دوست دشمنان و دشمن دوستان❗️
(خاطره ای به روایت شهید مطهری)
🔻مرد محترمى از طلبه هاى بسيار فاضل بود. مرد بسيار روشنفكر و متدينى است.
اول بارى كه اين آدم ، كلاهى- غیر معمم - مى شود، وقتى كه وارد يكى از مجامع مىشود،
تمام دوستان و رفقايش او را كه مى بينند شروع مى كنند به حمله كردن و تحقير كردن.
🔻 آنچنان او را ناراحت و عصبانى مى كنند كه با اينكه طبعاً آدم حليمى است، برمى گردد يك حرف بسيار منطقى به آنها مى زند. مى گويد :
رفقا! من يك حرفى با شما دارم: شما دوست دشمنانتان هستيد و دشمن دوستانتان.
🔻برايتان توضيح مى دهم:
من فردى هستم مثل شما؛ مثل شما فكر مى كنم، مثل شما به خدا و قرآن و پيغمبر و ائمّه معتقدم، مثل شما درس خوانده ام، مثل شما تربيت شده ام. من با شما در هزار چيز اشتراك دارم.
🔻حد اكثر به قول شما يك گناه مرتكب شده ام- اگر اين گناه باشد- لباسم را عجالتاً تغيير داده ام، رفته ام دنبال كارى، كسبى، زندگى اى.
🔻فرض مى كنيم اين گناه باشد. شما با من آنچنان رفتار مى كنيد كه مرا مجبور مى كنيد كه با شما قطع رابطه كنم.
و يك انسان هم كه بى ارتباط نمى تواند باشد، مجبورم بعد از اين با صنف مخالف و دشمن شما دوست باشم
چون شما داريد به زور مرا از خودتان طرد مى كنيد. پس به اين دليل، شما دشمن دوست خودتان هستيد كه من باشم. ولى شما دوست دشمنانتان هستيد.
🔻بعد مثال مى زند، مى گويد:
فلان شخص در همه عمرش هيچ وقت اساساً تظاهرى هم به اسلام نداشته است، علامتى از اسلام در او نبوده، به قرآن و اسلام اظهار اعتقاد نكرده است،
معروف است به اينكه ظالم و ستمگر و فاسق و شرابخوار است.
همين آدم كه شما از او انتظار نداريد، يكدفعه مى بينيد آمد به زيارت حضرت رضا. همه تان مى گوييد معلوم مى شود آدم مسلمانى است.
🔻اين دفعه وقتى او را مى بينيد، با او خوش وبش مى كنيد. يعنى از هزار خصلت او نهصد و نود و نه تاى آن بر ضد شما و دين شماست.
چون از او انتظار نداريد، همين قدر كه يك زيارت حضرت رضا آمد مى گوييد نه، معلوم شد مسلمان است.
🔻اما در مورد آن كسى كه از هزار خصلت، نهصد و نود و نه خصلتش مسلمانى است، يك خصلتش به قول شما خلاف است،
به خاطر اين خصلت مى گوييد اين ديگر مسلمان نيست و از حوزه اسلام خارج شد.
🔻پس شما دوست دشمنانتان هستيد يعنى كمك به دشمنانتان مى كنيد، و دشمن دوستانتان هستيد يعنى در واقع دشمن خودتان هستيد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(حماسه حسنی 1و2)) ؛ ج17 ؛ ص252-253- با ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️روح امر به معروف و نهی از منکر
🔻معروف و منكر از نظر اسلام محدود به حدّ معين نمى شود.
تمام هدفهاى مثبت اسلامى داخل در معروف و تمام هدفهاى منفى اسلامى داخل در منكر است،
🔻روح امر به معروف و نهى از منكر عبارتست از :
لزوم استفاده از هر وسيله مشروع براى پيشبرد اهداف اسلامى.
🔻متأسفانه كارنامه ما مسلمين در اين زمينه كارنامه درخشانى نيست ؛
اولًا ما آن حساسيتى را كه اسلام در اين زمينه دارد نداريم،
يعنى آن اهميتى را كه اسلام به اين موضوع داده است درك نكرده ايم
و ثانياً در حدودى هم كه به حساب و خيال خودمان به اهميت اين موضوع پى برده ايم، واجد شرايط آن نبوده ايم.
🔻اسلام براى امر به معروف و نهى از منكر ارزش درجه اول قائل است،
يعنى آن را يكى از اركان تعليمات خودش مى داند،
🔻اگر اين ركن نباشد ساير تعليمات نمى توانند كار كنند؛
🔻اگر مى خواهيم به خودمان ارزش بدهيم،
اگر مى خواهيم قيمت پيدا كنيم، اگر مى خواهيم در نزد خدا و پيغمبر خدا محترم باشيم،
در نزد ملل جهان محترم باشيم، بايد اصل امر بمعروف و نهی از منکر را زنده كنيم.(ادامه دارد)
▪️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(۱ و ۲))، ج۱۷، ص: ۲۹۳-۲۸۱-با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
حجاب و اصل آزادى❗️
♦️پاسخ ایرادات مطرح شده به حجاب اسلامی (۱)
♦️پرسش 96 : مخالفین حجاب اسلامی می گویند : "حجاب ، موجب سلب حق آزادى زنان -كه يك حق طبيعى بشرى است _ گردیده و نوعى توهين به حيثيت انسانى زن به شمار مى رود "، پاسخ شهید مطهری نسبت به این اشکال چیست؟
🔵پاسخ :
- دقت در نکات ذیل می تواند ایراد مذکور را بر طرف کند :-
1️⃣ حجاب در اسلام يك وظيفه اى است برعهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصى را در لباس پوشيدن مراعات كند.
اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزى است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد و يا تجاوز به حقوق طبيعى او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود.
2️⃣ اگر رعايت پاره اى مصالح اجتماعى، زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصى را اتخاذ كنند و طورى راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقى را از بين نبرند چنين مطلبى را «زندانى كردن» يا «بردگى» نمىتوان ناميد و آن را منافى حيثيت انسانى و اصل «آزادى» فرد نمى توان دانست.
3️⃣ در كشورهاى متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهايى براى مرد وجود دارد.
اگر مردى برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب مى كند.
هنگامى كه مصالح اخلاقى و اجتماعى، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصى را رعايت كنند مثلًا با لباس كامل بيرون بيايند، چنين چيزى نه بردگى نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادى و حيثيت انسانى است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار مى رود.
4️⃣ پوشيده بودن زن- در همان حدودى كه اسلام تعيين كرده است- برعكس، موجب كرامت و احترام بيشتر اوست، زيرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون مى دارد.
5️⃣ شرافت زن اقتضا مى كند هنگامى كه از خانه بيرون مى رود متين و سنگين و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدى كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نكند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنى دار به سخن خود آهنگ ندهد،
... آيا اگر زن ساده و آرام بيايد و برود، .. و نگاههاى شهوت آلود مردان را به سوى خود جلب نكند، برخلاف حيثيت زن يا برخلاف حيثيت مرد يا برخلاف مصالح اجتماع يا برخلاف اصل آزادى فرد است؟.
6️⃣ اگر كسى بگويد زن را بايد در خانه حبس و در را به رويش قفل كرد و به هيچ وجه اجازه بيرون رفتن از خانه به او نداد، البته اين با آزادى طبيعى و حيثيت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد. چنين چيزى در حجابهاى غيراسلام بوده است ولى در اسلام نبوده و نيست.
7️⃣ اگر از فقها بپرسيد آيا صرفِ بيرون رفتن زن از خانه حرام است، جواب مى دهند نه.
🔽اگر بپرسيد آيا خريد كردن زن ولو اينكه فروشنده مرد باشد حرام است، يعنى نفس عمل بيع و شِراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ مى دهند حرام نيست.
🔽آيا شركت كردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفى است.
🔽... آيا تحصيل زن، فن و هنر آموختن زن و بالأخره تكميل استعدادهايى كه خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفى است.
8⃣فقط دو مسأله وجود دارد:
🔸يكى اينكه بايد پوشيده باشد و بيرون رفتن به صورت خودنمايى و تحريك آميز نباشد.
🔸ديگر اينكه مصلحت خانوادگى ايجاب كند كه خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضايت شوهر و مصلحت انديشى او باشد.
🔹البته مرد هم بايد در حدود مصالح خانوادگى نظر بدهد نه بيشتر.
🔹گاهى ممكن است رفتن زن به خانه اقوام و فاميل خودش هم مصلحت نباشد. ....
در چنين مواردى شوهر حق دارد كه از اين معاشرتهاى زيانبخش- كه زيانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه خود زن و فرزندان ايشان نيز مى باشد- جلوگيرى كند. ولى در مسائلى كه مربوط به مصالح خانواده نيست دخالت مرد مورد ندارد.
▪️مجموعه آثار استادشهيدمطهرى، ج19، ص: 450 –446 - با تلخیص و ویرایش جزئی -
eitaa.com/shakhes1340
⭕️حجاب و ركود فعاليتها
♦️پاسخ ایرادات وارد شده به حجاب اسلامی (۲)
🔸پرسش : پاسخ شهید مطهری به کسانی که معتقدند :
"حجاب زنان ، سبب ركود و تعطيل شدن فعاليتهايى است كه خلقت در استعداد زن قرار داده است و این نه تنها ستم به زن بلکه خيانت به اجتماع نيز مىباشد. "چیست ؟
🔸پاسخ: -در پاسخ به سوال مطرح شده باید گفت :-
1️⃣ ايراد مذكور بر آن شكلى از حجاب كه در ميان هنديها يا ايرانيان قديم يا يهوديان متداول بوده است وارد است. ولى حجاب اسلام نمىگويد كه بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوى بروز استعدادهاى او را گرفت.
2️⃣ مبناى حجاب در اسلام اين است كه التذاذات جنسى بايد به محيط خانوادگى و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع، خالص براى كار و فعاليت باشد. به همين جهت به زن اجازه نمىدهد كه وقتى از خانه بيرون مىرود موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نمىدهد كه چشم چرانى كند. چنين حجابى نه تنها نيروى كار زن را فلج نمىكند، موجب تقويت نيروى كار اجتماع نيز مىباشد.
3️⃣ اگر مرد تمتعات جنسى را منحصر به همسر قانونى خود كند و تصميم بگيرد همينكه از كنار همسر خود بيرون آمد و پا به درون اجتماع گذاشت، ديگر درباره اين مسائل نينديشد، قطعاً در اين صورت بهتر مىتواند فعال باشد تا اينكه همه فكرش متوجه اين زن و آن دختر و اين قد و بالا و اين طنّازى و آن عشوهگرى باشد و دائماً نقشه طرح كند كه چگونه با فلان خانم آشنا شود.
4️⃣آنكه اسلام نمىخواهد اين است كه زن به صورت موجود مهملى درآيد كه كارش فقط استهلاك ثروت و فاسد كردن اخلاق اجتماع و خراب كردن بنيان خانواده باشد. اسلام با فعاليت واقعى اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى هرگز مخالف نيست. متون اسلام و تاريخ اسلام گواه اين مطلب است.
5️⃣ يك نوع فعاليت اقتصادى رايج شده است كه بايد آن را ثمره بىحجابى دانست و آن اين است كه فروشنده به جاى اينكه بكوشد جنس بهتر و مرغوبتر براى مشتريان خود تهيه كند، يك مانكن را به عنوان فروشنده مىآورد، نيروى زنانگى و سرمايه عصمت و عفاف او را استخدام مىكند و وسيله پول درآوردن و خالى كردن جيبها قرار مىدهد.
🔻يك فروشنده بايد كالا را همان طورى كه هست به مشترى ارائه دهد ولى يك دختر خوشگل فروشنده با ادا و اطوار و ژستهاى زنانه و در معرض قراردادن جاذبه جنسى خود،مشترى را جلب مىكند.
🔻 بسيارى از افراد كه اصلًا مشترى نيستند براى اينكه چند دقيقه با او حرف بزنند يك چيزى هم مىخرند.
🔻آيا اين فعاليت اجتماعى است؟ آيا اين تجارت است يا كلاهبردارى و رذالت؟.
6️⃣مىگويند : "زن را توى كيسه سياه نپيچيد"
🔻ما نمىگوييم زن خود را در كيسه سياه بپيچيد ولى آيا بايد طورى لباس بپوشد و در اجتماع عمومى ظاهر شود كه برجستگى پستانهايش را هم به مردان شهوتران و چشم چران نشان بدهد و از آنطور كه هست بهتر و جاذبتر براى آنها جلوه دهد؟
🔻 ... اين مدها و لباسهاى تحريك آميز براى چه به وجود آمده است؟
🔻آيا براى اين است كه بانوان آن لباسها را براى همسرانشان بپوشند؟! اين كفشهاى پاشنه بلند براى چيست؟
🔻 ... آيا لباسهايى كه نازك كارىها و برجستگيهاى بدن را نشان مىدهد جز براى تهييج مردان و براى صيادى است؟
🔻عملًا غالب خانمهايى كه از اين نوع كفشها و لباسها و آرايشها استفاده مىكنند تنها مردى را كه در نظر نمىگيرند شوهران خودشان است.
7️⃣ غريزه خودآرايى و شكارچىگرى در زن غريزه عجيبى است. واى اگر مردان هم به آن دامن بزنند و مدسازان و طراحان نواقص كار آنان را برطرف كنند و مصلحين اجتماع! هم تشويق كنند.
8️⃣اگر دختران در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، كفش ساده به پا كنند، با چادر يا با پالتو و روسرى كامل به مدرسه و دانشگاه بروند، آيا در چنين شرايطى بهتردرس مىخوانند يا با وضعى كه مشاهده مىكنيم؟
🔸اصولًا اگر التذاذهاى جنسى و منظورهاى شهوانى در كار نيست چه اصرارى است كه بيرون رفتن زن به اين شكل باشد؟
چرا اصرار مىورزند كه دبيرستانهاى مختلط به وجود آورند؟.
▪️مجموعهآثار استاد شهيد مطهرى(مسئله حجاب)، ج19، ص: 450 - 454 –با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️حجاب و افزايش التهابها
🔸پاسخ ایرادات وارد شده به حجاب اسلامی (۳)
🔹پرسش : پاسخ شهید مطهری به کسانی که ادعا می کنند :
ايجاد حريم ميان زن و مرد – حجاب شرعی - بر اشتياقها و التهابها مى افزايد و طبق اصل «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنِعَ مِنْهُ» ، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بيشتر مىكند؛
به علاوه، سركوب كردن غرايز موجب انواع اختلالهاى روانى و بيماريهاى روحى مىگردد"چیست ؟
🔸پاسخ اجمالی :
1️⃣درست است كه ناكامى، بخصوص ناكامى جنسى، عوارض وخيم و ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غرايز در حدودى كه مورد نياز طبيعت است غلط است، ولى برداشتن قيود اجتماعى مشكل را حل نمى كند بلكه بر آن مى افزايد.
2️⃣ - ازاد گذاشتن - غريزه جنسى و برخى غرايز ديگر، ، عشق به مفهوم واقعى را مى ميراند و طبيعت را هرزه و بى بند و بار مى كند. در اين مورد هرچه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مى يابد... بدين معنى كه آتش و عطش روحى زبانه مى كشد و نوعى ديگر را تقاضا مىكند؛ و اين تقاضاها هرگز تمام شدنى نيست.
3️⃣ - تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قيود اجتماعى، بيماريها و عوارض روانى ناشى از غريزه جنسى بيشتر شده است.
▪️مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى(مسئله حجاب)، ج19، ص: 450 - 454 –با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
🔹-پاسخ تفصیلی سومین ایراد به مسئله حجاب(حجاب و افزایش التهابها) مبتنی بر دقت در نکات ذیل است : -
1️⃣ آزادى در مسائل جنسى سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز مىگردد، از نوع حرص و آزهايى كه در صاحبان حرمسراهاى رومى و ايرانى و عرب سراغ داريم.
🔻... اينكه راسل مىگويد: «اگر پخش عكسهاى منافى عفت مجاز بشود پس از مدتى مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد» درباره يك عكس بالخصوص و يك نوع بى عفتى بالخصوص صادق است،
ولى در مورد مطلق بى عفتى ها صادق نيست يعنى از يك نوع خاص بى عفتى خستگى پيدا مىشود
ولى نه بدين معنى كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بلكه بدين معنى كه آتش و عطش روحى زبانه مى كشد و نوعى ديگر را تقاضا مىكند؛ و اين تقاضاها هرگز تمام شدنى نيست.
🔻خود راسل در كتاب زناشويى و اخلاق اعتراف مى كند كه عطش روحى در مسائل جنسى غير از حرارت جسمى است. آنچه با ارضاء تسكين مىيابد حرارت جسمى است نه عطش روحى.
2️⃣ ميان آنچه «عشق» ناميده مىشود -و به قول ابن سينا «عشق عفيف» - و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در مىآيد- با اينكه هر دو روحى و پايان ناپذير است- تفاوت بسيار است. عشق، عميق و متمركزكننده نيروها و يگانه پرست است و اما هوس، سطحى و پخش كننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است.
3️⃣ نیازها و - حاجتهاى طبيعى بر دو قسم است:
🔻يك نوع حاجتهاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجتها همينكه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مىرود و حتى ممكن است به تنفر و انزجار مبدل گردد.
🔻ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و درياصفت و هيجان پذير است مانند پول پرستى و جاه طلبى.
غريزه جنسى از نظر حرارت جسمى از نوع اول است ولى از نظر تمايل روحى دو جنس به يكديگر چنين نيست.
🔻غريزه جنسى از جنبه جسمى محدود است. از اين نظر يك زن يا دو زن براى اشباع مرد كافى است، ولى از نظر تنوع طلبى و عطش روحى اى كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد شكل ديگرى دارد...اين نوع از عطش كه «هوس» ناميده مىشود ارضاء شدنى نيست.
🔻اگر مردى در اين مجرا بيفتد، فرضاً حرمسرايى نظير حرمسراى هارون الرشيد و خسروپرويز داشته باشد پر از زيبا رويان ... باز اگر بشنود كه در اقصى نقاط جهان يك زيباروى ديگر هست، طالب آن خواهد شد.
4️⃣ انسان روحاً طالب بى نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى شود، رسيدن به هر مرحله اى ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مىآورد.
5️⃣ همانطور كه محروميتها سبب طغيان و شعله ور شدن شهوات مى گردد، پيروى و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله ور شدن آتش شهوات مىگردد ...و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته اى براى هر فردى برآورده شود، بلكه امكان ندارد همه خواسته هاى بى پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مىشود و عقده روحى به وجود مى آيد.
6️⃣ به عقيده ما براى آرامش غريزه- جنسی- دو چيز لازم است: يكى ارضاء غريزه در حد حاجت طبيعى، و ديگر جلوگيرى از تهييج و تحريك آن.
🔻انسان از لحاظ حوائج طبيعى مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهاى داخلى آن خطر انفجار را به وجود مىآورد. در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد ولى اين آتش را هرگز با طعمه زياد نمى توان سير كرد.
🔻اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد.(ادامه دارد)
▪️ مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(مسئله حجاب )، ج19، ص 455- 462-با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
🔹ادامه پاسخ تفصیلی سومین ایراد به حجاب اسلامی (حجاب و افزایش التهابها) :
7️⃣ تحريك و تهييج بى حساب غريزه جنسى عوارض وخيم ديگرى نظير بلوغهاى زودرس و پيرى و فرسودگى نيز دارد.
8️⃣ اينكه مى گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنعَ مِنْهُ» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند.
اما اگر امرى اصلًا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.
9️⃣ در گذشته افراد بى خبر به دانشجويان بى خبرتر از خود مى گفتند انحراف جنسى، يعنى همجنس بازى، فقط در ميان شرقيها رايج است و علتش هم دسترسى نداشتن به زن بر اثر قيود زياد و حجاب است.
اما طولى نكشيد كه معلوم شد رواج اين عمل زشت در ميان اروپاييها صد درجه بيشتر از شرقيهاست....
🔻اگر در مشرق زمين محروميتها باعث انحراف جنسى و همجنس بازى شده است، در اروپا شهوترانيهاى زياد باعث اين انحراف گشته است،
🔻تا آنجا كه در بعضى كشورها- همانطور كه در روزنامه هاى خبرى خوانديم- رسمى و قانونى شد، و گفته شد چون ملت انگلستان عملًا اين كار را پذيرفته است قوه مقننه بايد از ملت پيروى كند، يعنى نوعى رفراندوم قهرى صورت گرفته است.
🔻بالاتر اينكه در مجله اى خواندم در بعضى كشورهاى اروپايى پسرها رسماً با يكديگر ازدواج مىكنند.
🔟 انكار نمى كنيم كه دسترسى نداشتن به زن موجب انحراف مىشود و بايد شرايط ازدواج قانونى را سهل كرد، ولى بدون شك آن مقدار كه تبرّج و خودنمايى زن در اجتماع و معاشرتهاى آزاد سبب انحراف جنسى مىشود به مراتب بيشتر از آن است كه محروميت و عدم دسترسی سبب مى گردد.
▪️ مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(مسئله حجاب )، ج19، ص 455- 462-با تلخیص و ویرایش-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️نوكرى امام حسين (ع) را بكلى رها نكن!
🔻...من در سال 41 (سال فوت مرحوم آقاى بروجردى) كه دو سه ماه بود ايشان فوت كرده بودند (ايشان در ماه شوّال فوت كردند) در مثل همين ايام كه محرم نزديك بود و چند روزى به محرم بيشتر نمانده بود، ايشان را خواب ديدم (حال آن خواب كيفيتى دارد و به تفصيل است) و خودم معنى اين خواب را نفهميدم.
🔻شخصى بود به نام آقاى حاج آقا احمد كه قمى بود و فوت كرد. او عجيب تعبير خواب مىكرد.
حتى خود مرحوم آقاى بروجردى گاهى كه يك خوابهايى مىديدند حاج آقا احمد را براى تعبير مىخواستند.
🔻من به آقاى حاج آقا احمد تلفن كردم و تعبير خواب را خواستم. من حقيقتش وجهش را نفهميدم كه او از كجاى آن خوابى كه من ديده بودم اينجور فهميد. (آن وقتها من منبر نمىرفتم؛ مدتى بود منبر را ترك كرده بودم.)
🔻گفت معنى اين خواب اين است كه منبر را ترك نكن؛ يعنى معنى اين خواب اين است كه- حال تعبير او چه بود يادم نيست- نوكرى امام حسين را بكلى رها نكن.
🔻من ديگر به همان كه او گفت عمل كردم و به تعبيرى كه او كرد ترتيب اثر دادم.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(آشنایی با قرآن ج۶) ؛ ج27 ؛ ص234-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️حسین(ع) ، شعار عدالت اسلامی و مبارزه با ظلم
🔻عزادارى معمولى در افراد عادى، اسلام مى گويد سه روز است؛ يعنى اگر كسى پدر يا برادرش مرد سه روز به عنوان يك فرد عزادار در خانه مى نشيند، مسلمين هم وظيفه دارند به تسليت او بروند و بعد از سه روز بايد غائله را خاتمه بدهد.
🔻تنها موضوعى كه گفته اند براى هميشه بايد آن را احيا كنيد و برايش بگرييد، آن را زنده نگه داريد و نگذاريد فراموش بشود، مسئله عزادارى حسين بن على است، چرا؟
🔻آيا حسين بن على نيازى دارد كه ما و شما بياييم بنشينيم برايش گريه كنيم، مثلًا تشفّى قلبى پيدا مى كند، العياذ باللَّه عقده هاى دلش خالى مى شود؟ يا عقده هاى دل فاطمه زهرا و يا حضرت امير خالى مى شود؟ اصلًا آنها عقده دل دارند كه بخواهند خالى كنند؟
🔻پس مسئله چيست؟ تشفّى اين است كه اسلام اصلى دارد به نام اصل عدل: انَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسانِ وَ ايتاءِ ذِى الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ .
اسلام اصلى دارد به نام مبارزه با ظلم و ستمگرى، اصلى دارد به نام حماسه شهادت.
🔻حسين ، سمبل احياى عدالت اسلام است. حسين سمبل مبارزه با ظلم در دنياى اسلام است، حسين حماسه شهادت است، حسين شعار عدالت اسلامى است، شعار عدالت است.
تا شما نام حسين را زنده نگه مى داريد، يعنى ما طرفدار عدالت اسلامى هستيم.
🔻اينكه پرچم سياه بالاى خانه تان مى زنيد يعنى من وابسته به حسينم، كدام حسين؟ همان حسينى كه در راه عدالت شهيد شد. پس من وابسته به عدالت اسلامى ام .
🔻من وابسته به حسينم، كدام حسين؟ همان حسينى كه در راه خدا هرچه داشت داد، آن حسينِ پاكباخته در راه خدا. پس من طرفدار پاكباختگى در راه خدا هستم.
خود همين شعار است. اسم بچه تان را هم كه حسين مى گذاريد- اگر توجه داشته باشيد- مى خواهيد اين شعار را زنده نگه داريد.
🔻اين است كه به ما گفتند نگذاريد اين [حادثه] فراموش بشود. سال به سال اين خاطره را تجديد كنيد.
🔻وقتى متن وقايع را بازگو مى كنيد مى بينيد چگونه است كه حسين براى عدل اسلامى قيام كرد و در مقابل ظلم ايستادگى كرد؛ صحنه اى و حماسه اى مى بينيد كه نظيرش در همه دنيا هرگز وجود ندارد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج25، ص: 371-370- با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕رمز جاودانگی نهضت حسینی
🔻(در بین عوامل سه گانه پیدایش نهضت عاشورا : امتناع از بیعت، دعوت کوفیان و امر بمعروف و نهی از منکر ) عامل امر به معروف و نهى از منكر تفاوت عظيم با دو عامل دیگر دارد ؛
🔻چون در عامل بيعت، تقاضا از طرف دشمن است، يعنى در زمينه يك تقاضاى نامشروع و نارواست. لذا امام در مقابل اين تقاضا «نه» مىگويد، امتناع مى ورزد و نمى پذيرد.
🔻نسبت به عامل دوم نیز باید گفت دعوت کوفیان ، امام را در مقابل دشمن قرار داد اما اگر عامل سوم را كه امر به معروف و نهى از منكر است در نظر بگيريم، نه دعوت کوفیان، امام را در برابر دشمن قرار مىدهد و نه تقاضاى بيعت،
بلكه اين خود امام است كه در برابر آنها قرار مىگيرد و در واقع فساد اوضاع، شيوع بديها و منكرات و به تعبير خود امام حلال شدن حرامها و حرام شدن حلالها و بالأخره مشاهده وضع نابسامان و فاسد اجتماع، امام را در برابر آنها قرار مىدهد و وادار به قيام مىكند.
🔻 اين عامل ارزش بسيار بسيار بيشترى از دو عامل ديگر به نهضت حسينى مىدهد.
به موجب همين عامل است كه اين نهضت شايستگى پيدا كرده است كه براى هميشه زنده بماند، براى هميشه يادآورى شود و آموزنده باشد ؛ يك درس جاويدان و يك نهضت بى نظير در دنيا باشد .
🔻البته همه عوامل سه گانه آموزنده هستند ولى اين عامل آموزندگى بيشترى دارد، زيرا نه متكى به دعوت است و نه متكى به تقاضاى بيعت؛
يعنى اگر دعوتى از امام نمىشد، حسين بن على عليه السلام به موجب قانون امر به معروف و نهى از منكر نهضت مىكرد.
اگر هم تقاضاى بيعت از او نمىكردند، باز ساكت نمى نشست.
🔻روى همين جهت، ارزش قيام امام بر حسب اين عامل خيلى بالا مىرود و اين درس شكل ديگرى به خود مىگيرد، حساب ديگرى باز مىكند،
و عمده سبب و علتى كه به اين نهضت آن شايستگى را داده است كه براى هميشه در پيشانى تاريخ بدرخشد، براى هميشه زنده بماند، يك درس جاويدان و يك نهضت بى نظير در دنيا باشد همين جهت است،
🔻اين عامل ارزش نهضت را بسيار بالا مىبرد و به همين دليل ما بايد امر به معروف و نهى از منكر را از نظر اسلام بشناسيم كه اين چه اصلى است؟
اين چيست كه آنچنان اصالت و قدرت دارد و آنچنان از نظر اسلام اهميت دارد كه مردى مانند حسين بن على عليه السلام را وادار مىكند كه در راه خودش جان خويش را از دست بدهد، خون خود را بريزد، خون عزيزان خود را بريزد، خون ياران خود را بريزد و تن به فاجعه اى بدهد كه واقعاً در دنيا كم نظير است.
آن وقت ما بعد از هزار و سيصد سال در مقابل امام بايستيم و اينطور گواهى بدهيم:
«اشْهَدُ انَّكَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكاةَ و امَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى اتَاكَ الْيَقينُ»
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 231-229-و ص 214- با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️هدف واقعی یا هدف مسخ شده؟
🔻در توصیه ائمه اطهار علیهم السلام به اقامه عزا داری بر امام حسین علیه السلام دو هدف متصور است : يك هدف واقعى است و يك هدف مسخ شده ؛
🔻هدف مسخ شده این است که بگوئیم اين توصیه فقط به خاطر اين است كه تسلّى خاطرى براى حضرت زهرا سلام اللَّه عليها باشد.
🔻ايشان با اينكه در بهشت هستند، با اينكه همراه فرزند بزرگوارشان هستند و خود امام حسين هم در روز اول فرمود: «وَ ما اوْلَهَنى الى اسْلافى اشْتِياقَ يَعْقوبَ الى يوسُفَ» من آرزو دارم كشته شوم چون به پدرم، به جدم و به مادرم ملحق مى شوم؛
🔻با اينكه امام حسين ملحق به مادرش هست، مع ذلك حضرت زهرا در بهشت نشسته دائماً بیتابى مى كند و ما مردم بى سر و پا بايد بياييم يك مقدار گريه كنيم كه حضرت زهرا تسلى خاطر پيدا كند.
آيا شما توهينى بالاتر از اين براى حضرت زهرا پيدا مى كنيد؟
🔻هدف مسخ شده دیگر این است که گفتند [علت دستور ائمه عليهم السلام] چيز ديگرى است. امام حسين بى تقصير در كربلا به دست يك عده مردم تجاوزكار كشته شد، پس اين تأثرآور است، بايد متأثر بود.
🔻من هم قبول دارم، امام حسين بى تقصير كشته شد. ...اما همين؟ يك آدم بى تقصير به دست يك عده مردم متجاوز كشته شد؟ روزى هزار نفر آدم بى تقصير به دست آدمهاى باتقصير كشته مى شوند.
🔻روزى هزار نفر آدم در دنيا به اصطلاح نفله مى شوند. تأثرآور هم هست، اما آيا اين نفله شدنها ارزش دارد كه قرنهاى زياد، ده قرن، بيست قرن، سى قرن ادامه پيدا كند؟ دائماً ما بنشينيم و اظهار تأثر كنيم كه حيف! حسين بن على نفله شد! خونش هدر رفت...
تو نفله شدى بيچاره نادان! من و تو نفله هستيم، من و تو عمرمان هدر رفت....
🔹خير، ائمه بدین جهت توصيه كردند بايد عزاى حسين بن على زنده بماند، چون او يك مكتب به وجود آورد، مى خواستند مكتبش زنده بماند ؛
🔻هدف این بود که آنچه در حسين بن على در اين حادثه عاشورا و در آن ابتلاء و مصيبت پيدا شد ازجلوه توحيد، از جلوه ايمان، از جلوه خداشناسى، از ايمان كامل به جهان ديگر، از رضا، از تسليم، از صبر، از استقامت، از مردانگى، از طمأنينه نفس، از ثبات، از عزت نفس، از كرامت نفس، از آزادى خواهى و آزادى طلبى و... زنده بماند.
🔻[دستور آنها] براى اين است كه بلكه پرتوى از روح حسين بن على در روح ما و شما بتابد. اگر اشكى كه ما براى او مى ريزيم در مسير هماهنگى روح ما باشد،
🔻روح ما پرواز كوچكى با روح حسينى بكند، ذره اى از همت او، ذره اى از غيرت او، ذره اى از حريّت او، ذره اى از ايمان او، ذره اى از تقواى او، ذره اى از توحيد او در ما بتابد و چنين اشكى از چشم ما جارى شود، آن اشك هرچه دلتان بخواهد قيمت دارد.
▪️مجموعه آثار استادشهيدمطهرى، ج17، ص-113- 112-با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️تعبیر از یک «خواب وحشتناک»
🔻- حاجی نوری،محدث مشهور و استاد شیخ عباس قمی در کتاب « لولو ءو مرجان »- نوشته اند :
يك مردى رفت خدمت مرحوم صاحب مقامع - فقیه، اصولی و رجالی شیعه در قرن سیزدهم - و گفت من ديشب خواب وحشتناكى ديدم.
🔻گفت چه خواب ديدى؟
گفت: خواب ديدم كه با اين دندانهاى خودم گوشتهاى بدن امام حسين عليه السلام را دارم مىكَنم
🔻 اين مرد عالم لرزيد، سرش را پايين انداخت، يك مدتى فكر كرد،
گفت: شايد تو مرثيه خوان هستى؟
گفت: بله آقا.
گفت: ديگر بعد از اين يا اساساً مرثيه خوانى را ترك كن يا از كتابهاى معتبر نقل كن.
تو با اين دروغهايت دارى گوشت بدن امام حسين را با اين دندانهاى خودت مىكَنى.
اين لطف خدا بوده كه لااقل در اين رؤيا به تو نشان بدهد.
🔻اگر كسى تاريخ عاشورا را بخواند، مىبيند از زنده ترين و مستندترين و پرمنبع ترين تاريخهاست.
ما احتياجى [به اين دروغها] نداريم. حالا گذشته از اين كه اصلًا دروغ جعل كردن كار غلطى است، احتياجى نيست،
آن قدر راست هست كه همانها را اگر بگوييم كافى است۰
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص96
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️احیای امر به معروف و نهی از منکر هدف اصلی قیام حسینی
🔻 امر به معروف و نهى از منكر يگانه اصلى است كه ضامن بقاى اسلام است؛ به اصطلاح، علت مُبقيه است.
اصلًا اگر اين اصل نباشد، اسلامى نيست. رسيدگى كردن دائم به وضع مسلمين است.
🔻آيا يك كارخانه بدون بازرسى و رسيدگى دائمى مهندسين متخصص كه ببينند چه وضعى دارد، قابل بقاست؟
🔻اصلًا آيا ممكن است يك سازمان همينطور به حال خود باشد، هيچ درباره اش فكر نكنيم و در عين حال به كار خود ادامه دهد؟ ابداً.
🔻جامعه هم چنين است. يك جامعه اسلامى اينطور است بلكه صد درجه برتر و بالاتر.
🔻شما كدام انسان را پيدا مى كنيد كه از پزشك بى نياز باشد؟ يا انسان بايد خودش پزشك بدن خود باشد يا بايد ديگران پزشك باشند و او را معالجه كنند:متخصص چشم، متخصص گوش و حلق و بينى، متخصص مزاج، متخصص اعصاب.
🔻انسان هميشه انواع پزشكها را درنظر مى گيرد براى آنكه اندامش را تحت نظر بگيرند، ببينند در چه وضعى است.
🔻آنوقت جامعه نظارت و بررسى نمى خواهد؟! جامعه رسيدگى نمى خواهد؟! آيا چنين چيزى امكان دارد؟! ابداً.
🔻حسين بن على عليه السلام در راه امر به معروف و نهى از منكر يعنى در راه اساسى ترين اصلى كه ضامن بقاى اجتماع اسلامى است كشته شد؛
🔻در راه آن اصلى كه اگر نباشد، دنبالش متلاشى شدن است، دنبالش تفرّق است، دنبالش تفكّك و از ميان رفتن و گنديدن پيكر اجتماع است. بله، اين اصل اين مقدار ارزش دارد.(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهری(حماسه حسینی ج 1و2)، ج17، ص: 236-235 (با تلخیص و ویرایش جزئی -)
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️دو مسئوليت بزرگ مردم نسبت به تحریفات در مجالس حسینی
♦️ رسالت ما در برابر تحریفات دینی (۱)
🔻در برابر تحریفات ، مردم مسئولند؛
يعنى شما مردمى كه اينجا نشسته ايد، هيچ خيال نمى كنيد كه در اين قضيه مسئول هستيد
و خيال مى كنيد كه مسئول فقط گويندگان هستند.
🔻دو مسئوليت بزرگ، مردم دارند:
1️⃣نهی از منکر
يك مسئوليت اين است كه نهى از منكر بر همه واجب است.
🔻وقتى كه مى فهميد و مى دانيد- و مردم اغلب هم مى دانند- كه دروغ است، نبايد در آن مجلس بنشينيد، كه حرام است، بلكه بايد مبارزه كنيد.
2️⃣-بالا بردن سطح فکر و مقاومت در برابر انتظارات غلط-
🔻ديگر اين تمايلى است كه صاحب مجلسها و مستمعين به گيراندن مجلس دارند، مجلس بايد بگيرد، بايد كربلا بشود.
🔻روضه خوان بيچاره مى بيند كه اگر بنا بشود هرچه مى گويد از آن راستها باشد مجلسش نمى گيرد،
بعد همين مردم هم دعوتش نمى كنند، ناچار يك چيزى هم اضافه مى كند.
🔻اين انتظار را مردم بايد از سر خودشان بيرون كنند، [نگويند] فلان روضه خوانى كه مجلس او مى گيرد، فلان روضه خوانى كه كربلا مى كند.
كربلا مى كند يعنى چه؟!
🔻شما بايد روضه راست را بشنويد و معارف و سطح فكرتان بالا بيايد، به طورى كه اگر در يك كلمه روحتان اهتزاز پيدا كرد،
يعنى با روح حسين بن على هماهنگى كرد، و اشكى و لو ذره اى، و لو به قدر بال مگس [جارى شد،]
اگر يك چنين اشكى در حالت هماهنگى روح شما با حسين بن على از چشم شما بيرون بيايد، واقعاً مقام بزرگى براى شماست.
🔻اما اشكى كه از راه قصّابى كردن بخواهد از چشم شما بيايد، اگر يك دريا هم باشد ارزش ندارد.
«داد بكشيد» يعنى چه؟! چرا داد بكشيد؟!
🔻يك مسئوليت بزرگ اين مسئوليت است، [مقاومت در برابر] اين انتظارى كه مردم براى كربلا شدن دارند.
🔹اين خودش دروغ ساز است و لهذا غالب جعلياتى كه شده است، مقدمه گريز زدن بوده است؛
🔹يعنى جعل شده است براى اينكه بشود از آن جعل يك گريزى زد و اشك مردم را جارى كرد، و غير از اين چيزى نبوده است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص:-73- 72- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://chat.whatsapp.com/KADG9O7yFUXGdiirIvgRQi
♦️رسالت ما در برابر تحریفات دینی(۲)
🔻بدانيد كه وظيفه سنگينى داريم، مخصوصاً در اين عصر. ديگر با حادثه تحريف شده نمى شود به مردم خدمت كرد. در گذشته هم نمى شد. در گذشته اگر فايده اى نداشت، ضررش كم بود، ولى حالا ضررش خيلى زياد است.
🔻ما و شما بايد توجه داشته باشيم كه بزرگترين وظيفه اى كه ما داريم اين است كه ببينيم چه تحريفهايى در تاريخ ما شده است؟ چه تحريفهايى در نقاشى شخصيتهاى بزرگان ما شده است؟ چه تحريفهايى در قرآن ما شده است؟ اما تحريف قرآن تحريف لفظى نيست،
🔻يعنى در قرآن يك كلمه نه كم شده و نه زياد (قبلًا عرض كرده ام تحريف معنوى به اندازه تحريف لفظى خطرناك است)، بلكه تحريف معنوى است،
يعنى تفسير و توجيه غلط. در قرآن كوچكترين تحريف لفظى صورت نگرفته است، نه يك «واو» كم شده است و نه يك «واو» زياد.
🔻اما چقدر ما هميشه تحريف معنوى مى كنيم، يعنى آيات قرآن را غلط تفسير و توجيه مىكنيم! همين هم نبايد باشد.
تاريخهاى ما، آن تاريخهايى كه براى ما درس آموزنده است، سند اخلاقى ماست، سند تربيت اجتماعى ماست، مثل حادثه تاريخى عاشورا، ببينيم چه تحريفاتى در اينها شده است؟ بايد با اين تحريفات مبارزه كنيم.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 128- با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕معرفی دو کتاب پر از دروغ در زمینه وقایع عاشورا: «روضه الشهدا» و «اسرارالشهاده»(۱)
🔸رسالت ما در برابر تحریفات دینی (۳)
🔻انسان وقتى که در تاریخ نگاه مىکند، مىبیند که به سر این حادثه چهها آوردهاند!
به خدا قسم حرف حاجى [نوری] حرف راستى است.
مىگوید : امروز اگر کسى بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبتهایش باید بگرید، بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید بگرید.
🔻کتابى است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین کاشفى.
حاجى فرموده بود که این داستان زعفر جنّى و داستان عروسى قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
🔻حقیقت این است که من این کتاب را ندیده بودم. خیال مىکردم در آن یکى دو تا از این حرفهاست.
🔻بعد که این کتاب را- که به فارسى هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است- [خواندم دیدم از این داستانها زیاد است.]
🔻ملا حسین کاشفى مردى است که واعظ هم هست، اتفاقاً این بىانصاف مرد باسوادى هم بوده است، کتابهایى هم دارد۰۰۰
🔻تاریخش را که انسان مىخواند، معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنى، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتى هم بوده است،
🔻در میان شیعهها خودش را یک شیعه صد در صد متصلّبى نشان مىداده و در میان سنىها خودش را حنفى نشان مىداده است.
🔻اصلًا اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیع.
🔻اینجا که در میان سبزواریها بود، یک شیعه صد در صد شیعه بود. بعد مىرفت هرات.
آنجا که مىرفت، به روش اهل تسنن بود.
🔻این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت مىکرد. کتابى نوشته است به فارسى.
🔻اولین کتابى که در مرثیه به فارسى نوشته شده همین کتاب روضة الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است،
🔻چون وفات کاشفى در 910، اوایل قرن دهم، بوده است و این کتاب یا در اواخر قرن نهم هجرى نوشته شده است یا در اوایل قرن دهم.
قبل از این کتاب مردم به منابع اصلى مراجعه مىکردند.
🔻شیخ مفید (رضوان اللَّه علیه) ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است.
🔻ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. [در] تواریخ اهل تسنن، طبرى نوشته است، ابن اثیر نوشته است، یعقوبى نوشته است، ابن عساکر نوشته است، خوارزمى نوشته است.
🔻من نمىدانم این بىانصاف چه کرده است! من وقتى این کتاب را خواندم، دیدم حتى اسمها جعلى است؛ یعنى در میان اصحاب امام حسین اسمهایى را مىآورد که اصلًا چنین آدمهایى وجود نداشتهاند؛ در میان دشمنها اسمهایى مىبرد که همه جعلى است؛ داستانها را به شکل افسانه در آورده است.
🔻چون این کتاب اولین کتابى بود که به زبان فارسى نوشته شد، [مرثیه خوانها] که اغلب بى سواد بودند و به کتابهاى عربى مراجعه نمىکردند، همین کتاب را مىگرفتند و در مجالس از رو مىخواندند.
🔻این است که امروز مجلس عزادارى امام حسین را ما «روضه خوانى» مىگوییم. در زمان امام حسین روضه خوانى نمىگفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانى نمىگفتند، در زمان امام حسن عسکرى هم روضه خوانى نمىگفتند، بعد در زمان سید مرتضى هم روضه خوانى نمىگفتند، در زمان خواجه نصیرالدین طوسى هم روضه خوانى نمىگفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانى».
روضه خوانى یعنى خواندن کتاب روضة الشّهداء، همان کتاب دروغ.
🔻از وقتى که این کتاب در دست و بالها افتاد، دیگر کسى تاریخ واقعى امام حسین را مطالعه نکرد و شد افسانه سازىِ روضة الشهداء خواندن.
ما شدیم روضه خوان، یعنى روضة الشهداء خوان، یعنى افسانهها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین توجه نکردن.
🔻گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اخْرى»؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقاى دربندى پیدا شد. تمام حرفهاى روضة الشهداء را به اضافه یک چیزهاى دیگر، همه را یکجا جمع کرد که دیگر واویلاست!
واقعاً به اسلام باید گریست(ادامه دارد)
▪️حماسه حسینی ج۱، صفحه 82-84-با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://chat.whatsapp.com/ENk8LinIKYr5kEA1cq2OBd
♦️رسالت ما در برابر تحریفات دینی (۴)
⭕️دو کتاب پر از دروغ : «روضة الشهداء» و اسرار الشهاده» (۲)
🔻...يك عالِم ممكن است در يك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسين كاشفى است، خيلى مرد ملّايى هم بوده است،
اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتى به ابن زياد و عمر سعد. كتابش مملوّ از دروغ است.
🔻مى گويد ابن زياد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضيه كربلا را قبول كرد.
خوب، هر كه بشنود مى گويد پس عمر سعد خيلى هم تقصير نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به اين كار مى زند.
🔻ملّا آقاى دربندى اتفاقاً اتفاق نظر است كه آدم خوبى بوده است. حتى مرحوم حاجى نورى كه اين قدر از كتابش انتقاد مى كند- و به حق انتقاد مىكند- مى گويد مرد خوبى بوده است.
واقعاً نسبت به امام حسين عليه السلام مرد مخلصى بوده، و مى گويد واقعاً طورى بود كه هر وقت نام امام حسين را مى شنيد اشكش جارى مى شد. فقه و اصول خوبى هم داشته است.
🔻خودش خيال مى كرد كه از فقهاى درجه اول است،
ولى لااقل از فقهاى درجه دوم و سوم به شمار مى رود. كتابى نوشته است به نام «خزائن». يك دوره فقه است، چاپ هم شده است. او معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم كتاب شما چيست؟ گفت : جواهر».گفت از اين جواهر شما در خزائن ما بسيار است.
🔻اما [اين سخن او واقعيت ندارد.] به همان نشانى كه جواهر تا به حال شايد ده چاپ شده است و هيچ فقيهى نيست كه از اين كتاب استفاده نكند و خودش را نيازمند به اين كتاب نبيند، و كتاب خزائن يك دوره كه چاپ شد ديگر احدى به سراغش نرفت و قيمتش با اينكه كتاب هزار صفحه اى است شايد همان قيمت كاغذش بيشتر نيست،
🔻به هر حال اين مرد با اينكه مرد عالمى است، ولى اسرار الشهادة نوشته كه بكلى حادثه كربلا را تحريف، قلب، زير و رو، بى خاصيت و بى اثر كرده است.*
كتابش- سراسر نمى شود گفت، چون لابلاى آن [سخن راست] پيدا مى شود؛ انبار كاه هم چند تا گندم در آن پيدا مى شود- [مملوّ از] دروغ است.
🔻حالا به خاطر اينكه او يك عالم بوده، باتقوا بوده، مخلص امام حسين بوده است، ديگر ما درباره اش سكوت كنيم؟
حاجى نورى نبايد درباره اسرارالشهاده او اظهار نظر كند، نبايد مدرك اسرار الشهادة را بگويد كه يك كتاب بى سروتهى بود، نه اول داشت و نه آخر،
فقط در حاشيه اش نوشته بودند تأليف فلان عالم جبل عاملى،
رفتيم گشتيم آن عالم اصلًا چنين كتابى نداشت، متن كتاب را هم نگاه كرديم پر از دروغ بود،
ولى اين مرد عالم خيال كرد اين كتاب يك كتاب درستى است، برداشت همه آن را در كتاب خودش نقل كرد؟!
🔻اين جرح است. پس بايد جرح بشود. اين وظيفه عالم است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج17، ص: 133-132- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340