شما هم اگر شاعرید و عضو انجمن ما هستید، اشعارتونو برامون بفرستین🤍:
@shakh_nabaat
«#عکس_نوشته📷»
میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی، بر رهروان صدیقش مبارک باد!
عیدتون مبارک😍🎈
#میلاد_امام_حسن_عسکری
🍭@shakhee_nabat
«#یادداشت🗒»
به مناسبت بزرگداشت حافظ💙:
در این که رمز و راز ماندگاری حافظ و تابآوری شعر او در روزگاران دراز پس از او چیست، دیدگاهها و سخنانی گفتهشدهاست که شایان خوانش و درنگ است.
اکنون برای مساهمت در ارجداشت تقویمی او جا دارد که چند نکتهای به دوستداران خواجه پیشکش شود.
یک نکته این است که خواجه (که چون هر کسی هنگام زادن خویش را به دست ندارد) توانست هنگامه زندگی هنری خود را مدیریت کند از این رو دیوانهای شعر پیش از خود از رودکی تا خواجو را خواند و پس از ارزیایی دقیق، کار خود را عرضه کرد.
یکی از دلایل کم بودن شماره غزلهای حافظ (به نسبت دیگران) نتیجهای است که او از مرور شعر پیش از خود داشتهاست.
نکته دیگر این است که شوربختانه آنچه از ناراستی و کاستیهای فردی و اجتماعی در دیوان خواجه فهرست شدهاست، در سدههای پس از او نه تنها از میان نرفته که بر آن فزودهشدهاست؛ پس مردمان نگرانِ چنین رفتار و ساختارهایی هرجا مجال آه نداشتهاند، به خواجه پناه بردهاند.
نکته دیگر این است که شاعران پس از خواجه با وجود پرشمار بودن(به نسبت سدههای پیش از حافظ) آن گونه که بایست از عطش خواستاران اثر ناب هنری رفع نیاز نکردهاند و با رفتن دنبال تفننهای ادبی بخشی از سرمایه گرانبهای هنر خویش را اگر نه هدر دادند، کم بازده ساختند.
دیگر این که بهرهوری حافظ از قرآن و موسیقی و دیگر شگردهای ادبی و هنری، سخن او را همهپسند و دوستداشتنی ساختهاست.
این سخن بدان معنی نیست که دیگر شاعران؛ چنین رویکردی به قرآن و موسیقی ندارند؛ بلکه منظور آن است که حسن ترکیب این عناصر در شعر خواجه آن گونهاست که ذوق و طبع سلیم و پسند همگانی برآمده از پشتوانه تاریخی مردم ایران بیشتر سمت حافظ رفتهاست تا دیگر شاعران.
با این همه روشن است که وجود پارهای دیگر از عناصر مانند راستی و پاکی نیت و گفتار و... که بی آنها هنر رنگ اصالت و ماندگاری نمیگیرد در شعر حافظ کار او را دیگرگون ساخته است چیزهایی که بسیار کسان به صرف غوطهورشدن در وادی وزن و قافیه کمتر به آن اندیشیدهاند.
📍دکتر #عبدالرضا_مدرس_زاده
🍭@shakhee_nabat
« #گنج_سخن🏺»
هيچ ميانجى و شفيعى كاراتر از توبه نيست.
#امام_علی_علیهالسلام
لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق کجاست؟
که در این بحر کَرم غرق گناه آمدهایم
#حافظ
🍭@shakhee_nabat
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«#کلیپ🎥»
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خون ریز است...
استاد #شجریان
🍭@shakhee_nabat
«#کاریکلماتور»
بچههاي فقير فقط در زنگ انشاء به كنار دريا ميروند.
🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ
باکی بر شما نیست اگر طلاق دهید زنانی را که با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرّر نداشتهاید ولی آنها را به چیزی بهرهمند سازید، دارا به قدر خود و نادار به قدر خویش به بهرهای شایسته او، که این سزاوار مقام نیکوکاران است.
( آیه ۲۳۶ سوره بقره)
🍭@shakhee_nabat
« #پاکت_نامه 💌 »
بگذار از دل بگویم
بگذار پس از این همه شکنجههای درونم و شلاقهای خونبار روی رگبهرگ قلبم، اعتراف کنم.
بگذار بگویم چه گذشته بر این رودخانهی خشک که هنوز روح ماهیان تلف شده در آن آب بازی میکنند؛
دیگر خسته شدهام از این حال و احوال دو پهلویم...
اهل کوچه و بازار آرام و سنگینش میخوانند؛
اهل احساس سخت و خشک مینامند؛
رفیقان ساده خوابآلوده میخوانندم و دانستهترهاشان افسرده و دوقطبی!
دیگر خسته شدهام بس که به هرکس جوابی پس دادم و شب و روز با خودم به پیکار نشستم و با دست و صورت خونبار و اشکین، شبهایم را به خواب رفتم...
بگذار بگویم چه بر من میگذرد؛
راستش را بخواهی لرزش دستانم هشدار میدهند،
تکیهگاه و بهشتی داشتهاند و ناغافل بیکس شدهاند،
چشمهایم کم سو شدهاند؛ انگاری که میگردند به دنبال رنگ و رویی که اعصابشان را تحریک میکند و باعث میشوند برق بزنند و به قول رفیقان "قلبی" شوند.
من را شیرینی خرما به خاک سیاه نشاند؛
دلبرکی آمد به چشم و موی خرمایی
چشمانم معتادِ به نگاه این زیبا گیسوی خرمایی و دستانم محتاج نوازش نه آنچنان عاقلانهی این چشم و آن ابرو
آن چند تار زلف وز شدهی بیرون شال سخت قلبم را قل قلک داد و
پیچکها و گرهبهگره تار موهایت پس از باز کردن بافتشان سخت به لبخندهایم گره خوردند و بعد از جدایی لبهای لبخندگونهام را تکه تکه و حسرتبار کردند.
کِشِ مویی که دور مچ دستانم آماده میکردم تا بعد از شانه کردن و نوازش دور آن بیندازم، حال محکم دور گردنم چسبیده است و راه تنفسم را تنگ کرده
سخت دلم میخواهد بنشینی و غر بزنی که چرا شل بستمشان، کمر صاف کنی، کش مویت را زیر دندانهایت بگیری و خودت تند و استادانه از نو ببندیشان
خوب آموزههایت را یاد گرفتهام
اما نمیدانی که این دل گنجشکیام میترسد که مبادا به جای سفت و محکم بستن گیسوانت آنها را بکشد و صدای آخ تو را بشنود...
دسته موهای خرمایی و شیرینت حال سخت تلخ شدهاند و چشمانم را حساس کردهاند.
در کوچهها و خیابانها زیادند لامُرُوَتهای مو خرمایی که از قضا مادری یا دلبری موهایشان را با دقت شانه کرده یا بافته و از زیر شال دلبری میکنند و من را سخت به یاد تو میاندازند.
ماه رمضانها زیاد به تو فکر میکنم،
همان شبها که مادر با عشق این که پسرش میخواهد روزهاش را باز کند و میداند کم جان و طاقت است و برایش سر سفره افطار خرما میگذارد تا جان بگیرد.
خرمایی که میخواهد جان دهد به این تن بیجان سخت دلم را به لرزه در میآورد؛
همان خرمایی که روزی سر مزارم تزیین شده و با دقت تمام چیده شده توی سینی.
شیرینی خرما جوانی را سخت تلخ کرد
اما خب به قول شاعر:
بهر سنگ قبر من خیرات اگر آوردهاند
جای حلوا گو بیارند موی خرمایی تو
نیستی ای شیرینی روز و شبهای من...
#سینا
🍭@shakhee_nabat
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«#حال_خوب🤍🍃»
لالایی زیبایی که اکثر مادران ترکزبان برای فرزندانشان میخواندند...💫✨
شبتون بخیر اهالی شاخ نبات🍄🌌
🍭@shakhee_nabat
«#شعر_جهان 🌍»
رازی را پنهان نکردهام!
قلبم کتابی است...
که خواندنش برای تو آسان است.
من همواره تاریخ قلبم را مینگارم؛
از روزی که در آن
به تو عاشق شدم!
#نزار_قبانی
🍭@shakhee_nabat
«#قند_و_پند 🧁»
روزی خلیفه از بهلول پرسید: تا به امروز موجودی احمقتر از خود دیدهای؟
بهلول گفت: نه والله این نخستین بار است که میبینم!
😁
🍭@shakhee_nabat