eitaa logo
شجره طیبه🌳🌷
98 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
8.7هزار ویدیو
377 فایل
پیام های خود را برای اینجانب ارسال فرمایید https://eitaa.com/ma_najafi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
از آن مصیبت و کوچه قلم بیا بنویس رفیق حادثه ها باش و از عبا بنویس چقدر شعر کبود و حکایت از بازو نلرزو شکوه نکن پس از ابتدا بنویس مرکبت نم اشگم قبول زحمت کن حساب فاطمه را از همه جدا بنویس غبار چادر مشکی ،،،چهل نفر ظالم وسینه ای که سپر شد دراین فضا بنویس نگو که اهل مدینه زبانشان تلخ است از آن عفیفه بگو از لب و دعا بنویس شبیه حضرت دریا مگر زمین دارد ؟؟ به آتشی که نشسته دراین سرا بنویس قسم به یا ابن حسین و قسم به ابن حسن کمی از آمدن فخر اولیا بنویس بگو که مرحمتی کن برای این قلبم به اذن حضرت زهرا کمی دوا بنویس نگفتم اینکه جهانی بکن تو شعرم را فقط تخلص من صاحب البکا بنویس شاعر خواهربسیجی
از آن مصیبت و کوچه قلم بیا بنویس رفیق حادثه ها باش و از عبا بنویس چقدر شعر کبود و حکایت از بازو نلرزو شکوه نکن پس از ابتدا بنویس مرکبت نم اشگم قبول زحمت کن حساب فاطمه را از همه جدا بنویس غبار چادر مشکی ،،،چهل نفر ظالم وسینه ای که سپر شد دراین فضا بنویس نگو که اهل مدینه زبانشان تلخ است از آن عفیفه بگو از لب و دعا بنویس شبیه حضرت دریا مگر زمین دارد ؟؟ به آتشی که نشسته دراین سرا بنویس قسم به یا ابن حسین و قسم به ابن حسن کمی از آمدن فخر اولیا بنویس بگو که مرحمتی کن برای این قلبم به اذن حضرت زهرا کمی دوا بنویس نگفتم اینکه جهانی بکن تو شعرم را فقط تخلص من صاحب البکا بنویس شاعر خواهربسیجی
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
از فاطمه گفتن وسرودن سخت است در فکر درسوخته بودن سخت است حالا که هوای آسما نها دارد ازجان علی غصه ربودن سخت است سنگین شده شانه ها ودرمانی نیست بغضی به گلو مانده وبارانی نیست درحیرتم از فاتح خیبر که چرا در بازوی محکمش دگر جانی نیست؟ شهری که شده تمام آن الوده از سوختن در شده هر جا دوده پروانه شدن دگر نمی ارزد چون ایمان سر سجاده ی خود فرسوده از نسل علی کسی زجا برخیزد دارو به گلوی این جماعت ریزد زخمی شده جانشان ولی میخندند از روح کثیفشان شرر می ریزد اکسیژن این فضا چرا کم شده است حالا نمک وزخم فراهم شده است مولا سر خود به زانویش میگیرد دلتنگیش از جنس محرم شده است غوغای سکوت او چه دیدن دارد از پیله ی تن قصد پریدن دارد در شعله ی عشق فاطمه می سوزد تصویر علی ببین کشیدن دارد هنرمند بسیجی سرکارخانم
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
بسم رب الشهدا و الصدقین سوختی ثابت کنی پروانه بودن بهتر است با محبان علی همخانه بودن بهتراست پاکشیدی گرچه از دنیای خاکی مثل دوست چهره ی خونی و سر برشانه بودن بهتراست عشق میچسبد به تو ای خنده ی اردیبهشت باهوای ماه دی،،، بیگانه بودن بهتراست عطر کوثر می وزد از آن نگاه نافذت "عند رب یرزقون"مستانه بودن بهتراست با کلامی ساده گفتی عاشقم من راببر در حریم کبریا در دانه بودن بهتر است دست بر دامان سقا معنی اش یعنی همین پای کار عاشقی مردانه بودن بهتر است.... هنرمندشاعربسیجی
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
یا حضرت ام البنین«س» «دوّمین فاطمه برای علی» مظهر عشق و شور و شیدایی آیه آیه نجابت مُنزَل قطره ایم و تو مثل دریایی خوش بحالت چه عالمی داری ای نماد مکارم الاخلاق یکه تازی به سمت چشمه نور تو و سنخیت نم باران زن ولی محکم وغیور و صبور کوه در محضرت کم آورده... روح صدها حماسه در سینه مهرت افتاده بر دل مولا مادری کرده ای برای حسین یار و همراه زینب کبریٰ نوش جانت قدح قدح کوثر... چار نخل کنار شط زخمی چارپاره شروع دیوانت چار جام جهان نمای علی شده« ام الشهید» عنوانت شاعر فصل سرخ عاشورا ادب و شوکتت زبانزد شد نام خود را ندیده میگیری قصه عشق را تو ازحفظی چون برای حسین می میری عشق یعنی جداشدن ازخود ای غریب غروب های بقیع سر چندین مزار غمگینی خبر بوریا و تشت و تنور می کند بر دل تو سنگینی گرد حسرت گرفته جانت را... لفظ نامادری برای تو نیست گفته وقتی حسن به تو مادر غرق احساس ناب آیینه افتخاری برای قرص قمر آسمان داده ای به دستانش رنگ رخساره را که میبینی بر دلم حسرتی که بوده و هست مهر کربُبَلای من با تو می شود بار این سفر رابست؟ دلِ تنگ و شکسته ای دارم.... شاعر هنرمند بسیجی
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
یا حبیب الباکین تقدیم به محضر نورانی بانوی صبر حضرت زینب سلام الله علیها جام مرا بگیر و در آن کربلا بریز براین سکوت خسته ی دنیا صدابریز هل من معین بگو که خودم یاریت کنم تا شام می روم تو به قلبم جلا بریز من زینبم همانکه مرامش محمدی ست پشت قدم قدم قدمم پس دعا بریز دستی اگر به نیزه وپهلو نشانه رفت اشگی برای حضرت خیر النسا بریز لبها شقیقه ها و گلو استخوان وزخم از روی نی ببین و به دردم دوا بریز دارالاماره طشت طلا خطبه های من بر حنجرم صلابت نطق رسا بریز وقتی که راضی ام به رضای خدای خود جام مرا بگیر و درآن کربلا بریز
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
پیروی از رهبری وصیت شهید است همین حضور ملت نشانه ی نوید است سرمیدهیم و چادر هرگز نیافتد از سر اینگونه ایستادیم هستیم پشت رهبر طوفان حریف ما نیست در صحنه ایستادیم از غاصبان فاسد هر گز نمی هراسیم
هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
در رثای سردار خیبر شکن شهید سرافراز اسلام رضا حسن پور قفس را باز کردند و کبوتر هم پرید آخر و بعد از طی این جاده به رویایش رسید آخر درِ باغ سعادت چند سالی بسته بود امّا دعا و گریه و شب زنده داری شد کلید آخر زمین هرگز نشد پاگیرِ رویایِ کبوتر که بغل کرد آسمان را از زمینی‌ها برید آخر اگر چه سوخت از دوری سرانجامش رسیدن شد شرابِ وصل را در آتشِ دوری چشید آخر به دست قاصدک ها داد پیغام قشنگش را جهان حرف دلش را هم به گوش جان شنید آخر نشان فاتح خیبر برایش ثبت شد آن روز خودش را نذر زهرا کرد نامش شد شهید آخر به دست این و آن دیگر نخواهد داد نوکر را حسین از لحظه‌ای که نوکرِ خود را خرید آخر