11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حال_خوب 🍃🤍
با این ویدئو روزتون رو بسازید.❤️
صبحتون بخیر اهالی شاخ نبات.🌻
🍭@shakhee_nabat
«#محفل_ادبی»
به چه کار آیدت ز گل طبقی
از گلســــــتان من ببر ورقـــــی
📌کتابخانهٔ مجتهدالزمان بیدگلی برگزار میکند:
مجلس سعدیخوانی
✅شرح و تفسیر: مجید عابدی
✅دوشنبهها
✅ساعت: ۱۷ تا ۱۸
✅مکان: کتابخانهٔ مجتهدالزمان بیدگلی
✅لازم به ذکر است که این جلسه مناسب بزرگسالان و شرکت در این جلسه رایگان است.
🍭@shakhee_nabat
«#یادداشت🗒»
و در یک غروب،
در پایان قصه،
به خاطر تمام لبخندها و اشکها،
بودنها و رفتنها،
بهارها و پاییزها،
او از خستگی به خواب خواهد رفت
و چیزی نمیماند جز یک بدن یخ زده که قادر به روایت تمام خستگیهایش نیست.
#ناشناس
🍭@shakhee_nabat
«#نظم_پریشان🍷»
بجز رزق مقدر نیست ممکن حاصل کامت
اگر چون عنکبوتان رشته بر صد بام و در پیچی
🕸️🕷️
#بیدل_دهلوی
🍭@shakhee_nabat
🎼🎼🎼
«#دستان 🪄»
⚜ داستانِ آهنگ مرا ببوس / حسن گلنراقی
داستانِ این ترانه هم مانند بسیاری دیگر از ترانه ها در هاله ای از ابهام است و برای حقیقی یا افسانه ای بودن آن استناد های کافی موجود نیست. به گفتهی برخی، حیدر رقابی، شاعرِ پر حاشیه و ماجراجو، هنگام خروج از ایران به رسم خداحافظی به دیدار دوست خود، مجید وفادار میرود و مجید از او میخواهد که برای ترانه ای که به تازگی ساخته، شعری بسراید و او شعری که شب قبلش برای وداع با معشوقه اش سروده را برای او میخواند.
اما صاحب انتشارات امیرکبیر که از دوستان قدیمی رقابی بوده این را نقض میکند و میگوید که سال ها پیش (سال ۱۳۲۹ ) رقابی در مجموعه ای از اشعارش به نام "آسمانِ اشک" این شعر را سروده و او در تیراژ هزار نسخه آن را چاپ کرده است.
اما آنچه که میتوان با صراحت در مورد این ترانه گفت این است که برای اولین بار در فیلم "اتهام" ( ۱۳۳۵ ) ساخته "شاپور یاسمی" با صدای " پروانه " خوانده میشود اما اوجِ شهرت این آهنگ به زمانی برمیگردد که گلنراقی این ترانه را بازخوانی میکند و بعد از آن تن به خواندن ترانه ای دیگر نمیدهد.
داستانِ ضبطِ "مرا ببوس" گلنراقی جالبِ توجه است.
دستاندرکارانِ این آهنگِ ماندگار فوت شده اند و نمیتوان فهمید که کدام یک از گفته ها به حقیقتِ ماجرا نزدیک تر است اما پرویز خطیبی، روزنامه نگار و فیلمساز، ضبط این آهنگ با صدایِ لطیفِ حسن گلنراقی را کاملا اتفاقی میداند. استاد گلنراقی و یاحقی با هم دوستیِ دیرینه داشته اند و روزی گلنراقی برای دیدار با استاد یاحقی به استودیو شماره ۸ رادیو ایران میرود و استاد یاحقی و مشیر همایون شهردار در حال همنوازی بوده اند و استاد یاحقی از حسن گلنراقی میخواهد که با آنها همراهی کند و بدون اطلاع هیچ کدام شان، مسئول ضبط استودیو، آن محفل خصوصی را ضبط میکند و قطعه موجود را به رئیس استودیو میدهد و تلاش میکند گلنراقی را راضی کند تا آهنگ پخش شود.
( از آنجا که حسن گلنراقی خانواده ای مذهبی داشته و پدر خانواده به شدت سختگیر بوده ، به شرطِ اسم نبردن از خواننده رضایت میدهد که آهنگ از رادیو "برنامه ی شما و رادیو" پخش شود. ) چون ترانه فقط همین یکبار خوانده شده برخی از موسیقی دان ها اتفاقی ضبط شدن آن را رد میکنند.
در این میان، بعضی ها اعتقاد داشته اند که این سروده را سرهنگی، شبِ قبل از اعدامش برای دخترش میخوانده و نگاهی ظریفانه به متن و سوزِ جگرسوزانه آهنگ هم این را تصدیق میکند اما بعد ها مشخص شد که افسانه ای بوده که مردم برای هر چه تراژیک تر کردن آن استفاده کرده اند .
( و مصادف شدن اعدام سرهنگ عزت الله سیامک(۱۳۳۳) ، از افسران عضو سازمان نظامی حزب توده ، و انتشار این آهنگ شایعه ای مردمی بوده است .)
البته ناگفته نماند که احمد شاملو شعرِ "ساعت اعدام" را تقدیم به سرهنگ سیامک کرده:
☁️در قفلِ در کلیدی چرخید
لرزید بر لبانش لبخندی
چون رقصِ آب بر سقف
از انعکاسِ تابشِ خورشید
در قفلِ در کلیدی چرخید
بیرون
رنگِ خوشِ سپیدهدمان
مانندهیِ یکی نتِ گمگشته
میگشت پرسهپرسهزنان روی
سوراخهای نی
دنبالِ خانهاش...
هر چند که سیاسی بودن آهنگِ مرا ببوس باعث دستگیری گلنراقی میشود و پخش ترانه برای مدتی از رادیو ممنوع میشود.
قسمتِ دوم این آهنگ را هم گلنراقی با همان ملودی بعد ها اجرا میکند اما به اندازه ضبط اول و قسمت نخستین ، شهرت پیدا نمیکند.
... همین یک آهنگ بس بود که حسن گلنقرانی را در تاریخِ موسیقیِ ایرانی ماندگار کند ...
بعد از مرگش ، متنِ ترانه بر روی سنگِ مزارش نوشته شد .
خوانندگان بسیاری این آهنگ را خوانده اند و در بقایِ آن کوشیده اند .
( بهارِ ما گذشته 🪴 گذشته ها گذشته
منم به جست و جوی سرنوشت ...🪵✨)
🎼🎼🎼
🍭@shakhee_nabat
hasan_golnaraghi_mara_beboos 128.mp3
6.09M
🎼🎼🎼
#مهمان_موسیقی 🎵
«#دستان 🪄»
«مرا ببوس»
ترانه سرا: حیدر رقابی (هاله)
آهنگساز: مجید وفادار
ویالون: پرویز یاحقی
پیانو :مشیر همایون شهردار
خواننده :حسن گلنراقی
🎼🎼🎼
🍭@shakhee_nabat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ
همانا خداست پروردگار من و شما، او را بپرستید، که همین است راه راست.
(آیه ۵۱ سوره آل عمران)
🍭@shakhee_nabat
« #قند_و_پند 🧁»
ﺩﻩ ﻣﺮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻃﻨﺎﺑﯽ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻃﻨﺎﺏ ﺗﺤﻤﻞ ﻭﺯﻥ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎﯾﺪ یک نفر ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ میکرد ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﻘﻮﻁ میکردند ﺯﻥ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﻧﮑﻨﻢ… ﻣﻦ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ میکنم ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮐﻒ ﺯﺩﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
🍭 @shakhee_nabat
«#نظم_پریشان🍷»
گر بُوَد شایستهٔ غم خوردنِ تو جانِ من
اینْ نصیب از دولتِ عشقِ تو بَس باشد مرا
🥀
#سنایی_غزنوی
🍭@shakhee_nabat