eitaa logo
اندیشه مطهر (عمومی)
1.6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
242 ویدیو
10 فایل
🟢رهبر معظم انقلاب : علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند...(پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ) ارتباط با مدیر کانال @Andishe2019
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️اسلام شناسی (۱) ⏺ تفقّه در دین یا شناخت روح و حقیقت دین(۱) 🔽 قرآن - در آیه 122سوره توبه معروف به آیه «نفر» - مسئله‏ اى را طرح كرده است به نام تفقّه در دين. اين كلمه معنايى بالاتر از معناى علم دين مى‏ فهماند. يك علم دين داريم، يك تفقّه در دين. 🔽 علم ، يك مفهوم وسيعى است، هر دانستنى را علم مى‏ گويند. ولى تفقّه بطور كلى در هر موردى استعمال نمى ‏شود. تفقّه در جايى گفته مى ‏شود كه انسان يك دانش عميقى پيدا كند، يعنى علم سطحى علم هست ولى تفقّه نيست. 🔽معناى تفقّه در دين اين است كه انسان دين را سطحى نشناسد؛ يعنى در دين، روحى هست و تنى، در شناختن دين تنها به شناختن تن اكتفا نكند. 🔽ما در احاديث گاهى برمى ‏خوريم به اين گونه مضامين: روزى برسد كه «لا يَبْقى مِنَ الْقُرْآنِ الّا دَرْسُهُ وَ مِنَ الْاسْلامِ الّا رَسْمُهُ‏» از قرآن جز ياد گرفتن ظاهرى و از اسلام‏ جز نقشى باقى نمى‏ ماند. 🔽امير المؤمنين در يك جا راجع به آينده بنى اميه كه بحث مى ‏كند، مى‏ گويد: مَثَل اسلام در آن زمان مَثَل ظرفى است كه محتوى مايعى بوده است، بعد آن ظرف را وارونه كرده باشند و آن مايع ريخته باشد، ظرف خالى باقى مانده است. 🔽قسمتى از دستورهاى دين شكل ظرف را دارد براى دستورهاى ديگرى كه شكل آب را دارد. يعنى اين ظرف لازم است اما اين ظرف براى آن آب لازم است. اگر اين ظرف باشد آن آب هم نمى‏ريزد اما اگر آن آب نباشد و اين ظرف به تنهايى باشد، انگار نيست. 🔽 امير المؤمنين مى‏ خواهد بفرمايد كه بنى اميه ، اسلام را توخالى مى‏ كنند، مغزش را بكلى از ميان مى ‏برند و فقط پوستى براى مردم باقى مى‏ گذارند. تعبير ديگر اين است كه: «وَ لُبِسَ الْاسْلامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلوباً » - یعنی - در آن زمان اين لباس را كه نامش اسلام است مى ‏پوشند اما مثل اينكه پوستينى را وارونه پوشيده باشند، هم خاصيت خودش را از دست مى ‏دهد و هم اسباب مسخره مى‏ شود. ♦️خود اينها مى‏ رساند كه لباس اسلام را به دو شكل مى ‏شود به تن كرد: يك شكل اينكه يك امر بى‏ خاصيت ، بى مغز جلوه كند و شكل ديگر اينكه معنى‏ دار باشد.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(1 و 2))، ج‏21، ص: 160-159- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕اسلام ، میان مسلمین هم وجود دارد و هم وجود ندارد
⭕️اسلام شناسی (۲) ♦️معنای صحیح «تفقه در دین»(۲) 🔸لباس اسلام را به دو شكل مى ‏شود به تن كرد: يك شكل اينكه يك امر بى‏ خاصيت ، بى‏ مغز جلوه كند و شكل ديگر اينكه معنى‏ دار باشد. 🔹يكى از رفقا نقل مى ‏كرد كه من يك وقتى گرفتارى بسيار شديدى داشتم. براى انجام يك كار خيلى كوچك كه اصلًا زحمت هم نداشت ولى براى من ارزش فوق ‏العاده‏ اى داشت، به يكى از رفقا مراجعه كردم. او در جواب گفت كه من الآن بايد به نماز جماعت بروم. 🔸اگر در اينجا انسان بگويد اسلام كه اين همه به نماز جماعت توصيه كرده است ارزش قضاى حاجت يك مسلمان را از بين برده است، اين غلط است. مگر براى خدا فرق مى ‏كند كه ما نماز تنها بخوانيم يا نماز جماعت؟ 🔹اسلام كه گفته است نماز با جماعت خوانده شود براى اين است كه مردم در آن حالى كه حالت روحانيت و معنويت است، چشمشان‏ به صورت يكديگر بيفتد و به اوضاع يكديگر رسيدگى كنند. 🔸اينكه گفته‏ اند اگر نماز را به جماعت بخوانيد اين مقدار ثوابش زياد مى ‏شود، براى اين است كه شما را به يكديگر مهربان‏تر مى‏ كند، در قضاى حوايج يكديگر ساعى ‏تر مى ‏كند؛ 🔹يعنى نماز را به جماعت خواندن، پوسته ‏اى است كه مغزى در آن نهفته است. مغز آن، عواطف اجتماعى و علاقه‏ مند بودن به سرنوشت‏ ديگران است. 🔸اينها دلالت مى‏ كند بر اينكه اسلام پوستى دارد و مغزى، ظاهرى دارد و باطنى. 🔹پس - دین شناسی - تفقّه لازم دارد. تفقّه اين است كه انسان ، معنى - روح و باطن دین - را به دست بياورد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اسلام و نيازهاى زمان(۱ و ۲))، ج‏۲۱، ص: ۱۶۱-۱۶۰- با تلخیص و ویرایش جرئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕اسلام شناسی (۳) ♦️حفظ ظاهر و از بين بردن محتواى اسلام‏⬅️ سیاست امویان 🔻آنچه كه بنى اميه در صدر اسلام به وجود آوردند [اين بود كه‏] در عين حفظ شعائر اسلامى و ظواهر اسلامى [محتواى اسلام را از بين برده بودند.] 🔻در زمان آنها بانگ اذان از زمان پيغمبر بلندتر بود يعنى بالاى مأذنه‏ها بيشتر اذان مى‏گفتند، مسجد و مناره و مأذنه از زمان پيغمبر بيشتر بود. جمعيتى كه در حج شركت مى‏كردند، انبوه جمعيت در زمان بنى اميه از زمان پيغمبر بيشتر بود. صفهاى نماز جماعت در زمان آنها از صفوف جماعت در زمان پيغمبر درازتر و طولانى‏تر بود. ظاهر ماه رمضان در زمان آنها از زمان پيغمبر محفوظ تر بود. 🔻ظواهر كاملًا محفوظ بود، اما آن روحها، آن معناها، آن حقيقتها، آن خلوصها، آن توحيدها، آن عدالتها، آن امر به معروف و نهى از منكرها، آن صفاى اخلاق‏ها، از آنها ديگر خبرى نبود. 🔻على فرمود: لُبِسَ الْاسْلامُ‏ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلوباً جامه اسلام را مى‏پوشند (و از تن بيرون نمى‏كنند) ولى مانند پوستينى كه آن را وارونه پوشيده باشند. 🔻پوستين خصلتش گرمى و زيبايى آن است ولى اين در صورتى است كه آن را درست بپوشند، اگر وارونه بپوشند و پشمها بيرون باشد اولا سرد است و ثانيا يك شى‏ء موحش است كه هر كس مى‏بيند خيال مى‏كند يك خرس راه مى‏رود. 🔻... امام حسين وقتى كه مظالم و مفاسد بنى اميه را شرح مى‏دهد همه اين نكات در كلام او منعكس است: ايها الناس ظلم اينها را ببينيد، تبعيضهاى اينها را ببينيد، استيثارهاى اينها را ببينيد. 🔻ايها الناس اينها مردم را به دو دسته قسمت كردند: مردمى برخوردار و خورنده، و مردمى مظلوم و مستضعف. ايها الناس ببينيد فساد اخلاق را به كجا رسانده‏اند! ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نقش حادثه كربلا در تحول تاريخ اسلامى(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 312-311-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 ثبت نام مرحله اول سیر مطالعاتی بنیاد شهید مطهری (ندای فطرت) برای دوره جدید (دوره یازدهم) 🔹 شامل ۴ کتاب و به صورت مجازی، همراه با پرسش و پاسخ 🔸 آخرین مهلت ثبت نام: ۳۱ تیرماه؛ شروع کلاسها: ۱ مرداد (۱۷ جلسه) 🔹زمان: شنبه‌ها، ساعت ۱۶ 🔸 چهار کتاب این دوره: «آزادی معنوی»، «سیری در سیره نبوی»، «جاذبه و دافعه امام علی(ع)» و «حماسه حسینی» 🔻با ارائه گواهی پایان دوره از طرف «بنیاد علمی و فرهنگی شهید مطهری» ⭕ ثبت نام و اطلاعات بیشتر در: motahari.ir/nedayefetrat 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇 t.me/motahari_ir eitaa.com/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🟢نقش کتاب گرانسنگ«الغدیر» تألیف علامه امینی در «وحدت اسلامی»(۱) (بمناسبت دهه امامت و ولایت) ♦️نقش مثبت‏ الغدیر در وحدت اسلامی از این نظر است که: 🔻اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‏ کند، و ثابت می ‏کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع(طبق آمار قبل از انقلاب) - برخلاف تبلیغات زهرآگین عده ‏ای - مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. 🔻ثانیاً ثابت می ‏کند که پاره ‏ای اتهامات به شیعه - که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است - 🔻از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمانِ غیرشیعه ترجیح می‏ دهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیر مسلمان شادمان می‏ گردد، و از قبیل اینکه شیعه به‏ جای حج به زیارت ائمه می ‏رود، یا در نماز چنین می‏ کند و در ازدواج موقت چنان، به کلی بی ‏اساس و دروغ است. 🔻ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که مظلومترین و مجهول‏ القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‏ تواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‏ کند.(ادامه دارد) ▪️ مجموعه آثار استاد شهید مطهری (الغدیر و وحدت اسلامی(شش مقاله ))ج۲۵،ص۳۲-با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340 🟢نقش کتاب گرانسنگ«الغدیر» تألیف علامه امینی در «وحدت اسلامی»(۲) 🔻علامه امينى طرفدار وحدت اسلامى هستند و با نظرى وسيع و روشن‏بينانه بدان مى‏نگرند. 🔻معظم‏له در فرصتهاى مختلف در مجلدات‏ الغدير اين مسئله را طرح كرده‏اند و ما قسمتى از آنها را در اينجا نقل مى‏كنيم: 🔻در مقدمه جلد اول اشاره كوتاهى مى‏كنند به اينكه‏ الغدير چه نقشى در جهان اسلام خواهد داشت. مى‏گويند: «و ما اين‏همه را خدمت به دين و اعلاى كلمه حق و احياى امت اسلامى مى‏شماريم.» 🔻... در جلد سوم، صفحه 268، تهمت سيد رشيد رضا را به شيعه، مبنى بر اينكه «شيعه از هر شكستى كه نصيب مسلمين شود خوشحال مى‏شود تا آنجا كه پيروزى روس را بر مسلمين در ايران جشن گرفتند» نقل مى‏كنند و مى‏گويند: ✅ اين دروغها ساخته و پرداخته امثال سيد محمّد رشيدرضاست؛ ✅شيعيان ايران و عراق كه قاعدتاً مورد ايتهمت هستند و همچنين مستشرقان و سيّاحان و نمايندگان ممالك اسلامى و غيرهم كه در ايران و عراق رفت و آمد داشته و دارند خبرى از اين جريان ندارند. ✅ شيعه بلااستثنا، براى نفوس و خون و حيثيت و مال عموم مسلمين اعمّ از شيعه و سنى احترام قائل است. ✅هر وقت مصيبتى براى عالم اسلام در هركجا و هر منطقه و براى هر فرقه پيش آمده است، در غم آنها شريك بوده است. ✅ شيعه هرگز اخوّت اسلامى را كه در قرآن و سنت بدان تصريح شده محدود به جهان تشيع نكرده است و در اين جهت فرقى ميان شيعه و سنى قائل نشده است.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى («الغدير» و وحدت اسلامى(شش مقاله))، ج‏25، ص: 30-31- https://chat.whatsapp.com/Eh8vwfib4Xw8Y0nZM85D0F
🟡فلسفه جهانی مهدویت (قسمت پایانی مشخصات عصر ظهور) 🔻...آنچه - در روایات عصر ظهور - از عدالت گفته شده است، از صلح و صفا به معنى واقعى گفته شده است، از آزادى و امنيت كامل گفته شده است، از ثروت و بركت فراوان گفته شده است، از تقسيم عادلانه ثروت گفته شده است، از فراوانى وسائل (وسائل دامدارى و غيره)، از - اینکه - ...ديگر بشر تنفر دارد از دروغ گفتن، تنفر دارد از غيبت كردن، تنفر دارد از تهمت زدن، تنفر دارد از ظلم كردن. اينها بر اساس چه فلسفه ‏اى است؟ 🔻همان كه عرض كردم: اسلام مى‏ گويد عاقبتِ بشر عدالت است، اما نمى‏ گويد آن عدالتى كه در عاقبت مى‏ آيد فقط اين است كه فكر بشر به اينجا منتهى مى ‏شود كه منفعت من در اين است كه منافع ديگران را حفظ كنم؛ 🔻 نه، [در آن زمان‏] عدالت براى بشر محبوب و مثل يك معبود است، يعنى روحش رُقاء پيدا مى‏كند، تربيتش كامل مى‏ شود، 🔻و اين نمى‏ شود جز اينكه يك حكومت عادل جهانى بر مبناى ايمان، خداپرستى و خداشناسى و بر مبناى حكومت قرآن به وجود آيد؛ و ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اين‏همه بدبيني هايى كه در دنياى غرب براى بشريت به وجود آمده، به آينده بشريت خوشبين هستيم. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام)، ج‏18، ص: 165-164- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟡السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن محمد ایها الهادی النقی یابن رسول الله 🟢سالروز میلاد خجسته امام هادی علیه السلام را تبریک و تهنیت می گوئیم
♦️تشیع و تسنن (۱) 🔸علت انشعاب جامعه اسلامی به شیعه و سنی 🔻از بدو امر بعد از رحلت نبى اكرم، مسلمين به دو فرقه تقسيم شدند: سنى و شيعه. سني ها در يك شعار و چهارچوب عقيده هستند و شيعه در شعار و چهارچوب عقيده‏ اى ديگر. 🔻شيعه مى‏ گويد: خليفه بلافصل پيغمبر على است و آن حضرت على را براى‏ خلافت و جانشينى خويش به امر الهى تعيين كرده است و اين مقام حق خاص اوست پس از پيغمبر. و اهل سنت مى‏ گويند: اسلام در قانون‏گذارى خود، در موضوع خلافت و امامت پيش بينى خاصى نكرده است بلكه امر انتخاب زعيم را به خود مردم واگذار كرده است. حد اكثر اين است كه از ميان قريش انتخاب شود. 🔻شيعه بسيارى از صحابه پيغمبر را- كه از شخصيتها و اكابر و معاريف به شمار مى‏ روند- مورد انتقاد قرار مى‏دهد ؛ 🔻 اهل سنت، درست در نقطه مقابل شيعه ازاين‏جهت قرار گرفته اند؛ به هركس كه نام «صحابى» دارد با خوشبينى افراطى عجيبى مى‏ نگرند، مى‏ گويند: صحابه پيغمبر همه عادل و درستكار بوده اند. 🔻بناى تشيع بر انتقاد و بررسى و اعتراض و مو را از ماست كشيدن است، و بناى تسنن بر حمل به صحت و توجيه «ان شاء اللَّه گربه بوده است».(ادامه دارد) 🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص: 306-305- با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 خطاب شنیدنی و شورانگیز شهید مطهری به حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 t.me/motahari_ir
♦️« تشیع و تسنن »(۲) ⭕️علت انشعاب جامعه اسلامی به شیعه و سنی ✅ در اين عصر و زمان كه ما هستيم كافى است كه هركس بگويد « على » خليفه بلافصل پيغمبر است، ما او را شيعه بدانيم و چيز ديگرى از او توقع نداشته باشيم، او داراى هر روح و هر نوع طرز تفكرى كه هست باشد! ✅ ولى اگر به صدر اسلام برگرديم به يك روحيه خاصى برمى‏ خوريم كه آن روحيه، روحيه تشيع است و تنها آن روحيه‏ ها بودند كه مى‏ توانستند وصيت پيغمبر را در مورد على صددرصد بپذيرند و دچار ترديد و تزلزل نشوند. ✅ نقطه مقابل آن روحيه و آن طرز تفكر يك روحيه و طرز تفكر ديگرى بوده است كه وصيت هاى پيغمبر اكرم را با همه ايمان كامل به آن حضرت ، با نوعى توجيه و تفسير و تأويل ناديده مى‏ گرفتند. ✅ در حقيقت اين انشعاب اسلامى - شیعه و سنی - از اينجا به وجود آمد كه يك دسته - كه البته اكثريت بودند- فقط ظاهر را مى‏ نگريستند و ديدشان آن‏قدر تيزبين نبود و عمق نداشت كه باطن و حقيقت هر واقعه‏ اى را نيز ببينند؛ ظاهر را مى‏ ديدند و در همه جا حمل به صحت مى‏ كردند، ✅ مى‏ گفتند: عده‏ اى از بزرگان صحابه و پيرمردها و سابقه‏ دارهاى اسلام راهى را رفته‏ اند و نمى‏ توان گفت اشتباه كرده ‏اند. ✅ اما دسته ديگر- كه اقليت بودند- در همان هنگام مى‏ گفتند : شخصيتها تا آن وقت پيش ما احترام دارند كه به حقيقت احترام بگذارند اما آنجا كه مى‏ بينيم اصول اسلامى به دست همين سابقه دارها پايمال مى‏ شود، ديگر احترامى ندارند؛ ✅ ما طرفدار اصوليم نه طرفدارشخصيتها. تشيع با اين روح به وجود آمده است.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص309-307- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️رمز صعود یا سقوط ملتها 🔸چرا خدا مسلمانان را عزّت نمى‏دهد؟ 🔻آيه كريمه : «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏» رمز جلو افتادن و عقب افتادن ملتها را بيان مى‏كند. 🔻- طبق آیه مذکور - هيچ مردمى از بدبختى به خوشبختى نمى‏رسند مگر اينكه عوامل بدبختى را از خود دور سازند، 🔻و بالعكس، يك ملت خوشبخت را خدا بدبخت نمى‏كند مگر آنكه خودشان موجبات بدبختى را براى خويش فراهم آورند. 🔻ما ناله داريم كه چرا خدا يك مشت يهودى ژاندارم آمريكا را بر هفتصد ميليون مسلمان- طبق آمار قبل از انقلاب- به صورتهاى مختلف نظامى، سياسى، فكرى، اقتصادى مسلّط مى‏كند؟ چرا صد ميليون عرب در جنگ پنجم ژوئن شكست خوردند؟ چرا خدا مسلمانان را عزّت نمى‏دهد؟ چرا قوانين طبيعت را به نفع مسلمين نمى‏چرخاند؟ 🔻عصبانى مى‏شويم، شب از غصه بى‏خواب مى‏مانيم، رنج مى‏بريم و ناله مى‏كنيم، دعا و استغاثه‏ مى‏كنيم ولى مستجاب نمى‏شود. ♦️پاسخى كه قرآن به ما مى‏دهد يك جمله است: 🔸إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏. خدا قانون خود را عوض نمى‏كند. ما بايد خودمان را عوض كنيم. 🔻ما غرق در جهالتيم، در فساد اخلاق غوطه‏وريم، هيچ‏گونه وحدت و اتفاق نداريم و در عين حال توقع داريم كه خدا ناصر ما و ياور ما باشد! 🔻ما براى يك حادثه كوچك هزار قسم شايعه مى‏سازيم، دروغگويى و نادرستى را شيوه خود قرار داده‏ايم و از هر فضيلتى تبرّى جسته استعفا كرده‏ايم 🔻و در عين حال مى‏خواهيم بر دنيا هم آقايى و سيادت داشته باشيم! اين نشدنى است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 136-با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
❇️ پیام قرانی غدیر (۱) ♦️ ولایت و امامت ، روح اسلام ✅ توضيحی کوتاه راجع به آیه :الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ‏ و اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاسْلامَ ديناً (مائده /۳) : ✅ اينجا دو تعبير داريم: يكى اينكه‏ «اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ »‏، ديگر اينكه‏ «اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏ »: - با نصب امام علی(ع) بعنوان امام و خلیفه پیامبر(ص) - ، دين شما را به حد كمال رساندم، نعمت خودم را- كه همين نعمت دين است- به اتمام رساندم. ✅ فرق است ميان اتمام و اكمال...اتمام در جايى گفته مى‏شود كه يك ساخته‏اى ناقص است به معنى اينكه بعضى از اجزائش هنوز ناتمام است. مثلًا اگر يك ساختمان را بسازند، قبل از آنكه همه كارها تمام بشود كه بتوان از آن استفاده كرد، مثل اينكه سقفش مانده باشد يا درهايش را هنوز كار نگذاشته باشند، به آن «ناتمام» مى‏گويند. ✅ اما مسئله اكمال چيز ديگرى است: يك شى‏ء ممكن است پيكره‏ اش درست و تمام باشد اما از باب اينكه روح ندارد و آن واقعيتش و آثارى كه منتظَر است بر آن مترتب بشود مترتب نمى‏شود مى‏گويند كامل نيست. ✅ مثلًا اگر بگويند كمال علم به عمل است معنايش اين نيست كه تا عمل نيامده است علم يك جزئش ناقص است؛ خير ؛ علم ، علم است ؛ علم با علم تمام مى‏شود ولى علم با عمل كامل مى‏شود، يعنى آن آثارى كه از علم بايد گرفت با عمل گرفته مى‏شود. ✅ چنانکه در حدیث آمده است : « کمال علم به عمل است، كمال عمل به نيت است و كمال نيت به اخلاص است.» نيت ، جزء عمل نيست ولى اگر نيتى همراه عمل نباشد بى‏ اثر است. اخلاص هم جزء نيت نيست ولى اگر اخلاص نباشد نيت اثر ندارد. ✅ - بنابراین مفاد آیه «الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏» این است که - : با نصب على عليه السلام به امامت‏ به اعتبار اينكه يك جزء از اجزاء دين و يك دستور از دستورهاى دين است پس نعمت دین (اسلام) که ناتمام و ناقص بود، تمام شد. ✅از طرفی دیگر، اين دستور (نصب امام علی به امامت ) به اعتبار اينكه اگر نبود همه دستورهاى ديگر اسلام ناكامل بود، كمال همه آنها به اين است. ♦️ بنابراین روح دين ، ولايت و امامت خواهد بود. اگر انسان ، ولايت و امامت نداشته باشد اعمالش حكم يك پيكر بدون روح را پيدا مى‏كند. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (غدير و خطرى كه مسلمين را از داخل تهديد مى‏كرد(پانزده گفتار)) ، ج‏25، ص: 189-188-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
✳️ پیام قرانی غدیر (۲) ♦️جامعه اسلامى را خطر از داخل تهديد مى‏كند (فَلاتَخْشَوْهُمْ‏ وَ اخْشَوْنِ‏) 🔻پاك نگه داشتن انديشه و نيت در مراحل نفى و انكار كه همه سرگرميها درگيرى با دشمن بيرونى است، آسان‏تر است. همين كه نهضت به ثمر رسد و نوبت سازندگى و اثبات- كه ضمناً پاى تقسيم غنائم هم در ميان است- برسد، حفظ اخلاص بسى مشكلتر است. 🔻قرآن كريم در سوره مائده- كه آخرين سوره يا از آخرين سوره‏هاى قرآن است و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اكرم نازل شده است و زمان، زمانى است كه مشركين يكسره به زانو درآمده‏اند و خطرى از ناحيه آنها اسلام را تهديد نمى‏كند 🔻و در همين وقت در غدير خم تكليف امامت روشن، و امامت و خلافت على عليه السلام به امر خداوند اعلام مى‏شود- يك اعلام خطر از ناحيه خدا به همه مسلمانان مى‏نمايد و آن اينكه : 🔻تاكنون از دشمن مى‏ترسيديد كه ريشه شما را بركنَد، اكنون نگرانى از آن ناحيه منتفى است، اكنون نگرانى از ناحيه من است، از اين پس از كافران و دشمنان خارجى نترسيد، از من بترسيد كه در كمين شما هستم: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ» 🔻- از من بترسيد - يعنى چه؟ يعنى جامعه اسلامى از اين پس از درون خود تهديد مى‏شود كه راه انحراف از مسير خدايى اخلاص پيش گيرد و خدا را فراموش كند. 🔻 سنت لا يتغيّر خداست كه هر ملتى كه از درون و از جنبه اخلاقى تغيير كند و عوض شود، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغيير دهد: ♦️«انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِانْفُسِهِمْ»: خداوند وضع و سرنوشت مردمى را عوض نمى‏كند، مادامى‏كه آنها خود را و آنچه به انديشه‏ها و رفتارهاى خودشان مربوط است تغيير ندهند. 🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نهضتهاى اسلامى درصد ساله اخير)، ج‏24، ص: 94-93- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️پاسخ به یک سؤال بسیار مهم تاریخی(۱) 🔸پرسش : چرا دستور پيامبر (صلى الله عليه و آله) درباره خلافت على (عليه السلام) اجرا نشد؟ 🔸چگونه با آن همه تأكيدات و اصرارهايى كه پيغمبر اكرم در زمينه خلافت على عليه السلام كرد در عين حال اين موضوع به مرحله اجرا در نيامد؟ 🔸از زمان غدير تا وفات رسول اكرم در حدود دو ماه و نيم فاصله شد، چه عواملی سبب شد مسلمانان وصيت پيغمبر اكرم را درباره على عليه السلام ناديده گرفتند؟ 🔹پاسخ : ♦️در این زمینه تحلیلها وتفسیرهای متفاوتی وجود دارد : 🔹نظريه اول‏ : اينكه بگوييم مسلمين يك‏باره همگی ، نسبت به اسلام و پيغمبر متمرد و طاغى شدند، روى تعصبات قومى و عربى؛ به اين مسئله كه رسيد همه آنها يك‏مرتبه از اسلام رو برگرداندند. 🔹باید گفت: وقايع بعد از غدیر نشان نمى‏ دهد كه مسلمين يك‏مرتبه از اسلام و از پيغمبر به طور كلى رو برگردانده باشند كه نتيجه‏ اش اين است كه بايد به حالت اول جاهليت خودشان و بت‏ پرستى برمى‏ گشتند. 🔸نظريه دوم‏ : بگوييم مسلمين نخواستند نسبت به اسلام متمرد شوند ولى نسبت به اين يك دستور پيغمبر جنبه تمرد به خودشان گرفتند؛ اين يك دستور به علل و جهات خاصى مثلًا كينه‏ هايى كه از ناحيه پدركشتگى‏ ها با على عليه السلام داشتند يا به قول بعضى از اهل تسننِ امروز نمى‏ خواستند كه نبوت و خلافت در يك خاندان جمع گردد ، تحملش برايشان مشكل بود. یا آنکه آن حالت عدم تساهل و سخت‏گيرى و صلابت و انعطاف‏ ناپذيرى على عليه السلام ، عامل نادیده گرفتن توصیه پیامبر نسبت به امام علی گردید. 🔸-نقد و ردّ تحلیلهای فوق - : با اينگونه تحلیلها نمی توان حادثه به اين مهمى را توجيه كرد؛ چگونه میتوان گفت: همه مسلمين يك‏مرتبه مرتد شدند و از اسلام برگشتند؟! - اینکه بگوییم «مسلمين همه در اين يك مسئله تمرد پيشه كردند» خيلى بعيد نيست ولى آيا همه مسلمانها را مى‏ شود گفت متمرد شدند. 🔹نظريه صحيح : مسلمين، اغفال شدند 🔹-تبیین :- مسلمين در اين مسئله اغفال شدند؛ يعنى عده‏ اى متمرد شدند، آن عده زيرك متمرد، عامه مسلمين را در اين مسئله اغفال كردند. 🔹صحت این نظریه را مى‏ توانيم از آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ» استنتاج و نتيجه‏ گيرى كنيم. 🔹آيه‏ اى كه درباره نصب امير المؤمنين يعنى بعد از تعيين امير المؤمنين به خلافت نازل شد.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ، ج‏25، ص: 197-185-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢السلام علیک یا اباالحسن یا موسی ابن جعفر(ع) ایها الکاظم یابن رسول الله 🟡 سالروز ولادت هفتمین فخر عالم امکان، حضرت امام موسی کاظم (ع) بر مسلمین جهان مبارک باد.
✳️ نمونه ای از نهی از منکر در سیره معصومین (علیهم‌السلام) 🔻صداى ساز و آواز بلند بود. هركس كه از نزديك آن خانه مى‏ گذشت، مى ‏توانست حدس بزند كه در درون خانه چه خبرهاست؟ بساط عشرت و مى‏گسارى پهن بود و جام «مى» بود كه پياپى نوشيده مى ‏شد. 🔻كنيزك خدمتكار درون خانه را جاروب زده و خاكروبه‏ ها را در دست گرفته از خانه بيرون آمده بود تا آنها را در كنارى بريزد. در همين لحظه مردى كه آثار عبادت زياد از چهره‏ اش نمايان بود و پيشانى‏ اش از سجده ‏هاى طولانى حكايت مى‏ كرد از آنجا مى‏ گذشت، از آن كنيزك پرسيد: «صاحب اين خانه بنده است يا آزاد؟» - آزاد 🔻معلوم است كه آزاد است. اگر بنده مى ‏بود پرواى صاحب و مالك و خداوندگار خويش را مى‏ داشت و اين بساط را پهن نمى‏ كرد. 🔻ردوبدل شدن اين سخنان بين كنيزك و آن مرد موجب شد كه كنيزك مكث زيادترى در بيرون خانه بكند. هنگامى كه به خانه برگشت اربابش پرسيد: «چرا اين قدر دير آمدى؟» 🔻كنيزك ماجرا را تعريف كرد و گفت: «مردى با چنين وضع و هيئت مى‏ گذشت و چنان پرسشى كرد و من چنين پاسخى دادم.» 🔻شنيدن اين ماجرا او را چند لحظه در انديشه فرو برد. مخصوصا آن جمله (اگر بنده مى‏ بود از صاحب اختيار خود پروا مى ‏كرد) مثل تير بر قلبش نشست. 🔻بى اختيار از جا جست و به خود مهلت كفش پوشيدن نداد. با پاى برهنه به دنبال گوينده سخن رفت. دويد تا خود را به صاحب سخن كه جز امام هفتم حضرت موسى بن جعفر عليه السلام نبود رساند. 🔻به دست آن حضرت به شرف توبه نائل شد، و ديگر به افتخار آن روز كه با پاى برهنه به شرف توبه نائل آمده بود كفش به پا نكرد. او كه تا آن روز به «بشر بن حارث بن عبد الرحمن مروزى» معروف بود، از آن به بعد لقب «الحافى‏» يعنى «پابرهنه» يافت و به «بشر حافى» معروف و مشهور گشت. تا زنده بود به پيمان خويش وفادار ماند، ديگر گرد گناه نگشت. تا آن روز در سلك اشراف زادگان و عياشان بود، از آن به بعد در سلك مردان پرهيزكار و خداپرست درآمد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (داستان راستان(1 و 2))، ج‏18، ص: 286-285- https://eitaa.com/shakhes1340
❇️ درسی از مکتب امام کاظم علیه السلام **🔹اکثریت ، معیار حقیقت نیست** ✅ قرآن [معيار قرار دادن‏] كثرت را مذمّت مى‏كند و مى‏گويد كثرت ، معيار - حقیقت - نيست. ✅ امام عليه السلام در حدیثی - خطاب به هشام - مى‏فرمايد: قرآن كثرت را مذمت كرده است آنجا كه مى‏فرمايد: 🔸«وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»(انعام/ 116) 🔸اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مى‏كنند؛ چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخمين‏اند، همين كه چيزى در خيالشان پيدا مى‏شود دنبالش مى‏روند. ✅ چون اكثر اين‏جور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن. 🔹اين هم خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد. ✅ امام عليه السلام در - ادامه خطاب به هشام - مى‏فرمايد كه: هشام! به حرف مردم اعتنا نكن، به تشخيص مردم اعتنا نكن؛ تشخيص، تشخيص خودت باشد. ✅ اى هشام! اگر در دست تو يك گردو باشد و هركس به تو برسد بگويد: به به! چه گوهر عاليى! در هيچ خزانه‏اى پيدا نمى‏شود، تو كه مى‏بينى گوهر نيست نبايد گول آنها را بخورى. ✅ نقطه مقابلش: و اگر در دست تو گوهرى باشد و هركس به تو برسد بگويد: اين گردو را از كجا آورده‏اى؟ تو نبايد اعتنا كنى. اگر همه مردم به اين گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخيص و عقل و فكر خودت باش و عقل را راهنماى خود قرار بده. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج‏22، ص: 867- 866- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️تحقیر و استخفاف امر به معروف و نهی از منکر در جوامع اسلامی 🔻گاهى ما امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنيم، ولى نه تنها به اين اصل ارزش نمى‏ دهيم بلكه ارزشش را پايين مى ‏آوريم. 🔻الآن در ذهن عامه مردم، به چه مى‏ گويند امر به معروف و نهى از منكر؟ يك مسائل جزئى، نمى‏ گويم مسائل نادرست (بعضى از آنها نادرست هم هست)، ولى اينها وقتى در كلّش واقع شود زيباست. 🔻مثلًا اگر امر به معروف و نهى از منكرِ كسى فقط اين باشد كه آقا! اين انگشتر طلا را از دستت بيرون بياور، اين در جاى خودش درست است، حرف درستى است اما نه اينكه انسان هيچ منكرى را نبيند جز همين يكى، جز مسأله ريش، جز مسائل مربوط به مثلًا كت و شلوار. 🔻حال وقتى كه نهى از منكر ما در اين حد بخواهد تنزل كند، ما اين اصل را پايين آورده‏ ايم، حقير و كوچك كرده‏ ايم. 🔻آن آمر به معروف و ناهى از منكرهايى كه در كشور سعودى هستند، آبروى امر به معروف و نهى از منكر را برده‏ اند؛ فقط يك شلّاق به دست گرفته كه كسى مثلًا [كعبه يا ضريح پيغمبر را] نبوسد. اين ديگر شد نهى از منكر! 🔻ولى حسين را ببينيد! امر به معروف و نهى از منكر، كار او بود از بيخ و بن. به تمام معروفهاى اسلام نظر داشت و فهرست مى ‏داد، و نيز به تمام منكرهاى جهان اسلام. 🔻مى‏ گفت: اولين و بزرگترين منكر جهان اسلام خود يزيد است.(ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(۱ و ۲))، ج‏۱۷، ص: ۱۵۸-۱۵۶- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️پاسخ به یک سؤال بسیار مهم تاریخی(2) 🔸پرسش : چرا دستور پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام اجرا نشد؟ ♦️نظريه صحيح : مسلمين اغفال شدند 🔹صحت این نظریه را مى ‏توانيم از آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ»(مائده/3)استنتاج و نتيجه‏ گيرى كنيم. آيه‏ اى كه درباره نصب امير المؤمنين يعنى بعد از تعيين امير المؤمنين به خلافت نازل شد. 🔹جمله اول آيه: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِنْ دينِكُمْ ، يك واقعيت تاريخى را بيان مى‏ فرمايد: امروز كافران از دين شما مأيوس گشتند؛ يعنى از امروز ديگر كافران نااميدند كه از راه كفر، از خارج حوزه اسلام به اسلام حمله كنند، ديگر مأيوس شدند كه از اين راه نتيجه بگيرند، فهميدند كه ديگر اسلام را نمى ‏شود از بيرون كوبيد. 🔹در جمله دوم تأمين مى ‏دهد كه خيالتان از ناحيه آنها (کفار و دشمنان خارجی ) ناراحت نباشد : فَلا تَخْشَوْهُمْ‏ : مسلمانها! ديگر از كافران بيم نداشته باشيد و نگران نباشيد. 🔹قرآن در آيات زياد هميشه مسلمين را از خطر كفار بيم مى ‏داد. اما در اينجا بعد از حادثه نصب على عليه السلام به خلافت، مى‏ گويد ديگر بعد از اين بيمى نيست، از ناحيه آنها نگرانى نيست. 🔹جمله سوم خيلى عجيب است: وَ اخْشَوْنِ ‏: از ناحيه کفار بر دين خودتان نگران نباشيد اما از من بترسيد. معنايش اين مى‏ شود كه از ناحيه من نگران باشيد. يعنى چه از ناحيه خدا نگران باشيم؟ از ناحيه دشمن نگران نباشيم اما از ناحيه دوست و صاحب دين،از ناحيه خدا نگران باشيم! برعكس، از ناحيه خدا بايد اميدوار باشيم، پس چرا قرآن مى‏ گويد از ناحيه خدا نگران باشيد؟ نكته و جان كلام همين جاست. ♦️اين يك اصل اساسى است که دنياى اسلام هر آسيبى كه ديده است و مى‏ بيند تا عصر ما ، از داخل خودش است. نگوييد از بيرون هم دشمن دارد. من هم قبول دارم كه از بيرون دشمن دارد ولى دشمن بيرون از بيرون نمى ‏تواند كار بكند، دشمن بيرون هم از داخل كار مى‏ كند. 🔸پيامبر اكرم فرمود: «انّى لا اخافُ عَلى امَّتِىَ الْفَقْرَ وَ لكِنْ اخافُ عَلَيْهِمْ سوءَ التَّدْبيرِ» : چه جمله عالى و بزرگى! من بر امت خودم از ناحيه فقر اقتصادى بيم ندارم، فقر امت من را از پا در نمى‏ آورد ولى از يك چيز ديگر بر امت خودم بيمناكم و آن كج فكرى، بد فكرى، کج اندیشی، جهل و نادانى است. اگر مردم مسلمان، روشن‏ بينى و دوربينى و آينده‏ بينى و عمق‏ بينى و ژرف‏ بينى را از دست بدهند و ظاهربين بشوند آن وقت است كه براى اسلام خطر پيدا مى‏ شود. 🔸قرآن در درجه اول و بعد كلمات پيغمبر اكرم هميشه به ما اینگونه توصیه می کند كه: جامعه اسلامى را خطر از داخل خود تهديد مى ‏كند، از ناحيه يك اقليت منافق زيرك و يك اكثريت جاهل ساده‏ دل ولى متعبد. آن زيركها اگر اين جاهلها نباشند كارى نمى‏ توانند بكنند؛ آن جاهلها هم اگر اين زيركها نباشند كسى آنها را به راه كج نمى‏ برد. 🔸بنابراین معنى‏ «وَ اخْشَوْنِ» (از من بترسید ) این است که از سنت و قانون من بترسيد؛ سنت من این است كه‏: هرگز نعمتى را از مردمى سلب نمى‏ كنم مگر اينكه آن مردم خودشان عوض شده و تغيير كرده باشند«انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِانْفُسِهِمْ‏ » ؛ از من بترسيد به اينكه اخلاق و روح و معنويات و ملكات و اعمال شما عوض بشود و من به حكم سنتى كه دارم كه اگر مردمى از قابليت و صلاحيت افتادند نعمت را از آنها سلب مى ‏كنم . 🔸از اينجا مى‏توان فهميد كه چرا و چگونه ، جامعه اسلامى (بعد از واقعه غدیر) از ناحيه يك اقليت منافق متمرد و يك اكثريت ساده‏ دل ولى مؤمن و باايمان به اين روز افتاد؛ یعنی آن عده منافق مردم را از راه منحرف كردند بدون آنكه خود مردم بفهمند كه از راه منحرف شده‏ اند ، اغفال كردند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج۲۵ص ۱97-۱85-با تلخیص ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️امر به معروف و نهی از منکر آموزش می خواهد 🔻اصلا امر به معروف كلاس داشته باشد، افرادى آموزش ببينند، هر كسى كه چهار تا منبر ياد گرفت به خودش حق ندهد كه برود امر به معروف و نهى از منكر كند. 🔻آن كسى كه مى‏ خواهد امر به معروف و نهى از منكر كند بايد كلاس ببيند و ياد بگيرد و براى اين كار مجاز باشد، و محدود باشد 🔻به طورى كه آن كسى كه در يك رشته مى ‏تواند امر به معروف و نهى از منكر كند و نه در رشته ديگرى ، از حد خودش تجاوز نكند. 🔻بعلاوه همه مراكز امر به معروف و نهى از منكر- كه بايد تمام كشور را بپوشاند- با يكديگر در ارتباط باشند و از يك مركز دستور بگيرند و يك نوع هماهنگى و در حقيقت يك نوع پرورش دينى و مذهبى هماهنگ وجود داشته باشد. ▪️مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ( (آينده انقلاب اسلامى ايران) )ج‏24،ص: 313-312-با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
دوست دشمنان و دشمن دوستان❗️ (خاطره ای به روایت شهید مطهری) 🔻مرد محترمى از طلبه ‏هاى بسيار فاضل بود. مرد بسيار روشنفكر و متدينى است. اول بارى كه اين آدم ، كلاهى- غیر معمم - مى‏ شود، وقتى كه وارد يكى از مجامع مى‏شود، تمام دوستان و رفقايش او را كه مى‏ بينند شروع‏ مى‏ كنند به حمله كردن و تحقير كردن. 🔻 آن‏چنان او را ناراحت و عصبانى مى‏ كنند كه با اينكه طبعاً آدم حليمى است، برمى‏ گردد يك حرف بسيار منطقى به آنها مى‏ زند. مى‏ گويد : رفقا! من يك حرفى با شما دارم: شما دوست دشمنانتان هستيد و دشمن دوستانتان. 🔻برايتان توضيح مى‏ دهم: من فردى هستم مثل شما؛ مثل شما فكر مى ‏كنم، مثل شما به خدا و قرآن و پيغمبر و ائمّه معتقدم، مثل شما درس خوانده ‏ام، مثل شما تربيت شده ‏ام. من با شما در هزار چيز اشتراك دارم. 🔻حد اكثر به قول شما يك گناه مرتكب شده‏ ام- اگر اين گناه باشد- لباسم را عجالتاً تغيير داده‏ ام، رفته‏ ام دنبال كارى، كسبى، زندگى ‏اى. 🔻فرض مى‏ كنيم اين گناه باشد. شما با من آن‏چنان رفتار مى‏ كنيد كه مرا مجبور مى‏ كنيد كه با شما قطع رابطه كنم. و يك انسان هم كه بى‏ ارتباط نمى ‏تواند باشد، مجبورم بعد از اين با صنف مخالف و دشمن شما دوست باشم چون شما داريد به زور مرا از خودتان طرد مى ‏كنيد. پس به اين دليل، شما دشمن دوست خودتان هستيد كه من باشم. ولى شما دوست دشمنانتان هستيد. 🔻بعد مثال مى ‏زند، مى‏ گويد: فلان شخص در همه عمرش هيچ وقت اساساً تظاهرى هم به اسلام نداشته است، علامتى از اسلام در او نبوده، به قرآن و اسلام اظهار اعتقاد نكرده است، معروف است به اينكه ظالم و ستمگر و فاسق و شراب‏خوار است. همين آدم كه شما از او انتظار نداريد، يك‏دفعه مى ‏بينيد آمد به زيارت‏ حضرت رضا. همه ‏تان مى گوييد معلوم مى‏ شود آدم مسلمانى است. 🔻اين دفعه وقتى او را مى‏ بينيد، با او خوش‏ وبش مى ‏كنيد. يعنى از هزار خصلت او نهصد و نود و نه تاى آن بر ضد شما و دين شماست. چون از او انتظار نداريد، همين قدر كه يك زيارت‏ حضرت رضا آمد مى‏ گوييد نه، معلوم شد مسلمان است. 🔻اما در مورد آن كسى كه از هزار خصلت، نهصد و نود و نه خصلتش مسلمانى است، يك خصلتش به قول شما خلاف است، به خاطر اين خصلت مى‏ گوييد اين ديگر مسلمان نيست و از حوزه اسلام خارج شد. 🔻پس شما دوست دشمنانتان هستيد يعنى كمك به دشمنانتان مى‏ كنيد، و دشمن دوستانتان هستيد يعنى در واقع دشمن خودتان هستيد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(حماسه حسنی 1و2)) ؛ ج‏17 ؛ ص252-253- با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
♦️روح امر به معروف و نهی از منکر 🔻معروف و منكر از نظر اسلام محدود به حدّ معين نمى ‏شود. تمام هدفهاى مثبت اسلامى داخل در معروف و تمام هدفهاى منفى اسلامى داخل در منكر است، 🔻روح امر به معروف و نهى از منكر عبارتست از : لزوم استفاده از هر وسيله مشروع براى پيشبرد اهداف اسلامى. 🔻متأسفانه كارنامه ما مسلمين در اين زمينه كارنامه درخشانى نيست ؛ اولًا ما آن حساسيتى را كه اسلام در اين زمينه دارد نداريم، يعنى آن اهميتى را كه اسلام به اين موضوع داده است درك نكرده‏ ايم و ثانياً در حدودى هم كه به حساب و خيال خودمان به اهميت اين موضوع پى برده‏ ايم، واجد شرايط آن نبوده‏ ايم. 🔻اسلام براى امر به معروف و نهى از منكر ارزش درجه اول قائل است، يعنى آن را يكى از اركان تعليمات خودش مى‏ داند، 🔻اگر اين ركن نباشد ساير تعليمات نمى‏ توانند كار كنند؛ 🔻اگر مى‏ خواهيم به خودمان ارزش بدهيم، اگر مى‏ خواهيم قيمت پيدا كنيم، اگر مى‏ خواهيم در نزد خدا و پيغمبر خدا محترم باشيم، در نزد ملل جهان محترم باشيم، بايد اصل امر بمعروف و نهی از منکر را زنده كنيم.(ادامه دارد) ▪️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(۱ و ۲))، ج‏۱۷، ص: ۲۹۳-۲۸۱-با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
حجاب و اصل آزادى❗️ ♦️پاسخ ایرادات مطرح شده به حجاب اسلامی (۱) ♦️پرسش 96 : مخالفین حجاب اسلامی می گویند : "حجاب ، موجب سلب‏ حق آزادى زنان -كه يك حق طبيعى بشرى است _ گردیده و نوعى توهين به حيثيت انسانى زن به شمار مى رود‏ "، پاسخ شهید مطهری نسبت به این اشکال چیست؟ 🔵پاسخ : - دقت در نکات ذیل می تواند ایراد مذکور را بر طرف کند :- 1️⃣ حجاب در اسلام يك وظيفه ‏اى است برعهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصى را در لباس پوشيدن مراعات كند. اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزى است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد و يا تجاوز به حقوق طبيعى او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود. 2️⃣ اگر رعايت پاره‏ اى مصالح اجتماعى، زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصى را اتخاذ كنند و طورى راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقى را از بين نبرند چنين مطلبى را «زندانى كردن» يا «بردگى» نمى‏توان ناميد و آن را منافى حيثيت انسانى و اصل «آزادى» فرد نمى‏ توان دانست. 3️⃣ در كشورهاى متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهايى براى مرد وجود دارد. اگر مردى برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب مى‏ كند. هنگامى كه مصالح اخلاقى و اجتماعى، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصى را رعايت كنند مثلًا با لباس كامل بيرون بيايند، چنين چيزى نه بردگى نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادى و حيثيت انسانى است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار مى‏ رود. 4️⃣ پوشيده بودن زن- در همان حدودى كه اسلام تعيين كرده است- برعكس، موجب كرامت و احترام بيشتر اوست، زيرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون مى‏ دارد. 5️⃣ شرافت زن اقتضا مى‏ كند هنگامى كه از خانه بيرون مى‏ رود متين و سنگين و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدى كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نكند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنى ‏دار به سخن خود آهنگ ندهد، ... آيا اگر زن ساده و آرام بيايد و برود، .. و نگاههاى شهوت آلود مردان را به سوى خود جلب نكند، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادى فرد است؟. 6️⃣ اگر كسى بگويد زن را بايد در خانه حبس و در را به رويش قفل كرد و به هيچ وجه اجازه بيرون رفتن از خانه به او نداد، البته اين با آزادى طبيعى و حيثيت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد. چنين چيزى در حجابهاى غيراسلام بوده است ولى در اسلام نبوده و نيست. 7️⃣ اگر از فقها بپرسيد آيا صرفِ بيرون رفتن زن از خانه حرام است، جواب مى‏ دهند نه. 🔽اگر بپرسيد آيا خريد كردن زن ولو اينكه فروشنده مرد باشد حرام است، يعنى نفس عمل بيع و شِراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ مى ‏دهند حرام نيست. 🔽آيا شركت كردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفى است. 🔽... آيا تحصيل زن، فن و هنر آموختن زن و بالأخره تكميل استعدادهايى كه خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفى است. 8⃣فقط دو مسأله وجود دارد: 🔸يكى اينكه بايد پوشيده باشد و بيرون رفتن به صورت خودنمايى و تحريك آميز نباشد. 🔸ديگر اينكه مصلحت خانوادگى ايجاب ‏كند كه خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضايت شوهر و مصلحت انديشى او باشد. 🔹البته مرد هم بايد در حدود مصالح خانوادگى نظر بدهد نه بيشتر. 🔹گاهى ممكن است رفتن زن به خانه اقوام و فاميل خودش هم مصلحت نباشد. .... در چنين مواردى شوهر حق دارد كه از اين معاشرتهاى زيانبخش- كه زيانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه خود زن و فرزندان ايشان نيز مى‏ باشد- جلوگيرى كند. ولى در مسائلى كه مربوط به مصالح خانواده نيست دخالت مرد مورد ندارد. ▪️مجموعه‏ آثار استادشهيدمطهرى، ج‏19، ص: 450 –446 - با تلخیص و ویرایش جزئی - eitaa.com/shakhes1340
♦️چرا نام مبارک امام علی«علیه السلام» در قرآن نیامده است؟