eitaa logo
اندیشه مطهر (عمومی)
1.6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
241 ویدیو
10 فایل
🟢رهبر معظم انقلاب : علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند...(پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ) ارتباط با مدیر کانال @Andishe2019
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫درسی از مکتب امام باقر علیه‌السلام ♦️ تاثیر شگفت گناه در نگرش انسان 🔻امام باقر علیه السلام فرمود : «ما مِنْ شَىْ‏ءٍ أفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطيئَةٍ، انَّ الْقَلْبَ لَيُواقِعُ الْخَطيئَةَ فَما تَزالُ بِهِ حَتّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيُصَيِّرَ أعْلاهُ أسْفَلَهُ» 🔸ترجمه : هيچ چيزى مانند گناه روح را پريشان و بيمار نمى ‏كند، 🔻گناه آن‏قدر در دل اثر مى‏ گذارد و قلب را مشوّش مى ‏كند كه كاملا بر او مسلط مى ‏شود و او را تابع خود مى ‏كند، 🔻كم كم قلب و روح آدمى واژگون مى‏ گردد، دل كه واژگون و معكوس شد همه چيز را معكوس مى ‏بيند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(حکمتها و اندرزها ج2) ؛ ج‏22 ؛ ص409- با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️فاصله فکری ما با امام باقر علیه السلام نسبت به کسانی که همانند ما نمی اندیشند 🔻 زرارة نقل مى‏ كند كه: «با برادرم حمران- يا برادر ديگرم بكير- بر امام باقر (ع) وارد شديم؛ 🔻من به امام گفتم : ما افراد را با شاقول اندازه مى‏ گيريم، هر كس مانند ما شيعه باشد، خواه از اولاد على و خواه از غير آنها، با او پيوند دوستى (به عنوان يك مسلمان و اهل نجات) برقرار مى‏ كنيم و هر كس با عقيده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان يك گمراه و اهل هلاك) تبرّى مى ‏جوييم.» 🔻امام علیه السلام فرمود: «اى زرارة! سخن خدا از سخن تو راست‏تر است؛ اگر آنچه تو مى‏ گويى درست باشد، پس سخن خدا آنجا كه مى‏ فرمايد: «إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ. وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا»(نساء: 98) كجا رفت؟! پس «المرجون لامر اللّه »(توبه:106 )چه شد؟! آنها كه خدا درباره آنها مى ‏فرمايد: «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً»(توبه: 102) كجا رفتند؟! «اصحاب الاعراف» چه شدند؟! «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»(توبه: 60) چه كسانى هستند و كجايند؟!» 🔻اگر كسى در رواياتى كه از ائمه اطهار (عليهم السلام) رسيده است كه بيشترين آنها در «كتاب الحجّة» كافى و «كتاب الايمان و الكفر» كافى گرد آمده است دقت كند مى ‏يابد كه : ائمه (عليهم السلام) تكيه‏ شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏ آيد از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و عناد بورزد، و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏بايست تحقيق و جستجو كند و نكند؛ 🔻اما افرادى كه ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراك و يا به علل ديگر در شرايطى بسر مى ‏برند كه مصداق منكر و يا مقصّر در تحقيق و جستجو به شمار نمى‏ روند، آنها در رديف منكران و مخالفان نيستند، 🔻آنها از «مستضعفين»( يعنى بيچارگان و دست‏ نارسان ) و «مرجون لامر اللّه» ( يعنى كسانى كه درباره آنها بايد گفت كار اينها با خداست، خداوند خودش به نحوى كه حكمت و رحمتش ايجاب مى‏ كند عمل خواهد كرد.) به شمار مى ‏روند؛ 🔻از روايات استفاده مى‏ شود كه ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى ‏دانند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏1 ؛ ص323-322-با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢زیارت «امين اللّه» 🔸عالیترین و معتبرترین زیارت که هر امامى را مى‏توان با آن زيارت كرد ✅ در ميان زياراتى كه ما براى ائمه داريم، زيارت امين اللّه شايد- و بعيد هم نيست- معتبرترين زيارات‏ باشد، هم از نظر سند (يعنى به اصطلاح خيلى پدر و مادردار است و سند قطعى دارد كه به ائمه مى ‏رسدو چيزى نيست كه مثلًا بگوييد در يك كتابى نوشته شده) و هم از نظر مضمون كه از اين نظر هم جزء عالى‏ترين زيارات‏ است و شايد عالى‏ ترين زيارات‏ باشد. زيارت كوتاهى است. ✅ در كتاب مفاتيح و غيره جزء زيارات‏ امير المؤمنين نقل شده و جزء زيارات‏ مطلقه است؛ يعنى زيارت مخصوصه نيست كه مربوط به يك روز معين يا ايام خاص باشد، در هر وقت مى ‏شود امير المؤمنين را با آن زيارت كرد و از مختصات امير المؤمنين هم نيست، ✅ هر امامى را با اين زيارت مى‏ توان زيارت كرد با اين تفاوت كه آن يك كلمه «السّلام عليك يا امير المؤمنين» در زيارت غير امير المؤمنين برداشته مى‏شود [و بجاى آن، عبارت مناسب گذاشته مى ‏شود.] ✅ بعد از آن چند جمله مختصر كه سلام و اظهار ارادت به امام و شهادت به اين است كه من شهادت مى‏دهم كه تو در راه خدا آن جهادى را كه شايسته و لازم بوده انجام دادى و خلاصه من گواهى مى‏ دهم كه تو وظيفه خودت را آن‏چنان‏كه بايد انجام دادى، سيزده جمله دارد كه اين سيزده جمله دعاست؛ يعنى بعد از اينكه امام را زيارت مى‏ كنيم، در حضور و در مشهد امام از خداى متعال اين چيزها را مى‏ خواهيم ❇️ شاهد من، دو جمله - از سيزده جمله این دعاست - که مى‏ خوانيم: ✅ فاجْعَلْ نَفْسى ... مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ، مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ، 🔹خدايا من مى‏ خواهم هم محبّ باشم هم محبوب؛ هم دوست بدارم، هم مرا دوست بدارند. 🔹اما چه كسى را دوست بدارم؟ ✅ «مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ» : دوستدار آن برگزيدگانِ از اولياى تو باشم، خُلَّص اولياى تو. محبت خُلَّص اولياست كه مثل مغناطيس، انسان را مى‏ كِشد. ✅اين غير از مسئله تفكر و محاسبه النفس است. اينها يك كارهاى فكرى است و البته لازم هم هست [اما تأثير محبت اولياء به مراتب بيشتر است.] ✅ اگر انسان بخواهد فقط با تكيه به تفكر و تذكر و محاسبه النفس و مراقبه و غيره، اخلاق سوء را يك يك با سر انگشت فكر و حساب از خود بزدايد و خود را اصلاح نمايد، البته عملى است اما مثل - این- است كه انسان بخواهد براده‏ هاى آهن را يك‏ يك جمع كند. ✅ ولى اگر انسان اين توفيق را پيدا كند كه - فرد -كاملى پيدا بشود و او شيفته آن كامل گردد، مى ‏بيند كارى كه او در ظرف چند سال انجام مى‏ داد، اين در ظرف يك روز انجام مى‏ دهد : 🔸«مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ» : خودم نيز، هم در زمين محبوب باشم و هم در آسمان؛ در زمين محبوب باشم [به اينكه‏] مردم مرا دوست داشته باشند. ✅ اين از قدس و تقوا نيست كه من جورى باشم كه مردم مرا دشمن داشته باشند. روش ملامتيان از متصوّفه چنين بود. يك فرقه از فِرَق متصوّفه به نام «ملاميّه» يا «ملامتيان» معروفند. راهى كه اينها براى جهاد با نفس به خيال خودشان انتخاب كرده بودند، اين بود كه كارى بكنند كه مردم از اينها تنفر داشته باشند و به اينها ظنّ بد ببرند. ✅ نه، مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ. : خدايا كارى بكن كه در زمين (يعنى پيش خلق تو) و در آسمان محبوب باشم، 🔸هر دو جا (اگر انسان در زمين محبوب باشد و در آسمان ملعون كه ديگر خيلى بد مى‏ شود، مى‏ شود يك آدم رياكار و متظاهر)، 🔸با حقيقت باشم كه تو مرا دوست داشته باشى، و حقيقت داشتن من را مردم هم بشناسند كه مردم نيز مرا دوست داشته باشند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج‏22، ص: 941-937-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️مشخصات عصر ظهور‏(4) 🔻امام علی علیه السلام در توصیف عصر ظهور امام مهدی علیه السلام مى‏ فرمايد: 🔻... اذا قامَ الْقائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ :-زمانی که حضرت حجّت (عج) ظهور کند به عدالت حکم می کند- 🔻«وَ ارْتَفَعَ فى ايّامِهِ الْجَوْرُ» : جور و ظلمى ديگر در كار نيست. 🔻هر يك از ائمه ما يك لقبى دارد. مثلا امير المؤمنين: علىٌّ المرتضى. امام حسن: الحسن المجتبى. امام حسين: سيد الشهداء، و ائمه ديگر: السجاد، الباقر، الصادق، الكاظم، الرضا، التقى، النقى، الزّكىّ العسكرى. 🔻حضرت- مهدی علیه السلام - يك لقبى دارد مخصوص به خود، لقبى كه از مفهوم «قيام» گرفته شده است، آن كه در جهان قيام مى‏ كند: الْقائم. 🔻اصلًا ما حضرت مهدى را به قيام و عدالت مى‏ شناسيم. هر امامى به يك صفت شناخته مى ‏شود، اين امام به قيام و عدالت شناخته مى ‏شود. 🔻- امام علیه السلام در ادامه فرمود : - «وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ» : همه راهها، راههاى زمينى، دريايى و هوايى امن مى ‏شود، 🔻چون منشأ اين ناامنيها ، ناراحتيها و بى‏عدالتى‏ هاست. وقتى كه عدالت برقرار بشود، [چون‏] فطرت بشر فطرت عدالت است، دليل ندارد كه ناامنى وجود داشته باشد. 🔻«وَ اخْرَجَتِ الْارْضُ بَرَكاتِها» : زمين تمام بركات خودش را بيرون مى ‏آورد. 🔻 «وَ لا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا بِرِّهِ ... وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعالى: وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (نهج البلاغه،خطبه 138) 🔻آيا مى ‏دانيد ناراحتى مردمِ آن وقت چيست؟ ناراحتى مردم فقط اين است كه اگر بخواهند يك صدقه‏ اى بدهند و يك كمكى به كسى بكنند، يك نفر [مستحق‏] پيدا نمى‏ كنند؛ يك فقير در روى زمين پيدا نخواهد شد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام)، ج‏18، ص: 164- با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️اعتراض به «حجّی» که گرداننده اش دستگاه یزیدی است 🔸بمناسبت هشتم ذی الحجه(یوم الترویه) و خروج امام حسین علیه السلام از مکه بسوی عراق 🔻عجيب و فوق‏ العاده است اينكه امام حسين عليه السلام در سوم شعبان وارد مكه مى‏ شود و ماههاى رمضان، شوّال، ذى ‏القعده و ذى‏ الحجه تا هشتم اين ماه را يعنى ايامى كه عمره مستحب است و مردم از اطراف و اكناف به مكه مى ‏آيند در آنجا مى ‏ماند. 🔻كم كم فصل حج مى ‏رسد. مردم از اطراف و اكناف و حتى از اقصى‏ بلاد خراسان به مكه مى ‏آيند. روز «ترويه‏» مى‏ شود، يعنى روز هشتم ذى ‏الحجه، روزى كه همه براى حج از نو لباس احرام مى‏ پوشند و مى ‏خواهند به منى و عرفات بروند و اعمال حج را انجام بدهند. 🔻ناگهان امام حسين عليه السلام اعلام مى ‏كند كه من مى خواهم به طرف عراق و كوفه بروم. يعنى در چنين شرايطى پشت مى‏ كند به كعبه، پشت مى‏ كند به حج، يعنى من اعتراض دارم. اعتراض و انتقاد و عدم رضايت خودش را به اين وسيله و به اين شكل اعلام مى ‏كند. 🔻يعنى اين كعبه ديگر در تسخير بنى اميّه است؛ *حجى كه گرداننده ‏اش يزيد باشد، براى مسلمين فايده‏ اى نخواهد داشت. اين پشت كردن به كعبه و اعمال حج در چنين روزى و اينكه بعد بگويد: من براى رضاى خدا رو به جهاد مى‏ كنم و پشت به حج، رو به امر به معروف مى‏ كنم و پشت به حج، اين يك دنيا معنى داشت، كار كوچكى نبود. 🔻اين پشت كردن به كعبه تسخيرشده امويان و حجى كه گرداننده‏ اش دستگاه يزيدى بود - حجى كه ظاهرش اسلامى و روحش جاهلى بود- نشان داد كه اسلام اين صورت خالى نيست كه خاطرها آسوده باشد، معنى و حقيقت است كه به خطر افتاده است. 🔻ارزش تبليغاتى، اسلوب، روش و متد كار در اينجا به اوج خود مى ‏رسد. سفرى را در پيش مى ‏گيرد كه همه عقلا (يعنى عقلايى كه بر اساس منافع قضاوت مى‏ كنند) آن را از نظر شخص امام حسين ناموفق پيش ‏بينى مى‏ كنند؛ يعنى پيش‏ بينى مى كنند كه ايشان در اين سفر كشته خواهند شد، و امام حسين در بسيارى از موارد پيش ‏بينى آنها را تصديق‏ مى ‏كند، مى‏ گويد: خودم هم مى ‏دانم. مى‏ گويند: پس چرا زن و بچه را همراه خودت مى‏ برى؟ مى ‏گويد: آنها را هم بايد ببرم. ...و به این وسیله درواقع خودِ دشمن را ناآگاهانه استخدام کرد که حامل یک عده مبلّغ برای امام حسین و برای اسلام حسینی علیه یزید و اسلام یزیدی باشد 🔻همه براى اين است كه اين صدا ( اعتراض به کعبه در تسخیر بنی امیه و حجی که یزید ، گرداننده اش است) هرچه بيشتر به عالم برسد، بيشتر به جهان آن روز اسلام برسد و بيشتر ابعاد تاريخ و ابعاد زمان را بشكافد و هيچ مانعى در راه آن وجود نداشته باشد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(حماسه حسینی ج1و2) ج‏17، ص: 370 - ص369؛ ص641؛ ص225- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
♦️موضع حماسی امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه سلام الله علیهما (بمناسبت ۹ذیحجه ، سالروز شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام) 🔻- امام علیه السلام به یکی از یارانش که از حوادث کوفه مطلع بود و به آن حضرت - گفت: من خبرى دارم، هرطور كه اجازه مى ‏فرماييد بگويم. اگر اجازه مى‏ فرماييد اينجا عرض كنم، اينجا عرض مى‏ كنم. اگر نه، مى‏ خواهيد من به طور خصوصى عرض كنم، به طور خصوصى عرض مى‏ كنم. فرمود: بگو، من از اصحاب خودم چيزى را مستور ندارم، با هم يكرنگ هستيم. 🔻-او گفت- : قضيه از اين قرار است: كوفه سقوط كرد، مسلم‏ و هانى كشته شدند. 🔻امام تا اين جمله را شنيد، اول اشك از چشمانش جارى شد. حالا ببينيد چه آيه ‏اى را مى‏ خواند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» ( احزاب : 23 ) 🔻(اصلًا در قرآن آيه ‏اى مناسب‏تر براى چنين موقعى پيدا نمى‏ كنيد.) : بعضى از مؤمنين به پيمانى كه با خداى خويش بستند وفا كردند. از اينهايى كه وفا كننده به پيمان خويش هستند، بعضى از آنها گذشتند و رفتند شهيد شدند و عده ديگر هم انتظار مى‏ كشند تا نوبت آنها بشود. 🔻يعنى ما فقط براى كوفه نيامديم. كوفه سقوط كرد كه كرد. حركت ما كه فقط معلول دعوت مردم كوفه نبوده است. اين، يكى از عوامل بود كه براى ما اين وظيفه را ايجاب مى‏ كرد كه عجالتاً از مكه به طرف كوفه بياييم. ما وظيفه بزرگتر و سنگين ‏ترى داريم. مسلم‏ به پيمان خود وفا كرد و كارش گذشت، پايان يافت، شهيد شد؛ آن سرنوشت مسلم‏ را ما هم پيدا كنيم. 🔻داغترين خطبه‏ هاى امام حسين، شورانگيزترين و پرهيجان‏ترين سخنان امام حسين، بعد از شكست كوفه است. 🔻اينجاست که نشان مى‏ دهد امام حسين تا چه اندازه روى عامل امر به معروف و نهى از منكر تكيه دارد و اوست كه به اين دولت و حكومت فاسد هجوم آورده است. از نظر اين عامل، امام حسين مهاجم به حكومت فاسد وقت است، ثائر و انقلابى است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج‏17، ص: 149-148- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
✳️ عید قربان ، یادآور خاطره بزرگ قهرمان توحید ✅ گاه به انسان دستورى مى‏ دهند كه فلسفه آن روشن است، يعنى عقل آن را درك مى‏كند و مى‏ فهمد. خوب، آدم يك كارى مى‏ كند كه هم دستور خداست و هم چيزى است كه عقل خودش هم فلسفه‏ اش را درك مى‏ كند. ✅ اما اگر فلسفه حکم را نفهمد و صرفاً روى اعتماد كامل به فرمانِ فرمان‏دهنده عمل كند، اين از نظر اطاعت و عبادت مقام بالاترى دارد. او به قدرى به دستورهاى اين آقا يا به دستورهاى اين طبيب مطمئن است كه با اينكه يك ذره از فلسفه آن چيزى نمى ‏داند ولى مى‏ گويد من آن را مى‏ دانم. ✅ فهميدن فلسفه احکام مقدمه معرفت است ولى عمل كردن من به اين است كه اسلام دستور داده باشد. اين است كه عابد در مقام عبادت و در مقام عمل سراغ اين نمى‏ رود كه فلسفه را بفهمد، بعد عمل كند. در مقام معرفت سراغ فلسفه مى ‏رود، در مقام عمل تسليم محض است. ✅ خداوند به ابراهيم مى‏ گويد: برو زن و بچه را تنها در بيابان وحشتناك بگذار و بيا. ولى ابراهيم چون مى‏ داند اين امر خداست «لِمَ» نمى‏ گويد، «چرا» نمى‏ گويد. مى‏ داند اين يك فلسفه‏ اى دارد و بى‏ حساب نيست. زن و بچه را مى‏ گذارد و مى‏ رود. بعد قبيله «جُرهُم» آمدند و چون آب زمزم پيدا شده بود- و عرب هم كه نياز زيادى به آب دارد- آنجا چادر زدند و كم‏ كم آنجا يك دهى شد و اسماعيل به اين شكل در آنجا بزرگ شد. ✅ چه جوانى! برومند، رشيد، با معرفت، آن‏چنان بامعرفت كه خود قرآن نقل مى‏ كند وقتى كه حضرت ابراهيم به اسماعيل اعلام مى‏ كند كه پسركم! در عالم رؤيا اين‏چنين به من دستور مى‏ دهند كه سر تو را به دست خودم ببُرم، فوراً عرض مى‏ كند: «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» پدرجان! امر خداست، اطاعت كن. يك همچو پسرى! ✅ ابراهيم اعتمادش به امر خدا و تسليمش در مقابل امر خدا تا آنجاست كه يك امرى كه از نظر عقل و فكر او هيچ فلسفه‏ اى نمى‏ توانست داشته باشد چون اعتماد داشت گفت خدا گفته است من بايد عمل بكنم، من در مقابل امر خدا تسليمم چون اعتماد و اطمينان دارم، مطمئنم خدا كه دستور بدهد بيهوده نيست. ✅ قرآن مى‏ گويد: «فَلَمّا اسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ. وَ نادَيْناهُ انْ يا ابْراهيمُ. قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا»؛ خلاصه معنايش‏ اين است كه : ای ابراهیم به فرمان ما عمل كردى، يعنى ما بيش از اين نمى‏ خواستيم، ما واقعاً نمى‏ خواستيم تو فرزندت را بكشى، ما مى‏ خواستيم ببينيم تو واقعاً تا اين حد حاضر هستى؟ تو حاضرى فرزندت را در راه خدا قربانى كنى؟ حاضرى به دست خودت فرزندت را قربانى كنى؟ فرزندت هم تا اين مقدار تسليم امر خدا هست؟ ✅ ما از بندگان اين را مى‏ خواهيم، ما از بندگان فداكارى در راه حق را مى‏ خواهيم، ما از بندگان تسليم در راه حق را مى ‏خواهيم، شما امتحان خودتان را داديد: «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا.» بعد دستور رسيد: به جاى اينكه يك انسان را اينجا قربانى كنى، يك گوسفند را قربانى كن كه حيوانى است كه خدا او را براى اينكه گوشتش مورد استفاده قرار بگيرد خلق كرده، گوشتش را به فقرا و به افراد ديگر صدقه بده، كه از آن وقت اين سنت معمول شد. 🔸بنابراين يك ركن عيد قربان كه ما مسلمين بايد آن را عيد بگيريم براى اين است كه يك يادگار و خاطره بزرگى از قهرمان توحيد دارد كه نه تنها توحيد فكرى است، بلكه توحيد عملى است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج‏25، ص 117-111-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️اسلام شناسی (۱) ⏺ تفقّه در دین یا شناخت روح و حقیقت دین(۱) 🔽 قرآن - در آیه 122سوره توبه معروف به آیه «نفر» - مسئله‏ اى را طرح كرده است به نام تفقّه در دين. اين كلمه معنايى بالاتر از معناى علم دين مى‏ فهماند. يك علم دين داريم، يك تفقّه در دين. 🔽 علم ، يك مفهوم وسيعى است، هر دانستنى را علم مى‏ گويند. ولى تفقّه بطور كلى در هر موردى استعمال نمى ‏شود. تفقّه در جايى گفته مى ‏شود كه انسان يك دانش عميقى پيدا كند، يعنى علم سطحى علم هست ولى تفقّه نيست. 🔽معناى تفقّه در دين اين است كه انسان دين را سطحى نشناسد؛ يعنى در دين، روحى هست و تنى، در شناختن دين تنها به شناختن تن اكتفا نكند. 🔽ما در احاديث گاهى برمى ‏خوريم به اين گونه مضامين: روزى برسد كه «لا يَبْقى مِنَ الْقُرْآنِ الّا دَرْسُهُ وَ مِنَ الْاسْلامِ الّا رَسْمُهُ‏» از قرآن جز ياد گرفتن ظاهرى و از اسلام‏ جز نقشى باقى نمى‏ ماند. 🔽امير المؤمنين در يك جا راجع به آينده بنى اميه كه بحث مى ‏كند، مى‏ گويد: مَثَل اسلام در آن زمان مَثَل ظرفى است كه محتوى مايعى بوده است، بعد آن ظرف را وارونه كرده باشند و آن مايع ريخته باشد، ظرف خالى باقى مانده است. 🔽قسمتى از دستورهاى دين شكل ظرف را دارد براى دستورهاى ديگرى كه شكل آب را دارد. يعنى اين ظرف لازم است اما اين ظرف براى آن آب لازم است. اگر اين ظرف باشد آن آب هم نمى‏ريزد اما اگر آن آب نباشد و اين ظرف به تنهايى باشد، انگار نيست. 🔽 امير المؤمنين مى‏ خواهد بفرمايد كه بنى اميه ، اسلام را توخالى مى‏ كنند، مغزش را بكلى از ميان مى ‏برند و فقط پوستى براى مردم باقى مى‏ گذارند. تعبير ديگر اين است كه: «وَ لُبِسَ الْاسْلامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلوباً » - یعنی - در آن زمان اين لباس را كه نامش اسلام است مى ‏پوشند اما مثل اينكه پوستينى را وارونه پوشيده باشند، هم خاصيت خودش را از دست مى ‏دهد و هم اسباب مسخره مى‏ شود. ♦️خود اينها مى‏ رساند كه لباس اسلام را به دو شكل مى ‏شود به تن كرد: يك شكل اينكه يك امر بى‏ خاصيت ، بى مغز جلوه كند و شكل ديگر اينكه معنى‏ دار باشد.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(1 و 2))، ج‏21، ص: 160-159- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕اسلام ، میان مسلمین هم وجود دارد و هم وجود ندارد
⭕️اسلام شناسی (۲) ♦️معنای صحیح «تفقه در دین»(۲) 🔸لباس اسلام را به دو شكل مى ‏شود به تن كرد: يك شكل اينكه يك امر بى‏ خاصيت ، بى‏ مغز جلوه كند و شكل ديگر اينكه معنى‏ دار باشد. 🔹يكى از رفقا نقل مى ‏كرد كه من يك وقتى گرفتارى بسيار شديدى داشتم. براى انجام يك كار خيلى كوچك كه اصلًا زحمت هم نداشت ولى براى من ارزش فوق ‏العاده‏ اى داشت، به يكى از رفقا مراجعه كردم. او در جواب گفت كه من الآن بايد به نماز جماعت بروم. 🔸اگر در اينجا انسان بگويد اسلام كه اين همه به نماز جماعت توصيه كرده است ارزش قضاى حاجت يك مسلمان را از بين برده است، اين غلط است. مگر براى خدا فرق مى ‏كند كه ما نماز تنها بخوانيم يا نماز جماعت؟ 🔹اسلام كه گفته است نماز با جماعت خوانده شود براى اين است كه مردم در آن حالى كه حالت روحانيت و معنويت است، چشمشان‏ به صورت يكديگر بيفتد و به اوضاع يكديگر رسيدگى كنند. 🔸اينكه گفته‏ اند اگر نماز را به جماعت بخوانيد اين مقدار ثوابش زياد مى ‏شود، براى اين است كه شما را به يكديگر مهربان‏تر مى‏ كند، در قضاى حوايج يكديگر ساعى ‏تر مى ‏كند؛ 🔹يعنى نماز را به جماعت خواندن، پوسته ‏اى است كه مغزى در آن نهفته است. مغز آن، عواطف اجتماعى و علاقه‏ مند بودن به سرنوشت‏ ديگران است. 🔸اينها دلالت مى‏ كند بر اينكه اسلام پوستى دارد و مغزى، ظاهرى دارد و باطنى. 🔹پس - دین شناسی - تفقّه لازم دارد. تفقّه اين است كه انسان ، معنى - روح و باطن دین - را به دست بياورد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(۱ و ۲))، ج‏۲۱، ص: ۱۶۱-۱۶۰- با تلخیص و ویرایش جرئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕اسلام شناسی (۳) ♦️حفظ ظاهر و از بين بردن محتواى اسلام‏⬅️ سیاست امویان 🔻آنچه كه بنى اميه در صدر اسلام به وجود آوردند [اين بود كه‏] در عين حفظ شعائر اسلامى و ظواهر اسلامى [محتواى اسلام را از بين برده بودند.] 🔻در زمان آنها بانگ اذان از زمان پيغمبر بلندتر بود يعنى بالاى مأذنه‏ها بيشتر اذان مى‏گفتند، مسجد و مناره و مأذنه از زمان پيغمبر بيشتر بود. جمعيتى كه در حج شركت مى‏كردند، انبوه جمعيت در زمان بنى اميه از زمان پيغمبر بيشتر بود. صفهاى نماز جماعت در زمان آنها از صفوف جماعت در زمان پيغمبر درازتر و طولانى‏تر بود. ظاهر ماه رمضان در زمان آنها از زمان پيغمبر محفوظ تر بود. 🔻ظواهر كاملًا محفوظ بود، اما آن روحها، آن معناها، آن حقيقتها، آن خلوصها، آن توحيدها، آن عدالتها، آن امر به معروف و نهى از منكرها، آن صفاى اخلاق‏ها، از آنها ديگر خبرى نبود. 🔻على فرمود: لُبِسَ الْاسْلامُ‏ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلوباً جامه اسلام را مى‏پوشند (و از تن بيرون نمى‏كنند) ولى مانند پوستينى كه آن را وارونه پوشيده باشند. 🔻پوستين خصلتش گرمى و زيبايى آن است ولى اين در صورتى است كه آن را درست بپوشند، اگر وارونه بپوشند و پشمها بيرون باشد اولا سرد است و ثانيا يك شى‏ء موحش است كه هر كس مى‏بيند خيال مى‏كند يك خرس راه مى‏رود. 🔻... امام حسين وقتى كه مظالم و مفاسد بنى اميه را شرح مى‏دهد همه اين نكات در كلام او منعكس است: ايها الناس ظلم اينها را ببينيد، تبعيضهاى اينها را ببينيد، استيثارهاى اينها را ببينيد. 🔻ايها الناس اينها مردم را به دو دسته قسمت كردند: مردمى برخوردار و خورنده، و مردمى مظلوم و مستضعف. ايها الناس ببينيد فساد اخلاق را به كجا رسانده‏اند! ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نقش حادثه كربلا در تحول تاريخ اسلامى(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 312-311-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 ثبت نام مرحله اول سیر مطالعاتی بنیاد شهید مطهری (ندای فطرت) برای دوره جدید (دوره یازدهم) 🔹 شامل ۴ کتاب و به صورت مجازی، همراه با پرسش و پاسخ 🔸 آخرین مهلت ثبت نام: ۳۱ تیرماه؛ شروع کلاسها: ۱ مرداد (۱۷ جلسه) 🔹زمان: شنبه‌ها، ساعت ۱۶ 🔸 چهار کتاب این دوره: «آزادی معنوی»، «سیری در سیره نبوی»، «جاذبه و دافعه امام علی(ع)» و «حماسه حسینی» 🔻با ارائه گواهی پایان دوره از طرف «بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری» ⭕ ثبت نام و اطلاعات بیشتر در: motahari.ir/nedayefetrat 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇 t.me/motahari_ir eitaa.com/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🟢نقش کتاب گرانسنگ«الغدیر» تألیف علامه امینی در «وحدت اسلامی»(۱) (بمناسبت دهه امامت و ولایت) ♦️نقش مثبت‏ الغدیر در وحدت اسلامی از این نظر است که: 🔻اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‏ کند، و ثابت می ‏کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع(طبق آمار قبل از انقلاب) - برخلاف تبلیغات زهرآگین عده ‏ای - مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. 🔻ثانیاً ثابت می ‏کند که پاره ‏ای اتهامات به شیعه - که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است - 🔻از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمانِ غیرشیعه ترجیح می‏ دهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیر مسلمان شادمان می‏ گردد، و از قبیل اینکه شیعه به‏ جای حج به زیارت ائمه می ‏رود، یا در نماز چنین می‏ کند و در ازدواج موقت چنان، به کلی بی ‏اساس و دروغ است. 🔻ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که مظلومترین و مجهول‏ القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‏ تواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‏ کند.(ادامه دارد) ▪️ مجموعه آثار استاد شهید مطهری (الغدیر و وحدت اسلامی(شش مقاله ))ج۲۵،ص۳۲-با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340 🟢نقش کتاب گرانسنگ«الغدیر» تألیف علامه امینی در «وحدت اسلامی»(۲) 🔻علامه امينى طرفدار وحدت اسلامى هستند و با نظرى وسيع و روشن‏بينانه بدان مى‏نگرند. 🔻معظم‏له در فرصتهاى مختلف در مجلدات‏ الغدير اين مسئله را طرح كرده‏اند و ما قسمتى از آنها را در اينجا نقل مى‏كنيم: 🔻در مقدمه جلد اول اشاره كوتاهى مى‏كنند به اينكه‏ الغدير چه نقشى در جهان اسلام خواهد داشت. مى‏گويند: «و ما اين‏همه را خدمت به دين و اعلاى كلمه حق و احياى امت اسلامى مى‏شماريم.» 🔻... در جلد سوم، صفحه 268، تهمت سيد رشيد رضا را به شيعه، مبنى بر اينكه «شيعه از هر شكستى كه نصيب مسلمين شود خوشحال مى‏شود تا آنجا كه پيروزى روس را بر مسلمين در ايران جشن گرفتند» نقل مى‏كنند و مى‏گويند: ✅ اين دروغها ساخته و پرداخته امثال سيد محمّد رشيدرضاست؛ ✅شيعيان ايران و عراق كه قاعدتاً مورد ايتهمت هستند و همچنين مستشرقان و سيّاحان و نمايندگان ممالك اسلامى و غيرهم كه در ايران و عراق رفت و آمد داشته و دارند خبرى از اين جريان ندارند. ✅ شيعه بلااستثنا، براى نفوس و خون و حيثيت و مال عموم مسلمين اعمّ از شيعه و سنى احترام قائل است. ✅هر وقت مصيبتى براى عالم اسلام در هركجا و هر منطقه و براى هر فرقه پيش آمده است، در غم آنها شريك بوده است. ✅ شيعه هرگز اخوّت اسلامى را كه در قرآن و سنت بدان تصريح شده محدود به جهان تشيع نكرده است و در اين جهت فرقى ميان شيعه و سنى قائل نشده است.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى («الغدير» و وحدت اسلامى(شش مقاله))، ج‏25، ص: 30-31- https://chat.whatsapp.com/Eh8vwfib4Xw8Y0nZM85D0F
🟡فلسفه جهانی مهدویت (قسمت پایانی مشخصات عصر ظهور) 🔻...آنچه - در روایات عصر ظهور - از عدالت گفته شده است، از صلح و صفا به معنى واقعى گفته شده است، از آزادى و امنيت كامل گفته شده است، از ثروت و بركت فراوان گفته شده است، از تقسيم عادلانه ثروت گفته شده است، از فراوانى وسائل (وسائل دامدارى و غيره)، از - اینکه - ...ديگر بشر تنفر دارد از دروغ گفتن، تنفر دارد از غيبت كردن، تنفر دارد از تهمت زدن، تنفر دارد از ظلم كردن. اينها بر اساس چه فلسفه ‏اى است؟ 🔻همان كه عرض كردم: اسلام مى‏ گويد عاقبتِ بشر عدالت است، اما نمى‏ گويد آن عدالتى كه در عاقبت مى‏ آيد فقط اين است كه فكر بشر به اينجا منتهى مى ‏شود كه منفعت من در اين است كه منافع ديگران را حفظ كنم؛ 🔻 نه، [در آن زمان‏] عدالت براى بشر محبوب و مثل يك معبود است، يعنى روحش رُقاء پيدا مى‏كند، تربيتش كامل مى‏ شود، 🔻و اين نمى‏ شود جز اينكه يك حكومت عادل جهانى بر مبناى ايمان، خداپرستى و خداشناسى و بر مبناى حكومت قرآن به وجود آيد؛ و ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اين‏همه بدبيني هايى كه در دنياى غرب براى بشريت به وجود آمده، به آينده بشريت خوشبين هستيم. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام)، ج‏18، ص: 165-164- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟡السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن محمد ایها الهادی النقی یابن رسول الله 🟢سالروز میلاد خجسته امام هادی علیه السلام را تبریک و تهنیت می گوئیم
♦️تشیع و تسنن (۱) 🔸علت انشعاب جامعه اسلامی به شیعه و سنی 🔻از بدو امر بعد از رحلت نبى اكرم، مسلمين به دو فرقه تقسيم شدند: سنى و شيعه. سني ها در يك شعار و چهارچوب عقيده هستند و شيعه در شعار و چهارچوب عقيده‏ اى ديگر. 🔻شيعه مى‏ گويد: خليفه بلافصل پيغمبر على است و آن حضرت على را براى‏ خلافت و جانشينى خويش به امر الهى تعيين كرده است و اين مقام حق خاص اوست پس از پيغمبر. و اهل سنت مى‏ گويند: اسلام در قانون‏گذارى خود، در موضوع خلافت و امامت پيش بينى خاصى نكرده است بلكه امر انتخاب زعيم را به خود مردم واگذار كرده است. حد اكثر اين است كه از ميان قريش انتخاب شود. 🔻شيعه بسيارى از صحابه پيغمبر را- كه از شخصيتها و اكابر و معاريف به شمار مى‏ روند- مورد انتقاد قرار مى‏دهد ؛ 🔻 اهل سنت، درست در نقطه مقابل شيعه ازاين‏جهت قرار گرفته اند؛ به هركس كه نام «صحابى» دارد با خوشبينى افراطى عجيبى مى‏ نگرند، مى‏ گويند: صحابه پيغمبر همه عادل و درستكار بوده اند. 🔻بناى تشيع بر انتقاد و بررسى و اعتراض و مو را از ماست كشيدن است، و بناى تسنن بر حمل به صحت و توجيه «ان شاء اللَّه گربه بوده است».(ادامه دارد) 🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص: 306-305- با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 خطاب شنیدنی و شورانگیز شهید مطهری به حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 t.me/motahari_ir
♦️« تشیع و تسنن »(۲) ⭕️علت انشعاب جامعه اسلامی به شیعه و سنی ✅ در اين عصر و زمان كه ما هستيم كافى است كه هركس بگويد « على » خليفه بلافصل پيغمبر است، ما او را شيعه بدانيم و چيز ديگرى از او توقع نداشته باشيم، او داراى هر روح و هر نوع طرز تفكرى كه هست باشد! ✅ ولى اگر به صدر اسلام برگرديم به يك روحيه خاصى برمى‏ خوريم كه آن روحيه، روحيه تشيع است و تنها آن روحيه‏ ها بودند كه مى‏ توانستند وصيت پيغمبر را در مورد على صددرصد بپذيرند و دچار ترديد و تزلزل نشوند. ✅ نقطه مقابل آن روحيه و آن طرز تفكر يك روحيه و طرز تفكر ديگرى بوده است كه وصيت هاى پيغمبر اكرم را با همه ايمان كامل به آن حضرت ، با نوعى توجيه و تفسير و تأويل ناديده مى‏ گرفتند. ✅ در حقيقت اين انشعاب اسلامى - شیعه و سنی - از اينجا به وجود آمد كه يك دسته - كه البته اكثريت بودند- فقط ظاهر را مى‏ نگريستند و ديدشان آن‏قدر تيزبين نبود و عمق نداشت كه باطن و حقيقت هر واقعه‏ اى را نيز ببينند؛ ظاهر را مى‏ ديدند و در همه جا حمل به صحت مى‏ كردند، ✅ مى‏ گفتند: عده‏ اى از بزرگان صحابه و پيرمردها و سابقه‏ دارهاى اسلام راهى را رفته‏ اند و نمى‏ توان گفت اشتباه كرده ‏اند. ✅ اما دسته ديگر- كه اقليت بودند- در همان هنگام مى‏ گفتند : شخصيتها تا آن وقت پيش ما احترام دارند كه به حقيقت احترام بگذارند اما آنجا كه مى‏ بينيم اصول اسلامى به دست همين سابقه دارها پايمال مى‏ شود، ديگر احترامى ندارند؛ ✅ ما طرفدار اصوليم نه طرفدارشخصيتها. تشيع با اين روح به وجود آمده است.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص309-307- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️رمز صعود یا سقوط ملتها 🔸چرا خدا مسلمانان را عزّت نمى‏دهد؟ 🔻آيه كريمه : «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏» رمز جلو افتادن و عقب افتادن ملتها را بيان مى‏كند. 🔻- طبق آیه مذکور - هيچ مردمى از بدبختى به خوشبختى نمى‏رسند مگر اينكه عوامل بدبختى را از خود دور سازند، 🔻و بالعكس، يك ملت خوشبخت را خدا بدبخت نمى‏كند مگر آنكه خودشان موجبات بدبختى را براى خويش فراهم آورند. 🔻ما ناله داريم كه چرا خدا يك مشت يهودى ژاندارم آمريكا را بر هفتصد ميليون مسلمان- طبق آمار قبل از انقلاب- به صورتهاى مختلف نظامى، سياسى، فكرى، اقتصادى مسلّط مى‏كند؟ چرا صد ميليون عرب در جنگ پنجم ژوئن شكست خوردند؟ چرا خدا مسلمانان را عزّت نمى‏دهد؟ چرا قوانين طبيعت را به نفع مسلمين نمى‏چرخاند؟ 🔻عصبانى مى‏شويم، شب از غصه بى‏خواب مى‏مانيم، رنج مى‏بريم و ناله مى‏كنيم، دعا و استغاثه‏ مى‏كنيم ولى مستجاب نمى‏شود. ♦️پاسخى كه قرآن به ما مى‏دهد يك جمله است: 🔸إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏. خدا قانون خود را عوض نمى‏كند. ما بايد خودمان را عوض كنيم. 🔻ما غرق در جهالتيم، در فساد اخلاق غوطه‏وريم، هيچ‏گونه وحدت و اتفاق نداريم و در عين حال توقع داريم كه خدا ناصر ما و ياور ما باشد! 🔻ما براى يك حادثه كوچك هزار قسم شايعه مى‏سازيم، دروغگويى و نادرستى را شيوه خود قرار داده‏ايم و از هر فضيلتى تبرّى جسته استعفا كرده‏ايم 🔻و در عين حال مى‏خواهيم بر دنيا هم آقايى و سيادت داشته باشيم! اين نشدنى است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 136-با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
❇️ پیام قرانی غدیر (۱) ♦️ ولایت و امامت ، روح اسلام ✅ توضيحی کوتاه راجع به آیه :الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ‏ و اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاسْلامَ ديناً (مائده /۳) : ✅ اينجا دو تعبير داريم: يكى اينكه‏ «اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ »‏، ديگر اينكه‏ «اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏ »: - با نصب امام علی(ع) بعنوان امام و خلیفه پیامبر(ص) - ، دين شما را به حد كمال رساندم، نعمت خودم را- كه همين نعمت دين است- به اتمام رساندم. ✅ فرق است ميان اتمام و اكمال...اتمام در جايى گفته مى‏شود كه يك ساخته‏اى ناقص است به معنى اينكه بعضى از اجزائش هنوز ناتمام است. مثلًا اگر يك ساختمان را بسازند، قبل از آنكه همه كارها تمام بشود كه بتوان از آن استفاده كرد، مثل اينكه سقفش مانده باشد يا درهايش را هنوز كار نگذاشته باشند، به آن «ناتمام» مى‏گويند. ✅ اما مسئله اكمال چيز ديگرى است: يك شى‏ء ممكن است پيكره‏ اش درست و تمام باشد اما از باب اينكه روح ندارد و آن واقعيتش و آثارى كه منتظَر است بر آن مترتب بشود مترتب نمى‏شود مى‏گويند كامل نيست. ✅ مثلًا اگر بگويند كمال علم به عمل است معنايش اين نيست كه تا عمل نيامده است علم يك جزئش ناقص است؛ خير ؛ علم ، علم است ؛ علم با علم تمام مى‏شود ولى علم با عمل كامل مى‏شود، يعنى آن آثارى كه از علم بايد گرفت با عمل گرفته مى‏شود. ✅ چنانکه در حدیث آمده است : « کمال علم به عمل است، كمال عمل به نيت است و كمال نيت به اخلاص است.» نيت ، جزء عمل نيست ولى اگر نيتى همراه عمل نباشد بى‏ اثر است. اخلاص هم جزء نيت نيست ولى اگر اخلاص نباشد نيت اثر ندارد. ✅ - بنابراین مفاد آیه «الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏» این است که - : با نصب على عليه السلام به امامت‏ به اعتبار اينكه يك جزء از اجزاء دين و يك دستور از دستورهاى دين است پس نعمت دین (اسلام) که ناتمام و ناقص بود، تمام شد. ✅از طرفی دیگر، اين دستور (نصب امام علی به امامت ) به اعتبار اينكه اگر نبود همه دستورهاى ديگر اسلام ناكامل بود، كمال همه آنها به اين است. ♦️ بنابراین روح دين ، ولايت و امامت خواهد بود. اگر انسان ، ولايت و امامت نداشته باشد اعمالش حكم يك پيكر بدون روح را پيدا مى‏كند. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (غدير و خطرى كه مسلمين را از داخل تهديد مى‏كرد(پانزده گفتار)) ، ج‏25، ص: 189-188-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
✳️ پیام قرانی غدیر (۲) ♦️جامعه اسلامى را خطر از داخل تهديد مى‏كند (فَلاتَخْشَوْهُمْ‏ وَ اخْشَوْنِ‏) 🔻پاك نگه داشتن انديشه و نيت در مراحل نفى و انكار كه همه سرگرميها درگيرى با دشمن بيرونى است، آسان‏تر است. همين كه نهضت به ثمر رسد و نوبت سازندگى و اثبات- كه ضمناً پاى تقسيم غنائم هم در ميان است- برسد، حفظ اخلاص بسى مشكلتر است. 🔻قرآن كريم در سوره مائده- كه آخرين سوره يا از آخرين سوره‏هاى قرآن است و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اكرم نازل شده است و زمان، زمانى است كه مشركين يكسره به زانو درآمده‏اند و خطرى از ناحيه آنها اسلام را تهديد نمى‏كند 🔻و در همين وقت در غدير خم تكليف امامت روشن، و امامت و خلافت على عليه السلام به امر خداوند اعلام مى‏شود- يك اعلام خطر از ناحيه خدا به همه مسلمانان مى‏نمايد و آن اينكه : 🔻تاكنون از دشمن مى‏ترسيديد كه ريشه شما را بركنَد، اكنون نگرانى از آن ناحيه منتفى است، اكنون نگرانى از ناحيه من است، از اين پس از كافران و دشمنان خارجى نترسيد، از من بترسيد كه در كمين شما هستم: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ» 🔻- از من بترسيد - يعنى چه؟ يعنى جامعه اسلامى از اين پس از درون خود تهديد مى‏شود كه راه انحراف از مسير خدايى اخلاص پيش گيرد و خدا را فراموش كند. 🔻 سنت لا يتغيّر خداست كه هر ملتى كه از درون و از جنبه اخلاقى تغيير كند و عوض شود، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغيير دهد: ♦️«انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِانْفُسِهِمْ»: خداوند وضع و سرنوشت مردمى را عوض نمى‏كند، مادامى‏كه آنها خود را و آنچه به انديشه‏ها و رفتارهاى خودشان مربوط است تغيير ندهند. 🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نهضتهاى اسلامى درصد ساله اخير)، ج‏24، ص: 94-93- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️پاسخ به یک سؤال بسیار مهم تاریخی(۱) 🔸پرسش : چرا دستور پيامبر (صلى الله عليه و آله) درباره خلافت على (عليه السلام) اجرا نشد؟ 🔸چگونه با آن همه تأكيدات و اصرارهايى كه پيغمبر اكرم در زمينه خلافت على عليه السلام كرد در عين حال اين موضوع به مرحله اجرا در نيامد؟ 🔸از زمان غدير تا وفات رسول اكرم در حدود دو ماه و نيم فاصله شد، چه عواملی سبب شد مسلمانان وصيت پيغمبر اكرم را درباره على عليه السلام ناديده گرفتند؟ 🔹پاسخ : ♦️در این زمینه تحلیلها وتفسیرهای متفاوتی وجود دارد : 🔹نظريه اول‏ : اينكه بگوييم مسلمين يك‏باره همگی ، نسبت به اسلام و پيغمبر متمرد و طاغى شدند، روى تعصبات قومى و عربى؛ به اين مسئله كه رسيد همه آنها يك‏مرتبه از اسلام رو برگرداندند. 🔹باید گفت: وقايع بعد از غدیر نشان نمى‏ دهد كه مسلمين يك‏مرتبه از اسلام و از پيغمبر به طور كلى رو برگردانده باشند كه نتيجه‏ اش اين است كه بايد به حالت اول جاهليت خودشان و بت‏ پرستى برمى‏ گشتند. 🔸نظريه دوم‏ : بگوييم مسلمين نخواستند نسبت به اسلام متمرد شوند ولى نسبت به اين يك دستور پيغمبر جنبه تمرد به خودشان گرفتند؛ اين يك دستور به علل و جهات خاصى مثلًا كينه‏ هايى كه از ناحيه پدركشتگى‏ ها با على عليه السلام داشتند يا به قول بعضى از اهل تسننِ امروز نمى‏ خواستند كه نبوت و خلافت در يك خاندان جمع گردد ، تحملش برايشان مشكل بود. یا آنکه آن حالت عدم تساهل و سخت‏گيرى و صلابت و انعطاف‏ ناپذيرى على عليه السلام ، عامل نادیده گرفتن توصیه پیامبر نسبت به امام علی گردید. 🔸-نقد و ردّ تحلیلهای فوق - : با اينگونه تحلیلها نمی توان حادثه به اين مهمى را توجيه كرد؛ چگونه میتوان گفت: همه مسلمين يك‏مرتبه مرتد شدند و از اسلام برگشتند؟! - اینکه بگوییم «مسلمين همه در اين يك مسئله تمرد پيشه كردند» خيلى بعيد نيست ولى آيا همه مسلمانها را مى‏ شود گفت متمرد شدند. 🔹نظريه صحيح : مسلمين، اغفال شدند 🔹-تبیین :- مسلمين در اين مسئله اغفال شدند؛ يعنى عده‏ اى متمرد شدند، آن عده زيرك متمرد، عامه مسلمين را در اين مسئله اغفال كردند. 🔹صحت این نظریه را مى‏ توانيم از آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ» استنتاج و نتيجه‏ گيرى كنيم. 🔹آيه‏ اى كه درباره نصب امير المؤمنين يعنى بعد از تعيين امير المؤمنين به خلافت نازل شد.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، ج‏25، ص: 197-185-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢السلام علیک یا اباالحسن یا موسی ابن جعفر(ع) ایها الکاظم یابن رسول الله 🟡 سالروز ولادت هفتمین فخر عالم امکان، حضرت امام موسی کاظم (ع) بر مسلمین جهان مبارک باد.
✳️ نمونه ای از نهی از منکر در سیره معصومین (علیهم‌السلام) 🔻صداى ساز و آواز بلند بود. هركس كه از نزديك آن خانه مى‏ گذشت، مى ‏توانست حدس بزند كه در درون خانه چه خبرهاست؟ بساط عشرت و مى‏گسارى پهن بود و جام «مى» بود كه پياپى نوشيده مى ‏شد. 🔻كنيزك خدمتكار درون خانه را جاروب زده و خاكروبه‏ ها را در دست گرفته از خانه بيرون آمده بود تا آنها را در كنارى بريزد. در همين لحظه مردى كه آثار عبادت زياد از چهره‏ اش نمايان بود و پيشانى‏ اش از سجده ‏هاى طولانى حكايت مى‏ كرد از آنجا مى‏ گذشت، از آن كنيزك پرسيد: «صاحب اين خانه بنده است يا آزاد؟» - آزاد 🔻معلوم است كه آزاد است. اگر بنده مى ‏بود پرواى صاحب و مالك و خداوندگار خويش را مى‏ داشت و اين بساط را پهن نمى‏ كرد. 🔻ردوبدل شدن اين سخنان بين كنيزك و آن مرد موجب شد كه كنيزك مكث زيادترى در بيرون خانه بكند. هنگامى كه به خانه برگشت اربابش پرسيد: «چرا اين قدر دير آمدى؟» 🔻كنيزك ماجرا را تعريف كرد و گفت: «مردى با چنين وضع و هيئت مى‏ گذشت و چنان پرسشى كرد و من چنين پاسخى دادم.» 🔻شنيدن اين ماجرا او را چند لحظه در انديشه فرو برد. مخصوصا آن جمله (اگر بنده مى‏ بود از صاحب اختيار خود پروا مى ‏كرد) مثل تير بر قلبش نشست. 🔻بى اختيار از جا جست و به خود مهلت كفش پوشيدن نداد. با پاى برهنه به دنبال گوينده سخن رفت. دويد تا خود را به صاحب سخن كه جز امام هفتم حضرت موسى بن جعفر عليه السلام نبود رساند. 🔻به دست آن حضرت به شرف توبه نائل شد، و ديگر به افتخار آن روز كه با پاى برهنه به شرف توبه نائل آمده بود كفش به پا نكرد. او كه تا آن روز به «بشر بن حارث بن عبد الرحمن مروزى» معروف بود، از آن به بعد لقب «الحافى‏» يعنى «پابرهنه» يافت و به «بشر حافى» معروف و مشهور گشت. تا زنده بود به پيمان خويش وفادار ماند، ديگر گرد گناه نگشت. تا آن روز در سلك اشراف زادگان و عياشان بود، از آن به بعد در سلك مردان پرهيزكار و خداپرست درآمد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (داستان راستان(1 و 2))، ج‏18، ص: 286-285- https://eitaa.com/shakhes1340
❇️ درسی از مکتب امام کاظم علیه السلام **🔹اکثریت ، معیار حقیقت نیست** ✅ قرآن [معيار قرار دادن‏] كثرت را مذمّت مى‏كند و مى‏گويد كثرت ، معيار - حقیقت - نيست. ✅ امام عليه السلام در حدیثی - خطاب به هشام - مى‏فرمايد: قرآن كثرت را مذمت كرده است آنجا كه مى‏فرمايد: 🔸«وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»(انعام/ 116) 🔸اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مى‏كنند؛ چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخمين‏اند، همين كه چيزى در خيالشان پيدا مى‏شود دنبالش مى‏روند. ✅ چون اكثر اين‏جور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن. 🔹اين هم خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد. ✅ امام عليه السلام در - ادامه خطاب به هشام - مى‏فرمايد كه: هشام! به حرف مردم اعتنا نكن، به تشخيص مردم اعتنا نكن؛ تشخيص، تشخيص خودت باشد. ✅ اى هشام! اگر در دست تو يك گردو باشد و هركس به تو برسد بگويد: به به! چه گوهر عاليى! در هيچ خزانه‏اى پيدا نمى‏شود، تو كه مى‏بينى گوهر نيست نبايد گول آنها را بخورى. ✅ نقطه مقابلش: و اگر در دست تو گوهرى باشد و هركس به تو برسد بگويد: اين گردو را از كجا آورده‏اى؟ تو نبايد اعتنا كنى. اگر همه مردم به اين گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخيص و عقل و فكر خودت باش و عقل را راهنماى خود قرار بده. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج‏22، ص: 867- 866- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340