضور دارد و مقرر کردند دیگر خبری از مقاومت و محور شیعی نیست. ▪️از طرفی ايران بعد از انقلاب اسلامی، مساله فلسطين و نابودی اسرائيل را يکی از آرمان‌های خود معرفی کرد. ایران نيز به دنبال تشکيل تمدن بزرگ اسلامی ظهور منجی موعود حضرت مهدی است. ▪️بنابراین، ايران و اسرائيل هر دو به دنبال ساختن تمدن و حکومت جهانی هستند. ايرانيانی که سابقه هزاران سال تمدن دارند، در صورت شکست بايد شاهد تشکيل حکومت يهود در حوزه تمدنی خویش باشند. ▪️با قدرت می‌توان گفت اصلی‌ترين دليل لشکرکشی آمريکا به خاورميانه، کمک به اسرائيل برای تصرف «جغرافیای ظهور» است. ▪️صهيونيست‌ها به دنبال تجزيه کشورهای منطقه هستند. اسرائيل کشوری قدرتمندتر از خود در سطح منطقه را تحمل نمی‌کند. سالها قبل «برنارد لوئيس» در نقشه‌ای موسوم به «خاورميانه جديد» اين طرح شوم را تئوريزه کرد. در اين نقشه تمامی کشورهای موجود در خاورميانه، قرار است تجزيه شوند و اسرائیل به عنوان گالیور منطقه معرفی شود. ▪️در صورت «شکست مقاومت» در فلسطین، اولین گام برای تئوری «اسرائیل بزرگ» برای ایجاد «نظم نوین جهانی» در آینده نزدیک رخ خواهد داد. ▪️اما رشادت‌های ايران و اضلاع محور مقاومت شیعی در منطقه، تاکنون مانع از شکل‌گيری طرح خاورميانه جديد شده است. ▪️آنچه مشخص است يکی از اين دو قدرت بايد در منطقه بمانند: ايران يا اسرائيل! و پيروز اين نبرد، تمدن بزرگ خود را تشکيل می‌دهد و بازنده، همه چيز را از دست می‌دهد. ▪️«تکرار» احیاء شکوه و اقتدار امپراطوری ایرانیان و آزادی فلسطین، نزدیک است؛ البته این‌بار در کسوت پیروان اهل‌بیت: ▪️«الم غُلِبَتِ الرُّومُ فی‏ أَدْنَى الْأَرْضِ...وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّه» سوره روم، آیه ۱-۶. «عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِم» (بحرانی، تفسیر البرهان، ج۴، ص۳۳۵). ▪️حضور «مارقه الروم» در حوادث فتنه شام، تلاشی مذبوحانه برای اثرگذاری بر تحولات آینده جهان است. ▪️اما در این میان، نقشه الهی برای حضور فرزند پیامبر خاتم، از افق مکه و سپس حضور در قدس، چشم‌نوازی می‌کند. 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat

سلام شب بخیر؛ یک شبهه که طی سنوات گذشته تکرار شده و مجدد با توهم زدن مذاکره با آمریکا و در نتیجه کسب عایدی برای مردم ایران مجدد برجسته شده این است که؛ دولت روحانی در مذاکرات برجام هسته ای به سمت حل کردن اختلافات و در آستانه رسیدن به عایدی اقتصادی برای کشور بود که سپاه با آزمایش موشکی جدیدش همه توافقات را بر هم زد... جواب واضح و ساده: اولا؛ مذاکرات برجامی، فقط بر روی موارد هسته ای انجام شد. ثانیا؛ آمریکا و سپس اروپا در حین و پایان مذاکرات هسته ای، درصدد گسترش عقد برجام هسته ای به برجام موشکی و زیاده خواهی هایی خارج از تواففات و چهارچوب برجام هسته ای بودند فلذا تست موشکی نه برای ایجاد خلل در مذاکرات هسته ای که برعکس برای تقویت بنیه دیپلماسی و محدود کردن زیاده خواهی غرب در گسترش و تحمیل خواست هایی فراتر از موضوعات هسته ای انجام شد... بدانیم آنچه مذاکرات برجام هسته ای را قفل کرد و مانع آورده اقتصادی برای مردم ایران شد، نه آزمایش موشکی بلکه خود آمریکایی بود که حاضر نشده بود در مذاکرات هسته ای، سه مورد کلیدی را برای گشایش و انتفاع حقیقی ایرانیان حل و فصل نماید تا بتواند در پرونده ای مفتوح مانده و خلاف توافق فروردین ۹۴، زلف عایدی اقتصادی حاصل از برجام هسته ای، به زلف برجام موشکی و منطقه ای گره بخورد. ( کتاب هنر تحریم های ریچارد نفیو را مطالعه فرمایید تا بهتر متوجه شویم از دید آمریکا، تحریم و سپس مذاکره نه وسیله رسیدن به توافق برد_برد که ابزاری است آزمایش پس داده برای تحمیل خواست و اراده یک طرف بر طرف دیگر): ۱ قانون تحریمی داماتو ۲ قانون تحریمی کاتسا ۳ گردش ارزی دلار یا قانونu tern بنابراین آنچه در افکار عمومی به عنوان مخل( آزمایش موشکی) گشایش اقتصادی معرفی می شود، در واقع مخل زیاده خواهی آمریکا در توسعه مذاکرات خارج از توافقات هسته ای می باشد و آنچه به عنوان عامل اصلی گشایش زندگی ایرانیان( رابطه با آمریکا) معرفی می گردد، متغیر اصلی در به ثمر نرسیدن توافق برجام هسته ای و عواید اقتصادی می باشد... این پاسخ را یکبار برای همیشه در اختیار کسانی که تحت تاثیر جو رسانه ای سرویس های امنیتی خبرساز بوده و اطلاع از حقیقت ندارند، قرار دهید. هرچند که... اما برای ثبت در تاریخ بماند که انقلاب اسلامی و حکومتش آنجا که قدرت مدیریت مسئله ای در اختیار خودش و نه جناح های سیاسی حاکم بر دولت ها بوده است، بدون کمترین کوتاهی در خصوص منافع ملی با وسواس بر جزئیات عمل کرده است و آنجا که پای عقل های واپس گرای غرب باور یا شیفته شرق به میان آمده، هم امنیت ملی آسیب دیده است هم منافع ملی... تنها راه خلاصی از ابزار تحریم و سپس حقه مذاکره، رسیدن کشور به علم نافع محصول پایه یا همان اقتصاد دانش بنیان مد نظر حکیم انقلاب اسلامی است بدور از هرگونه شعار زدگی( افراط) و جو زدگی احساسی( تفریط). *پوریا طیبی

🪴آمادگی برای ظهور🪴

فرض کنید مذاکره کردیم. چه خواهد شد؟ فرض کنید همین الان تصمیم به مذاکره با ترامپ گرفته ایم. بیایید ببینیم کم و بیش چه اتفاقی خواهد افتاد. قبل از هر چیز امریکا و خصوصا اسراییل اینگونه جمع بندی خواهند کرد که این محصول ضعف ایران و نشان دهنده موفقیت راهبرد خشن نتانیاهو در یک سال و نیم گذشته است. در نتیجه، بدیهی ترین اتفاقی که خواهد افتاد این است که درخواست ها از ایران در همان دقیقه اول مذاکرات، فرسنگ ها فراتر از موضوع هسته ای خواهد رفت. بعد، چون ارزیابی طرف مقابل این است که فشار موثر بوده، همزمان با مذاکره، فشار تشدید خواهد شد. همین حالا هم که ترامپ ظاهرا از مذاکره حرف می زند، در عمل، سیاست ضربه زدن به فروش نفت و کاهش اساسی درآمدهای ایران را بیش از یک ماه است شروع کرده است. حرف از مذاکره و فشار در عمل، تثبیت خواهد شد. بنابراین تا اینجا، پذیرش مذاکرات رسمی و علنی هیچ فایده ای جز تایید راهبرد فشار و افزایش انگیزه طرف های مقابل برای تشدید آن نخواهد داشت. اگر طرف مقابل جمع بندی کند با فشار می تواند تصمیم های امنیت ملی در ایران را جابجا کند، از همان ساعت اول مذاکره مرده است. در گام بعد، وقتی شما در چنین شرایطی وارد مذاکره شدید، فشارها به شیوه عجیب و غریبی -شبیه آنچه در یادداشت امنیت ملی ترامپ آمده- تشدید خواهد شد. این تلقی که ایران ضعیف شده و اکنون بهترین زمان برای به تسلیم کشاندن ایران است، باعث می شود بده بستان در مذاکره معنای خود را از دست بدهد. رسما باج خواهند خواست. بویژه در چنین شرایطی اساسا معنا نخواهد داشت که توقع داشته باشیم تحریم ها حتی اندکی تعدیل شود. دشمنی که حس می کند تحریم ایران به مذاکره کشانده، چرا باید آن را تعدیل کند؟ آیا منطقی نیست که تحریم ها را تشدید کند تا مذاکره تبدیل به تسلیم شود؟ پذیرش مذاکره تحت این شرایط، منتفی کردن مبنای تعدیل تحریم هاست. قدم بعدی را هم می دانیم. اسراییلی ها خواهند گفت معلوم شد راهی که تا حال آمده ایم درست بوده و باید کار را تمام کنیم. به این ترتیب، بدیهی ترین اتفاقی که خواهد افتاد این است که ترامپ را وادار خواهند کرد شروط مذاکرات را بسیار سخت گیرانه کند. چیزهای بسیار بیشتری خواهند خواست و چیزهای بسیار کمتری خواهند داد. همان بازی که که از ابتدا دنبالش بودند. همزمان با همه اینها یک بازی بزرگ هم در داخل کشور اجرا خواهد شد. مردم منتظر خواهند ماند ببینند نتیجه مذاکره چه می شود و در نتیجه عمده فعالیت های اقتصادی به تعلیق می رود. احتمالا بخشی از مسئولان اجرایی هم با فرض اینکه توافق حتمی است، کارها را زمین می گذارند و به جای عمل به وظایفشان با ادعای اینکه کشور قابل اداره نیست، برای توافق لابی خواهند کرد. نتیجه چه خواهد شد؟ وارد مذاکره شده اید اما چیزی برای توافق وجود ندارد. طرف مقابل به جای اینکه حسن نیت شما را درک کند، نتیجه خواهد گرفت که ضعیف و شکننده شده اید. مسئولان کار نخواهند کرد و مردم هم در انتظاری بی حاصل خواهند ماند. آیا این چیزی است که دنبال آن هستیم؟ قضیه البته می تواند خیلی از این بدتر شود. وقتی شرطی شدگی جامعه و انتظار مسئولان از حد گذشت، تازه وقت آن می رسد که پروژه های جدید امتحان شود. تحت آن شرایط حتما کسانی در امریکا و اسراییل خواهند بود که استدلال کنند یک ضربه نظامی و امنیتی بزرگ می تواند ایران را در مذاکرات کاملا تسلیم کند. طبیعی نیست؟ من ادعا نمی کنم این شبیه سازی تمام و کمال درست است اما واقعیت این است که از هر سناریوی دیگری با تجربه ما سازگارتر است. آیا کسانی ادعا می کنند این بار تجربه متفاوتی رخ خواد داد؟ خب باید استدلال کنند. من استدلالی ندیده ام. موضع رهبر انقلاب مبتنی بر این تجربه زیسته و بسیاری اطلاعات و تحلیل های دیگر است که لابد ما از آن پاک بی خبریم. سیاستگذاری امنیت ملی نه جای لجبازی است و نه جای خوش خیالی. در اینجا سخت باید هوشیار و واقع بین بود و آیت الله خامنه ای نشان داده عمیقا چنین است. و نهایتا آیا نتیجه همه اینها این است که باید ایستاد و هیچ کاری نکرد؟ این نتیجه گیری بسیار خام است. نتیجه گیری درست این است: در مقابل امریکای ترامپ باید راهبرد بسیار پیچیده تری داشت و من فکر می کنم رهبری حتما چنین راهبردی دارد. همیشه آنچه دیگران در آینه صافی ندیده اند او در خشت خام دیده است. این ما هستیم که باید کار خود را درست انجام بدهیم. رهبری نشان داده کارش را بلد است. ✍مهدی محمدی